بودجه ریزی عملیاتی سیستمی است که در آن منابع مصرف می‌شوند تا نتیجه ای معقول و در راستای اهداف سازمان‌ها به دست آید. در این نظام بودجه بندی بر مبنای اهداف صورت می‌گیرد. در بودجه بندی عملیاتی سازمان‌ها با یک طرح کلی ، یک سری برنامه ها و تعداد بسیار زیادی پروژه و فعالیت رو به رو هستند. در این شیوه در یک قالب کلی طرح ها ، برنامه ها و پروژه ها مورد ارزیابی قرار می گیرند و با نگرش سیستمی بودجه بندی می شود. در این نظام بودجه ریزی ، امکان مقایسه پروژه ها و برنامه ها با هم و انتخاب اثر بخش نوین آن ها در نیل به اهداف کلی وجود خواهد داشت چون بودجه ریزی عملیاتی عوامل صرفه جویی و اثربخشی را به ابعاد سنتی بودجه ریزی اضافه می‌کند. در بودجه عملیاتی طبقه بندی عملیات به حدی است که هدفها شفافتر بیان می‌شوند ، ارزیابی بودجه سهل تر بوده و در روش هزینه یابی ، ارتباط بین داه و ستانده مورد توجه قرار می‌گیرد(سعیدی و مزیدی ۱۳۸۵).

۲-۲-۲ مفاهیم بودجه :

واژه بودجه در اصل از کله بوژت فرانسوی (Boujette) به معنی کیف یا کیسه چرمی کوچک اطلاق می شده که وجوه نقد را در آن ‌نگهداری می‌کردند. در انگلستان کیف چرمی که محتوی صورت مخارج مورد نیاز پادشاه بود توسط خزانه داری ، که بعدا وزیر دارایی نامیده شد ، برای تصویب وجوه مورد نیاز پادشاه بود توسط خزانه داری ، که بعدا وزیر دارایی نامیده شد ، برای تصویب وجود مورد نیاز پادشاه به پارلمان عرضه می شد (Lynch 1990).

۲-۲-۳ تعاریف بودجه :

دیدگاه ها و تعاریف ‌در مورد بودجه متأثر از نظریه های اقتصادی ‌در مورد دولت است و دیدگاه های موجود در این زمینه نیز تحت تاثیر شرایط متفاوت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جوامع است و در یک جمله دیدگاه ها و نظریه ها و تعاریف بودجه به زمان و مکان مربوط می‌شوند. به طور کلی می توان این تعاریف را به چهار دسته تقسیم کرد (الماسی ۱۳۸۷).

الف) تعاریفی که بر جنبه سیاسی بودجه تأکید می ورزند :

در این دسته تعاریف ریشه اصلی تنظیم بودجه را باید عامل سیاسی جستجو کرد. بودجه بعد از تشکیل حکومت های پارلمانی شکل گرفت ، یعنی از زمانی که حق نظارت مردم به صورت کنترل درآمدها و هزینه های دولت از طریق ساز و کارهای نمایندگی تحقق یافت. در انگلستان نمایندگان پارلمان می خواستند درآمدها و هزینه های دولت را کنترل کنند و مایل نبودند بدون رضایت آن ها مالیات وضع شده ، یا بدون کنترل آن ها از اموال عمومی خرج شود. بدین سبب بود که به تدریج درآمدها و هزینه های دولت در سندی تنظیم شود و تصویب پارلمان ضرورت پیدا کرد ، تا آنجا که در قرن نوزدهم اراده قانون‌گذار در تنظیم و اجرای بودجه از ضروریات دموکراسی شناخته شد (قدیری اصل ۱۳۶۶).

اهمیت نهادن و تأکید بر نقش سیاسی بودجه باعث گنجاندن آن در اغلب قوانین اساسی حکومت های پارلمانی و تصویب قوانین و مقررات مربوط به نحوه عملکرد بودجه تحت عنوان «قانون محاسبات عمومی» در اولین دوره های قانون­گذاری شده است(ابراهیمی نژاد و فرج وند ۱۳۸۶).

