۳٫۲٫ چابکی سازمانی

سازمان‌های تولیدی معاصر از دو جهت دچار چالش‌های عمده شده‌اند. از سویی فلسفه‌ها و تکنولوژی‌های جدید تولید در حال شکل‌گیری هستند و این امر باعث از رواج افتادن شیوه های پیشین خواهد شد. از سوی دیگر مشتریان در درخواست و مطالبه محصولات و خدمات جدید در زمان کوتاه جسورتر شده‌اند (Maskell, 2001; Tersine & Wacker, 2000; Gunasekaran A. , 1999; Lau, Jiang, Chan, & Ralph, 2002; Helo, 2004; Ho, Lau, Lee, & Ip, 2005) در آغاز سده‌ بیست‌ویک، جهان با تغییرات مهمی‌ در تمام جنبه‌ها روبرو شده است و رقابت بازاریابی، نوآوری‌های فناورانه، تقاضای مشتریان و بازارهای انبوه در اثر افزایش تقاضا و انتظارات مشتریان در حال قطعه قطعه شدن هستند (Sharif & Zhang, 1999).

این تغییرات سریع و چشمگیر، خصوصاًً در صنایع الکترونیکی، منجربه توسعه جنبه‌های مختلف اقتصاد کسب و کار شده است. این جنبه‌ها شامل بازار، رقابت، نیازهای مشتری، عوامل اجتماعی و غیره می‌باشند (Sharif & Zhang, 1999). ‌بنابرین‏، شرکت‌ها یا ‌سازمان‌های تولیدی معاصر، از دو جهت با چالش دست و پنجه نرم می‌کنند. از یک‌سو، فلسفه‌ها و تکنولوژی‌های جدیدتری از تولید به وجود می‌آیند که تکنولوژی‌های قدیمی را از دور خاج می‌سازند. از سوی دیگر، مشتریان لب مرزی حساسیت بیشتری در تقاضای محصولات و خدمات جدید در یک دوره زمانی کوتاه دارند.

به منظور مقابله با چالش­هایی که از این دو جهت هجوم می ­آورند، ‌سازمان‌های تولیدی کنونی باید سریعاً در رابطه با وضعیت‌های رقابتی بازار خود اقداماتی را انجام دهند. در راستای تشخیص این روند، طی سال‌های گذشته عرصه تولید به سمت پارادایم نوینی تحت عنوان “تولید چابک” روانه شده است. بسیاری از صاحب‌نظران علمی و اجرایی، تولید چابک را رویکرد جدیدی می­پندارند. در حالی که برخی معتقدند چابکی طی دو دهه گذشته شکل گرفته است و علت نیاز به آن در سال­های گذشته را بایستی در ضرورت واکنش همزمان به رقابت فزاینده و شدید در محیط جستجو کرد. مثلاَ، شرکت­های سازنده گوشی موبایل، با توجه به تقاضای فراوان گوشی از سوی مصرف کنندگان (متقاضایان)، مدل‌های متنوعی را با سرعت هر چه تمام‌تر به بازار عرضه نموده‌اند. روش کار تولیدکنندگان خودرو نیز این چنین است و انان با معرفی مدل‌های متنوع و با کیفیت، قادر به فتح بازارهای جهانی ‌شده‌اند.

مطالعه ادبیات تولید چابک حاکی از آن است که، اصول بنیادینِ تولید چابک، مختص و منتسب به تأسیس انجمن چابکی توسط گروهی از محققان مؤسسه یاکوکا از دانشگاه لی‌های در سال ۱۹۹۱ ‌می‌باشد. از آن پس، بسیاری از محققان به تعریف و تبیین معنای آن پرداخته و درصدد برآمدند تا با نگاهی روشن و دقیق، ‌ضرورت آن را برای همگان معرفی نمایند. مثلاَ برخی از محققان تولید چابک را ترکیبی از تولید ناب و سیستم­های تولید انعطاف­پذیر می­دانند (رامش و دیویدسون، ۲۰۰۷). در این راستا،‌ در این بخش به توضیح مختصر تکامل رویکردهای تولیدی، تعریف تولید چابک و توانمندسازهای ان، ‌مدل مرجع چرخه تولید چابک، ضرورت و اهمیت تولید چابک و مؤلفه‌های شکل‌گیری آن پرداخته می‌شود.

