-
- فراهم کردن تسهیلات رفاهی بیشتر در زمینه درمانی، با در نظر گرفتن کمکهای ویژه در درمان و دارو، عمل جراحی بهویژه در موارد اضطراری مانند عمل جراحی و درمان.
- اختصاص روزی برای یاد و سپاس معلمان گذشته (بازنشستگان) به منظور بزرگداشت معلم و حرفه معلمی.
۲-۳-۵- حرمت و منزلت معلمان
یافته های پژوهشها نشان میدهد که معیار ارزش ها در جامعه تغییر کردهاست، بدین معنی علم و حرمت کمرنگ و معیارهای دیگری جایگزین ارزش های حرمت، منزلت و شخصیت معلمان شده است.
بیتوجهی به شأن و منزلت حرفه معلمی، منجر به واکنشهایی مانند حقارت، ضعف، درماندگی، دلسردی، یأس و ناامیدی خواهد شد و رفتار جبرانی به دنبال دارد. بازتاب این روحیه تربیت نسلی درمانده و ناامید خواهد بود، بنابرین لزوم توجه به شأن و مقام معلمی ضرورت دارد و یکی از قدمهای مؤثر در این راه گماشتن مدیران شایسته، مسئول، متعهد و متخصص در رأس امور است.
در اینخصوص برخی راهبردهای عملی میتواند اقدامات زیر باشد:
-
- احترام و حرمت به معلمان و فرهنگیان بر اساس لیاقت، شایستگی و کفایت آنان
-
- ارضای تمایل به موفقیت، کفایت و شایستگی معلمان در محیط کار با رو کردن محیط کار و تأمین استقلال و آزادی آنان
-
- تغییر در انتخاب و گزینش معلمان و مدیران، انتخاب افراد لایق و با استعداد و توانا در کادر آموزشی و مدیریت
-
- احترام به معلم و ایجاد فرهنگ حرمت و بزرگداشت معلم، در معلمان و دانشآموزان ضرورت حرمت و احترام به معلم به واقعیت نمیپیوندد، مگر با آموزش احترام و حرمت واقعی و استحقاقی انسانها به یکدیگر (شرعت دلجو، ۱۳۷۴، ص، ۱۱۴).
-
- بزرگداشت مقام معلم و زحمات او در جامعه، نه در یک روز بلکه همه روزه و هر زمان
- ارزش گذاشتن به کفایتها، آفرینندگی در محیط کار با حمایتهای مادی و معنوی معلمان
با برقراری نظام سلامت شغلی در یک سازمان کارگران و کارمندان نهایتاًً به سطح بالاتری از رضایت شغلی رسیده و خود را بیشتر متعلق به آن سازمان مییابند. وقتی احساس کنند که وجود آن ها برای سازمانی که خدمت میکنند مهم تلقی شده و سیستمی پوپا و جاری جهت حفظ سلامت آن ها طراحی و راه اندازی گردیده است، آن ها نیز اهداف خود را بیشتر هماهنگ و هم جهت با اهداف سازمان نموده و در جهت افزایش تولید تلاش میکنند. و در نهایت طبق قوانین سازمان تامین اجتماعی، غرامات ناشی از حوادث و بیماری ها را سازمان تامین اجتماعی به کارگران پرداخت می کند اما در صورت مقصر شناخته شدن کارفرما در ایجاد حادثه یا بیماری، مبلغ پرداخت شده از کارفرما استرداد می شود.
بنابرین با پیشگیری و درمان به موقع آسیب ها و بیماری های شغلی از میزان هزینه های درمان و غرامت های شغلی کاسته شده و از اتلاف مواد اولیه و وقت جلوگیری خواهد شد.
در منابع گوناگون، از رضایت شغلی تعاریف بسیار زیادی ارائه شده است که در این قسمت به چند نمونه از این تعاریف اشاره میکنیم:
با وقوع رکود اقتصادی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، بحث رضایت شغلی در سازمانها مطرح شد این زمانی بود که اکثر کارمندان و کارگران با توجه به کسادی و رکود اقتصادی واقع شده از شغل خود ناراضی بودند. این مسئله، توجه بیشتر مدیران و سازمانهارا به بحث رضایت شغلی جلب کرد.
