اگر چه جامعه جهانی نسبت به قبل تحول آموزشی بیشتر به خود دیده این امر لزوماً به معنای بهینه­تر شدن آموزش نیست. اگر آموزش و پرورش در جامعه تکرارگرا و جهانی امروزی موفق باشد، دانشجویان بیش از هر چیزی نیازمند کسب توانایی تفکر در سطح بالا­ی یادگیری هستند. در سال‌های اخیر در خصوص ظهور فناوری جدید و سرعت دسترسی به اطلاعات، بسیار نوشته شده است. وجود ابزارهای جدید الکترونیکی اهمیت تفکرانتقادی را افزایش داده و نیز چالش ها و فرصت هایی را برای آموزش تفکر انتقادی و در سطوح بالای یادگیری را فراهم ساخته است. لذا بین تفکردر این سطوح و فناوری اطلاعات به طور جدایی ناپذیری در ارتباط هستند (هیسیریر،۲۰۰۶). توانایی تفکر در سطوح بالای یادگیری، در عصر کنونی که عصر فناوری اطلاعات بدان اطلاق می شود، جایگاه بالاتری نسبت به گذشته پیدا ‌کرده‌است .رسالت سازمان‌ها به خصوص آموزش و پرورش در این عصر همگام سازی خود با سرعت تغییر و تحول در این دوره می‌باشد .به عبارتی دیگر می توان گفت که هر دوره آموزش و پرورش ویژه خود را می­طلبد و آموزش و پرورش آینده مبتنی بر دانایی و قوه تفکر و قدرت خلاقیت است .مهارت‌های سطوح بالا، تغییر مداوم ‌و سریع نوآوریها، تنوع در آموزش، آموزش­انفرادی، تعلیم­های گروهی،توجه به نیازهای محلی و جمعی ،رو در روی مستقیم با مسائل و حل فوری آن ها به مدد اندیشه ،استفاده از دانش و فناوری پیشرفته ،آموزش از راه دور ،استفاده از کامپیوتر و اینترنت و. . . از جمله ویژگی های آموزش و پرورش قرن بیست ویکم است (عطاران،۱۳۸۳).

از این رو به نظر می­رسد که به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند نقش مؤثری در یادگیری و پرورش سطوح تفکر دانش ­آموزان داشته باشد، به ویژه در سطوح تفکر پایین آن ها قادرند ‌در مورد یک موضوع اطلاعات زیادی را از دیدگاه های مختلف گردآوری کرده و بتوانند تفسیر کنند. با توجه به آنچه گفته شد محیط­های یادگیری مبتنی بر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین بستر سیار مناسبی برای پرورش تفکر هستند (موذنی،۱۳۸۶). اما باید در نظر داشت صرف دراختیار داشتن و استفاده از این تکنولوژی در دنیای تعلیم و تربیت، راهگشای انسان امروز و آینده نخواهد بود، در دنیای امروز ، موضوع اساسی تربیت انسانهایی است که خوب بیندیشند. امروزه فراگیران برای روبرو شدن با تحولات شگفت­انگیز قرن بیست­و­یکم باید به­ طور فزاینده مهارت‌های تفکر را برای تصمیم ­گیری مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه کسب کنند (شعبانی، ۱۳۸۲).

ویژگی اصلی و اساسی یادگیری الکترونیکی ورای دسترسی افراد به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. هدف اصلی یادگیری الکترونیکی، نهادینه نمودن تنوع و یکپارچگی ­در ­«مجموعه محیط یادگیری» به صورتی چالش برانگیز برای ذهن است.این تعامل چیزی فراتر از انتقال یک طرفه محتوا بوده (باولس،۲۰۰۰).

آموزش مجازی (الکترونیکی) نیز یک شکل نسبتاً تازه­ای از آموزش از راه دور است که در حال حاضر در تحقیقات یادگیری از راه دور تلفیق گسته و به سرعت نوع مسلط ارائه یادگیری از راه دور در دنیا شده است. اما از آنجایی که مؤسسات و دانشگاه ­های آموزش از راه دور چند سالی است که در کشور شروع به کار کرده ­اند و تعداد آن­ها نیز پیوسته در حال افزایش است، از این رو برای بهبود و پیشرفت این آموزش‌ها، حل مسائل و پیشنهاداتی به­منظور بهینه­ سازی آن امری ضروری به­نظر می­رسد.

