پایان نامه -تحقیق-مقاله | قسمت 13 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
هنجارها به چند صورت نمایان میشوند :
۱- william Graham Sumner
هنجارها به چهار صورت زیر نمایان میشوند : ارزشها (احساسات ریشه دار مشترک در میان اعضای یک جامعه) ، آداب و رسوم (شیوه های عملکرد مرسوم و خو کرده) ، عرفها (آداب و رسوم مهمتری که دلالتهای مهم شایست و ناشایست دارند) ، و قوانین (عرفهای مهمتری که با تهدید مجازات قانونی اعمال میشوند).
هنجارها به چند دسته تقسیم میشوند :
هنجارها یا تحذیری اند و یا تجویزی. هنجارهای تحذیری کاری را که شخص نباید بکند ، مشخص میکنند و هنجارهای تجویزی آن کارهایی را که شخص باید انجام دهد ، تعیین میکنند.
مثال ۱٫ما در مجلس عروسی به جای لباس راحت معمولی از لباس آراسته استفاده میکنیم ، زیرا معتقدیم که این کار درستتر است و نیز از این می ترسیم که اگر هنجار را رعایت نکنیم ، مورد تمسخر و عدم تأیید دیگران قرار گیریم. شاید در روزهای گرم تابستان برای ما راحتتر باشد که نیمه لخت به خیابان برویم ، ولی این کار را نمی کنیم چون که می ترسیم با ریشخند دیگران و یا توقیف پلیس روبرو شویم.( مراثی،۱۳۹۱)
ویژگی های هنجار:
۱٫ هنجار، استاندارد شرایط است و صرفاً بخاطر استحکام شرایط وضع می شود.
۲٫ وجود هنجار در شرایط مختلف به شخص کمک میکند که چگونه در یک وضع خاص رفتار کند، بدون اینکه خود متحمل زحمتی شود.
۳٫ هنجارها هم خصلت ترغیب کنندگی دارند و هم خصلت تحریم کنندگی ، یعنی دارای دو نوع ویژگی است.
درون ذهنی کردن (ملکه ساختن) هنجارها :
به گفته هربرت گانز(۱)آدمها در نتیجه ی یک فراگرد موفق اجتماعی شدن ، هنجارهای یک فرهنگ را ملکه ی
۱- Herbert ganz
ذهنشان میسازند. وقتی هنجارها ملکه ی ذهن فرد میشوند ، او دیگر درباره ی درستی یا نادرستی و یا شایستگی و یا ناشایستگی هنجارها تردیدی روا نمی دارد. در این صورت ، شخص به خودی خود از هنجارها پیروی میکند و دیگران چه ناظر رفتارش باشند یا نباشند ، بر اثر درون ذهنی شدن هنجارها ، همچنان به رفتار «شایسته ی » اجتماعی ادامه میدهد. انسانها بیشتر بر اثر نظارتهای درونی چون وجدان و نه از ترس غافلگیر شدن در حین انجام رفتار ناشایست ، به هواداری از هنجارهای جاافتاده برانگیخته میشوند. از طریق فراگرد درون ذهنی شدن هنجارها ، بیشتر نظارتهای اجتماعی بر روی افراد ، از درون آن ها اعمال میشوند.(وثوقی،۱۳۸۶)
سودمندی هنجار: (۱)
معمولاً در افراد این احساس وجود دارد که هنجارها حافظ منافع آن ها است و با بهره گرفتن از مکانیزم هایی که از این منافع و مصالح حراست می شود و در واقع کارکرد هنجارها برای جامعه سودمند است لذا وجود این دید مثبت نسبت به آن ها باعث می شود که افراد به هنجارها گرایش پیدا کنند.
مثال : اگر شخصی به چزاغ قرمز احترام میگذارد بخاطر آن است که احساس میکند که جان او را از خطر حفظ میکند.
سلسله مراتب هنجارها :
هنجارها از نظر الزام و اهمیت یکسان نیستند ، چنان که برخی هنجارها از چنان اهمیت و الزامی برخوردارند که هر گونه سرپیچی و زیرپا گذاشتن آن ها با مجازات شدید همراه است. در صورتی که واکنشهای جامعه در رابطه با بعضی هنجار شکنی ها شدید نیست ، به عنوان مثال : «شیوه های قومی از هنجارهایی هستند که عموم مردم آن ها را رعایت میکنند اما التزام آن ها به شدت رسوم اخلاقی نیست. این الگوهای رفتاری «مطلوب» ارزیابی میشوند ولی ضمانت اجرا همراه نیستند. (وثوقی،۱۳۸۶)
-Norm usefulness1
به هر حال رتبه و درجه و اهمیت هر هنجاری با سه معیار (شاخص) اندازه گیری می شود : عمومیت ، فشار و ارزش.