ب) تعاریفی که بر جنبه‌های اقتصادی و مالی تأکید می ورزند:

در اینکه نظریه های نظام مالی به طور اعم و نظریه های نظام بودجه به طور اخص از بطن نظریه های اقتصادی زاده شده اند ، تردیدی وجود ندارد. در واقع بودجه شاهرگ حیات اقتصادی دولت است که در شریان های آن منابع مالی و اقتصادی جاری است. تأکید بر جنبه‌های مالی و اقتصادی در تعاریف بودجه بیشتر بعد از گذار از اقتصاد کلاسیک به اقتصاد نئوکلاسیک صورت پذیرفت. در این دوران با گسترش دامنه فعالیت ها و عملیات دولت ، حجم بودجه ، نیز به سرعت افزایش یافت و در نتیجه ، تغییر و تحولات بودجه ای نیز در دو زمینه نظری و عملی به شدت به تحولات اقتصادی و مالی پیوند خورد. مقارن این تحولات دگرگونی های تاریخی و اقتصادی عظمیی به وقوع پیوست. به ویژه انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ در روسیه و رکود و بحران های بزرگ سال ۱۹۲۹ در امریکا و نشر عقاید «جان مینارد کینر» بنیان گذار مکتب اقتصادی نئوکلاسیک و دعوت از دولت برای مداخله بیشتر در امور اقتصادی و تولیدی ، بودجه را به صورت اساسی ترین و اصلی ترین اهم کنترل و ارشاد اقتصادی و مالی درآورد. در این دوران تعریف بودجه نیز از تحولات و تغییرات تاثیر پذیرفت و کانون تأکید از جنبه‌های سیاسی _ اجتماعی به جنبه‌های اقتصادی و مالی تغییر یافت(الماسی ۱۳۸۷).

ج) تعاریفی که بر جنبه‌های برنامه ای و مدیریتی بودجه تأکید می ورزند:

اصولا شرایط فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع ادامه و بقای حیات دولت ما را بدون برنامه و برنامه ریزی غیرممکن می‌سازد. به همین علت امروزه واژه های بودجه و برنامه در هم ادغام یا مترادف هم گشته اند (مثلا بودجه برنامه ای) و یا همواره با هم مورد استفاده قرار می گیرند و مفهوم هیچ یک از آن دو بدون دیگری قابل درک نیست(الماسی ۱۳۸۷).

ماهیت مشترک برنامه و بودجه در عمل پیش‌بینی نهفته است و همین ویژگی پیش‌بینی است که ان دو را از سایر صورت حساب ها و تجزیه تحلیل های مالی متمایز می‌کند. تأکید بر جنبه‌های برنامه ای بودجه از مشخصات بارز تعریف جدید و معاصر است. البته تفکیک جنبه‌های برنامه ای و مالی کار دشواری است. زیرا بودجه در عین حال که نوعی برنامه است جنبه‌های اقتصادی و مالی نیز دارد و از این جهت بودجه را نوعی برنامه مالی دولت می دانند. تصویر فردای سازمان باید امروز با تصمیم مدیران ترسیم شود. این آینده نگری را برنامه و برنامه ریزی و تبدیل برنامه ها به زبان پول را بودجه می نامیم(الماسی ۱۳۸۷).

د) تعاریفی که بر جنبه توسعه اقتصادی و اجتماعی بودجه تأکید دارد:

در متون نخصصی ، بودجه سندی تعریف شده است شامل عبارات و ارقامی که هزینه ها را به اهداف معین ارتباط می‌دهد ، این عبارت و ارقام هزینه ها(جاری و عمرانی) با اهداف (ایجاد امنیت ، رفاه ، آسایش ، رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ثبات اقتصادی ، تامین کالا و خدمات عمومی ، عدالت اجتماعی) پیوند دارند. بودجه بین منابع مالی و رفتار انسانی برای تحقق اهداف و خط مشی ها پیوستگی ایجاد می‌کند. بدین ترتیب بودجه به مجموعه ای از اهداف و برنامه ها به همراه هزینه های مربوط به آن ها اطلاق می‌گردد (الماسی ۱۳۸۷).

ه) تعاریف علمی و تجربی بودجه :

    • بودجه از نظر عامه مردم عبارت است از دخل و خرج یا درآمد و هزینه است.

    • بودجه برنامه کار ، وضعیت یک فرد ، یک خانواده ، یک سازمان یا یک جامعه را به صورت ارقام مالی نشان می‌دهد.

    • بودجه عبارت است از بیان مالی و یا مقداری سیاستی که در طول مدتی معین از زمان آینده برای وصول به هدف های تعیین شده باید تعقیب شود.

    • بودجه یک برنامه کار است. یک پیش یبنی است و یک مجوز است و می‌تواند یک معیار هزیه و یک ضابطه بخش کارایی دستگاه‌ها باشد.

    • بودجه بیان رسمی سیاست ، و اهدف مدیریت برای یک دوره معین است.

  • بودجه عبارت است از آئینه تمام نمای وظایف ، عملیات و هدف های دولت می‌باشد(الماسی ۱۳۸۷).

م) تعاریف حقوقی و قانونی بودجه:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...