آیت‌الله مهدوی کنی در این باره می فرماید:
اولین چیزی که ما به عنوان اصل و مبنا در مواضع فکری و سیاسی روی آن تکیه می‌کنیم حمایت از ولایت عامه فقیه است. البته من تعبیر عامه می‌کنم که اصطلاح فقهی، ولایت عامه است. اگرچه در اصطلاح عرف، ولایت مطلقه می‌گویند.
در بیانیه دیگری، ولایت فقیه، ناب‌ترین موضوع اندیشه دینی در باب حکومت اسلامی معرفی شده که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده است.
مکانت ولایت مطلقه فقیه در اندیشه اعضای جامعه روحانیت مبارز تا بدانجاست که:
همه ارگان‌ها و نهادهای کشور، مشروعیت خود را از ولی فقیه زمان کسب می‌کنند. لذا تبعیت مطلق از مقام والای ولایت فقیه و حراست از منزلت منیع آن از مهم‌ترین وظایف اسلامی و ملی است و معارضه با آن به منزله معارضه با اسلام و حکومت اسلامی است( روزنامه اطلاعات، ۱۱/۳/۱۳۶۹).
با توجه به استنادات یاد شده، فقیه جامع‌الشاریط (عادل، باتقوا، مدیر و مدبر و آگاه به مسائل روز)، مبسوط الید بوده و در همه امور حکومتی و اجتماعی، حق تصرف مشروع دارد. بر این اساس جامعه روحانیت مبارز، ولایت مقیده فقیه را نمی‌پذیرد(سلیمی بنی، ۱۳۸۸: ۱۲۰).
۵- دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران
با توجه به سابقه و عملکرد جامعه، تردیدی نمی‌ماند که یکی از مبانی اساسی این تشکل، دفاع از انقلاب اسلامی و مهم‌ترین دستاورد آن یعنی نظام جمهوری اسلامی است. بر این اساس جامعه روحانیت با همه کسانی که نسبت به این دو پدیده مهم دوره معاصر نگاه دیگری دارند، مرز دارد و به شدت در مقابل دیدگاه‌های انحرافی در این باره ایستادگی کرده است. اساساً به یک معنی فلسفه تشکیل جامعه روحانیت مبارز دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده است. در مقدمه اساسنامه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
جامعه روحانیت مبارز براساس یک اساسنامه قطعی و شکیلات شورایی و تحت رهبری امام خمینی رحمه‌الله تشکیل یافته و نقش خود را فعالانه در نگهبانی و تداوم بخشیدن به انقلاب عظیم اسلامی و پاسداری از ارزش و ثمرات گرانبها و اصیل آن، به گونه‌ای که شایسته اسلام مترقی و جامعه انقلابی مسلمان ماست، ایفا نماید.
این مبنا به صراحت در بخش اهداف نیز به قرار زیر بیان شده است:
۱- پاسداری مکتبی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جلوگیری از هرگونه انحارف در خط مشی انقلاب اسلامی؛
۲- حمایت از سازمان‌های دولتی و نهادهای انقلابی و مراکزی که در خدمت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی می‌باشند و تعمیق و تحکیم نظامی اسلامی در کشور.
این نکته در اساسنامه اصلاح شده و مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶ نیز به شرح زیر بیان شده است:
تحکیم مبانی انقلاب اسلامی و دفاع همه جانبه از دستاوردهای آن و تقویت نظام جمهوری اسلامی (اساسنامه جامعه روحانیت مبارز مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶).
علاوه بر موارد یاد شده، اعضای جامعه روحانیت مبارز و بیانیه‌های آن بارها بر این مبنا در اندیشه این تشکل تأکید کرده‌اند، از جمله هنگامی که پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، بعضی سخن از ختم انقلاب گفتند و عده‌ای خواهان ساختار شکنی نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی شدند، جامعه روحانیت مبارز با قاطعیت مبانی اندیشه خود پای فشرد و خط انحرافی را برملا کرد، در بیانیه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
این جامعه [روحانیت مبارز]‌، وظیفه شرعی، ملی و انقلابی خود می‌داند با تمام وجود از حریم و مبانی دینی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی، به ویژه اصل مترقی ولایت فقیه حراست و دفاع کند.
