گفتار اول: مفهوم امر به معروف ونهی از منکر

معروف از ریشه عرف به معنی شناخته شده و منکر از ریشه نکر به معنی نادانسته و ناشناخته است در اصطلاح معروف به ‌هر کاری گفته می‌شود که جنسش به وسیله عقل و یا شرع شناخته شده است همچنین، آنچه را که عقل و عقلا می‌پسندند و یا آنچه را که دین به آن دستور داده است معروف می‌نامند.

به چیزی که به وسیله افراد، مورد انکار قرارگرفته و ناشناخته مانده است یا چیزی که مطرود دین و یا عقلا است منکر گفته می‌شود.

عقل و منطق انسان حکم می‌کند که جامعه بشری، از زشتی پاک گردد تا زمینه رشد معنوی انسان‌ها و شکوفایی استعدادها فراهم آید. وضع قوانین اجتماعی و به خصوص حکم امر به معروف ونهی از منکر برای جاری شدن اخلاقیات در زندگی بشر می‌باشد که با این وسیله از آسایش و امنیت بهره‌مند گردد.

گفتار دوم: شرایط امر به معروف ونهی از منکر

اجرای امر به معروف و نهی از منکر منوط به رعایت آداب و شرایطی است که عدم توجه به آن ها خود ممکن است منکر تلقی شده از این رو آگاهی بر این شرایط برای اقدام کنندگان ‌به این تکلیف ضروری و غیر قابل تردید است. علم به معروف و منکر، احتمال تاثیر، استمرار بر گناه و خالی بودن از مفسده شرایط امر به معروف ونهی از منکر می‌باشد که در زیر به طور مختصر توضیح داده می‌شوند.

عدم شناخت امر ممنوع و نیز تکالیفی که مردم از ترک آن بازداشته شده‌اند وظیفه و اجرای آن را منتفی می‌سازد چرا که لازم است ناهی خود منکر را بشناسد تا در نهی آن از خطا مصون باشد.

همچنان که نسبت به جرم تمام شده اجرای امر به معروف و نهی از منکر به دلیل فوت محل آن منتفی بوده و به منظور اجرای کیفر، بزهکار به مقامات رسمی ارجاع می‌گردد در صورتی‌که آثار ندامت از ادامه ارتکاب جرم وعزم وی بر دوری از تبهکاری آشکار گردد نیز اجرای تدابیر مراقبتی غیرموجه خواهد بود.

صرف تمایل به جرم وانجام آن در آینده برای وجوب امر به معروف ونهی از منکر کافی نیست بلکه علاوه بر آن امکان فعلیت یافتن اراده مرتکب نیز شرط شده است. همچنین امر به معروف ونهی ‌از منکر به عنوان یک تدبیر تدافعی و اقدام بازدارنده در شرایطی تکلیف و وظیفه قلمداد می‌گردد که امکان بهره‌دهی و سودمندی ملموس در اجرای آن وجود داشته باشد.[۱۳۷]

فریضه امر به معروف ونهی از منکر، برای توسعه وبسط احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به دستورات دینی در جامعه اسلامی و پرهیز از عمل به زشتی‌ها واجب شده است ‌بنابرین‏، باید اقدام به آن مثمرثمر بوده و در عمل مفید فایده باشد، باید فرد آمر و ناهی احتمال تاثیر بدهد، وگرنه اگر علم و یا اطمینان به عدم تاثیر داشته باشد، عمل به فریضه واجب نخواهد بود.

همچنین اگر برای تحت تاثیر قرار دادن شخص برای پذیرش عمل به معروف و ترک منکر، لازم باشد تا مقدمتاً ازباب نصیحت، او را موعظه و ارشاد نماید، این مقدمه نیز واجب می‌شود.

ممکن است که شخصی تنها در صورتی آمادگی عمل به معروف و ترک منکر را داشته باشد که او را در جمع و پیش دیگران امر ونهی کرد. در این‌صورت، امر به معروف ونهی از منکر نه تنها واجب نیست، بلکه برای پرهیز از هتک حیثیت طرف جایز هم نخواهد بود، مگر در مواردی که شخص به صورت آشکار و در ملاعام معروفی را ترک یا منکری را مرتکب شود.

همه مواردی که ذکر شد، در صورتی است که عمل ‌به این فریضه موجب ارتکاب حرام دیگر و یاترک واجب دیگری نشود، مگر ‌در صورتیکه مورد به گونه‌ای باشد که شارع مقدس به هیچ عنوان به تخلف از آن رضایت ندارد.

