ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد شناخت عوامل ارتقاء سرمایه اجتماعی ... |
۲-۱۰- اثر سرمایه اجتماعی بر بهره وری
همانگونه که پیشتر نیز بیانشده است، سرمایه اجتماعی میتواند مزایای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراوانی را به همراه داشته باشد و این به دلیل رابطه اعتماد و همکاری متقابل با کارایی است. به نظر میرسد توافق زیادی بر سر مکانیزم هایی که از راه آنها سرمایه اجتماعی میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد اقتصادی داشته باشد، وجود دارد. مهمترین این مکانیزم ها عبارتاند از:
هزینههای پایینتر تبادلات
نرخ پایینتر جابهجایی افراد
تسهیم دانش و نوآوری
ریسک پذیری
بهبود کیفیت محصولات
۲-۱۰-۱- هزینههای پایینتر تبادلات
این موضوع مربوط به این مشکل کلاسیک است که نمیتوان بهآسانی، تلاشها و فعالیتهای کارکنان را تحت نظارت قرارداد و ارتباط دادن بین بازده کاری افراد و دستمزد آنها غیرممکن است. در این شرایط کارکنان انگیزه کمی برای استفاده از تمام توانشان دارند. بنابراین شرکتها مجبورند منابعی را برای نظارت بر کار افراد بهکارگیرند و یا زیان بیشتری برای عدم استفاده از این نظارتها بینند. در این رابطه سرمایه اجتماعی میتواند با ایجاد تعهد بیشتر، هزینههای یادشده را بهوسیله افزایش اعتماد، کاهش دهد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱۰-۲- نرخ پایینتر جابهجاییها
اگر کارکنان احساس کنند که کارفرمایان با آنها رفتار خوبی دارند، آنها نیز احتمالاً با رفتار منطقی، همانگونه رفتار خواهند کرد (مثلاً اگر این بهعنوان سطح بالای حمایت سازمانی در نظر گرفته شود. بنابراین مهمترین نتیجه این مسئله برای کارکنان، کاهش جابهجاییها و غیبتهای شغلی است.
۲-۱۰-۳- تسهیم و جاری کردن دانش و نوآوری
این موضوع شاید از راه ایجاد اعتماد، روابط و هدفهای مشترک مورد تشویق قرار گیرد. در اصطلاح سرمایه اجتماعی، عامل بسیار مهم سطح و کیفیت تعاملات در محیط کاری است؛ تا آنجا که کارکنان، همکاران و مدیران از یکدیگر بیاموزند و احساس کنند حق نوآور بودن را دارند. و این تا آنجاست که کارکنان احساس کنند، بخشی از یک گروه هستند.
تأثیر چنین موضوعی در سازمان در اصطلاح کارایی نهفته است. تکنیکهای جدید بهسرعت منتشر میشوند، ایدهها و فعالیتهای سودمند درک شده و بهسرعت موردقبول واقع میشوند و نوآوری توسعه پیدا میکند. پژوهشهای تجربی نشان داده است که تعاملات غیررسمی که در بین کارکنان یک سازمان گسترش مییابد، انتشار اطلاعات را بهبود بخشیده، ایجاد خزائن دانش را که به پیدایی دارایی برای فرایندهای تولیدی یاری میرساند، تقویت میکنند. اینچنین گنجینههایی رابطهای بوده و فقط تا زمانی وجود دارند که میان همه کارکنان به اشتراک باشد.
۲-۱۰-۴- ریسکپذیری
تجربه ریسکپذیری و رفتار کارآفرینانه بهوسیله روابط مستحکم در یک سازمان یا بین سازمانهای مختلف، تشویق میشود. در اصطلاح سرمایه اجتماعی، این مربوط به گسترهای است که در آن کارکنان احساس میکنند برای کارفرمایان و همکاران خود باارزش هستند و رفاه آنها برای سازمان مهم است.
۲-۱۰-۵- بهبود کیفیت ستادهها
نتیجه تسهیل دانش، بهبود همکاری تیمی و تعهد سازمانی، احتمالاً کیفیت بالاتر محصولات خواهد بود که سرمایه اجتماعی این موارد را در برمیگیرد. همچنین وقتی کارکنان احساس کنند که از حمایت سازمانی برخوردارند، سطح ستادهها از راه عملکرد بهتر آنها و نقش منفی استرس سازمانی در عملکرد، کاهش مییابد.