۶- پیروی از خط امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای
پیروی از اندیشه و سیره امام خمینی، اصل خدشه ناپذیر جامعه روحانیت مبارز است. همچنین آنان در مقابل ظهور هرگونه انحراف از خط امام خمینی هشدار داده‌اند. نگاهی به اساسنامه‌های جامعه روحانیت، مبارز نیز این اعتقاد را مبرهن می‌سازد. علاوه بر اساسنامه‌های قبلی، از جمله در بند ج، ماده هفت اساسنامه مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶ چنین می‌خوانیم:
حمایت همه جانبه از اندیشه فرهنگی سیاسی حضرت امام (رحمه‌الله) و اصل مترقی ولایت فقیه.
در بیانیه جامعه به مناسبت تولد حضرت زهرا (س)، روز زن و تولد امام خمینی آمده است:
میلاد امام خمینی (رحمه‌الله) به عنوان احیا گر اسلام در قرن معاصر و قرن‌های آینده باید به عنوان روزی بزرگ برای امت اسلامی و ایرانیان قلمداد شود و نباید هیچ گاه از یاد و نام آن حماسه‌ساز دروان که حق عظیم بر گردن بشریت دارد، غاف شد. ما همیشه و همه جا دو در هر حال وامدار آن یگانه دوران هستیم که توانست با انقلاب عظیم خود جان تازه‌ای به اسلام و معنویت در جهان بدهد و الگویی از همزیستی جامع دین و دنیا را به بشریت ارائه دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین در بیانیه جامعه به مناسبت رحلت اما خمینی (رحمه‌الله) می‌خوانیم:
چهاردهم خرداد یادآورد عروج ملکوتی اما خمینی (رحمه‌الله) می‌باشد. آن گوهر یگانه مصداق بارز آیه شریفه « ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» بود. تنها نیت‌های پاک و صاحبان عمل خالص و در یک کلمه متقین توانایی درک ابعاد شخصیتی و تفسیر سیره آن قرآن ناطق را دارند. او با نوشید شهد شیرین ولایت، همه وجود خود را در اقیانوس بیکران بندگی و خدمت غرق کرد و مطیع مخلص ولی‌الله‌الاعظم (عج) بود. امام خمینی یک مسیر بیشتر نداشت و آن پیمودن صراط اقوم بود. هدف امام نجات جامعه و نوآوری ایشان در عملی کردن احکام و معارف اسلامی در میان مردم بود و او همه اعمالش را با قرآن تطبیق می‌کرد.
در بخش دیگری از همین بیانیه، بر رسالت روحانیت جهت پاسداری از خط امام (رحمه‌الله) و مبارزه با انحرافات و بدعت‌ها تأکید می‌شود:
روحانیت معظم نیز باید توشه راهش را از کلام و اعمال امام برداشت نماید و با علم و جهاد و مبارزه با بدعت‌ها و منکرات و توطئه‌هایی که در گوشه کنار درصدد انحراف یا خاموش کردن آثار این نور الهی هستند، خنثی نمایند.
پس از ارتحال ملکوتی امام خمینی (رحمه‌الله) نیز جامعه روحانیت مبارز، براساس اصل اطاعت از ولی فقیه عادل، تبعیت کامل خود را از اندیشه و سیره آیت‌الله العظمی خامنه‌ای که آن را به حق استمرار خط اما خمینی می‌داند، بارها بیان نموده است. در بیانیه جامعه روحانیت مبارز از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان «شخصیت کم نظیر» یاد شده است و در ادامه آورده است:
مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همان مجتهد مسلم و فقیه عادل و جامع‌الشرایطی است که امام راحل (رحمه‌الله) او را خورشید ردخشان انقلاب نامید و هیچ کس را شایسته‌تر از ایشان برای تداوم رهبری و مقام ولایت نمی‌دانست و این همان حقیقتی بود که نزدیک به هفتاد فقیه عادل وبرجسته و مورد اعتماد و انتخاب مردم در مجلس خبرگان به آن شهادت دادند.
