دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – : – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۱۲-۶-۳ هماهنگی بینبخشی
سومین حوزهى مورد توافق در این مدلها هماهنگی بینبخشی یا اشاعهى دانش در سازمان میباشد. به نظر شاپیرو(۱۹۸۸) در هر سه ویژگی معرف شرکت بازارگرا، گرایش به همکاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. او بیان میدارد که نه تنها اطلاعات باید در همه سازمان سرایت کند، بلکه تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی باید به صورت بینبخشی گرفته و اجرا گردند. دومین عنصر کلیدی تعریف بازارگرایی از دیدگاه کهلی و جاورسکی(۱۹۹۰) به طور ویژهای به نشر هوشمندی به صورت بین واحدی می پردازد و ضرورت این مرحله را برای حصول اطمینان از انجام اقدامی هماهنگ توسط واحدهای مختلف برمیشمرد. نارور و اسلاتر (۱۹۹۰) هماهنگی بینبخشی را به عنوان مؤلفهاى کلیدی ادراک از بازارگرایی معرفی کرده اند و بیان میدارند که این عنصر به اندازه عناصر مشتری گرایی و رقیبگرایی حائز اهمیت میباشد. روکرت(۱۹۹۲) با ضرورت وجود هماهنگی بینبخشی جهت ارائهى ارزش برتر به مشتری موافق بوده؛ و دشپند و همکاران(۱۹۹۳) تصدیق مینمایند که هماهنگی بینبخشی هماهنگ و همسو با مشتری گرایی باید بخشی از مفهوم آن باشد(لافرتی و هالت، ۱۹۹۹).
۲-۱۲-۶-۴ انجام اقدامات مقتضی
چهارمین حوزهى توافق مابین چهار دیدگاه از پنج دیدگاه مذکور مربوط به انجام اقدامات مقتضی توسط شرکت است. این مفهوم در هریک از دیدگاه های به شکلی متفاوت بیان شده است: اجرای تصمیمات هماهنگ به همراه تعهد لازم در آن مورد(شاپیرو، ۱۹۸۸)، پاسخگویی سرتاسر شرکت به هوشمندی بازار(کهلی و جاورسکی، ۱۹۹۰)، به کارگیری منابع شرکت برای ارائهى ارزش به مشتریان خود(نارور و اسلاتر، ۱۹۹۰)، پیاده سازی و اجرای استراتژی سطح شرکت با پاسخگو بودن نسبت به نیازها و خواسته های بازار(لافرتی و هالت، ۱۹۹۹).
۲-۱۳ مروری بر مدلهای بازارگرایی:
سومین موضوع در تحقیق، مدلهای بازارگرایی میباشد. در این حوزه پیش نیازها و پیامدهای بازارگرایی مورد توجه قرار میگیرد.
۲-۱۳-۱ پیشنیازهای (مقدمات) بازارگرایی:
پیشنیازهای بازارگرایی مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است. این پیش نیازها مخصوصاً از دیدگاه پیاده سازی بسیار جالب توجه میباشند، زیرا نحوه توسعه و تحول سازمان بسوی بازارگرایی در بیان میدارند(کندی، گلزبی، و آرنولد[۶۷]، ۲۰۰۳). باید بین مقدمات و پیشنیازهای بازار خارجی همچون عوامل محیطی که پذیرش و انطباق بازارگرایی را در سازمان تشویق میکنند و پیشنیازهای داخلی همچون عوامل داخل سازمانی که پذیرش مفهوم بازارگرایی را امکان پذیر میسازند، تمایز قائل شد. پیشنیازهای خارجی که در ادبیات تحقیق مطرح شده اند، عبارتند از پویایی بازار و شدت رقابت کهلی و جاورسکی(۱۹۹۰) بیان میدارند که در محیطهای با ثبات، اصلاحات مختصری در آمیزهى بازاریابی مورد نیاز است و سطح پایینی از بازارگرایی لازم میباشد. علاوه بر این هرچه شدت رقابت کمتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شرکتی با سطح پایینی از بازارگرایی بتواند جان سالم بدر برد(پلهام و ویلسون[۶۸]، ۱۹۹۶).
پیشنیازهای داخلی متعددی برای بازارگرایی مطرح و مورد مطالعه تجربی قرار گرفته است. روکرت(۱۹۹۲) سه فرایند سازمانی را به عنوان تقویتکننده بازارگرایی شناسایی نمود:
۱٫ گزینش و استخدام افرادی مشتریگرا.
۲٫ آموزشهای بازارگرایی.
۳٫ سیستمهای پاداش و جبران خدمات بازارگرا.
هر سه این فرایندها با بازارگرایی رابطهى مثبت داشتند.
۲-۱۳-۱-۱ هشت پیشنیاز جاورسکی و کهلی(۱۹۹۳)
۱- تأکید مدیریت ارشد بر بازارگرایی. ۲- سطح رسمیت.
۳- ناسازگاری مدیریت ارشد با خطرپذیری. ۴- سطح تمرکز.
۵- تعارضهای بین بخشی. ۶- سطح بخش بخش شدن سازمان.
۷- اتصال و همبستگیهای بینبخشی. ۸- اتکا بر عوامل بازارمحور برای ارزیابیهای کارکنان و پاداشها.
در مطالعهى جاورسکی و کهلی(۱۹۹۳) همهى این فرضیه ها به صورت تجربی تأیید نگردید و مشخص شد که عوامل تأکید مدیریت ارشد بر بازارگرایی، تضادهای بین بخشی، و اتصال و همبستگیهای بین بخشی و سیستمهای پاداش مهمترین پیشنیازهای بازارگرایی میباشند.
مطالعهى فراتحلیلی کیرکا و همکاران(۲۰۰۵) اهمیت نقش این سه پیشنیاز را تأیید کردند. و مشاهده شد که اثرات منفی رسمیت و تمرکز بر سر راه بازارگرایی ضعیف میباشد. به نظر میرسد که استراتژیها همان گونه که پلهام و ویلسون(۱۹۹۶) به آن اشاره دارند، به عنوان پیشنیازی با نقشی ویژه عمل میکنند. چونکه استراتژی آنچنان رفتارهای بازارگرایی را ممکن نمیسازد اما استراتژیهای خاص(همچون استراتژی تمایز) اینچنین رفتارهایی را ایجاب می کند(هامبورگ، کروهمر، و ورکمن[۶۹]، ۲۰۰۴) در این حالت، استراتژیها به عنوان پیشنیازی خارجی عمل میکنند که نیاز به پذیرش رفتارهای بازارگرایی بیشتر را افزایش میدهد.
۲-۱۳-۲ مروری بر پیاده سازی بازارگرایی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:29:00 ب.ظ ]
|