این تفاوت‌ها می‌تواند شامل موارد ذیل گردد:

۱ـ محارب فردی است که به قصد بر هم زدن امنیت عمومی و ایجاد رعب و وحشت عمومی دست به اسلحه می‌برد اما باغی فردی است که علیه امام عادل یا حاکم شرع خروج می‌کند و لو آنکه قصد ارعاب و اخافه را برای مردم نداشته باشد. به کلام دیگر محاربه یک جرم علیه امنیت ملت شمرده می شود. به همین جهت است که شارع و قانون‌گذار به دلیل حفظ و صیانت کامل از نظم و آرامش عمومی، مجازات‌های شدیدی را برای عمل محارب تعیین نموده است. این در حالی است که عمل بغی بیشتر از آنکه یک جرم علیه امنیت مردم تلقی شود، به عنوان جرم علیه دولت و حاکمیت شمرده می شود. به همین دلیل است که شارع و قانون‌گذار تا حدود زیادی نسبت به باغیان سیاست وفق و مدارا در پیش گرفته است.

۲ـ برای تحقق جرم بغی به کار بردن وسیله اعم از اسلحه و غیر آن ضروری نیست، لیکن برای تحقق محاربه استفاده از اسلحه ضروری است.

۳ـ ضمانت اجراهای بزه محاربه دارای تفاوت‌های زیادی با مجازات جرم بغی می‌باشد. مجازات‌های محاربه همان انواع چهارگانه ای است که در قانون مجازات هم به آن ها اشاره شده، اما برای عمل باغی حدّ شرعی خاصی تعیین نگردیده است. تنها در جهت مبارزه با، باغیان دستور قتال و جهاد داده شده و به همین دلیل بوده است که فقها بحث آن را در کتاب جهاد مطرح کرده‌اند.

۴ـ تحقق بزه بغی به صورت فردی امکان پذیر نبوده و به همین دلیل حرکت باغیان به صورت گروهی صورت می‌گیرد لیکن بزه محاربه، به صورت فردی و گروهی امکان پذیر می‌باشد.

۵ـ توبه مرتکب جرم محاربه پس از دستگیری پذیرفته نمی شود اما توبه باغی پذیرفته می شود مگر اینکه دارای تشکیلاتی باشند و منهدم نشده باشند.

۶ـ برای تحقق محاربه تفاوتی میان مسلمانان و غیر مسلمانان نمی باشد ولی در جرم بغی، باغی خود مسلمان است لیکن حاکم اسلامی را به خاطر شبهه ای که از او دارد، قبول ندارد.[۲۵۴]

آنچه در جهت تفاوت بین مفاهیم محاربه و بغی بیان گردید بر مبنای دیدگاه های اکثریت فقهای امامیه می‌باشد ولی در این زمینه دیدگاه فقهی دیگری نیز وجود دارد که جرم انگاری محاربه را بر خلاف دیدگاه اکثریت فقهای امامیه، در راستای مقابله با کسانی می‌داند که با حکومت اسلامی به مبارزه بر می خیزند و به کارگیری آن را درباره افرادی که به قصد بر هم زدن امنیت عمومی مردم دست به اسلحه می‌برند، بر خلاف ظواهر ادلّه نقلی موجود می دانند.[۲۵۵]

۳ـ۲ـ۲ـ۴ـ۳ـ کیفر بغی و تأثیر توبه در سقوط مجازات باغی

بر اساس آنچه قبلاً بیان گردید، در کتب فقهی و بر اساس آیه نهم سوره حجرات برای مقابله با باغی دستور قتال و جهاد داده شده است. در قانون مجازات اسلامی هم طبق ماده ۲۸۷ که بیان می‌دارد: « گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب می شود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به اعدام محکوم می‌گردند.» در ماده ۲۸۸ هم بیان می شود که چنانچه اعضای گروه باغی قبل از درگیری و استفاده از سلاح چه در صورت وجود سازمان و مرکزیت و چه در صورت نبود سازمان و مرکزیت دستگیر شوند، برای آن ها حبس تعزیری تعیین شده است. طبق ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی، در جرایم حدی از جمله بغی به استثنای قذف و محاربه، توبه مجرم قبل از اثبات جرم موجب سقوط مجازات می‌گردد. در صورت اثبات جرم و اقرار خود مجرم هم، دادگاه می‌تواند برای مجرم تقاضای عفو نماید.[۲۵۶]