در اعتقاد جامعه روحانیت مبارز، انقلاب اسلامی ایران با رهبری حکیمانه امام امت آغازگر دیده و با هدایت‌های داهیانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با قدرت و صلابت به راه خود ادامه می‌دهد.
۷- ستیز با استبداد و استکبار
مبارزه با انواع ظلم، استبداد، استعمار، استثمار و استکبار از دیگر مبانی اندیشه جامعه روحانیت مبارز است. این ستیزه‌جویی ریشه در تعالیم اسلامی و شیعی دارد. اعضای جامعه روحانیت مبارز بر همین مبنا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به مقابله شدید با برژیم استبدادی پهلوی برخاسته وزندان و شکنجه و تبعید را به جان خریدند و طبق همین اندیشه در مقابل استکبار جهانی و نظام استعماری سلطه به مبارزه برخاسته، به دشمنی با صهیونیزم جهانی، رژیم اشغالگر قدس و بویژه ایالات متحده آمریکا پرداختند.
آنان با هرگونه حاکمیت بیگانگان و کفار و یا هر جریانی که کشور را به سوی وابستگی به بیگانگان و قدرت‌های استکباری سوق دهد، هوشیارانه مقابله کردند، زیرا در اندیشه آنان طبق آیه نفی سبیل «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا»،(نساء، آیه ۱۴۱). هرگوه سلطه کفار و بیگانگان مردود است. در بیانیه جامعه روحانیت مباز در این باره آمده است:
ما باید دفاع از مظلوم و ستیز با ظلم را در تمامی شرایط حفظ کنیم. اصلی‌ترین وظیفه ما در دیپلماسی خارجی،‌ دفاع از مظلوم و ستیز با ظالمین در جای جای سرزمین‌های اسلامی است.
برپایه این مبنای فکری جامعه روحانیت مبارز، ضمن مخالفت با دولت‌های استبدادی از ملت‌های مظلوم فلسطین، لبنان،‌ عراق و افغانستان حمایت می‌کند، اما در مقابل آمریکا و اسرائیل موضوع سرسختانه‌ای دارد. برهمین اساس چنین اعلام می‌کند:
جامعه روحانیت مبارز … صریحاً اعلام می‌دارد؛ مذاکره و ارتباط با دولت جنایتکار و سلطه طلب آمریکا هرگز.
یادآور می‌شویم که این موضع مبتنی بر پیروی از نظر ولی فقیه زمان از یک سو و دشمنی آمریکا با اسلام و سلطه طلبی این کشور است و چنین نیست که جامعه روحانیت مبارز با هر کشور بیگانه مخالف باشد، بر این اساس در بیانیه جامعه می‌خوانیم:
با همه کشورهای جهان که در موضوع سلطه‌جویی نباشند، ارتباط متقابل خواهیم داشت.
۸- دفاع از مظلومان جهان بویژه مردم فلسطین
از دیگر مبانی اندیشه سیاسی جامعه روحانیت مبارز حمایت و دفاع از مظلومان، مستضعفان و محرومان جهان است. این دفاع و حمایت با توجه به تصویه امام معصوم (ع) مبنی بر اینکه «کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً» اختصاص به شیعیان و یا مسلمانان ندارد،‌ بلکه همه مستضعفان و مظلومان عالم را رد بر می‌گیرد. در بیانیه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
دفاع از نهضت‌های آزادی بخش و مردم مظلوم جهان بویژه مسلمانان از اصول تفکیک‌ناپذیر انقلاب اسلامی است(سلیمی بنی، ۱۳۸۸: ۱۲۴).
در این میان مظلومیت مردم فلسطین از جایگاه خاصی برخوردار بوده و اعتقاد به محودولت غاصب اسرائیل از مبانی مسلم جامعه روحانیت به شمار است، در ادامه بیانیه یاد شده می‌خوانیم:
و امروز که مردم مظلوم فلسطین زیر بدترین فشارها هستند وظیفه ما در دفاع از این مردم مسلمان و مظلوم دو چندان است که باید هوشمندانه و شجاعانه آن را ادا کنیم.
