1. فرصت­هایی را برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار یادگیرندگان قرار دهید. یکی از ویژگی‌های افراد آفریننده، استقلال شخصی و پیدا کردن راه حل برای مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است.

    1. نسبت به تفاوت­های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.

  1. از روش‌های الگودهی برای آموزش خلاقیت استفاده کنید.

از روش‌ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید. معروف­ترین این روش‌ها، بارش مغزی است. در این روش مسأله ای به افراد داده می‌شود و از آن ها خواسته می‌شود هر پند راه حل برای حل مسأله به ذهن شان می‌رسد بگویند. در این روش پیش از ارائه تمام راه حل‌ها توسط افراد هیچگونه قضاوت و ارزش گذاری درباره اظهار نظرهای ارائه شده صورت نمی‌گیرد، ولی قبل ازارایه پذیرش افکار جدید ‌و متنوع باز می‌کنند، و افراد اجازه دارند انتخاب‌های متنوعی داشته باشند، زمینه را برای بروز خلاقیت فراهم می‌کنند (سیمونتون، ۲۰۰۳).

۲-۹-۵- عملکرد تحصیلی

عملکرد تحصیلی تسلط و یادگیری فرد از مواد آموزشی ارائه شده در یک دوره تحصیلی خاص تعریف شده است (برات وند، ۱۳۷۶). همچنین عملکرد تحصیلی به معنی توانایی دانش آموزان در پاسخ دهی به مسایل مربوط به موضوع یا موضوعات خاص پیش‌بینی شده برای یک دوره آموزشی است (سپهوندی، ۱۳۸۵). به علاوه، عملکرد تحصیلی شامل ثبت کلیه ی فعالیت‌های شناختی فرد تحصیل ‌کرده‌است که با یک سیستم درجه بندی مورد توافق با توجه به سطوح مختلف فعالیت‌های هیجانی و آموزشی و جدول زمانی سنجیده می­ شود و به عنوان فرایند پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می­ شود (خوش کنش، ۱۳۸۶). در میان رویکردهای مختلفی که به منظور بررسی عوامل تعیین کننده پیشرفت تحصیلی انتخاب شده است دو رویکرد مهم و اصلی وجود دارد که در چند سال اخیر مطرح شده است و بر فرآیندهای مؤثر بر عملکرد تحصیلی تأکید می‌ورزند. در رویکرد نخست، تاثیر فرایندهای محیط خانوادگی بر پیشرفت تحصیلی مطرح است و در رویکرد دوم از فرایندهای خاص دانش آموز نظیر خودتنظیمی‌و خودکارآمدی سخن به میان می‌آید (فولادچنگ و لطیفیان، ۱۳۸۱).

امروزه یکی از مهمترین دغدغه‌های والدین و مربیان، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. از آنجا که عملکرد تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی‌در سازگاری‌های اجتماعی و جایگاه آنان در جامعه دارد، ‌بنابرین‏ ضروری می‌کند که عوامل مؤثر و مرتبط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گیرد. خانواده و مدرسه از جمله نهادهای اساسی جامعه بوده و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. هر یک از این نهادها به نوبه ی خود عهده دار تربیت افراد و پرورش استعدادهای آنان می‌باشند. یادگیری اساس فعالیت در مدارس است، به عبارت دیگر، مدارس اساساً برای مدیریت یادگیری پدید آمده­اند. یادگیری اثربخش، محور اصلی فعالیت در یک مدرسه است. در تجربه های جهانی، گزارش سال ۲۰۰۶ یونسکو از کیفیت آموزش و پرورش در جهان حاکی از موفقیت بسیاری از کشورها در از میان برداشتن پدیده در سطح مدارس خود است.

یکی از نظریه های پشتیبان یادگیری، نظریه ی یادگیری در حد تسلط[۱۲۲] است که بلوم[۱۲۳] ارائه داده است. رویکرد یادگیری در حد تسلط بر این باور مبتنی است که اکثر دانش آموزان می‌توانند آن چه در مدرسه باید به آنان بیاموزند، را یاد بگیرند (به نقل از سیف، ۱۳۸۷). از این رو وظیفه مدارس، ایجاد انگیزه هر چه بیشتر برای یادگیری در دانش آموزان و پذیرفتن مسئولیت‌های هرچه بیشتر آنان در این زمینه است.