نگاهی به وضعیت آموزش‌های الکترونیکی در نظام آموزش و پرورش کشور از نظر آموزش و تفکر انتقادی این نقصان بزرگ را به خوبی نشان می‌دهد که شرایط موجود عمدتاً مبتنی بر ارا­ئه اطلاعات خام به طور یک‌طرفه و دریافت بازخورد از آن با اتکا به قدرت حافظه و بدون هیچ گونه پردازش اطلاعات و بدون تحریک قدرت نقادی و خلاقیت آن ها‌ است. ‌بنابرین‏، با توجه به وضعیت فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در کشور و موقعیت فناوری نوین وارداتی، شناسایی موانع فراروی یادگیری الکترونیکی و حذف آن­ها ضروری می کند، چراکه آماده نبودن دانشگاه ها در راه اندازی و به کارگیری آموزش الکترونیکی و موانع موجود در این راه،باعث عدم استفاده از ظرفیت های یادگیری الکترونیکی خواهد شد. لذا پژوهش حاضر به مطالعه کاربرد روش بحث هدایت شده در پرورش سطوح بالای یادگیری در نظام آموزش مبتنی بر یادگیری الکترونیک می پردازد.

۱-۳ ضرورت و اهمیّت

از جمله عرصه هایی که در چند سال اخیر مورد هجوم فناوری اطلاعات قرار گرفته عرصه آموزش و یادگیری است. اگر آموزش تا دیروز تنها از معلمان و مربیان سود می­برد و کتاب اصلی­ترین منبع یادگیری بود، امروزه روش­ها، ابزارها و محیط­های جدید ارتباطی در آموزش وجود دارند و اگر دهه آخر قرن بیست را دهه اطلاعات نامگذاری کردند، دهه اول قرن بیست­و­یکم را عصر دانش دانسته و هدف از این نامگذاری را توسعه همه جانبه د­انش و آگاهی بشری دا­نسته­اند (باولس،۲۰۰۰).

چراکه در جهان کنونی، دوران دانش و اطلاعات تحول شگرف و باورنکردنی پیشرفت و توسعه در بسیاری از ابعاد زندگی است. برای اینکه ‌کشور به خوداتکایی و استقلال نسبی در همه ابعاد دست یابد و ضمن استفاده از فرصت‌ها و امکانات در مهار چالش­ها و موانع رشد و توسعه به بهترین وجه ممکن عمل نماید، ضرورت دارد که در بررسی و اصلاح ساختارها و روش­های سنتی موجود و دخیل در رشد و توسعه جامعه از جمله ساختارها و روش­های سازمان­ های آموزشی تلاش گردد (صادقی و ابراهیم زاده،۱۳۸۱).

در عصر حاضر گسترش فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در تمام ابعاد زندگی انسان تغییرات اساسی به­بار آورده­است، یکی از این تغییرات اساسی، دگرگونی شکل آموزش است. در این شکل جدید دیگر لازم نیست که آموزش همواره در داخل مراکز آموزشی با دیواره­ های بسته باشد، بلکه می ­تواند در سطحی وسیع و با انعطاف لازم، فارغ از زمان و مکان خاص در دسترس همگان باشد. این نوع جدید با همه امکانات و جذابیتهایی که دارد چالشهایی بسیاری را هم با خود به همراه دارد که تحقیقات نظری و می‌دانی بسیاری را می­طلبد. تنها کاربرد فنّاوری یادگیری­ها را بهبود نمی­بخشد بلکه برای استفاده مناسب از فنّاوری در عرصه آموزش و برنامه­ درسی، باید الزامات برنامه­ ریزی و طراحی فعالیت­های آموزشی را در ابعاد گوناگون در نظر داشت؛ مثلاً اینکه در فضای آموزشی مبتنی بر فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، محیط آموزش، محتوای آموزش، روش آموزش، فعالیت­های آموزش، طراحی آموزش، ارزشیابی آموزش و غیره چگونه باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...