از جمله شرایط وجوب امر به معروف ونهی از منکر این است که فرد عمل کننده به تکرار عمل به منکر و یا ترک واجب اصرار داشته باشد، یعنی وقتی یک بار معصیت از او صادر شد، قصد انجام آن را برای بار دوم هم داشته باشد در اینصورت است که امر ونهی واجب می‌شود، اما اگر بعد از ارتکاب بار اول، تصمیم به ادامه دادن آن نداشته باشد وجوب امر ونهی ساقط خواهد شد. همچنین اگر شخصی هنوز گناهی مرتکب نشده است، اما علم و یا اطمینان حاصل شود که می‌خواهد اقدام کند، لازم است او را از انجام آنچه اراده ‌کرده‌است نهی نمود.

در مقابل نیز لازم است که تصمیم بر عدم تکرار معصیت را اظهار و ابراز کند، بلکه اگر انسان به هر طریقی از تصمیم بر عدم استمرار ‌بر گناه طرف آگاه شود، نهی ‌از منکر واجب نخواهد بود.

شرط مهم دیگر این است که عمل به فریضه، باعث تحقق مفسده دیگری نشود اگر آمریا ناهی علم و یا گمان داشته باشد که در صورت اقدام امر به معروف و نهی ‌از منکر ضرر و زیان جانی یا حیثیتی و آبرویی و همچنین آسیب مالی قابل توجه به خودشخص یا نزدیکان وارد خواهد شد، وجوب فریضه ساقط خواهد شد. حتی اگر این پیش‌بینی در حد علم و ظن هم نباشد، ولی در حدی است که عقلا احتمال توجه ضرر می‌دهند، عمل به فریضه واجب نخواهد بود.

مبحث دوم: مراتب امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف ونهی از منکر دارای سه مرتبه قلبی، زبانی وعملی می‌باشد که در این مبحث مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

انکار قلبی اولین مرحله از مراتب نهی از منکر است. در این مرحله شخص نارضایتی خود را از منکر و علاقه‌مندی خود را نسبت به معروف علنی می‌سازد. ‌بنابرین‏ منظور از انکار قلبی این نیست که امر به معروف ونهی از منکر صرفاً به قلب باشد چرا که آن امر ونهی نیست.

اعلام نارضایتی ممکن است به صورت چشم‌پوشی، روی گردانیدن، اظهار گرفتگی وخشم و نیز کمتر سخن گفتن، دوری از متخلف، دیدار و ملاقات با وی واقع شود.

در هر حال اقدامات بازدارنده در این مرحله به صورت واکنشی ضعیف و کم رنگ واقع شده و غالباً از طریق ترک فعل و با بهره گرفتن از کنایات، متخلف را متنبه می‌سازند و در این راه نیز رعایت تدرج لازم می‌باشد.

دومین مرحله از مراحل مراقبت بر معروفات و بازداشتن از منکرات تدابیری است که با کمک بیان و نگارش واقع می‌شود. بدیهی است این مرتبه نسبت به مرتبه قبل از شدت بیشتری برخوردار است و در صورتی به آن اقدام می‌شود که دانسته شودبا اجرای مراحل قبل مقصود حاصل نمی‌گردد. این مرحله نیز دارای درجاتی است و نمی‌توان بدون احراز لزوم و سودمندی به درجه‌ای شدیدتر روی آورد ‌بنابرین‏ باید با وعظ و نصیحت آغاز کرد اما اگر رفع منکر و اقامه معروف توقف بر تشدید در کلام و تهدید و ارعاب باشد به وسیله آن باید وی را از ارتکاب جرم و ترک تکلیف بازداشت.

آخرین مرحله از مراتب امر به معروف ونهی از منکر اقدامات فیزیکی علیه متخلف است که دارای درجات و مراتب مختلفی است و از تدابیر ساده به منظور جلوگیری مستقیم از وقوع جرم شروع و به ضرب و شتم ختم می‌شود و درهر حال باید از پایین‌ترین درجات آغاز کرد.

باید توجه داشت که استفاده از زور و قدرت چنانچه به ضرب و بیش از آن منتهی گردد جواز آن منوط به استیذان از فقیه جامع الشرایط و حکومت مشروع است مگر در مواردی که اهمیت موضوع اقدامات فوری را ایجاب کند.

فصل دوم: اصل کیفرزدائی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...