۱٫۳٫۲٫ مفهوم چابکی و تولید چابک

واژه چابکی در فرهنگ لغات، به معنای حرکت سریع، چالاک، فعال، و توانایی حرکت به صورت سریع و آسان، و قادر بودن به تفکر به صورت سریع و با یک روش هوشمندانه به کار گرفته شده است (Hornby, 2000). ریشه و زادگاه چابکی ناشی از تولید چابک[۲۴] است و تولید چابک مفهومی است که طی سال‌های اخیر عمومیت یافته و به عنوان استراتژی موفق توسط تولیدکنندگانی که خودشان را برای افزایش عملکرد قابل ملاحظه‌ای آماده می‌کنند، پذیرفته شده است. در چنین محیطی، هر سازمانی باید توان تولید همزمان محصولات متفاوت و با طول عمر کوتاه، طراحی مجدد محصولات، تغییر روش‌های تولید، و واکنش پذیری کارآ به تغییرات را داشته باشد. در صورت داشتن چنین توانمندیهایی، به آن بنگاه تولیدی، سازمان چابک اطلاق خواهد شد.

تعاریف زیادی برای چابکی ارائه شده است اما هیچ یک، مخالف و متضاد با یکدیگر نبوده و ناقض هم نیستند. عموماً این تعاریف، ایده ” سرعت و تغییر در محیط کسب و کار” را نشان می‌دهند. با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریفی که مورد تأیید همگان باشد وجود ندارد. به زعم شریفی و ژانگ (۱۹۹۹) چابکی به معنای توانایی هر سازمانی برای حسگری، ادراک و پیش‌بینی تغییرات موجود در محیط کاری می‌باشد. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده و به آن ها به عنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. آن ها در جایی دیگر چابکی را توانایی فائق آمدن بر چالش‌های غیرمنتظره برای مقابله با تهدیدات بی‌سابقه محیط کاری و کسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصت‌های رشد و پیشرفت تعریف می‌کنند (Sharif & Zhang, 1999). برایان ماسکل(۲۰۰۱) چابکی را توانایی رونق و شکوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش‌بینی تعریف می‌کند. از این بابت، ‌سازمان‌ها نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته و از آن ها اجتناب کنند؛ بلکه باید تغییر را فرصتی برای کسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور کنند (Maskell, 2001). ورنادات (۱۹۹۹) معتقد است چابکی را می توان به صورت همراستایی نزدیک سازمان با نیازهای متغیرکاری در جهت کسب مزیت رقابتی تعریف کرد. در چنین سازمانی، ‌اهداف کارکنان با اهداف سازمان در یک راستا قرار داشته و این دو توام با یکدیگر درصدد هستند تا به نیازهای متغیر مشتریان پاسخ مناسبی نشان دهند (Vernadat, 1999).

پترو هیلو (۲۰۰۴) می‌گوید چابکی یک شرکت عبارت است از توانایی و قابلیت انجام عملیات سودآور در محیط رقابتی سرشار از فرصت‌های مستمر، غیرقابل پیش‌بینی، و متغیر (Helo, 2004). امیر هرمزی[۲۵] (۲۰۰۱) نیز معتقد است ‌سازمان‌های چابک برای واکنش نسبت به شرایط متغیر بازار انعطاف‌پذیر بوده و از سرعت بالایی برخوردارند (Hormozi, 2001). به زعم براون و بسانت[۲۶] (۲۰۰۳) چابکی مستلزم واکنش سریع و اثربخش به نیازهای بازار می‌باشد (Brown & Eisenhard, 1998).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...