خلاقیت به عنوان فرایند[۱۲۸]

یکی از سؤال‌‌های مهم در باره خلاقیت آن است که انسان‌های مختلف چگونه خلاقیت خود را بروز می‌دهند ؟ عده ای از پژوهشگران مثل می (۱۹۵۹) اندرسون ( ۱۹۵۹) والاس ( ۱۹۲۶) اتریک ( ۱۹۷۴) آلبرشت ( ۱۹۸۷) قائل به مرحله ای و فرآیندی بودن آن هستند. ممکن است چنین بپنداریم که ایده های نو به یک باره در ذهن ظاهر می‌شوند اما واقعیت امر چنین نیست به طور کلی ظهور هر ایده خلاقانه از یک فرایند هفت گانه تبعیت می‌کند که عبارتند از :

    1. آماده سازی[۱۲۹] : ذهن ‌بر اساس تجارب وآموزشها چهارچوب بروز خلاقیت را فراهم می‌سازد.

      1. بررسی[۱۳۰] : ذهن برای درک روشنتر از ایده جدید و شناخت عناصر آن به تحقیق و بررسی می پردازد.

    1. تغییر[۱۳۱] : ذهن تفاوت‌ها و شباهت‌های اطلاعات مربوط را با بهره گرفتن از تفکر واگرا و همگرا شناسایی می‌کند.

    1. دوره کمون[۱۳۲] : ضمیر ناخودآگاه اطلاعات جمع‌ آوری شده را برای مدتی راکد و سپس منعکس می‌کند.

    1. جرقه[۱۳۳] : ذهن با پردازش اطلاعات قبلی ، ایده جدیدی را شکل داده و ارائه می‌دهد. دانته در تأیید این مطلب می‌گوید:” شعله های بزرگ ناشی از جرقه های کوچک است “

    1. تأیید[۱۳۴] : فرد با آزمایش ایده جدید در یک مقیاس کوچکتر امکان عملی شدن آن را تجربه می کند.

  1. اجراء[۱۳۵] : فرد نتیجه ایده خلاقانه و آزمایش عملی موفقیت آمیز خود را به مرحله اجرا می‌گذارد (همتی ، ۱۳۷۸،ص ۱۸ ).

دیدگاه دیگر که متعلق به آلبرشت ( ۱۹۸۷) است یک فرایند پنج مرحله ای برای بروز خلاقیت به شرح زیر مطرح می کند:

    1. جذب[۱۳۶] : منظور توجه ویژه و شیفته شدن به یک موضوع است که اغلب نیازمند اطلاعات جدید است .

    1. الهام[۱۳۷] : منظور رخنه ناگهانی و سریع یک راه حل است که به ذهن می‌رسد و فرد ” آهان ” می کوید.

    1. آزمایش[۱۳۸] : منظور به مرحله اجراء گذاشتن ایده ها ست تا درستی و نادرستی آن معلوم گردد.

    1. پالایش[۱۳۹] : منظور ایجاد اصلاحات و تغییرات لازم در ایده جدید جهت کاربردی کردن آن است .

  1. عرضه[۱۴۰] : منظور وجود خریدار و مشتری برای ایده جدید است تا به جامعه عرضه گردد .

آلبرشت معتقد است که شخص خلاق ، اطلاعات پیرامون خود را جذب و برای بررسی مسائل ، رهیافتهای مختلفی را مورد بررسی قرار می‌دهد زمانی که ذهن فرد خلاق از اطلاعات خام انباشته شد به طور غیر محسوس شروع به کار می‌کند و پس از تجزیه وتحلیل و ترکیب اطلاعات ، رهیافتی برای مسئله ارائه می‌کند (شهرآرا ، مدنی پور، ۱۳۷۵ ، ص ۴۱) البته مرحله سوم و چهارم نیازمند صرف وقت و انرژی زیادی است ( سیدعامری ، ۱۳۸۱، ص ۹۴ و ۹۵).

والاس[۱۴۱] فرایند خلاقیت را شامل مراحل زیر می‌داند (البته این دیدگاه تا حدودی شبیه دیدگاه کلی است که ابتداء شرح داده شد ) :

    1. آمادگی[۱۴۲] : شامل ایجاد توجه ویژه و تمرکز بر روی یک مسئله به منظور حل آن است .

    1. نهفتگی[۱۴۳] : شامل غفلت موقتی و ناخودآگاه از مسئله است که به آن مرحله خواب روی مسئله[۱۴۴] هم گفته می شود.

