دانلود فایل پایان نامه : نگاهی به پژوهشهای انجامشده درباره بررسی روایات ... |
نخستین برآتش ستایش گرفت جهانآفرین را نیایش گرفت
بپردخت و بگشاد راز از نهفت همان دیده برشهریاران بگفت
همانگه نشستند شاهان براسب برفتند ز ایوان آذر گشسب
(همان، ۳۷۰)
پس از کشتن افراسیاب، کاووس که به مراد دل خود رسیده با یزدان راز و نیاز و سپاسگزاری کرده و آرزوی مرگ میکند. دعای او آنقدر مؤثر است که اندکی زمانی پس از آن میمیرد.
۳۹۳ چو با ایمنی گشت کاوس جفت همه راز دل پیش یزدان بگفت
چنین گفت کای برتر از روزگار تو باشی بهر نیکی آموزگار
ز تو یافتم فرّ و اورنگ و بخت بزرگی و دیهیم و هم تاج و تخت
تو کردی کسی را چو من بهره مند ز گنج و ز تخت و ز نام بلند
ز تو خواستم تا یکی کینهور بکین سیاوش ببندد کمر
نبیره بدیدم جهانبین خویش به فرهنگ و تدبیر و آیین خویش
جهانجوی با فرّ و برز و خرد ز شاهان پیشینگان بگذرد
چو سالم سه پنجاه بر سر گذشت سر موی مشکین چو کافور گشت
همان سرو یازنده شد چون کمان ندارم گران گر سرآید زمان
بسی برنیامد برین روزگار کزو ماند نام از جهان یادگار
(همان، ۳۷۸)
بخش دوم
کاووس در منابع پیش از اسلام
۲-۲-۱ بخش دوم اشارات متون اوستایی به کیکاووس
همانگونه که در مقدمه نیز آمد؛ قدیمترین منبع موجود مربوط به باورهای ایرانیان پیش از اسلام، سرودهای گاهان اوستا است امّا میتوان گفت که گاهان خالی از اسطورهپردازیست و بیشتر از هر چیز هنجارهای اخلاقی در آن تبیین و تشویق شدهاند. از میان آثار اوستایی موجود، مهمترین بخش اسطورهای، یشتهاست که بیشترین نقل قولها از شخصیت کاووس در این بخش جای دارد. با این حال اوستای موجود چیزی در حدود یک چهارم اوستای بیست و یک نسکی دورهی ساسانیست. همانگونه که نقلقولهای پراکنده از برخی نسکهای گم شده اوستای ساسانی چون سوتکرنسک در دینکرد نشان میدهد؛ کاووس شخصیتی مطرح در اوستا بوده که تمامی گزارشهای اوستای پیرامون او دست کم به طور مستقیم به دست ما نرسیده است. آنچه در ادامه میآید، نقل و بررسی قسمتهای اوستای موجود است که در نام کاووس در آنها آمده است.
تمام متون اوستایی در یک زمان و مکان مشخص خلق نشدهاند و تفاوت گویشی میان قسمتهای مختلف اوستا موجود است. این تفاوتها هم در ضبط تلفظ کلمات دیده میشود و هم در ویژگیهای دستوری. بنابراین ما گاه برای یک واژهی واحد در اوستا چند صورت مختلف ضبط را مشاهده مینماییم. همینگونه است نام کاووس در اوستا که به دو صورت: kavi-usan و kavi-usaana آمده است. که شکل نخست را در یشت پنجم (آبان یشت) و شکل دوم را در دیگر جاهای اوستا میبینیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۲-۱-۱ کاووس در یشتها
در یشت پنجم، بندهای چهل و پنج تا چهل و هفت، کاووس دومین «کَوی» است که برای اردوی سورا آناهیتا بر فراز کوه ارزیفیه قربانی میکند و از او میخواهد که بر هفت کشور مسلط شده و بر پریان و جادوان و فرمانروایان دشمن پیروز گردد و این خواستهی او پذیرفته میشود.
«کاووس توانا در پای کوه «اِرِزیفیَه» صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او را پیشکش آورد و از وی خواستار شد: “ای اردویسورَ اَناهیتا! ای نیک! ای تواناترین! مرا این کامیابی ارزانی دار که من بزرگترین شهریار همه کشورها شوم که بر همه دیوان و مردمان <دُروند> و جادوان و پریان و «کوی»ها و «کرپن»های ستمکار چیرگی یابم." (اوستا، ج۱، ۱۳۷۹: ۳۰۵)
اردویسورَ اَناهیتا که خواستهی زَور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند؛ او را کامیابی بخشید.» (همان)
در یشت سیزدهم (فروردین یشت)، بند ۱۳۲ نیز هنگام ستوده شدن فروهر کیانیان پس از ستودن فروهر کیقباد و کیاپیوه، فروهر وی، «کَوی اوسذنَ» ستوده شده است.
