بودجه ریزی عملیاتی در واقع رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر فعالیت یا برنامه با نتایج بدست آمده از آن فعالیت یا برنامه را نشان می دهد و این بدان معنی است که با هر میزان مخارج صرف شده در هر برنامه می بایست مجموعه معینی از اهداف تامین شود.
بودجه ریزی عملیاتی عوامل صرفه جویی و اثربخشی را به ابعاد سنتی بودجه ریزی اضافه می کند.نظام بودجه ریزی عملیاتی بین کارآیی و اثربخشی تمایز قائل می شود.در کارآیی استفاده مفید از منابع مورد نظر است در حالی که اثربخشی با عملکرد مرتبط است. بودجه ریزی عملیاتی طبق تعریف سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی ،شکلی از بودجه ریزی است که اعتبارات تخصیص یافته را به نتایج قابل سنجش ارتباط می دهد.(رحیمیان،۱۳۸۸، ۱)
همانطور که در روش بودجه برنامه ای ، عملیات سازمانهای دولتی بر حسب برنامه ها و فعالیتها تفکیک شده و هزینه هر فعالیت در قالب فصول و مواد هزینه محاسبه و پیس بینی می شوند ولی در بودجه عملیاتی حجم عملیات براساس موازین علمی و فنی اندازه گیری شده و هزینه عملیات با بهره گرفتن از اصول و مبانی مدیریت نوین مانند روش های حسابداری قیمت تمام شده ، اندازه گیری کار و استانداردها محاسبه و برآورد می گردد .
در این روش ابتدا عملیات داخل برنامه ها و فعالیتها باید مشخص شود بطوریکه به آسانی بتوان واحدی برای ارزیابی عملیات داخل فعالیت پیدا می کرد و سپس با بهره گرفتن از فنون یاد شده هزینه واحد مورد نظر را محاسبه و در پایان بودجه فعالیت خاصی را برای سال بودجه پیش بینی نمود . (الماسی،۱۳۸۷ ، ۱۶۵)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۴) مبانی قانونی بودجه ریزی عملیاتی :
بودجه عملیاتی عبارتست از برنامه عملکرد سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه با نتایج بدست آمده از اجرای آن برنامه رانشان می دهد.( پناهی ،۱۳۸۹، ۶۴)
این بدان معناست که با هر میزان مخارج انجام شده در چارجوب هر برنامه ای می بایست مجموعه معینی از اهداف تامین شود. در این شیوه بودجه ریزی ، بودجه ی هر برنامه یا دستگاه اجرایی همراه با نتایج پیش بینی شده ارائه می شود به روشنی ارتباط بین بودجه ی هزینه شده توسط دولت و نتایج حاصله برای مردم مشخص می گردد و تشریح دقیق این رابطه ، کلید مدیریت صحیح برنامه ها است.
تحول در این تصمیم بودجه نویسی مستلزم اخذ اطلاعات مالی دقیق از امور مالی است .حرکت به سوی بودجه عملیاتی موجب گسترش و نگهداری حساب به جزئیات در امور مالی دستگاه می باشد .بودجه عملیاتی یک طبقه بندی است که ارتباط بین هزینه های انجام شده و عوامل بکار گرفته شده را از یک طرف و نتایج کار بدست آمده را از طرف دیگر نشان می دهد و مشخص می سازد در طی سال مالی چه کالاها و خدماتی بصورت محصول نهایی و یا فعالیتهای بخش عمومی در نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی تولید شده است .( الماسی،۱۳۸۷، ۱۶۶)
در روش بودجه عملیاتی باید عملیات داخل برنامه ها و فعالیتها به نوعی مشخص باشد که به آسانی بتوان واحدی برای سنجش عملیات داخل فعالیت بدست آورد و سپس با بهره گرفتن از فنون مذکور هزینه واحد مورد بحث را محاسبه کرده ، میزان واحدها را در سال بودجه پیش بینی و بدین ترتیب بودجه فعالیت خاصی را برآورد نمود در این نوع بودجه اجرای عملیات دقیقاً مقارن با هزینه های عملیات است و بدین ترتیب کنترل مالی و عملیاتی کاملاً در هم ادغام می شود . بزرگترین مزیت بودجه عملیاتی این است که مدیران اجرایی را در مقابل کار خود مسئول قرار می دهند .
بودجه ریزی عملیاتی با آگاه کردن تصمیم گیران به اطلاعات بهتر درباره نتایج هر برنامه و مجموع برنامه هایی که برای نیل به اهداف مشترکی بکار می روند ، توانایی تصمیم گیران را در ارزیابی خواسته های بودجه ای دستگاه های اجرایی افزایش می دهد .
بودجه ریزی عملیاتی با تمام مزایایی که دارد در مراحل مختلف نیازمند اقدمات پیچیده در ابعاد فنی نظام بودجه ریزی است . بطور کلی سیستم حسابداری و نظام مدیریت باید هماهنگ با یک فرایند بودجه ریزی عملیاتی دچار تحول شوند .بودجه عملیاتی ایده آل باید اطلاعات مربوط به فصول ، برنامه ها یا دستگاه های اجرایی همراه با نتایج پیش بینی شده را به تفکیکی در بر داشته باشد. در کارآیی استفاده مفید از منابع برای تولید بیشترین خروجی ها با قیمت تمام شده کمتر مورد نظر است، در حالی که اثربخشی دستیابی به پیامدها و اهداف از طریق خروجی های کارآمد را مورد تأکید قرار میدهد .
بودجه ریزی عملیاتی نمایشی است که اهداف استراتژیک و بلند مدت را به نحو شفاف به اهداف عملیاتی سالانه سازمانها و نیز به هزینه های مربوط به دستیابی به این اهداف پیوند می دهد .در حالی که در بودجه ریزی سنتی ارتباط بین تخصیص منابع و عملکرد تبیین نمی شود. در نظام بودجه ریزی عملیاتی ، بودجه به نتیجه تخصیص می یابد . در این نظام بودجه ریزی ، قوانین و نظامهای اداری و مالی نیز باید متحول گردند .
در بودجه ریزی عملیاتی علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف برنامه ها،فعالیتها و طرحها ، حجم عملیات و هزینه های اجرای عملیات دولت و دستگاه های ذیربط بر اساس روش های حسابداری بهای تمام شده ،محاسبه و تعیین می گردد. لذا ارقام پیش بینی شده در بودجه عملیاتی متکی به تجزیه و تحلیل تفصیلی برنامه ها،فعالیتها، عملیات و قیمت تمام شده آنان بر پایه اهداف و مقاصد دولت است که در آن بخشی از هزینه های عمومی و استهلاک داراییهای سرمایه ای به واحدهای عملیاتی برنامه ها و فعالیتها تخصیص می یابد.(رئیسی ،۱۳۸۵)
با مطالعه تاریخ تکامل نظام بودجه ریزی ۳ مرحله را می توان معرفی نمود :