    1. پافشاری[۱۴۵] : شامل تلاش و درگیری جدی با مسئله که همراه با پشتکار و جمع‌ آوری اطلاعات است.

    1. بصیرت[۱۴۶] : شامل نیل ناگهانی به حل مسئله است که با تجزیه وتحلیل عوامل و ترکیب آن ها ایجاد می شود.

  1. رسیدگی و ارزیابی[۱۴۷] : شامل سنجش اعتبار ، سودمندی و مطلوبیت ایده است چرا که هر نتیجه ای الزاماً مفید نیست ( چاندن ، ۱۹۹۷ ؛ سیدعامری ، ۱۳۸۱، ص ۹۶ ؛ حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۳۶ و ۳۷) .

استین ( ۱۹۶۲) فرایند خلاقیت راشامل سه مرحله زیر می‌دانست:

    1. فرضیه سازی : بر مبنای هدف انجام بهتر کار و ویژگی‌های شخصیتی و عوامل شناختی انجام می‌گیرد .

    1. آزمون فرضیات : بررسی عملی نتیجه بخش بودن یک ایده خلاق خصوصی به تجربه عمومی است .

  1. انتقال نتایج : فرد با روش مناسب ، نتایج به دست آمده را به دیگران انتقال می‌دهد ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۳۸ ).

البته نباید فراموش کرد اعتقاد به مرحله ای بودن جریان بروز خلاقیت ، نباید ما را به خطای فرمولی بودن آن دچار سازد. این مراحل نه علمی است و نه عملی . بلکه به عنوان یک راهنما در درک چند مرحله ای بودن ، حل خلاقانه مسائل می توان آن را به کار برد ( ازبورن[۱۴۸] ، ۱۳۸۱ص ۶۹).

خلاقیت استعدادی برای تمام عمر

شاید خیلی از افراد تصور می‌کنند خلاقیت استعدادی است که در سنین کودکی ‌و جوانی بروز داده می شود اما تحقیقات صورت گرفته آن را تأیید نمی کند . انسان‌ها درطول عمر حتی بزرگسالی می‌توانند خلاق باشند . به عبارت دقیق تر بروز خلاقیت بیش از آنکه تابع ” سن زمانی ” باشد تابع ” سن شغلی ” است . مفهوم دقیق این مطلب ، اهمیت درک شرائط محیطی را ایجاب می‌کند . یک قرن پیش پژوهش ها نشان دادند که دستاوردهای خلاق در اوایل بزرگسالی افزایش می‌یابد ، در اواخر سی سالگی و اوایل چهل سالگی به اوج می‌رسد و به تدریج افت می‌کند . افرادی که خلاقیت را زود شروع کرده‌اند ، زودتر به اوج و افول می‌رسند ، در حالی که ” افراد دیر شکوفا شده ” در سنین بالاتر توان کامل خود را نشان می‌دهند . روند خلاقیت در رشته‌های گوناگون نیز متغییر است . برای مثال ، نقاشان و موسیقیدانان معمولا ظهور زودهنگام خلاقیت را نشان می‌دهند ، شاید ‌به این علت که قبل از اقدام به نوآوری به تحصیلات رسمی زیاد ، نیازی ندارند . دانشمندان معمولا دستاوردهای خود را دیرتر نشان می‌دهند ، زیرا باید به مدارج عالیتری دست یابند و سالها تحقیق کنند تا خدمات ارزشمندی ارائه دهند ( سیمونتون ، ۱۹۹۱) . در هر حال بروز خلاقیت محدود به سنین خاصی نیست . بررسی زندگی هنرمندان تجسمی مشهور ۶۰ ساله و مسن تر نشان داده است که آن ها کیفیت کار خود را ‌به این صورت ارزیابی کردند که همواره در ۴۰ تا ۶۰ سالگی بهتر شده است … خلاقیت در میانسالی می‌تواند بیانگر انتقال از علاقه خودمحور به ابراز وجود ، به سمت اهداف نوع دوستانه نیز باشد . بعد از اینکه افراد میانسال بر توهم جوانی که ” زندگی می‌تواند مادام العمر باشد ” غلبه می‌کنند ، میل کمک کردن به بشریت و پرمایه کردن زندگی دیگران ، بیشتر می شود ( داکی ، ۱۹۸۹). این تغییر می‌تواند تا اندازه ای سبب افت کلی بازدهی خلاق در میانسالی باشد. ( سید محمدی ، ۱۳۸۵، ص ۱۳۵ و ص۲۳۷).

نقش ویژه مدارس[۱۴۹] در پرورش خلاقیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...