کلمن در تحقیقی، دوشاخه اصلی را که از راه آن سرمایه اجتماعی بهرهوری نیروی انسانی و از آن طریق بهرهوری کل سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد، شناسایی کرد:
اول آنکه، سرمایه اجتماعی، انتشار دانش و اطلاعات را در میان کارکنان موجب شده، دستیابی به هدفهای معینی را که در صورت عدم وجود آنها غیرقابلدسترس است، ممکن میسازد (Colman1990:302). میتوان اظهار داشت که هر نیروی انسانی را میتوان بهعنوان بخشی از ساختار غیررسمی که منابعش قابلیت حل مشکلش را بهبود میبخشد، در نظر گرفت. همچنین این ساختار میتواند به سرتاسر سازمان از قبیل: شبکههای حرفهای، دوستان و همکاران در مشاغل پیشین هم گسترش یابد. سرمایه اجتماعی به گونه مشخص در کارهای پروژهای اهمیت مییابد، یعنی جایی که مشارکتکنندگانش متخصصانی هستند که لازم است تخصصشان را برای انجام وظایف و مسئولیتهای پیچیده به همراه بیاورند. برای مشارکت کردن در گروه پروژههای چند رشتهای، هر متخصص نیاز دارد که بداند سایرین چگونه میتوانند به کسب هدفهای مشترک کمک کرده و چگونه میتوانند از تخصص یکدیگر بهره گرفته و پروژه را پیش ببرند؟ هنگام کار پروژه، افراد سرمایه اجتماعی همدیگر را برای تکامل دانش درون گروه اختیار میکنند (۲۰۰۳،Salaff Greve and).
دوم آنکه، تعاملات اجتماعی ممکن است برانگیزش و تلاشهای کارکنان تأثیر بگذارد. در مطالعه مشهور مارچ و سایمون بر روی سازمانها (۱۹۸۵) عنوان شد که حتی اگر مدیران استبدادی عمل کرده، سلسلهمراتب شرکت بسیار غیرقابل انعطاف باشد و بااینحال وظایف بهخوبی ایفا شود، کارکنان قادر خواهند بود که به روشهای مختلف، از قبیل: تأخیر در اجرای دستورها و خیلی عامتر، یعنی ارتکاب رفتارهای فرصتطلبانه، عملکرد را تحت تأثیر قرار دهند. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که اگر تعاملات انسانی بین نیروی کار بسیار راحت و بر مبنای اعتماد باشد، کارکنان تمایل بیشتری دارند که حداکثر تلاش خود را انجام دهند و احتمال بیشتری دارد از راه نظارت، افراد شانه خالی کردن از انجام وظایف را کاهش دهند. همانگونه که بولزو جینتیز عنوان نمودهاند نظارت و تنبیه توسط افراد همسطح در گروههای کاری، مؤسسات اعتباری، شراکتها، شرایط و اوضاع عمومی محلی و محلات یک شهر، اغلب ابزار مناسبی برای کاهش مشکلات ترغیب افراد درزمانی که اقدامات آنها برای عملکرد مناسب سایرین در معرض قراردادهای اجباری نمیباشند، به شمار میرود (Greve and Benassi, 2003).
۲-۱۱- تحقیقات انجامشده درباره سرمایه اجتماعی
با توجه به حجم بالای تحقیقات پیرامون سرمایه اجتماعی، در این بخش اهم پیشینهها در قالب دو زیرمجموعه مطالعات بینالمللی و داخلی (پایاننامهها و مقالات) موردبررسی قرار گرفتهاند.
۲-۱۱-۱- برخی از اهم مطالعات بینالمللی
۱- مطالعه رابرت پاتنام درباره نقش سرمایه اجتماعی در عملکرد شوراهای منطقهایتالیا
شاید رابرت پاتنام معروفترین نویسنده و مدعی سرمایه اجتماعی در جهان امروز باشد. پاتنام بیست سال از عمر خود را صرف پژوهش درباره تمرکززدایی ایتالیا که در باب سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی بود، کرد. همچنین پاتنام پژوهش را در باب زوال سرمایه اجتماعی در جامعه آمریکا انجام داده است. مطالبی که در ادامه ارائه میشوند از مقاله او با نام جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی انتخابشدهاند. پاتنام در این مقاله عنوان میکند که از سال ۱۹۷۰ ایتالیاییها مجموعهای از حکومتهای منطقهای قدرتمند را سرتاسر کشور ایجاد کردند. این ۲۰ نهاد جدید شکلی یکسان داشتند، ولی شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنها تفاوت چشمگیری داشت و از پیشاصنعتی تا فراصنعتی، کاتولیک معتقد تا کمونیست پرشور و فئودالی بیتحرک تا مدرن پر جنبوجوش را شامل میشدند. همچون گیاهشناسی که رشد بذرهایی را اندازه میگیرد که ازنظر ژنتیک یکسان هستند ولی در محلهای مختلفی کاشت شدهاند، ما نیز میخواستیم بامطالعه چگونگی تکامل این نهادهای نوین در شرایط متفاوت، به درکی از کارکرد حکومت نائل شویم.