    1. مرحله اول زمانی است که در آن نقش کنترل کننده بودجه وظیفه اصلی آن شمرده می شود .
    1. مرحله دوم زمانی است اهمیت آن به عنوان وسیله ای برای بهبود مدیریت مطرح می شود .
    1. مرحله سوم زمانی است که نقش آن را در برنامه ریزی اقتصادی و اجرای برنامه ها و مدیریت عملکرد دولت مطرح می شود .

بدیهی است که در هر مرحله به وظایف بودجه افزوده شده ، بدون آنکه از اهمیت وظایف قبلی کاسته شود .
بودجه وسیله ای برای کنترل :
در این نظام بودجه ای مبتنی بر کنترل ، هدف هر دستگاه افزایش اعتبارات خود از طریق بیان مشکلات و کمبودها در فرایند انجام وظایف و هدف سازمان متولی بودجه و دولت ، تقلیل اعتبارات تا حداقل ممکن است.در اجرای بودجه نیز دستگاه اجرایی موظف است که حساب هر یک از مواد هزینه را در قالب اقلام هزینه و در سقف اعتبارات مصوب نگهداری کند و در اختیار دستگاه های نظارتی مربوط قرار دهد . ممیزی این حسابها نیز معمولاً عبارت از بررسی مجوزهای هزینه کرد به منظور کنترل سقف اعتبارات در هر قلم هزینه ای است. بدیهی است که در این بررسی به میزان تحقق اهداف و مأموریتهای دستگاه و چگونگی انجام آنها پرداخته نمی شود .
در سال ۱۹۲۳ یعنی دو سال بعد از تصویب قانون بودجه و حسابداری که بموجب آن دفتر بودجه آمریکا تأسیس شد و وظیفه تهیه بودجه را بعهده گرفت . یکی از صاحبنظران بودجه در رساله خود بنام اولین سال بودجه ایالات متحده آمریکا می نویسد :
« دفتر بودجه فقط به مسائل جاری و کم اهمیت دولت می اندیشد و برخلاف مقامات هیئت دولت به هیچ وجه مسأله سیاستهای کلی برایش مطرح نیست . آنچه از لحاظ دفتر بودجه اهمیت دارد صرفه جویی در هزینه ها است و این به اقتضای سیستم بودجه ای مبتنی بر کنترل می باشد .طبقه بندی هزینه ها در مواد و مواد فرعی هزینه ، فقط اساسی برای حسابداری عملیات دولت بوجود می آورد ولی هیچ نوع اطلاعی از اثرات هزینه های عمومی بر روی سیاستهای کلی کشور و همچنین هدفی که از این هزینه ها برای نیل به آنها تصویب و خرج شده اند بدست نمی دهد.»
بودجه وسیله ای برای بهبود مدیریت:
در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بعضی از صاحبنظران لزوم افزایش نقش بودجه را درک کرده و در رساله ها و نوشته های خویش آن را طرح می کردند . بحران بزرگ اقتصادی سال ۱۹۲۹ منشأ تحولات عظیمی در عرصه اداره اقتصاد بخش عمومی شد .افزایش سریع مأموریتها ، فعالیتها و وظایف دولت و متعاقب آن هزینه های دولت ، نگهداری حساب تعداد بی شماری مواد هزینه را در مجموعه وسیع دستگاه های دولت بصورت متمرکز ، مشکل و پرهزینه نمود . به عبارت دیگر تمرکز از چگونگی مصرف اعتبار و کنترل منابع و ورودیها به خروجی و نتایج تغییر کرد .لکن در این مرحله از سیر تکاملی بودجه به جنبه بهبود مدیریت از لحاظ سنجش کارآیی و چگونگی بهره برداری از منابع ، توجه می شود .
بودجه وسیله ای برای برنامه ریزی اقتصادی و مدیریت عملکرد :