۳ـ۲ـ۲ـ۵ـ افساد فی الارض

۳ـ۲ـ۲ـ۵ـ۱ـ تعریف افساد فی الارض

افساد در لغت به معنای تباه کردن و از بین بردن آمده است.[۲۵۷] این معنا را می توان در کتاب لغت دید، به گونه ای که همگی آن ها همین معنا را برای افساد آورده اند. اما گاه افساد را در مقابل اصلاح می دانند. بعضی هم « خروج الشِی عن الاعتدال؛ خارج شدن از حدّ اعتدال » را فساد می دانند.[۲۵۸] در این صورت کسی که بخواهد امری را از حدّ اعتدال خارج کند، مفسد است. مثلاً برهم زننده نظم و اعتدال جامعه را می توان مفسد دانست. چنان که در فقه راهزنان، مفسد فی الارض دانسته شده اند. فساد در اصطلاح کاربردی دارد که نشأت گرفته از معنای لغوی آن است. مثلاً در فقه کلمه فساد الفسد ‌به این معنا است که عقد باطل شد و از بین رفت و دیگر هیچ اثر حقوقی بر آن مترتب نمی شود.

بحث افساد فی الارض در کتب فقهی اعم از کتب اهل سنت و شیعه، ذیل مبحث محاربه مطرح شده، به گونه ای که اکثریت قریب به اتفاق فقهای اسلامی افساد فی الارض را معادل محاربه می دانند.[۲۵۹] اما بعضی از فقهای اسلامی اعم از شیعه و سنی، افساد فی الارض را جرمی جداگانه از محاربه دانسته اند و بعضی از مصادیق آن را نام برده اند، ولی متأسفانه هیچ ملاک و قاعده ای به دست نداده اند که چرا و بر اساس کدام قاعده، این ها مفسد فی الارض هستند.[۲۶۰] مثلاً در کتب فقهی همچون الام تألیف محمد بن ادریس شافعی، المغنی تألیف ابن قدامه، اصلاً بحثی از افساد فی الارض وجود ندارد. اما در بعضی از کتب فقهی اهل سنت اینگونه آمده است که افساد فی الارض شامل تمام اقسام شر می شود که از جمله آن زورگیری است.[۲۶۱]

‌در مورد کتب فقهی شیعه به طور کلی می توان گفت که تمامی آن ها افساد فی الارض را به معنای محاربه گرفته اند و فقط در بعضی از کتب فقهی شیعی، اشخاصی مانند زورگیر و رباینده انسان و کفن دُزد، در صورتی که این کار را تکرار کند مفسد فی الارض شناخته شده اند. در قانون مجازات اسلامی نیز در کتاب حدود جرم افساد فی الارض و بغی با هم بیان شده اند. در قانون مجازات سال ۱۳۷۰ محاربه و افساد فی الارض به عنوان یک جرم در نظر گرفته شده بود. اما در قانون سال ۱۳۹۲ این دو جرم تفکیک شده و هر کدام به عنوان جرمی مستقل بیان گردیده است.

۳ـ۲ـ۲ـ۵ـ۲ـ مجازات افساد فی الارض و تأثیر توبه در سقوط مجازات آن

طبق ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی که جرم افساد فی الارض را تعریف ‌کرده‌است و شخصی که مرتکب این اعمال گردد، مفسد فی الارض محسوب می شود و مجازات قانونی آن اعدام خواهد بود. همچنان که فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی معتقدند که خون مفسد فی الارض هدر است. طبق تبصره این ماده نیز چنانچه دادگاه، مواردی را که موجب اثبات جرم می‌گردد، احراز نکند برای مرتکب حبس تعزیری تعیین می شود. از منظر تأثیر توبه بر مجازات مفسد فی الارض لازم به ذکر است که بر اساس ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات این جرم نیز در صورت توبه مرتکب ساقط می شود. با در نظر گرفتن این مطلب که اگر قبل از اثبات جرم مفسد فی الارض توبه کند، مجازات او ساقط می شود و اگر توبه بعد از اثبات جرم باشد، دادگاه می‌تواند برای او تقاضای عفو نماید.[۲۶۲]

۳ـ۲ـ۲ـ۶ـ بررسی توبه در قصاص و دیات

« یا اَیُها الذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُم القصاصَ فی القتلی الحر بالحر و العَبد بالعَبد و الاُنثی بالاُنثی فمن عفی لهُ من اخیر شیً فاتِّباع بالمعروف وَ أواءَ اِلیه باحسان ذلک تخفیفً من ربِّکم وَ رَحمهً فمنِ اعتَدی بعد ذلک فلَه عذابً اَلیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، درباره کُشتگان بر شما حق قصاص مقرر شده، آزاد عوض آزاد، بنده عوض بنده و زن عوض زن و هرکس که از جانب برادر دینی اش ( یعنی ولی مقتول )چیزی از حق قصاص به او گذشت شود، باید ( از گذشت ) پیروی کند.»[۲۶۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...