جهت تعیین اولویت معیارهای اصلی تحقیق از تکنیک آراس بهره مند می شویم، باید توجه نمود تعداد افراد متخصص و خبره در حوزه دانشی مورد مطالعه دراین تحقیق بسیار محدود می باشد و محدودیت دسترسی به این دسته از افراد موجب شده است تا محقق تلاش نماید در نظرسنجی به منظور دسته بندی متغیرهای تحقیق، از تعدادی خبره کمک بگیرد، تا تنها به خبرگانی اکتفا نماید که بیشترین میزان دانش و تجربه را دارا هستند. بکارگیری تعداد زیاد نظرات تنها بر گستردگی مقیاس مسئله، افزایش پیچیدگی فرایند حل مسئله و کاهش کارایی جواب به دست آمده منتهی می شود و نتیجه علمی و قابل تفسیری را در بر نخواهد داشت محقق نظر خبره را جهت گردآوری مقایسات زوجی مورد گردآوری قرار خواهد داد.
نتیجه: نظرات مورداستفاده در فازدوم، تعداد پنج نظر برای تعیین اولویت معیارهای اصلی می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فاز سوم: گردآوری نظرات خبرگان جهت تعیین میزان اثرگذاری هریک از زیر معیارهای تحقیق
در این گام، محقق پرسشنامه مقایسات زوجی فازی را تهیه و ساختار بندی نموده که این نظرات جهت تحلیل در تکینک دیماتل فازی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. همچنین باید اشاره نمود توضیحات کامل مرتبط با تکینک های نام برده شده در فاز دوم و سوم در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
نتیجه: تعداد نظرات مورداستفاده در فاز سوم، پنج نظر برای تعیین اثرگذاری زیرمعیارها می باشد.
۳-۵٫ تکنیک های به کارگرفته شده در پژوهش
محقق به منظور دسته بندی و رتبه بندی هرچه صحیح تر از تکنیک هایی به شرح زیر در تحقیق استفاده نموده است:
۳-۵-۱٫ تئوری فازی
لطفی عسگری زاده در سال ۱۹۶۵،تئوری مجموعه فازی را برای حل مسائلی که در آنها معیارهای تعریف شده واضحی وجود ندارد، معرفی کرد(مومنی،۱۳۸۷: ۱۸۷). اگر عدم اطمینان (فازی بودن) تصمیم گیری انسان درنظر گرفته نشود، نتایج می توانند گمراه کننده باشد. یک عمومیت در میان عبارات توصیفی مثل “به احتمال زیاد"، “احتمالاًچنین است"، “نه خیلی واضح"، “تقریباًخطرناک"، که اغلب در زندگی روزانه به گوش می خورد، به این معنا است که همگی توصیفات شامل درجه ای از عدم اطمینان می باشند. بنابراین تئوری فازی برای حل چنین مشکلاتی به کار می رود. در چهار دهه گذشته این تئوری در بسیاری از زمینه ها به کار گرفته شده است. تئوری مجموعه های فازی چون موضوعات ریاضی، دقیق تعریف شده که به قوانین منطقی کلاسیک وابسته می باشد و در آن به استفاده از رویکرد زبان شناختی اشاره شده است( ۲۰۰۶: ۷۷۲, ۷۷۶، Chiang). منطق اصلی رویکرد زبان شناختی این است که ارزش های حقیقی، مجموعه های فازی(مبهم)هستند و قوانین استنتاج بیشتر از اینکه دقیق باشند، تقریبی هستند. یک عدد فازی مثلثی که نوع به خصوصی از عدد فازی ذوزنقه ای است در کاربرد های فازی بسیار مشهور می باشد. همچنان که در فرمول ذیل، نشان داده شده عدد فازی مثلثی M با(a,b,c) نشان داده می شود و عملکرد عضویت به صورت شکل ۳-۱ است.
شکل۳-۱ عملکرد عضویت یک عدد فازی
=µ
(۳-۱)
پارامتر b بزرگترین درجه عضویت است کهfM(b)=1می باشد.در حالیکه a, وc کران پایینی وبالایی می باشند.
۳-۵-۲٫ آراس[۴۶]
فرایند حل مسئله با بهره گرفتن از روش آراس به طور دقیق با بهره گرفتن از گام‌های زیر شرح داده می شود:
گام اول: تشکیل ماتریس تصمیم‌گیری[۴۷]
اولین گام در حل هر مسئله تصمیم‌گیری چندمعیاره، تشکیل ماتریس تصمیم‌گیری است. در تصمیم‌گیری چندمعیاره از مسئله بهینه‌سازی گسسته هر مسئله‌ای که باید حل شود با ماتریس تصمیم‌گیری به شکل زیر نمایش داده می‌شود. که برایm گزینه ممکن ارزیابی‌ شده(ردیف) روی nمعیار معین (ستون) تنظیم می‌شود.
(۳-۲)
که در آن m– تعداد گزینه‌ها، n– تعداد معیار معین هر گزینه تصمیم، – ارزشی که مقدار کارایی گزینه‌یi در شرایط معیار j را بیان می‌کند، – مقدار بهینه‌ی معیار j .
گام دوم: تعیین مقدار بهینه‌ی هر معیار
بعد از تشکیل ماتریس تصمیم‌گیری، گام بعدی در این روش تعیین مقدار بهینه‌ی هر معیار می‌باشد. اگر مقدار بهینه‌ی معیار j برای تصمیم‌گیرندگان مشخص نبود آنگاه:
اگر مقدار بیشینه (ماکزیمم) برتری داشت:
(۳-۳)