عمومیت (یا میزان پیروی از آن در جامعه) :
برخی هنجارها مختص یک گروه یا یک قوم کوچک یا یک صنف خاص میباشند به عبارتی در جامعه از عمومیت برخوردار نیستند نمونه هنجارهای رایج در بین معماران. در مقابل هنجارهایی وجود دارند که در کل جامعه ساری و جاری هستند «… برخی هنجارهای اجتماعی همه ی افراد را به طور یکسان شامل میشوند.
فشار اجتماعی (یا میزان ضمانت اجرایی هنجار) :
دومین ملاک ارزیابی هنجار؛ فشار اجتماعی یا میزان ضمانت اجرایی آن رفتار در جامعه است. در واقع بعضی هنجارها از جنبه اجباری و التزامی بیشتری برخوردارند و افکار عمومی شدیداًً پشتیبان آن ها هستند و ضمانت های اجرائی رسمی و غیر رسمی پشت سر آن ها قرار گرفته است و در صورت نادیده گرفته شدن فرد هنجارشکن مجازات خواهد شد.
ارزش های اجتماعی :
ارزشهای اجتماعی یا میزان اهمیتی که جامعه برای یک هنجار قائل است سومین ملاک و معیار ارزشیابی رتبه و درجه اهمیت هنجار است. نیک میدانیم تمامی هنجارهای موجود در جامعه از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند.
تعارض هنجارها :
به خاطر عضویت در گروههای گوناگون که ویژگی زندگی در یک جامعه ی صنعتی شهری به شمار میآید ، از هر یک از ماها انتظار می رود که با هنجارهای گوناگونی خودمان را تطبیق دهیم ، در حالی که برخی از این هنجارها ممکن است با هنجارهای دیگر تعارض داشته باشند. زمانی که این هنجارها با یکدیگر تعارض پیدا میکنند ، شخص آن هنجارهایی را رعایت میکند که برایش از همه مهمترند و هنجارهای دیگر را به گونه ی موقتی ندیده میگیرد. پس حتی زمانی که هنجارها ملکه ی ذهن میشوند ، مواردی پیش میآیند که شخص باید متناسب با موقعیت زمانی و مکانی تشخیص دهد که کدام رفتار برایش شایسته تر است. وقتی چنین موقعیتهایی پیش میآیند ، مکانیسمهای درونی نظارت اجتماعی موقتاً دستخوش آشفتگی میشوند. (وثوقی،۱۳۸۶)
انتظاراتی که جامعه یا گروه از نقشها و به طور کلی از رفتار افراد دارد باید به نحوی به اطلاع آن ها رسانیده شود. تمامی مکانیسمهای جامعه پذیری از جمله زبان نوشتاری و گفتاری ، علائم ونشانه ها و …. برای انتقال این پیام به کار گرفته می شود. چنانچه جامعه یا رهبران آن نتوانند هنجارهای اصلی را به اعضایشان انتقال دهند نه امکان همنوایی وجود خواهد داشت و نه امکان کنترل اجتماعی. (وثوقی،۱۳۸۶)
بنابرین شرط بقای یک جامعه یگانگی اجتماعی(۱) و شرط یگانگی اجتماعی رعایت هنجارها از سوی افراد جامعه است. از این رو هر جامعه ای باید بکوشد اعضای خود را با هنجارهای گروهی “سازگار ” و ” همنوا” کند و از این رو است که در جوامع گوناگون همنوایی اجتماعی(۲) یکی فضیلت و ناهمنوایی اجتماعی یک رذیلت شمرده می شود. (وثوقی،۱۳۸۶)
تقسیمات هنجار:
هنجارها یا الگوهای عمل را از این حیث که چه کسی ضامن اجرای آن ها است می توان به سه دسته تقسیم نمود:
الف. الگوهای عملی که به طور رسمی و مدون درجامعه وجود دارد و سازمانهای رسمی جامعه
مراعات آن را تضمین کردهاند که اصطلاحاً قانون نامیده میشوند.
۱- Social Integration 2- Social Confirm
ب. الگوهای عملی که به صورت احکام شرعی بیان شده و ضامن اجرای آن ها خداوند متعال میباشد این دسته از الگوهای عمل خود به چهار دسته کلی ۱- واجبات ۲- محرمات ۳- مستحبات ۴- مکروهات تقسیم میشوند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:52:00 ب.ظ ]
|