همانطور که انتظار داشتیم برخی از این حکومتهای جدید بسیار ناموفق بودند (ناکارآمد، سست و فاسد). ولی برخی دیگر بسیار موفق بودند. چگونه میتوان این تفاوت بسیار در کیفیت حکومتها را توضیح داد؟
معلوم شد که برخی از پاسخهایی که بهظاهر بدیهیاند، بی ربطند. شباهتهای سازمانهای حکومتی در مناطق مختلف بهاندازهای است که نمیتوان تفاوت موجود در عملکرد را به کمک آن توضیح داد. سیاستهای حزبی یا ایدئولوژی چندان تأثیرگذار نیستند. رفاه و کامیابی نقش مستقیمی در این مسئله ندارد، و ثبات اجتماعی یا هماهنگی سیاسی یا حرکتهای جمعیت کلید این مشکل نیستند. هیچیک از این عوامل با حاکمیت خوبی که پیشبینی کرده بودیم ارتباط نداشت. در عوض بهترین عامل پیشبینی کننده چیزی است که آلکسی دوتوکویل آن را پیشبینی کرده است:
سنتهای قدرتمند مشارکت مدنی - شرکت در انتخابات، تعداد خواننده روزنامهها، عضویت در گروههای سرود مذهبی و محافل ادبی، باشگاههای نیکوکاران و باشگاههای فوتبال- نشانههای موفقیت یک منطقه است.
برخی مناطق ایتالیا از قبیل املیا رومانا و توسکانی دارای سازمانهای مدنی بسیار فعال هستند. شهروندان این مناطق در مسائل عمومی مشارکت دارند و نه در شبکههای مبتنی بر ارباب مشتری. آنها اطمینان دارند که دیگران نیز عادلانه عمل میکنند و از قوانین پیروی میکنند. رهبران این جوامع نسبتاً صادق هستند و به برابری پایبندند. شبکههای اجتماعی سیاسی بهصورت افقی سازماندهی شدهاند نه سلسله مراتبی. این جوامع مدنی همبستگی، مشارکت مدنی و درستکاری را ارزشمند میشمارند. در اینجا دموکراسی حکمفرماست.
در سوی دیگر مناطق غیر مدنی همچون کالابریا و سیسیل قرار دارند که واژه فرانسوی انسیوزم (نامتمدن) توصیف دقیقی از آن است. در آن مناطق مفهوم شهروندی از رشد بازمانده است. میزان مشارکت در انجمنهای اجتماعی و فرهنگی بسیار ناچیز است. از دید ساکنان مسائل عمومی به دیگران یعنی به روسا و سیاستمداران ربط دارد نه به آنها. تقریباً همه بر این باورند که قوانین برای نقض کردن نوشتهشدهاند، ولی از ترس بیقانونی دیگران همه خواستار انضباط شدیدتر هستند. همه در این دورهای باطل بههمپیوسته گرفتار آمدند و بااحساس ضعف، استثمار و ناخشنودی دست به گریباناند. تعجبی ندارد که در اینجا حکومت مبتنی بر نمایندگی، ناکارآمدتر از جوامعی است که در آن مدنیت بیشتر است(تاجبخش، ۱۳۸۹:۹۱).
۲- پژوهش توماس کوساک: سرمایه اجتماعی ساختار نهادی و عملکرد دموکراتیک: مطالعه تطبیقی حکومتهای محلی آلمان
کوساک در این پژوهش به دنبال پاسخ اینسوال بود که چرا برخی حکومتهای شهرداری در ارزیابی موکلانشان(شهروندان)، عملکرد خوبی دارند و بقیه عملکرد ضعیفی دارند؟ او با بهرهگیری از دو رهیافت تحقیقاتی فرهنگ سیاسی و نهاد سیاسی به این پرسش پاسخ میدهد. دادههای تجربی مطالعه کوساک از دو پیمایشی بود که در سال ۱۹۹۵ انجام شد.
