فایل های دانشگاهی- ۱-۱-۲-۶ چارچوب استراتژی پورتر – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۱-۶-۲ تئوری سازمان صنعتی
دیدگاه اول که بر اساس تئوری سازمان صنعتی در اندیشه های مایکل پورتر در دهه۸۰ میلادی به عنوان یک دیدگاه غالب مطرح شده است، کسب مزیت رقابتی را ناشی از فرصتهای محیطی میداند. و از دیدگاه وی واحد اصلی در تجزیه و تحلیل صنعت میباشد.( دتونی و تونچیا[۹۳]، ۲۰۰۳).
این تئوری تأکید اولیه خود را بر تجزیه و تحلیل خارجی رقابت متمرکز نموده است. تئوری سازمان صنعتی که میسون[۹۴] (۱۹۳۹) و بین[۹۵] (۱۹۵۶و ۱۹۶۸) آن را طرح کردهاند، دیدگاه خارج مداری است که در آن ساختار صنعت حائز اهمیت است. در در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ پورتر به این موضع پرداخت. وی ادعا کرد که نیروهای خارجی صنعتی، فعالیتهای مدیران را تحت تأثیر قرار میدهد و کالاهای جایگزین، مشتریان و عرضه کنندگان و همین طور رقبای موجود و بالقوه انتخاب عمل رابرای شرکت، تحت تاثیر قرار میدهند. این دیدگاه مطرح میکند که عوامل کلیدی موفقیت محیط کسب و کار، تعیین کننده عملکرد شرکت میباشد و سازمان باید خود را با شرایط محیط تطبیق دهد.( نصیرییار، ۱۳۸۶) ابزارهای تحلیلی مورد استفاده در این دیدگاه، تحلیل زنجیره ارزش سازمان، تحلیل نیروهای رقابتی، استراتژی های عمومی (رهبری هزینه، تمایز و تمرکز)، رقابت پذیری، خوشه ها، مزیت رقابتی ملتها و… هستند. (پورتر، ۱۹۸۰)
این تئوری معتقد است چون نیروی خارجی بازار فشارهای خاصی را برکسب و کار تحمیل می کند، بنابرین، استراتژی به وسیله الزامات بازار تعیین شده و مزیت رقابتی از اجزای استراتژی حاصل می شود که با آن الزامات سازگاری دارد.
در زمینه تجزیه و تحلیل رقابتی، در دهه ۱۹۸۰ کتابهای استراتژی مایکل پورتر دارای بیش ترین خواننده بود. این کتابها عبارت بودند از«استراتژی رقابتی» « مزیت رقابتی»، «مزیت رقابتی ملتها» که هرسه به وسیله شرکت انتشاراتی فری پرس به ترتیب در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۵ و ۱۹۸۹ منتشر شدند. (دیوید، ۱۳۷۹)
نظریه پورتر مبتنی بر سه عنصر است: محیط بیرون، رفتاربنگاه و نتایج بازاری که بنگاه با اعمال استراتژی اش مشاهده می کند. (آنکلی، ۱۹۹۲) محیط بیرون از نظر پورتر عناصر عمده ای که سازمان را محصور کرده و آن را تحت تأثیر قرار میدهد با توجه به نمایشگر ۵-۲ عبارتند از: (پورتر، ۱۹۸۰)
۱٫ تهدیدهای ناشی از احتمال ورود رقبای جدید به بازار.
۲٫ قدرت فروشندگان مواد اولیه در تحمیل خواسته های خود به خریداران.
۳٫ توانایی خریداران محصولات در تحمیل اراده ی خود به فروشندگان.
۴٫ تهدیدهای ناشی از ورود یا رونقیافتن محصولات جایگزین در بازار.
۵٫ تلاش های شرکتهای رقیب در قلمرو صنعت برای پیشی گرفتن از یکدیگر.
نمایشگر ۵-۲
نمایشگر ۵-۲ پنج نیروی رقابتی[۹۶] پورتر
منبع: رحمان سرشت، ۱۳۸۵
تعامل این نیروها بر سود بنگاه تأثیر می گذارد. (کالکانگو[۹۷]؛۱۹۹۶) قدرت هریک از این نیروها از صنعت به صنعت و در طول زمان دریک صنعت فرق می کند. (واکر و همکاران، ۱۳۸۶)
پورتر معتقد است که ماهیت رقابتهای درون یک صنعت را عناصر فوق تعیین می کند و چون طراحی راهبرد بدون توجه به رقابت مفهومی ندارد هر راهبرد باید در بطن خود آمادگی چگونگی رویارویی با عناصرفوق را داشته باشد.
