دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۲-۲-۳- تنظیم هیجان و سلامت – 8 |
قشر پیشانی حدقهای و قشر پیش پیشانیبالا رفتن اضطرابقشر پیشانی حدقهایمغرور شدنقشر پیشانی شکمی- میانیتکانشی عمل کردنقشر پیشانی حدقهای، قشر سینگولیت جلوییتغییر دادن تجارب ذهنی هیجانقطعه گیجگاهی، بادامه، هسته دمدار، قشر سینگولیت جلویی، قشر پیشانی حدقهای، قشر پیش پیشانی جانبیآرامش، منفعل بودن، فقدان احساس و عاطفهقطعه گیجگاهی، قشر پیشانی حدقهای، قشر پیش پیشانی پشتی جانبیکندی هیجانیقطعه گیجگاهی، بادامه، تالاموس، قشرسینگولیت جلویی، قشر پیشانی حدقهایفقدان/ تقلیل خشم یا ترسقشر پیشانی حدقهایگستاخینوار حرکتی قشری، ارتباط قشری مغزتظاهرات چهرهای هیجانلبخند بازتابی معیوبقشر پیشانی حدقهای، قشر پیش پیشانی جانبی، هسته دمدار، قطعه گیجگاهیگریه یا خنده نامتناسبنظام خارج هرمیحالات معیوب تظاهرات چهرهای
همچنین مغز از بیشمار سلول عصبی تشکلیل شده است. اطلاعات به وسیله اعصاب آوران از اعضا به مغز آورده می شود و دستورات از طریق اعصاب وابران به قسمت های مختلف بدن برده می شود. فعالیتهای عالی انسانی نظیر تصمیم گیری، یادگیری، حافظه، ابتکار، تجسم ذهنی و … را مدنظر قرار میدهد.در بعضی فعالیتها، فرد با تمرکز بر یک حسگر، به بقیه حسگرها توجه نمیکند. در این حالت، سطح آستانه فرد بالا برده شده و پاسخ به بقیه حسگرها منوط به بالاتر رفتن آن ها از سطح آستانه است. بخش پردازشگر توجه به تمام ورودی ها، به یک یا چند ورودی توجه بیشتری می کند (برونزینو[۶۲]،۲۰۰۰). بنابرین، تغییر یک حالت مغزی به حالت دیگر، به ورودیهایی با وزن اختصاصی بالا نیازمند است.
۲-۲-۲-۳- تنظیم هیجان و سلامت
از آنجایی که تنظیم هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلالهای روانی به شمار میرود (سیچیتی[۶۳] و کوهن[۶۴]، ۲۰۰۶) تنظیم مشکلدار هیجان در الگوهای مختلف آسیبشناسی روانی اختصاصی مانند اختلال شخصیت مرزی[۶۵] (لینچ[۶۶]، تروست[۶۷]، سالسمن[۶۸] و لینهان[۶۹]، ۲۰۰۷ ؛ لینهان، ۱۹۹۳)، اختلال افسردگی اساسی[۷۰] (روتنبرگ[۷۱]، گروس و گاتلیب[۷۲]، ۲۰۰۵ ؛ نولن- هوکسما[۷۳] و همکاران، ۲۰۰۸)، اختلال دو قطبیی[۷۴] (جانسون[۷۵]، ۲۰۰۵) اختلال اضطراب فراگیر[۷۶] (منین[۷۷] و فراچ[۷۸]، ۲۰۰۷)، اختلال اضطراب اجتماعی[۷۹] (کشدان [۸۰]و برین[۸۱]، ۲۰۰۸)، اختلالهای خوردن[۸۲] (بیدلوسکی[۸۳]، کورکس[۸۴]، جیممت[۸۵] و همکاران، ۲۰۰۵؛ پولیوی[۸۶] و هرمن[۸۷]، ۲۰۰۲ ؛ کلین[۸۸] و بلامپید[۸۹]، ۲۰۰۴)، اختلالهای مرتبط با الکل[۹۰] (شر[۹۱] و گرکین[۹۲]، ۲۰۰۷) و اختلالهای مرتبط با مصرف مواد[۹۳] (تیس، براتسلاوسکی و بومیستر[۹۴]، ۲۰۰۱؛ فوکس[۹۵]، اکسلرد[۹۶]، پالیوال[۹۷] و همکاران ۲۰۰۷) مطرح می شود. علاوهبراین، نتایج مطالعات همهگیرشناختی نشان میدهد که در اختلالهای مذکور میزان شیوع و بروز خودکشی[۹۸] بالا است (پاریس[۹۹] و زویک-فرانک[۱۰۰]، ۲۰۰۱؛ حسنی و میرآقایی، ۱۳۹۱).
استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی، از عوامل خطرساز ایجاد اختلالات شخصیتی است (گروس، ۲۰۰۱). میتوان گفت که ویژگیهای تکانشگری همچون عمل بدون تأمل، عدم پشتکار، ماجراجویی، جستجوی حسهای نو، یافتن راههای ساده دستیابی به پاداش، ضعف در خودداری از پاسخدهی نامناسب و ناکارآمدی در سازماندهی امور در اختلال شخصیت مرزی[۱۰۱] می تواند ناشی از رشد عاطفی نابسنده، دشواری در ساماندهی هیجان و تجربه مکرر هیجانات منفی باشد. راهبردهای نامناسب تنظیم هیجان، همچون فرونشانی و سرکوب می تواند عامل افزایش تکانشگری در اختلال شخصیت مرزی باشد زیرا آنها فاقد مهارت های اولیه برای مدیریت آسیبپذیری هیجانیشان هستند افرادی که صفات شخصیت مرزی دارند، ظرفیت کمتری برای تنظیم هیجانات خود به صورت مثبت و سازنده و توان کمتری برای فایق آمدن بر تجارب هیجانی منفی دارند. بنابرین، تنظیم هیجانی می تواند پیش بینیکننده مستقل صفات مرزی باشد (علیلو، قاسمپور، عظیمی، اکبری و فهیمی، ۱۳۹۱).
بررسی متون و مطالعات روانشناختی نشان میدهد که تنظیم هیجان سازگارانه با عزت نفس و تعاملات اجتماعی مثبت، مرتبط است (تامپسون، ۱۹۹۱) و افزایش تجربه های هیجانی مثبت باعث مواجهه مؤثر با موقعیتهای استرس زا شده (گروس، ۲۰۰۱؛ ۲۰۰۲) و پاسخ مناسب به موقعیتهای اجتماعی را افزایش میدهد(توگید[۱۰۲] و فردریکسون[۱۰۳]، ۲۰۰۲). پژوهشهای دیگر نیز نشان داده است که تنظیم هیجان، سازگاری مثبت را پیش بینی می کند (یو[۱۰۴]، ماتسوموتو[۱۰۵]و لیراکس[۱۰۶]، ۲۰۰۶) و ارزیابی مجدد به عنوان یک راهبرد تنظیم هیجان با بهزیستی و سلامت روانی بالا، مرتبط است (گروس، ۲۰۰۲).
بر اساس پژوهشهای مختلف، تنظیم هیجان علاوه بر تأثیرات مثبت بر بهزیستی ذهنی، موجب بهبودی سلامت جسمانی می شود (جورجنسن[۱۰۷]، جانسون[۱۰۸]، کلودزج[۱۰۹] و اسکریر[۱۱۰]، ۱۹۹۵). در برخی پژوهشها نشان داده شده است که مشکل تنظیم هیجان منجر به مشکلات جسمانی می شود (گروس و جان، ۲۰۰۳). بازداری هیجانی به عنوان یک راهبرد منفی در تنظیم هیجان منجر به بیماری های قلبی- عروقی می شود و خطر ابتلا به سرطان را افزایش میدهد و تسریعکننده سرطان است (بالتر[۱۱۱]، ایگلاف[۱۱۲]، ویلهلم[۱۱۳]، اسمیت[۱۱۴]، اریکسون[۱۱۵] و گروس، ۲۰۰۳). و بازاریابیشناختی هیجانات به عنوان یک راهبرد مثبت تنظیم هیجان کاهش فشار خون را به دنبال دارد (نیکلک[۱۱۶] و وینگرهات[۱۱۷]، ۲۰۰۹).
۲-۲-۲-۴- تنظیم هیجان شناختی
اگرچه دیدگاه های اولیه زیست عصب شناختی هیجان پذیرفته بودند که هیجانهای مختلف به وسیله پیامهای اختصاصی سیستم عصبی یعنی دستگاه کناری تولید میشوند، اما دیدگاه های معاصر، هیجانها را به عنوان یک حوزه کنشوری واحد که به صورت آشکار از شناخت متمایز هستند، تعریف نمیکنند (تتامانتی[۱۱۸] و همکاران،۲۰۱۲). پژوهشهای روانشناختی فزایندهای گزارش داده اند که فرایندهای هیجانی با دیگر جنبه های شناخت تعامل دارند، به طوری که محرکهای هیجانی بر دامنه گسترده ای از عملیاتهای شناختی تأثیرگذار است و توانایی انسان در به کارگیری ساز و کارهای شناختی در نظمدهی پاسخهای هیجانی اثر می گذارد (گلستانه و سروقد، ۱۳۹۱).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:54:00 ب.ظ ]
|