ج- نقش احزاب در ایجاد ارتباط بین رأی دهندگان و نمایندگان مجلس و تنظیم امور پارلمانی نمایندگان

یکی از مهمترین نقشهای احزاب ایجاد یک پل ارتباطی بین شهروندان و نمایندگان احزاب سیاسی و تنظیم و تنسیق رفتار و مواضع نمایندگان با خواسته های مردمی و وعده های انتخاباتی آنان در قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی است.

ایجاد یک گروه پارلمانی از تفرقه آرای و دور شدن نمایندگان از شعارهای انتخاباتی آن ها جلوگیری می‌کند. نظارت حزب بر روی موضع گیری نمایندگان خود بر حسب هر حزب متفاوت است. در انگلستان، احزاب از طریق ناظری که به آن ویپ می‌گویند نظارت دقیقی بر رفتار و موضع گیری نمایندگان اعمال می‌کنند، در حالی که در فرانسه چنین نظارتی وجود ندارد و احزاب تصفیه خود را با نمایندگان به دور بعدی انتخابات موکول می‌کنند. نکته دیگر اینکه رأی دهندگان پس از انتخاب نماینده خود هیچ گونه دسترسی و نظارتی بر افعال او ندارند، در حالی که حزب پل رابطی است که رابطه مستمری را بین نماینده و رأی دهنده برقرار می‌سازد.[۴۷]

ارتباط بین حاکمان و شهروندان دو گونه است. یک نوع آن متمایل به پایین بوده و احزاب برای تأمین اهداف و مقاصد رهبران احزاب سیاسی تشکیل می‌شوند. نوع دیگر که به نظام نمایندگی معروف شده است در نظام های پارلمانی غرب که از نظام نمایندگی پیروی می‌کنند، حاکم است. چارچوب قوانین اساسی این کشورها مبتنی بر اصل نمایندگی نخبگان سیاسی بوده و فلسفه تشکیل احزاب سیاسی هم حکومت نخبگان بر جامعه است.[۴۸]

احزاب سیاسی علاوه بر تنظیم و ترتیب اثر دادن به افکار عمومی در بیرون از پارلمان، پس از اتمام انتخابات پارلمانی و ورود نمایندگان به پارلمان، نقش کلیدی خود را در تنظیم امور پیچیده پارلمانی ایفا خواهند نمود.

احزاب با داشتن سازمان تخصصی و قومی در تمامی علوم و رشته ها که از گردهمایی اعضایش به وجود آمده، می‌تواند پشتوانه فکری بسیار با ارزش برای نمایندگان منتخب خود باشد و از افرادی که به قدرت راه می‌یابند، پشتیبانی فکری نمایند.

د- نظارت برانتخابات

امروزه در تمام دنیا جهت تأمین سلامت انتخابات، بر ضرورت نظارت بر انتخابات معترفند و کشورهای مختلف، هر کدام نهادی را متولی این امر مهم قرار داده‌اند تا جویندگان قدرت سیاسی نتوانند رأی مردم را در جهت منافع خود تغییر دهند. به طور مثال در انگلستان، مجلس عوام که متشکل از دو حزب عمده محافظه کار و کارگر است، امر نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد. دعوی انتخاباتی نیز به دادگاه های عمومی که در زمان انتخابات ‌به این امر اختصاص می‌یابند، ارجاع می‌گردد. البته ناگفته نماند که مؤسسات و نهادهای غیر حکومتی و غیر سیاسی، و نیز مطبوعات و رسانه ها در این قضیه از سهم قابل توجهی برخوردار می‌باشند.

نظارت بر انتخابات در کشورها، در اشکال متفاوت همچون از طریق پارلمان، دادگاه های ویژه یا عمومی، کمیسیون های مستقل انتخاباتی و یا یک نهاد بی طرف اعمال می شود. صرفنظر از نحوه نظارت، لازم توجه است که در صورتی می توان به نتیجه نیک نظارت امیدوار بود که «اعضای قوه ناظر» نسبت به انتخابات و نتیجه آن به هیچ وجه ذینفع نباشند؛ در غیر این صورت، امیدی به درستی جریان و نتیجه انتخابات نخواهد بود.[۴۹]

در کشورهایی که در حال گذار به دموکراسی و وضعیت های انتقال قرار دارند، نظارت بر انتخابات از طریق نهادهای مستقل و بیم المللی به نحو مؤثرتری صورت می پذیرد و نظارت این گونه نهادها بر انتخابات این قبیل از کشورها منصفانه تر به نظر می‌رسد؛ مانند انتخابات پارلمانی لیبی بعد از سقوط معمر قذافی و انتخابات ریاست جمهوری افغانستان.

