به طور خلاصه، برخی از روش‌های مستقیم که از طریق آن‌ ها سهام‌داران می‌توانند مدیران را کنترل و به حل و فصل تضادها کمک کنند به شرح ذیل است:

    • حق رأی‌ سهام‌داران در مجامع عمومی که بر نحوه اداره شرکت تأثیر می‌گذارد. حق رأی‌ مذکور بخش با اهمیتی از دارایی‌های مالی سهامدار است و یکی از موارد استفاده از حق مذکور ، رأی‌ به تغییر مدیران است.

    • قراردادهای فی‌مابین سهام‌داران و مدیران نیز یکی از راه‌کا‌رها است، گرچه با اصلاح و بهبود حاکمیت شرکتی، مناسبت خود را از دست می‌دهند.

  • راهکار نهائی راه حل خروج است. واضح است خروج سهامدار اصلی موجب نگرانی فعالان بازار سرمایه می‌شود و در پی آن سهام‌داران بیشتری نگران افت شدید قیمت شده و با فروش سهام خود کاهش شدید قیمت سهام را موجب خواهند شد. در نتیجه منافع مدیران تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

‌بنابرین‏ اگر ساز و کار بازار و توانایی سهام‌داران برای کنترل مدیران کافی نباشد، نیاز به نوعی نظارت یا راهبری رسمی خواهد بود. در واقع، اگر فرض های بازار کارا برقرار باشد و شرکت‌ها بتوانند در این نوع بازار اقدام به تأمین مالی کنند، دیگر نیازی به اقداماتی سطحی ، با هدف اصلاح حاکمیت شرکتی نخواهد بود. اما شواهد موجود نشان می‌دهد که بازارهای سرمایه کارا نیستند، ‌بنابرین‏ به منظور ارتقاء حاکمیت شرکتی و افزایش پاسخگوئی مدیران نسبت به سهام‌داران و سایر ذینفعان، نظارت بیشتری لازم است.

مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهام‌داران در سراسر جهان وجود دارد و دولت‌ها با تصویب قوانین حاکمیت شرکتی سعی در کاهش این مشکلات دارند.از اوایل دهه ۱۹۹۰ در برخی از کشورها از جمله بریتانیا، قوانین و مقرراتی تدوین شد تا شرکت‌ها بتوانند استانداردهای حاکمیت شرکتی خود را ارتقاء داده و مدیران را در برابر سهام‌داران و سایر ذینفعان پاسخگو سازند. گرچه رعایت قوانین رفتاری و توصیه های موجود در مصوبات مربوطه، اختیاری هستند، لکن شرکت‌هایی که سهام آن‌ ها در بورس اوراق بهادار معامله می‌شود، باید طبق این قوانین، وضعیت حاکمیت شرکتی خود را افشا کنند. یکی از این موارد، تفکیک وظایف رئیس هیات مدیره از مدیرعامل است. شرکت‌هایی که در آن‌ ها این تفکیک انجام نشده باشد،با عنوان شرکت با ساز وکار

    1. Organization for Economic Co-operation and Development ↑

    1. International Corporate Governance Network

    1. Commonwealth Association for Corporate Governance

    1. Standard and Poor’s ↑

    1. . Kaicy ↑

    1. . fairness ↑

    1. Transparency. ↑

    1. Accountability . ↑

    1. Responsibility . ↑

    1. . Cadbury ↑

    1. . Dey ↑

    1. . General motors ↑

    1. icgn ↑

    1. cacg ↑

    1. .stakeholders ↑

    1. . JAMES WOLFENSOHN ↑

    1. .parkinson ↑

    1. .La Porta ↑

    1. . IMF ↑

    1. Organization for economic co-operation & development .اولین سری از استانداردهای قابل قبول حاکمیت شرکتی توسط این سازمان تنظیم شد و در سال ۲۰۰۴ این استانداردها تغییر یافته و کامل تر شد. این سازمان در پاریس واقع است و اعضای آن شامل ۲۹ ‌کشور از سراسر جهان هستند. ↑

    1. . parkingson ↑

    1. . treeger ↑

    1. Financial Integration ↑

    1. Block Holders ↑

    1. Return Of Assets

    1. Return Of Equity

    1. Baum et al

    1. Economic Value Added

    1. Market Value Added

    1. Refined Economic Value Added

    1. Return Of Equity

    1. . Angola emrican ↑

    1. . Alan greenspan ↑

    1. . Jansen & makling ↑

    1. . Fama ↑

    1. Ceo(chief executive director) ↑

    1. . Laporta ↑

    1. . Securities & exchenge commission ↑

    1. . Dalase ↑

    1. . Mueller ↑

    1. .Self-regulatory arrangements ↑

    1. .Economic performance ↑

    1. .Strategy ↑

    1. Ex – ante ↑

    1. .Ex – post ↑

    1. .Business judgment rule ↑

    1. .External capital ↑

    1. .Supervisory Board ↑

    1. .Management board ↑

    1. .Equal opportunity ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...