تری[۳۱] (۲۰۰۴) نیز در پژوهشی مطرح می­ کند که رفتار بزهکارانه از عوامل متعددی از جمله محیط های خانوادگی بی ثبات و شیوه های فرزندپروری نامناسب نشأت گرفته است که شخص را در طی انتقال به نوجوانی تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین پژوهش­ها نیز نشان داده‌اند که این عوامل بر روی رفتار بزهکارانه کودکان و نوجوانان و حتی دانشجویان جدید الورود نیز تأثیر گذار است (تری، ۲۰۰۴؛ هیک من، بارثولومی و مک کنری[۳۲]،۲۰۰۰).

شیوه فرزندپروری مستبد با بروندادهای رفتاری منفی از جمله رفتار پرخاشگرانه، عملکرد عاطفی کاهش یافته، افسردگی و سطوح پایین­تر اعتماد به نفس ارتباط دارد (برنز[۳۳]، ۲۰۰۲؛ پایکل، کاپلان و رید[۳۴]، ۲۰۰۲؛ اسکیلز[۳۵]، ۲۰۰۰، به نقل از تری، ۲۰۰۴ و بیرز و گوسنز[۳۶]، ۲۰۰۳). شیوه فرزندپروری سهل­گیر نیز با بزهکاری و پرخاشگری در سنین نوجوانی مرتبط است. نظارت ضعیف، غفلت، و بی ­تفاوتی که همگی جزء شیوه فرزندپروری سهل­گیرانه می­باشند، نقش تعیین کننده ­ای در ارتکاب بزه داشته و در نتیجه، این افراد با فراوانی بیشتری در رفتارهای منحرف از جمله مصرف مواد و الکل، رفتارهای غیر انطباقی، تکانشی، هیجانی و سوء رفتار یا کارهای خلاف در مدرسه درگیر می‌شوند (داربین، دارلینگ، استنبرگ و برون[۳۷]، ۱۹۹۳؛ میلر، دی اری و دادلی[۳۸]، ۲۰۰۲، به نقل از تری، ۲۰۰۴).

پورشهباز، شاملو، قاضی طباطبایی و جزایری (۱۳۸۴) در پژوهشی تحت عنوان «روابط ساختاری عوامل روان شناختی مصرف مواد مخدر در نوجوانان پسر» ‌به این نتیجه دست یافتند که مشکلات رفتاری عمده ترین عامل تجربه مصرف قبلی مواد و به تبع آن مصرف مواد مخدر در نوجوانان پسر بوده و این عامل نه تنها مستقیماً بر تجربه مصرف مواد مخدر تأثیر دارد بلکه به طور غیر مستقیم و با افزایش نگرش مثبت به مصرف مواد مخدر، بر آن تأثیر دارد.

همان طوری که وست و ایکن[۳۹] (۱۹۹۷، به نقل از پور شهباز و همکاران، ۱۳۸۴) مطرح ‌می‌کنند برای پیشگیری از مصرف مواد مخدر صرفاً شناسایی فهرستی از عوامل خطرزا و محافظت کننده کافی نیست بلکه باید از مکانیزم و چگونگی بروز آن ها نیز مطلع بود، ‌بنابرین‏، شناسایی روابط متغیرهای واسطه بالقوه و ارتباط آن ها با مصرف مواد مخدر، لازمه فعالیت های مؤثر پیشگیری است.

با توجه به یافته های پژوهشی که نمونه هایی از آن در این بخش ذکر گردید، این سوال مطرح می شود که متغیرهای فوق چگونه و از چه مسیرهایی بر آمادگی اعتیاد اثر می‌گذارند؟ روابط این متغیرها با هم و در ارتباط با آمادگی اعتیاد چگونه است؟ ‌بنابرین‏، در این پژوهش روابط حاکم بر متغیرها و مکانیزمی که منجر به آمادگی اعتیاد در نوجوانان دختر و پسر می‌شوند با بهره گرفتن از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند.

شکل ۱-۱ مدل فرضی پژوهش حاضر را نشان می‌دهد. بر اساس این مدل، چنین فرض شده است که شیوه های فرزند پروری از طریق راهبردهای مقابله، نوجویی و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر می‌گذارند.

