1. به علت پاک نکردن آلودگی از گناه به وسیله نور توبه، تاریکی و تیرگی گناهان بر دل زیاد می شود به حدّ «رین و طبع » می‌رسد که دیگر قابل پاک شدن نیست. زیرا هر گناهی که شخص مرتکب می شود، ظلمتی در دلش به وجود می‌آید؛ مانند نَفَسی که به آینه دمیده می شود. چنان که ظلمت گناهان بر قلب زیاد گردد،رین (چرک) زیاد می شود. آن گونه که بر اثر زیادی نفَس به آینه، صفحه آن را زنگ فرا می‌گیرد و هرگاه رین قلب زیاد شود، «طبع» می‌گردد؛(یعنی مُهر و بسته می شود، به طوری که در تشخیص حق و پذیرش آن دچار تردید و اشتباه می‌گردد. بر اثر زیاد شدن زنگ آینه سطح آن را جِرم فرا می‌گیرد، به گونه ای که دیگر قابل صیقل نخواهد بود.) چنین قلبی در منابع روایی اسلام قلب «مَنکوس» و «اَسود»نامیده شده است. از مطالب مذبور در می یابیم که توبه از گناه، واجب فوری است و بر مرتکب واجب است که پیش از دیدن مرگ، توبه کند تا خداوند توبه اش را بپذیرد.[۹۴] اگر چه توبه تا به هنگام مرگ از انسان گناهکاری که توفیق توبه را پیدا نکرده، پذیرفته می شود، لکن در آیات و روایات، تأخیر در آن مذمت شده و به تعجیل آن توصیه شده است. از آیه شریفه «انما التوبهعلی الذین یعلمون السوءُ بجهاله ثم یتوبون من قریب»،[۹۵] فهمیده می شود که پذیرش توبه از سوی خداوند منوط به دو شرط است: ۱ـ عمل گناه و جُرم و سوء از روی جهالت باشد. ۲ـ توبه، به فاصله اندکی از گناه انجام گیرد، که در اینجا تأکید بر قسمت دوم آیه ( ثم یتوبون من قریب) می‌باشد. در روایات نیز به تعجیل در توبه و عدم تأخیر آن بسیار تأکید شده است. رسول خدا فرمود: « یا بن مسعود، تقدم الذنب و تؤخر التوبه، ولکن قدم التوبه و آخر الذنب، فان الله تعالی فی کتابه “بل یردو الانسان لیفجُر الامامه.”[۹۶]همچنین علی علیه السلام می فرماید:«ان فارقت سیئه فعجل محوها باالتوبه.»[۹۷]

نکته شایان توجه اینکه تا زمانی که شخص مرگ را به چشم ندیده است، توبه پذیرفته می شود. اما هنگام رؤیت یأس و مرگ مورد قبول واقع نمی شود، چنان که به اجماع علما، چنین توبه ای باطل و بی فایده است. قرآن کریم می فرماید:« و نیست کسانی که گناهانی را بجا می آورند و از آن توبه نمی کنند تا هنگامی که مرگشان فرا رسد، آنگاه می‌گویند: اینک توبه کردم و نیست توبه برای کسانی که با کفر می میرند، که برایشان عذاب دردناکی آماده کرده ایم.»[۹۸] در روایتی نیز آمده است که شخصی از امام رضا علیه السلام پرسید: با اینکه فرعون به خدا ایمان آورده و به وحدانیت خدا اقرار نموده بود، چرا خداوند او را غرق نمود؟ حضرت در پاسخ فرمود: او هنگامی ایمان آورد که مرگ و یأس را دید و ایمان هنگام رؤیت مرگ و یأس مورد قبول واقع نمی شود.[۹۹] امام باقر علیه السلام می فرماید: « اذا ظلمت النفس هذه ( و اهوی بیده الی خنجرته ) لم یکن العالم التوبه و کانت للجاهل توبه »[۱۰۰]

 

۱ـ۲ـ۴ـ پذیرش توبه

 

پس از پی بردن به عظمت توبه این سؤال مطرح می شود که آیا توبه پذیرفته می شود یا خیر؟

 

در این زمینه آیات شریفه و روایات روشنگر مسأله هستند. خداوند رحمان در آیه شریفه می فرماید: « الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه عن عباده؛ آیا نمیدانند این خداوند است که توبه بندگانش را می پذیرد؟[۱۰۱]