از دیدگاه برخی از اقتصاد دانان تحول بودجه ای را نوعی انحراف محسوب می کردند زیرا به جای توجه به حاصل نهایی فعالیتهای دولت که در بودجه انعکاس می یافت . فقط چگونگی انجام این فعالیتها مورد توجه قرار می گرفت .به مرور زمان نظام بودجه ریزی مبتنی بر بهبود مدیریت تبدیل به مکانیزمی برای پاسخ به درخواستهای اعتباری دستگاه ها شد و نه پاسخ به نیازها و الزامات اقتصادی کشور کار سازمان متولی بودجه کم کردن برآوردها و پایین آوردن سطح درخواستها تا حدی بود که با وصول درآمد سازگار باشد .از اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ تحولات دیگری صورت گرفت که نتیجه آن گرایش به نظارت بر پیامدها و نتایج خروجی های دستگاه های اجرایی می باشد .
در این نظام خروجی و اقدامات دستگاه های اجرایی براساس برنامه ای استراتژیک و مبتنی بر سیاستهای کلان کشور تعیین و میزان اثرات هر یک از خروجی ها بر روی پیامدهای آن اندازه گیری و مدیریت می شود. سپس خروجی ها در قالب شاخصهای قابل اندازه گیری تعریف و حاصل آن در مقایسه با آنچه در بخشهای دیگر دولت و یا بخش خصوص ارائه می شود و مورد ارزیابی قرار می گیرد .بودجه ریزی عملیاتی عوامل صرفه جویی و اثربخشی را به ابعاد سنتی بودجه ریزی اضافه می کند .نظام بودجه ریزی عملیاتی بین کارآیی و اثربخشی تمایز قائل می شود .در کارآیی استفاده مفید از منابع مورد نظر است در حالی که اثر بخشی با عملکرد مرتبط است . در بودجه ریزی عملیاتی طبقه بندی عملیات به نحوی است که هدفها شفاف تر بیان می شود ، ارزیابی بودجه سهل تر بوده و در روش هزینه بندی آن ارتباط بین داده و ستانده مورد توجه قرار می گیرد .مهمترین هدف بودجه ریزی عملیاتی اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثربخشی مخارج این بخش است .
ویژگیهای این اصلاح به شرح ذیل است :

    • ارزیابی پاسخگویی مسئولین دستگاه های اجرایی براساس معیار دستاوردهای فعالیتهای آنان است .
    • استقرار نظام بودجه ریزی ستانده محور ( نتیجه محور)
    • دادن اختیار لازم به مدیران در انتخاب نهادهای لازم برای تولید محصولات مورد نظر .
    • ارزیابی مستمر عملکرد مدیران و مبنا قراردادن نتایج عملکرد بعنوان یکی از معیارهای تخصیص اعتبارات

۲-۲-۵)اجرای بودجه عملیاتی:
در بودجه عملیاتی علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف و برنامه ها ، فعالیتها و طرحها ،حجم عملیات و هزینه های اجرای عملیات دولت طبق روش های علمی مانند حسابداری قیمت تمام شده و روش اندازه گیری کار محاسبه و مورد استفاده قرار می گیرند.دو روش ذکر شده به شرح ذیل می باشد:
۲-۲-۵-۱) حسابداری قیمت تمام شده:
برای تهیه و اجرای بودجه عملیاتی با تاکید بر استفاده از روش های حسابداری قیمت تمام شده می توان به نتیجه رسید که در آنها هزینه های عمومی و استهلاک به مراحل تولید و واحدهای عملیاتی برنامه ها و فعالیتها تخصیص داده می شوند.حسابداری قیمت تمام شده نیز وظایفی بر عهده دارد که به آنها اشاره می شود:

    • ارائه اطلاعات به مدیران به منظور تصمیم گیری نسبت به انتخاب یک راه درست از بین چندین راه حل
    • ایجاد روش های اعمال کنترل که باعث کاهش هزینه ها گردد.
    • تعیین ارزش موجودیها به منظور هزینه یابی و قیمت گذاری آنها
    • تعیین هزینه و سود برای یک دوره حسابداری

مراحل محاسبه هزینه در حسابداری قیمت تمام شده:

  • طبقه بندی اطلاعات
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...