و چنانچه مقدار کمینه (مینیمم) برتری داشت:
(۳-۴)

که در آن مقدار بهینه‌ی گزینه i در ارتباط با معیار jمی‌باشد(Turskis & Zavadskas, 2010: 598- 600).
مقادیر بیشینه به معنی مجموعه‌ای از معیارهای از نوع سود می‌باشد. یعنی جهت و سوی بهینگی بیشینه سازی است. و مقادیر کمینه به معنی مجموعه‌ای از معیارهای از نوع هزینه می‌باشد. یعنی جهت و سوی بهینگی کمینه سازی است(Dadelo et al, 2012: 70).
معمولاً، مقادیر عملکرد(کارایی) و وزن معیارها به عنوان ورودی در ماتریس تصمیم‌گیری نمایش داده می‌شود. معیارها، همچنین مقادیر و وزن‌های اولیه‌ی معیارها به وسیله‌ی کارشناسان و خبرگان تعیین می‌شود. اطلاعات به دست آمده می‌توانند به وسیله‌ی اشخاص ذینفع با توجه به اهداف و فرصت‌های آنان تصحیح شوند. سپس تعیین اولویت‌هایگزینه‌ها است که در چند مرحله (گام) انجام می‌شود(Turskis & Zavadskas, 2010: 600).
گام سوم: محاسبه‌ی ماتریس تصمیم نرمال[۴۸]
معمولاً معیارها اهمیت، اندازه و مقیاس‌های متفاوتی دارند. هدف گام بعدی این است که از معیارهای نسبی به مقادیر ارزش‌های وزن دهی شده برسد. به منظور جلوگیری از مشکلات ناشی از ابعاد مختلف معیارها، از نسبت(نرخ) ارزش بهینه استفاده شده است. نظریه‌های مختلفی در توصیف نسبت(نرخ) ارزش بهینه وجود دارد. با این حال مقادیر با بهره گرفتن از نرمال سازی ماتریس تصمیم‌گیری در بازه‌یا فاصله‌ی [۱و۰] یا بازه‌ی [∞و۰] ترسیم شده است.
در گام سوم مقادیر اولیه‌ی همه‌ی معیارها نرمال می‌شود، مقادیر که با بهره گرفتن از فرمول‌های زیر محاسبه می‌گردد، ماتریس تصمیم‌گیری نرمال شده را معین می‌کند.
(۳-۵)
معیاری که ارزش مورد نظر (ترجیحی) آن بیشینه است، به شکل زیر نرمال می‌شود:

(۳-۶)
معیاری که ارزش ترجیحی آن کمینه است، با بهره گرفتن از ۲ گام زیر نرمال می‌شود:
(۳-۷)

هنگامی که مقادیر بدون مقیاس(نرمال) هر معیار مشخص شد، در اصل، همه‌ی معیارهایی که در ابتدا مقیاس‌های متفاوتی داشتند می‌توانند با یکدیگر مقایسه شوند.
گام چهارم: محاسبه‌ی ماتریس تصمیم نرمال وزن دار[۴۹]
گام چهارم تعریف (معین کردن) ماتریس نرمال - وزن دار شده، است. می‌توان وزن معیار را با ۱ >>0 ارزیابی نمود. فقط وزن‌های کاملاً سنجیده (به درستی تعیین‌شده) باید استفاده گردد، زیرا وزن‌ها همیشه ذهنی هستند و در جواب مسئله تأثیر دارند. ارزش وزن معمولاً به وسیله‌ی روش ارزیابی کارشناس تعیین می‌گردد. مجموع وزن‌های باید به شکل زیر محدود شوند: (Turskis & Zavadskas, 2010: 601)
(۳-۸)

(۳-۹)
مقادیر وزن داده‌شده– نرمال شده‌ی تمام معیارها به شکل زیر محاسبه می‌گردد:
(۳-۱۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...