در ایران، شورای نگهبان قانون اساسی، نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد.

نظارت بر نحوه رأی گیری و نظام انتخابات، موجب سلامت انتخابات و تضمین درستی آن می‌گردد، هر چه نظارت گسترده تر و پیچیده تر باشد، سلامتی و صحت انتخابات به نحو شایسته تری امکان پذیر می‌گردد.

آقای بشیریه این نظارت را در سه مرحله می‌داند:

«الف) نظارت بر مبارزات انتخاباتی از جهت بر خورداری تمام نامزدها از همه امکانات

ب) نظارت بر روند اخذ رأی و شمارش آرای به منظور کنترل صحت انتخابات

ج) نظارت بر شیوی اعمال و اجرای نتایج انتخابات در چرخش قدرت میان احزاب. »[۵۰]

چنان که پیدا‌ است نظارت بر نحوه ی اخذ رأی و شمارش آرای و همین طور شیوه اعمال نتایج انتخابات از سوی یک فرد، امکان پذیر نیست. لذا توانایی و ظرفیت بالای حزب را می طلبد تا با اعضای آموزش دیده و تشکیلاتی بی شمار خود در سطح محلی و ملی بتواند این نظارت را اعمال کند و از سویی نیز در معرض وسوسه ها و فشارهای صاحبان قدرت و ثروت قرار نگیرند و با بهره گرفتن از آگاهی و تعهد خویش در پایبندی به جایگاه واقعی خویش، وفادار باشد.

از سوی دیگر، حزب با داشتن افراد آشنا به محل و حوزه های رأی گیری به راحتی می‌تواند از عهده این مهم بر آید و به جای فرستادن افراد نا آشنا و بدون تعهد و انگیزه، افراد واجد صفات لازم را مأمور و عهده دار این وظیفه خطیر بنماید. این امر به حزب و نامزدهای انتخابات، امید و اطمینان بیشتری می‌دهد.

به جهت ذینفع بودن احزاب و نامزدها در نتیجه انتخابات، اکثر قوانین انتخاباتی به آن ها اجازه می‌دهند به طرق مقتضی بر فرایند انتخابات نظارت نمایند تا پاسدار و تضمین بخش حقوق سیاسی و انتخاباتی خود باشند.

آن ها فعالیت ها و عملکرد رقبای خود و مسئولین و مأمورین انتخاباتی را تحت نظارت خود قرار داده تا انتخابات، مطالبق با قوانین و مقررات برگزار شود. این نمایندگان ضمن این که حامی و حافظ منافع احزاب و نامزدهای مربوطه می‌باشند، نقش مهمی را در حفظ سلامت انتخابات و جلوگیری از بروز تخلفات، تقلبات و نقض احتمالی قوانین بر عهده دارند. در بیشتر کشور ها ‌به این نمایندگان حق داده می شود تا کلیه اسناد مربوط به مراحل مختلف انتخابات را با امضاء خود، مورد تأیید یا رد قرار دهند و یک نسخه را نیز دریافت داشته و چنانچه اعتراض و یا شکایتی داشته باشند، می‌توانند مستقیماً یا از طریق نامزدها یا حزب خود مطرح نمایند.[۵۱]

البته برای ایفای نقش احزاب در نظارت بر روند انتخابات بایستی در قانون انتخابات، راهکارهای قانونی مناسب پیش‌بینی و تعریف گردند.

گرچه بعید است بتوان منصفانه بودن هر انتخابات را با صرف توسل به آنچه در روز رأی گیری رخ داده است، معین کرد ولی به هر حال روند واقعی رأی گیری، شایان توجهی ویژه است. مسائلی همچون انداختن رأی به صندوق، امور زیر را مطرح می‌سازد: محل پایگاه های رأی گیری و امکان دسترسی مردم به آن ها؛ حضور مأموران ذیصلاح آشنا به آیین رأی گیری؛ حضور نمایندگان احزاب؛ مخفی بودن عمل رأی دادن؛ امنیت صندوق های رأی؛ صحت و درستی روند شمارش آرای، و تبدیل آن به نتیجه سیاسی اصیل و واقعی.[۵۲]

در اینجا نمونه هایی از نظارت بر انتخابات را در چند کشور، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...