عملکرد تحصیلی در واقع هدفی است که شخص برای رفتار آموزشی خود برمی­گزیند، که به سه مقوله طبقه‌بندی می‌شود: الف) هدف‌های تکلیف مدار[۱۲۴] که به تمایل فرد جهت کسب فهم، بینش و یادگیری اشاره می‌کند، ب) هدف‌های بیرونی[۱۲۵] که بیانگر تلاش فرد در تکلیف یادگیری به منظور رسیدن به پیامدهای بیرونی، دریافت پاداش به شیوه های مختلف و اجتناب از تنبیه است و ج) هدف‌های توانایی نسبی که به تمایل فرد جهت نشان دادن توانایی بالا با به دست آوردن قضاوت‌های مطلوب از توانایی‌های خود در برخورد با حیطه­های مختلف در زندگی است و در دو مقوله­ شناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد. مقوله ی شناختی در اصل ادراک فرد از لیاقت و شایستگی خود است که تا حدودی از عزت نفس و مسایل هیجانی و عواطف سرچشمه ‌می‌گیرد. مقوله ای اجتماعی در ادراک فرد از شایستگی و مهارت‌های خود برای تعامل با سایرین اشاره دارد (ریان و پنتریچ[۱۲۶]، ۱۹۹۷). پژوهش‌های زیادی بر نقش مؤثر و ارتباطات نزدیک خانوادگی و احساس امنیت دانش آموزان در خانواده بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، صحه گذاشته اند (لی، هامان و ونگ[۱۲۷]، ۲۰۰۴).

این پژوهش‌ها و نمونه های دیگری از این قبیل، نشان می‌دهند که خانواده نیز می ­تواند به اندازه­ مدرسه و معلمان و شاید هم بیشتر از آن بر عملکرد تحصیلی دانش ­آموزان تاثیر بگذارد. مطالعات انجام شده نشان می­دهد که دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند، از خانواده هایی برخاسته اند که گرایش‌های دموکراتیک دارد و دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت کمتری دارند، کسانی بودند که از جانب پدرانشان مورد توجه و مراقبت شدید قرار گرفته بودند (مک للند[۱۲۸]، اتکینسون[۱۲۹]، کلارک[۱۳۰] و لاول[۱۳۱]، ۱۹۵۳).

اندیشه مشارکت مدرسه و خانواده و جامعه هم از جنبه ی نظری و هم عملی مهم است. نظریه سیستم‌های اجتماعی می‌گوید که مدرسه بخشی از یک نظام اجتماعی است متشکل از چند سیستم مرتبط با یکدیگر (علاقه بند، ۱۳۸۳). ‌بنابرین‏، شناسایی هر سیستم (برای مثال خانه، کلاس درس، مدرسه، منطقه ی آموزش و پرورش، فرهنگ و جامعه) و چگونگی ارتباط آن با زیست محیطکلان دانش آموز در فرایند یاددهی-یادگیری بسیار ضروری است. تداوم و تعمیق رابطه ی میان خانه و مدرسه و جامعه- در حکم مهمترین سیستم‌های موجود- به منزله ی افزایش شانس دانش آموزان برای یادگیری و موفقیت تحصیلی است. در مدرسه، فرهنگ یادگیری، توسعه را هدایت می­ کند. فرهنگ یادگیری[۱۳۲] عبارت است از پذیرش مجموعه ای از باورها، ارزش ها، نظریه ها و دیدگاه‌ها که عمل به آن ها زمینه مناسب را برای یادگیری فراهم آورده و مورد پشتیباتی قرار می‌دهد. و باعث کارکرد تسهیل و روان سازی یادگیری می­ شود. فرهنگ یادگیری در مدرسه اثربخش با عشق به یادگیری مستمر در میان همه ی دست اندرکاران مدرسه تجلی می‌یابد، و حامی‌دانستن و پیشرفت علمی‌در درون مدرسه است و یاد گرفتن و عمل به یادگیری را تشویق می‌کند (ساکی، ۱۳۸۸). گروهی از متخصصین تعلیم و تربیت عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را به دو دسته کلی تقسیم بندی کرده‌اند: ۱) عوامل بیرونی (محیطی): عوامل محیطی تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی شامل موقعیت یادگیری، جو اجتماعی مدرسه، جو عاطفی کلاسی، تاثیر گروه همسالان، جو خانواده و نظایر این ها می‌باشند.

۲) عوامل درونی (شخصی): عوامل شخصی تاثیرگذار بر پیشرفت شامل هوش، انگیزه­ ها، علاقه، انتظارات، اسنادهای مربوط به موفقیت و شکست، تیپ‌های شخصیتی، سبک‌های تفکر و غیره می‌باشد (سیف، ۱۳۸۸).

۲-۱۰- عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی

علاوه بر دسته بندی فوق، ‌در مورد عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی پژوهش‌های زیادی انجام شده است و در نتیجه عوامل زیادی شناسایی شده اند، که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می‌شود:

الف) منبع کنترل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...