پژوهش اول از متخصصین حکومت[۱۸] محلی ۷۷ شهرداری متوسط از شرق و غرب آلمان که بهطور تصادفی انتخابشده بودند صورت گرفت. توجه اصلی این پژوهش به ارزشهای سیاسی، مسائل، منابع و سیاستهای حکومتهای شهرداری متخصصین محلی بود. پژوهش دوم ۳۰ نمونه فرعی از شهروندان ۷۷ منطقه شهرداری که در پژوهش اول موردبررسی قرارگرفته بودند، را دربر گرفته، که هدف اصلی آن ارزشهای سیاسی شهروندان، مشارکت آنها در زندگی مدنی اجتماعیشان و ارزیابی آنها از عملکرد مؤسسات متعدد شهرداری بود.
نتایج مطالعه کوساک نشان میدهد که سرمایه اجتماعی یا بهطور مشخص اعتماد (موجود در فرهنگ سیاسی متخصصین محلی) بر عملکرد بهتر حکومت محلی مؤثر است. این یافته مؤید نظر پاتنام است که در مناطقی که مشخصه فرهنگ همانا اعتماد است، عملکرد حکومتها کارآمدتر است و موجب رضایت شهروندان میگردد (Cusack, 1997:147).
۳- تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ توسط دسی در دانشگاه پانجب هند صورت پذیرفته رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه محلی را اثبات نموده است در این مقاله روند شکلگیری سرمایه اجتماعی، تأثیر تغییر در ساختار کلان بر سرمایه اجتماعی و نقش آن در توسعه پرداختشده است.
۴- تحقیقی که توسط جیمز آلم و لویس گومز در سال ۲۰۰۸ در اسپانیا انجام شد به در خصوص پرداخت مالیات که بهعنوان روحیه مالیاتی نامیده شده است و نشان دادهشده است که سرمایه اجتماعی تأثیر مستقیم بر آن دارد و بیان می کند نگرش فرد مالیاتدهنده به میزان قابلتوجهی به درک فرد از منافع حاصل از جامعه بستگی دارد.
۵- تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ توسط کارماتو و آپوستوپلوس ۶۵ در یونان انجامشده است رابطه منطقهای بین سرمایه اجتماعی و توسعه محلی را تأیید نمودهاند این تحقیق بهصورت تطبیقی در دو ناحیه انجامشده است و علاوه بر بررسی رابطه فوق ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی را نیز نسبت به هم بررسی نموده است.
۲-۱۱-۲- برخی از اهم پیشینهها در قالب پایاننامه عبارتاند از
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان کارایی با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی دادهها (مطالعه موردی موسسه اعتباری توسعه)
صدیقی در مطالعه خود تحت عنوان بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان کارایی با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)، بهضرورت حرکت از جامعه صنعتی بهسوی جامعه دانشی با بهره گرفتن از رشد دارائی-های نامشهود و فعالیتهای اجتماعی نسبت به منابع مشهود، اشارهکرده است. وی در پژوهش خود بر آن است تا ضمن شناخت و بررسی سرمایه اجتماعی، به بررسی و اندازهگیری میزان کارایی در موسسه اعتباری توسعه بپردازد و درنهایت میزان رابطه سرمایه اجتماعی با کارایی در آن موسسه را موردمطالعه قرار دهد. وی در این راستا ابتدا سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (شناختی، ارتباطی و ساختاری) در سطح شعب را اندازهگیری و میزان کارایی هر شعبه را نیز با روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و با بهره گرفتن از مدلهای BCC و CCR محاسبه کرده است. سپس دادههای بهدستآمده را، با بهره گرفتن از آزمونهای آماری تحلیل واریانس، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. که نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که میزان سرمایه اجتماعی در شعب دارای تفاوت معناداری هست و رابطه بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی با مدل BCC، رابطه بعد شناختی سرمایه اجتماعی با مدل BCC و CCR در سطح اطمینان ۹۵%، معنادار است. اما رابطه بعد ساختاری سرمایه اجتماعی با هردو مدل ذکرشده معنادار نیست و درنهایت مشخص گردید بین سرمایه اجتماعی و میزان کارایی در موسسه مذکور رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان بهرهوری در شبکه بانکی (مطالعه موردی بانک سپه استان کردستان)
پویا عابدین در سال ۱۳۸۷ به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان بهرهوری در شبکه بانکی پرداخته است. در این تحقیق سنجش بهرهوری در شعب بانک سپه توسط مدل تحلیل پوششی دادهها (DEA) صورت پذیرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بین سرمایه اجتماعی (بعد شناختی و بعد ساختاری) و میزان بهرهوری در شبکه بانکی رابطه معناداری وجود دارد.