فرزندپروری مقتدر

هیجان خواهی

تکانه ای

فرزندپروری مستبد

ولخرج

فرزندپروری سهل گیر

بی نظم

مشکلات توجه

مقابله مسئله مدار

مشکلات بزهکارانه

مقابله هیجان مدار

مقابله اجتنابی

پرخاشگری

منفعل

فعاال

شکل ۱-۱٫ الگوی پیشنهادی پیش آیندهای خطرزا و محافظت کننده آمادگی اعتیاد

اهمیت و ضرورت پژوهش

مواد مخدر در هزارۀ سوم، همچنان به صورت یک معضل و عامل هولناک در آمده است و موج تخریب کنندۀ آن، بر کلیه زمینه ­های اجتماعی- اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- روانی و تربیتی اثر گذاشته است. بررسی آمارهای موجود در ایران و دیگر کشورها، از جمله کشورهای آسیایی می‌تواند شمایی روشن تر از آنچه که بیان شد، نشان دهد. ارقام موجود، راجع به انسان هایی است که می توانستند مولدان بالقوه و بالفعل جامعه باشند. تخمین زده می شود که هر فرد ایرانی وابسته به مواد، حدود یک میلیون تومان در سال به جامعه زیان می رساند (رئوفی و رضوی، ۱۳۷۸). این هزینه­ که افراد وابسته به مواد، صرف مواد می‌کنند و تأثیرات منفی که بر اطرافیانشان می‌گذارند، حاکی از خسارات عظیم تر پیکرۀ نیروی انسانی جامعه است. می توان گفت که اعتیاد مخصوص یک قشر خاص نیست، در میان هر طبقه ای چه مرفه و غیرمرفه، بی سواد و باسواد، مجرد و متأهل و …، فرد وابسته به مواد وجود دارد. اما اینکه چه افرادی، با چه ویژگی هایی، بیشتر در معرض خطر هستند، بر اساس پژوهش­هایی که ‌در مورد اعتیاد انجام شده، مشخصات فردی، اجتماعی و روانی ویژه ای را برای افراد وابسته به مواد شناسایی و مطرح شده اند. مرور و مطالعه اطلاعات موجود در این زمینه حاکی از آن است که نوجوانان به عنوان قشر آسیب پذیر بیشتر در معرض خطر هستند. اعتیاد نیروی نوجوان هر جامعه، در واقع زمینه ساز تخریب و انحطاط کامل آن اجتماع می‌باشد. نتایج مطالعات متعددی که در برخی از کشورها در زمینه میزان ابتلای افراد به مصرف مواد انجام شده است، چشمگیر بوده و زنگ خطری است که بذل توجه به آن از ضروریات زمان محسوب می شود. برای نمونه در ترکیه ۴/۳۱ درصد افراد مورد مطالعه یک پژوهش را زیر ۱۵ ساله ها تشکیل می‌دادند، از سوی دیگر در پاکستان بیشترین افراد وابسته به مواد (۵/۱۷ %) زیر ۳۵ سال و بالاترین نسبت سنی افراد وابسته به مواد مورد بررسی بین ۲۶ تا ۳۰ سال بوده که سن شروع اعتیاد ۳۴ درصد آن ها ۱۵ تا ۲۰ سال ذکر شده است. طی یک مطالعه که در هند انجام شده است، سن قشر آسیب پذیر بین ۲۰ الی ۳۴ سال است. منبع دیگری مطرح می‌کند، در بررسی­ های گسترده ­ای که انجام شده، میزان سوء مصرف مواد یا وابستگی به مواد در طول عمر در جمعیت بالای ۱۸ سال ایالات متحده، ۷/۱۶ درصد گزارش گردیده است. و در نهایت در بنگلادش بیشترین افراد مورد تحقیق وابسته به مواد، بین سنین ۲۱ الی ۳۴ سال بودند (مددی و نوغانی، ۱۳۸۴). اعتیاد در کشور ما نیز طی سال های اخیر روند رو به افزایش داشته و مطابق آمارها حدود ۷۳ درصد جمعیت معتاد کشور، زیر ۴۰ سال و میانگین سنی آن ها حدود ۳۵ سال است. وجود ۵/۲ میلیون معتاد رسمی و حدود ۴ میلیون معتاد تفننی که نهایتاًً آنان نیز ممکن است معتاد دائم شوند، لزوم توجه ‌به این پدیده ناخوشایند را بیشتر و رهایی از این مسمومیت را مسلم تر می‌کند (مسکنی و جعفر زاده فخار، ۱۳۸۷). برخی بررسی ها پنج تا ده درصد افراد جامعه را دارای زمینۀ مستعد برای اعتیاد دانسته اند (پیران، ۱۳۷۶، به نقل از زینالی و همکاران، ۱۳۸۷).

ادمون سان، کانگر[۴۰] و کانگر، (۲۰۰۷) در پژوهشی تحت عنوان مهارت های اجتماعی در دانشجویان با صفت خشم بالا، ‌به این نتیجه دست یافتند که شیوع مصرف مواد در زنان افزایش یافته است و کاهش میانگین سن شروع مواد، از دیگر یافته های تحقیق بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...