رضایت شغلی، عاملی مهم برای افزایش کارایی و نیز رضایت فردی در سازمان تلقی میشود. مدیران به شیوه های مختلف مترصد افزایش رضایت شغلی کارکنان خود هستند. محققان مختلف، تعاریف گوناگونی از رضایت شغلی ارائه دادهاند:
“فیشر و هانا” (۱۹۳۹) رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد کرده و آن را به صورت نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط شغل تعریف میکنند به این معنا که اگر شغل، شرایطی مطلوب را برای فرد فراهم کند، فرد از شغلش رضایت خواهد داشت، اما اگر شغلی برای فرد رضایت و لذت مطلوب را فراهم نکند، فرد شروع به مذمت شغل کرده و در صورت امکان، شغل خود را ترک خواهد کرد.
“هاپاک” رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چند بعدی دانسته و آن را با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی مرتبط کردهاست به نظر او صرفاً وجود یک عامل، موجب رضایت شغلی فرد نخواهد شد. بلکه وجود ترکیبی از عوامل مختلف موجب خواهد شد که فرد در لحظه ی معینی از شغل خود احساس رضایت کند.
فرد با توجه به اهمیتی که عوامل مختلف نظیر: درآمد، جایگاه اجتماعی، شرایط محیط کار و … برای او دارند، میزان معینی از رضایت شغلی دارا خواهد بود. رضایت شغلی، حدی از احساسات و نگرشهای مثبت است که فرد نسبت به شغل خود دارد. وقتی شخصی میگوید رضایت شغلی بالایی دارد، به این مفهوم است که او واقعاً شغل خود را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. رضایت شغلی، عبارت است از رضایتی (به مفهوم لذت روحی ناشی از ارضای نیازها و تمایلات و امیدها) که فرد از کار خود به دست میآورد. رضایت شغلی، مجموعه ای از احساسات سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساسها به کار خود مینگرند.
“گینز برگ” و همکارانش، رضایت شغلی را به دو نوع مختلف تقسیم بندی کردهاند: رضایت درونی و رضایت بیرونی.
۱٫ رضایت درونی از دو منبع به دست میآید اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت عایدش میشود. دوم لذتی که بر اثر مشاهده ی پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیتهای اجتماعی و به ظهور رساندن تواناییهاو رغبتهای فردی به انسان دست میدهد.
۲٫ رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی به عنوان مثال، شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار و روابط موجود بین کارگر و کارفرما را میتوان نام برد.
اینگونه به نظر میرسد که عوامل درونی که شامل خصوصیات و عامل فردی میباشند، در مقایسه با عوامل بیرونی نظیر شرایط محیط کار، از ثبات بیشتری برخوردارند. بنابرین شاید بتوان گفت که رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است رضایت شغلی نتیجه تعامل بین رضایت درونی و بیرونی است.
ایجاد رضایت شغلی در کارکنان احتمالاً سرعت بالایی نخواهد داشت، اما قطعاً با شتاب بسیار بالایی از بین میرود. ممکن است همه شرایط برای بالای نگهداشتن رضایت کارمندی در حدی فوقالعاده باشد، اما صرفاً با یک برخورد نامناسب مدیر، امکان تأثیر این شرایط مناسب به صورت کاملاً محسوسی به سمت صفر میل کند.
۲-۳-۶- نظریه های مختلف درمورد رضایت شغلی
در خصوص رضایت شغلی، نظریات مختلفی ارائه شده است. “بروفی” نظریه های رضایت شغلی را به شرح زیر تقسیم بندی کردهاست.
۱٫ نظریه نیازها: میزان رضایت شغلی هر فرد که از اشتغال حاصل میشود به دو عامل بستگی دارد: اول، چه مقدار از نیازها و به چه میزان از طریق کار و احراز موقعیت مورد نظر تأمین میشود دوم، چه مقدار از نیازها و به چه میزان از طریق اشتغال به کار مورد نظر تأمین نشده باقی میماند. نتیجهای که از بررسی عوامل دسته اول و دوم حاصل میشود، میزان رضایت شغلی فرد را معین میکند.
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:12:00 ب.ظ ]
|