استفاده از روش رقابتی برای تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف درونی سازمان و فرصتها، تهدیدها و محدودیتهای محصورکننده ی آن، ایجاب می نماید عناصری که در خارج از سازمان آن را به مبارزه دعوت می کند، مشخص شوند. طبعاً با مشخص شدن مواضع و قوای رقبا، تواناییهای خریداران و فروشندگان، شدت رقابت در صنعت، امکان ورود رقبای جدید به بازار و شدت تهدیدهای بالقوه از سوی کالاهای جایگزین چارچوبی به وجود می آید که در محدوده آن به سادگی میتوان نقاط قوت و ضعف سازمانی را ارزشیابی کرد. پس از آن میتوان راهبردهایی که سازمان را در قیاس با رقبا از مزیت راهبردی برخوردار میسازد، انتخاب کرد. نمایشگر ۶-۲ این مطلب را نشان میدهد.
نمایشگر۶-۲
تهدی ناشی از احتمال ورود رقبای جدید به بازار
قدرت خریداران در تحمیل اراده خود
قدرت فروشندگان در تحمل اراده خود
رقابت بین شرکتها برای کسب مقام اولی
تهدید ناشی از کالاها و خدمات جانشین
نمایشگر۶-۲٫ عوامل راهبردی مؤثر بررقابتهای درون صنعت همراه با عوامل کلان
منبع: رحمان سرشت، ۱۳۸۵
پورتر با بهره گرفتن از چارچوب مذکور و بر اساس پژوهشها ی میدانی خود سه راهبرد عمومی پیشنهاد می کند و معتقد است این راهبردها می توانند مزیتهای لازم را در سازمانها به وجود آورند.
۱-۱-۲-۶ چارچوب استراتژی پورتر
۱. رهبری هزینه: سازمانهارا ملزم به کاهش هزینه ها بر اساس تولید انبوه وکنترل شدید هزینه در فعالیتهای اصلی کسب و کار می کند؛ در این حالت، بنگاه محصول را با قیمت پایین تری در مقایسه با رقبا عرضه می کند.
۲٫ تمایز محصولات و خدمات ارائه شده با ایجاد محصولات منحصر به فرد: در این حالت بنگاه محصول متفاوت را (با کیفیت و کارایی بیشتر) در قیمت متفاوت عرضه می کند.
۳٫ تمرکز بر روی گروهی خاص از خریداران: در این حالت، بنگاهیکی از دو استراتژی قبلی را دنبال می کند، امّا بر بخش محدودی از بازار تمرکز می کند. (فرزین و نادعلی پور، ۱۳۹۰)
هنگامیکه بنگاه تصمیم بگیرد که استراتژی رهبری هزینه (استراتژی تمایز) را در بخش محدودی از بازار دنبال کند، تمرکز هزینه (تمرکز تمایز) مطرح خواهد بود. پورتر معتقد است که قیمت پایین یا تمایز محصول، موفقیت استراتژی را تضمین نمیکند مگر برای مشتری ارزش ایجاد شود. (هابر، هرمان و مورگان[۹۸]، ۲۰۰۱)
چارچوب پورتر بر اساس این فرض قرار دارد که موفقیت یک صنعت در رقابت بینالمللی به قدرت نسبی اقتصادی مجموعه ای از ویژگیهای وابسته به کسب و کار یا محرکهای رقابت پذیر «شرایط عامل[۹۹]» یعنی شرایط تقاضا، صنایع وابسته وحمایت کننده، استراتژی، ساختار و رقابت شرکت بستگی دارد. مهم ترین هدف اقتصادی ملتها ایجاد « استاندارد بالای زندگی برای شهروندان » میباشد که این استاندارد توسط میزان بهره وری در استفاده از منابع به کارگرفته شده در امر تولید و تجارت تعیین می شود. در واقع همین عامل است که وضعیت رقابتپذیری کشورها در صنعتی خاص را تعیین می کند. (پورتر، ۱۹۹۰، ۶)
پورتر در سال ۱۹۸۵ در تکمیل استراتژی خود به بیان زنجیرهی ارزش[۱۰۰] پرداخت. وی زنجیرهی ارزش را ارزش خلق شده از سوی بنگاه در مقایسه با صنعت و محیط رقابتی اش تعریف می کند. بر اساس دیدگاه پورتر، هر بنگاه مجموعه ای از فعالیتهاست و بنگاه این فعالیتها را برای طرّاحی، تولید، بازاریابی، تحویل و پشتیبانی محصول انجام میدهد. نمایشگر۳-۲، زنجیرهی ارزش پورتر را نشان میدهد. پورتر مدل زنجیرهی ارزش را به عنوان ابزاری برای تحلیل اینکه کدام فعالیتها بر مزیت رقابتی مؤثرند، توسعه داد. (پورتر، ۱۹۸۵)
نمایشگر۷-۲
زیر ساخت بنگاه
مدیریت منابع انسانی
توسعه تکنولوژی
تدارکات
خدمات
بازاریابی و فروش
سازماندهی برون سازمان
عملکرد
سازماندهی درون سازنان
فعالیتهای حمایتی
سود ناویژه
نمایشگر۷-۲٫ زنجیرهی ارزش پورتر
منبع: پورتر(۱۹۸۵)
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:39:00 ب.ظ ]
|