«فروشی کوی کواته را میستاییم. فروشی کوی اپیوه را میستاییم. فروشی کوی اوسذن را میستاییم. فروشی کوی ارشن را میستاییم. فروشی کوی پِسَنَ را میستاییم. فروشی کوی بیرشن را میستاییم. فروشی کوی سیاورشن را میستاییم. فروشی کوی هوسرو را میستاییم. (اوستا، ج۲، ۱۳۷۹: ۴۲۶)
در بند سیونه، یشت چهاردهم (بهرام یشت) هنگام یادکرد پیروزی، نیرومندی و قدرت ترسآور ایزد بهرام، از کاووس در زمرهی فرمانروایان و فرمانروازادگانی یاد شده که خواهان کسب چنین قدرتی بوده است.
«… آن پیروزی که فرمانروایان آرزومند آناند؛ فرمانروازادگان آرزومند آنند؛ ناموران آرزومند آنند؛ کاووس آرزومند آن بود.» (همان، ۴۳۹)
در یشت نوزدهم (زامیاد یشت)، بند هفتاد و یکم، نیز ضمن گفتوگو از فرّ کیانی گقته شده که مدتی این فرّ به kavi-usadana رسید.
«… <فَری> که به کیقباد پیوست؛ که از آنِ «کی اپیوه»، «کاووس»، «کی آرش»، «کی پشین»، «کی بیارش» و «کی سیاوش» بود…..» (همان، ۴۹۸)
۲-۲-۱-۲ کاووس در متون پراکندهی اوستایی
آفرین پیغامبر زرتشت
یادکرد دیگر از کاووس در اوستای موجود در بند دوم «آفرین پیغامبر زرتشت» است. محتوای این متن شامل دعاهای زرتشت است به جان گشتاسب به خاطر پذیرفتن دین زرتشتی. در بند دوم زرتشت آرزو میکند که ویشتاسب نیز چون کاووس بسیار پُر «ورج» (معجزه) گردد.
«باشد که چون کاووس پر ورج گردی.»
کاووس در اوگمدیچا
همچنین در یکی دیگر از متون پراکنده اوستایی با عنوان «اوگمدیچا»، بندهای شصت تا شصت و پنج گفته شده که هرچند کاووس و افراسیاب یکی به آسمان رفت و دیگری در زمین کاخی ساخت، (هنگ افراسیاب) امّا هیچ یک نتوانستند از چنگ «استوهات» دیو مرگ بگریزند و فناپذیر شدند.
«نه آنهایی که به بالا پریدند (پرواز کردند)، نه آنهایی که فرو رفتند (در زمین)، نه آنهایی که به بالا پریدند چون کاووس با همهی فدرت و شکوه شاهیاش نتوانست از «استویهات» بگریزد. نه آنهایی که فرو رفتند چون افراسیاب که برای خودش کاخی آهنین در زیر زمین ساخت هزار برابر بلندی یک مرد. در این کاخ او ستارگان و ماه و خورشید را ساخته بود که میچرخیدند و نور میافشاندند. در آن کاخ او هر کاری را برای خوشیاش انجام داد و شادترین زندگی را داشت. با آن همه نیرو و جادو، نتوانست از استوهات بگریزد.» (خرده اوستا، بیتا: ۱۷۶)
۲-۲-۲ کاووس در متون پهلوی:
در متون پهلوی روی هم رفته دربارهی کاووس بیشتر از دیگر کیانیان سخن به میان آمده است. که در اینجا نقلقولهای این کتابها پیرامون این شخصیت بر اساس اهمیّت این متون به ترتیب آورده میشود.
۲-۲-۲-۱ دینکرد
دینکرد از سوتکرنسک که یکی از بخشهای گم شدهی اوستا است نقل میکند که کاووس یکی از چهار پسر «کیاپیوه» و بزرگترین آنها بوده است و کیاپیوه نیز فرزند کیقباد بوده است. دینکرد ۷ ۳۵/۸ وی بر هفت کشور پادشاهی کرد و بر جادوان و پریان و «کوی»های یاغی چیره شد و فرمانهایش با یک گردش چشم اجرا میشد. دینکرد ۸ ۱۳/۱۳
کاووس فرمانروای هفت کشور بود و بر فراز البرز هفت کاخ پدید آورد. یکی از زر، دوتا از سیم، دوتا از پولاد و یکی از آبگینه.
وی دیوان مازندران را مغلوب کرده و در این کاخها به بند کشیده بود و از آنها در انجام کارهایش استفاده میکرد. چون کسی که ضعف و پیری به او روی کرده و مرگش نزدیک بود از نزدیک این کاخها میگذراندند دوباره نیروی سلامت و جوانی خویش را باز مییافت و به صورت جوانی پانزده ساله در میآمد و به همین روی کاووس فرموده بود تا همگان اطراف این کاخ زندگی کنند تا ضعف و پیری در ایشان راه نیابد و فرمانهایش زودتر از گردش یک دست اجرا میشد. دینکرد ۹ ۴/۲۲
بنا بر دینکرد هنگام نقل از سوتکر نسک دیوان برای اینکه مرگ بر او مستولی کنند مشورت کردند و سرانجام آرزوی رفتن به آسمان و دیدن جای امشاسپندان در دل او راه یافت تا به همراه مردم بدکار و دیوان به مرز تاریکی رفت و آن جا فرّه از او جدا شد و خود او از سپاه دور افتاد و سرانجام در دریای فراخکرت فرود آمد و بدین طریق میرنده شد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-09-28] [ 08:34:00 ب.ظ ]
|