 

از این آیه دو نکته استفاده می شود که اولاً: توبه پذیر تنها خداوند است و ثانیاًً: خداوند توبه بندگانش را می پذیرد. قریب به همین مضمون در آیه شریفه دیگری نیز وارد شده است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: « و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفوا عن السیئات»[۱۰۲]

 

در همین زمینه حدیثی از امیر المؤمنین علیه السلام به چشم می‌خورد که می فرماید: « من اعطی التوبه لم عدم القبول و من اعطی الاستغفار لم یحرم المغفره»[۱۰۳]

 

‌بنابرین‏ مسلم است که در صورت ثبوت توبه، قبول آن از سوی خداوند حتمی است. کما اینکه این قول الهی نیز مؤید این معنا است با ( ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یُشاء)

 

۱ـ۲ـ۵ـ زمان پذیرش توبه

 

این مبحث در دو گفتار تنظیم شده است، در گفتار اول زمان پذیرش توبه در قانون مجازات اسلامی و در گفتار دوم زمان پذیرش توبه از دیدگاه فقهای اسلام بررسی می شود. در گفتار اول هم در قانون مجازات مصوب سال ۱۳۷۰ و هم در قانون مجازات مصوب ۱۳۹۲ زمان پذیرش توبه بررسی می‌گردد. در گفتار دوم نیز زمان پذیرش توبه هم از دیدگاه فقهای امامیه و هم از دیدگاه فقهای اهل سنت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

۱ـ۲ـ۵ـ۱ـ زمان پذیرش توبه در قانون مجازات اسلامی

 

‌در مورد پذیرفتن توبه بعد از اثبات جرم اختلاف است. از این رو مباحث این گفتار را در دو بند جداگانه و سپس در دیدگاه فقهای اسلام مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 

۱ـ۲ـ۵ـ۱ـ۱ـ زمان پذیرش توبه در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰

 

قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در موارد مختلف به شرح زیر احکام مربوط به توبه را پیش‌بینی نموده است: ماده ۷۲ این قانون ‌در مورد توبه زناکار مقرر می‌دارد: « هرگاه کسی به زنایی که موجب حد است، اقرار کند و بعد از اقرار توبه نماید، قاضی می‌تواند برای او از ولی امر، تقاضای عفو نماید یا حد را بر او جاری کند.»[۱۰۴]

 

در ماده ۸۱ قانون مکرر آمده است: « توبه مرد یا زن زانی قبل از اقامه شهادت مسقط حد است، اما توبه وی بعد از اقامه شهادت مسقط حد نیست.» همچنین ماده ۱۲۵، توبه مرتکب لواط یا تفخیذ و یا نظایر آن را قبل از اقامه شهادت، مسقط حد دانسته، ولی توبه بعد از شهادت را مسقط حد ندانسته است و در ماده ۱۲۶ ( در باب حد لواط ) آمده است: « چنانچه فرد، بعد از اقرار توبه نماید، قاضی می‌تواند از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید.» یعنی توبه را سبب عفو قاضی دانسته است نه سبب سقوط مجازات.

 

ماده ۱۳۲ و ۱۳۳ این قانون نیز ‌در مورد مساحقه، همان حکم لواط را پیش‌بینی نموده است. ‌در مورد توبه قاذف قانون مذکور ساکت است. مواد ۱۸۱ و ۱۸۲ قانون مذکور ‌در مورد شرب خمر نیز احکام مربوط به لواط و مساحقه را جاری نموده است و بند پنجم ماده ۲۰۰ ‌در مورد حد سرقت، توبه سارق را قبل از دستگیری مسقط حد دانسته است و در تبصره همین ماده توبه سارق را بعد از دستگیری مسقط حد ندانسته است. ناگفته نماند که قانون‌گذار سال ۱۳۷۰ ‌در مورد حد قوادی و محاربه، درباره این موضوع که آیا توبه، موجب سقوط مجازات است یا خیر، سکوت ‌کرده‌است؛ ‌در مورد توبه محارب به رغم اینکه ماده ۲۱۱ قانون حدود و قصاص مصوب ۱۳۶۱ صراحت بر این داشت که توبه محارب قبل از دستگیری موجب سقوط مجازات است.[۱۰۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...