اثر سرمایه اجتماعی بر بهرهوری نیروی کار در اقتصاد ایران
صدیقه قلی زاده در این تحقیق اثر سرمایه اجتماعی (شناختی نهادی، ساختاری نهادی، شناختی تعمیمیافته، ساختاری تعمیمیافته، شناختی غیررسمی و ساختاری غیررسمی) بر بهرهوری نیروی کار با بهره گرفتن از دادههای مقطعی میان استانی موردبررسی قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که رابطه شاخصهای شناختی تعمیمیافته، ساختاری غیررسمی و شناختی غیررسمی با بهرهوری معنادار نبوده درحالیکه متغیرهای ساختاری نهادی، شناختی نهادی و ساختاری تعمیمیافته، اثر مثبت و معنادار بر بهرهوری داشته است.
اثر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی استانهای ایران
حسن دلیری با موضوع اثر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در سال ۸۸ انجام گردیده است و در این پژوهش با بهره گرفتن از چارچوب تئوریک اقتصاد خرد و مفهوم هزینه مبادله، چارچوب نظری تازهای برای تبیین چگونگی اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر تولید و رشد اقتصادی ارائه گردیده است و در قسمت مطالعه تجربی نیز، با بهره گرفتن از دادههای دوره ۷۹-۸۴ برای تمامی استانهای ایران فروض تحقیق آزمون شده است. نتایج حاصل از مطالعه تجربی نشان داده است که در دوره موردمطالعه سرمایه اجتماعی همچون سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی دارای اثر مثبت و معنیداری روی رشد اقتصادی بوده است.
رابطه سرمایه اجتماعی شهروندان با درآمدهای پایدار شهری با توجه به نقش سرمایه انسانی
محمدحسین سلیمی پور در تاریخ ۱۳۹۱ به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی شهروندان و چهار مؤلفه آن اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، شبکههای اجتماعی، مشارکت اجتماعی با درآمدهای پایدار شهرداری با توجه به نقش سرمایه انسانی پرداخته است. نتایج بیانگر این است که بین سرمایه اجتماعی و درآمدهای پایدار رابطه همبستگی مستقیم برقرار میباشد و سرمایه انسانی نقشی در تعدیل این رابطه ندارد.
۲-۱۱-۳- گزیدهای از پیشینهها در قالب مقالات عبارتاند از
بررسی ارتقاء سرمایه اجتماعی بر بهبود عملکرد سازمان (نمونهی موردی: سازمانهای ستادی شهرداری تهران)
در این پژوهش که توسط احمدی، فیضآبادی در سال ۱۳۹۰ صورت پذیرفته، اثر سرمایه اجتماعی در سه اداره زیرمجموعه حوزه معاونت بخش مالی و اداری سازمان شهرداری موردبررسی قرارگرفته است. در این مقاله پس از بیان ادبیات موضوع در سه بخش سرمایه اجتماعی، بهبود سازمان و رابطه سرمایه اجتماعی و بهبود سازمان اصطلاحات شبکههای رسمی، هنجار اعتماد و هنجار عمل برای سرمایه اجتماعی و اصطلاحات اثربخشی، کارایی، بهرهوری، علوم رفتاری برای بهبود سازمان انتخابشده است. در این مقاله ارزیابی سرمایه اجتماعی افراد با توجه به نظریهی سرمایه اجتماعی پاتنام و ارزیابی بهبود عملکرد افراد سازمان با توجه به الگوی بکهام انجامشده است.
نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد، اعتماد افراد با بهبود عملکرد رابطه مستقیم و همچنین شبکههای رسمی با بهبود عملکرد رابطه غیرمستقیم دارد و هنجارهای عمل با بهبود عملکرد هیچ رابطه مستقیم یا غیرمستقیم ندارد. میزان سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد افراد حد متوسط است و بین سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد افراد رابطه مستقیم وجود دارد.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کارآفرینی درونسازمانی
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-09-28] [ 09:07:00 ب.ظ ]
|