شاچتل[۸۱] (۱۹۵۹) بر خلاف این عقیده که خلاقیت را ابراز سایق‌های درونی می‌دانند، معتقد است که خلاقیت نتیجه قدرت پذیرش بیشتر تجربه است. پذیرا بودن ذهن نسبت به تجربه مستلزم تحمل تعارض و ابهام، عدم معقولات فکری غیر قابل انعطاف و رد این عقیده که همه جواب‌ها را می‌داند، است. اسکاکنل دو روش اصلی ادراک و یا ارتباط بین ذهن[۸۲] و عین[۸۳] را از هم متمایز می‌کند. یکی خودمدار[۸۴] یا ذهن مرکز و ‌به این خاطر ذهنی است، دیگری شیء مدار[۸۵] یا عین مرکز که سعی می‌کند هر چیزی را آن گونه که هست بفهمد. قاعدتاً ادراک خود مدار زمان نوزادی و کودکی، در نوجوانی و بزرگسالی جای خود را به شئ مدار می‌دهد. ‌بنابرین‏، خلاقیت عبارت است از توانایی پذیرا بودن در برابر جهان یعنی برتر دانستن درک شیء مداری و دیدن چیزها با تمامیّت و واقعیتشان، نه بر اساس عادت و علاقه های شخصی از طرف دیگر، فقدان خلاقیت عبارت است از نپذیرفتن تجربیات

۲-۶-۶- ای. جی. اسکاکتل

برخلاف این عقیده که خلاقیت را بر اساس سائق‌های درونی می‌داند اسکاکتل[۸۶] (۱۹۵۹)، معتقد است که خالاقیت نتیجه ی قدرت پذیرش بیش تری برای تجربه است. پذیرا بودن ذهن نسبت به تجربه مستلزم تحمل تعارض و ابهام، عدم مقولات فکری غیر قابل انعطاف و رد این عقیده که فرد همه جواب‌ها را می‌داند، است.

اسکاکتل (۱۹۵۹) در روش اصلی ادراک و یا ارتباط بین ذهن[۸۷] و عین[۸۸] را از هم متمایز می‌کند. یکی خودمدار یا ذهن مرکز و ‌به این خاصر ذهنی است، دیگری شیء مدار[۸۹]، یا عین مرکز که سعی می‌کند چیزهارا آن گونه که هستند بفهمد، قاعدتاً ادراکِ خودمداریِ زمانِ نوزادی و کودکی، در نوجوانی و بزرگسالی جای خود را به شیء مداری می‌دهد. ‌بنابرین‏، خلاقیت عبارت از توانایی پذیرا بودن در برابر جهان یعنی برتر دانستن در کساشی‌های مداری و دیدن چیزها با تمامیت و واقعیتشان است نه ‌بر اساس عادت‌های شخصی. از طرف دیگر، فقدان خلاقیت عبارت از حالت ناپذیرا بودن نسبت به تجربه است.

۲-۶-۷- وایت[۹۰]

وایت (۱۹۵۹) از اسکاکتل پارافراتر گذاشته و استدلال می‌کند که انگیزه ی پیشرفت در رشد کودکان ارضای هر سائقی نیست، بلکه داشتن کنش متقابل با محیط است که وی آن را انگیزش شایستگی[۹۱] می‌نامد. یک کودک نه تنها سائق هایی دارد که با ارضاء شدن کامیاب می‌شوند؛ بلکه برای هیجان، تازگی و فرصت مقابله با مسایل نیازهای ی دراد که فقط می‌توانند به وسیله محرک ارضا شوند فرض می‌کنیم که شخص در اثر بیش فعالی ناکام شود، اما ممکن است کار بسیار سنگینی در دست داشته باشد و یا زیر بارگران مسایل فکری و شخصی باشد. به همین صورت ممکن است فرد به سبب کم تحرکی احساس ناکامی‌می‌کند؛ زیرا فرصت کمی‌برای تجربه کردن و اکتشاف دارد؛ مسأله ای که امروزه دامنگیر بسیاری از مردم است.

۲-۶-۸- نظریه تداعی­گرایی

درقرن نوزدهم، مکتب مسلط روان‌شناسی در انگلستان و آمریکا نظریه تداعی گرایی بود که ریشه آن به جان لاک[۹۲]بر می‌گردد. تداعی گرایی را می‌توان این گونه بیان کرد که: تفکر عبارت است از مرتبط نمودن ایده های ناشی از تجربه، بر اساس فراوانی، تازگی و وضوح، هر اندازه که دو ایده بیشتر، تازه‌تر و واضح‌تر با هم مرتبط باشند، وقتی یکی به ذهن می‌آید به احتمال زیاد دیگری نیز آن را همراهی می‌کند(نلر،۲۰۰۲). بر اساس نظریه تداعی گرایی، ایده های نو، از ایده های ‌قدیمی و به وسیله فرایند آزمون و خطا به وجود می‌آیند، فرد موقع روبرو شدن با مسأله ای، تلفیقی از ایده ها را یکی بعد از دیگری فرا می‌خواند تا آرایشی برای راهیابی پیدا کند. این ترکیب، ایده تازه او را شکل می‌دهد. ‌بنابرین‏، تفکر خلاق عبارت است از: فعال کردن ارتباطات ذهنی به نحوی که یا ترکیب درست خود را بروز دهد و یا شخص از آن دست بردارد. لذا می‌توان گفت هر اندازه که شخص تداعی بیشتری حاصل کند، ایده های بیشتری در اختیارخواهد داشت.

با این حال تداعی­گرایی به سختی از عهده ی تبیین حقایق شناخته شده خلاقیت بر می‌آید. تفکر تازه، به معنای جدا کردن ایده های قبلی از زمینه و ترکیب کردن آن‌ ها به منظور ایجاد تفکر بکر و دست نخورده است. چنین تفکری ، ارتباط موجود را نادیده گرفته و ارتباط منحصر به خود خلق می‌کند. ایده های تازه ی کودکی خلاق را به دشواری می‌توان به ارتباطات بین اید‌های ناشی از تجارب گذشته او نسبت داد، زیرا که تجارب مشابه ممکن است نتوانند حتی اندیشه ی بکری در کودکی نسبتاً غیر خلاق به وجود آوردن. در واقع، شخص انتظار دارد که با تکیه بر ارتباطات گذشته، به تولید پاسخ‌های قابل انتظار و پیش پا افتاده ای نایل شود نه پاسخ هایی که بکرو دست نخورده هسند (نلر، به نقل از مسدد، ۱۳۸۰).

۲-۶-۹- نظریه رفتارگرایان

اساس مکتب رفتارگرایی نشأت گرفته از تداعی­گرایی است. رفتارگرایان، رفتار خلاق را عبارت از رفتاری می‌دانند که از طریق تقویت‌های محیطی فرا گرفته شده است. رفتار گرایان برای فرد در تولید خلاق حداقل نقش را قائلند و آن ها می‌گویند که محصولات خلاق معمولاً از راه تغییرات تصادفی به دست می‌آید که به خاطر پیامدهای مثبت شان انتخاب می‌شوند (به نقل از جعفریان،۱۳۸۷).

۲-۶-۱۰- نظریه های انسان گرا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...