بر همین اساس جامعه روحانیت، روز قدس(آخرین جمعه ماه مبارک رمضان) را گرامی داشته و مردم را به حضور در این راهپیمایی میلیونی دعوت می‌کند:
مسئله دفاع از مردم فلسطین باید از روز قدس فراتر رفته و به مسئله همیشگی و همه جانبه ملت‌های مسلمان در همه جهان درآید و بعد بین‌المللی انقلاب اسلامی بیش از پیش تقویت شود و در جهت تحقق آرمان امام راحل قدس‌الله نقس الزکیه و مقام معظم رهبری مدظلله العالی تلاش مضاغف گردد.
۹- دفاع از استقلال و تمامیت ارضی
دفاع از کشور اسلامی، اصل خدشه‌ ناپذیر دین داری و مسلمانی است. بر این اساس جامعه روحانیت مبارز دفاع از تمامیت ارضی، منافع و مصالح ملی و دینی را امری مسلم می‌داند و معتقد است که در مقابل هجوم دشمن به میهن اسلامی، دفاع از آن به هر شکل ممکن واجب است.
بر این مبنای فکری جامعه روحانیت مبارز از همان زمانی که رژیم بعثی صدام تبلیغات زمینه‌ساز برای تجاوز به ایران را طرح واهی عربی خوانده سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، کوچک ابوموسی، دنبال می‌کرد به شدت واکنش نشان داد و در مقابل اظهارات پوچ وزیر خارجه رژیم بعثی، آیت الله محلاتی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز اعلام کرد:
ما یک وجب از خاک کشور خود را به هیچ کشوری نخواهیم داد. به همان گونه که ملت ایران با دادن هزاران شهید از انقلاب اسلامی خود دفاع کرد، از استقلال و تمامیت ارضی کرو نیز از جان مایه خواهد گذاشت.
جامعه روحانیت مبارز در جریان دفاع هشت ساله ملت ایران نیز این اعتماد خود را با تقدیم شهیدان گرانقدری همچون شهید محلاتی نماینده امام خمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهید شاه آبادی عضو برجسته خود به اثبات رساند.
۱۰- مردم سالاری دینی
از دیگر مبانی فکری جامعه روحانیت مبارز، مردم سالاری دینی است. بدین معنا که مردم سالاری مطلق در شکل جمهوری مطلق که در آن دین اسلام جایگاهی نداشته باشد، پذیرفته نیست. آنچه برای جامعه روحانیت اصالت دارد اسلام است و نقش مردم فعلیت بخشی به حاکمیت دینی است. به اعتقاد جامعه روحانیت مردم ما با توجه به بافت مذهبی فطری هیچ‌گاه در مقابل دین نخواهند ایستاد و اگر چنین فرضی را بپذیریم جامعه روحانیت مبارز به لحاظ مبنای فکری هیچ‌گاه قبول نمی‌کند که مردم با حاکمیت مطلق خود در مقابل احکام اسلام بایستند و نمایندگان آنان احام غیراسلامی را نظیر آنچه در برخی کشورها صورت می‌گیرد تصویب و اجرا کنند. بیان این مطلب به معنای تقابل تضاد مردم با دین نیست، چون مردم فطرتاً دنبال دین بوده و انسان به عنوان خلیفه خداوند از نظر اسلام دارای کرامت و شرافت بالایی است. بنابراین نظام سیاسی که شکل می‌گرد از دو رکن اساسی دین و مردم برخوردار است. بر همین اساس آنچه پذیرفته است، جمهوری اسلامی است و نه سایر سایر اشکال جمهوری‌ها. در جمهوری اسلامی مشروعیت الهی است و مردم پایه فعلیت و مقبولیت نظام‌اند:
مردم ما پایه و اساس مقدس جمهوری هستند که با قبول نصب الهی حاکم، مقبولیت نظام را مهر تأیید زدند. مردم ما اعلام کردند هیچ حکمی را جز «ما انزل‌الله» نمی‌پذیرند و قرآن تنها قانون الهی است. چنین رویکردی، تعریف جدیدی از دموکراسی را در چشم مردم جهان گشود.
۱۱- نفی سوسیالیزم و لیبرالیزم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...