فرهنگ لغت کورسینی (۱۹۹۹) ، سلامت روانی را چنین تعریف می‌کند:

وضعیت روانی ای با ویژگی های بهزیستی عاطفی ، رهایی نسبی از اضطراب و علائم بیماری های ناتوان کننده ، و توانایی برقراری ارتباط سازنده و کنار آمدن با مقتضیات و فشارهای معمول زندگی.

پاولف[۱۰] در تعریف سلامت روان می‌گوید رفتار عادی ، رفتاری است متعادل که به خوبی می‌تواند در مقابل استرس ها مقاومت نماید. (حسینی، ۱۳۷۷)

آلپورت [۱۱] معتقد است تفاوت میان فرد سالم با فرد روان رنجور ، آن است که افراد سالم نظر به آینده دارند ،اما افراد غیر سالم روی حوادثی در گذشته انگشت می‌گذارند که وضعیت کنونی را برای آنان پدید آورده است.(شولتس[۱۲]، ۱۹۹۷، ترجمه خوشدل،۱۳۸۸).

گلدشتاین [۱۳] ، سلامت روانی را تعادل بین اعضاء و محیط در رسیدن به خود شکوفایی می‌داند.(کاپلان[۱۴]،۱۹۹۱).

چاهن[۱۵] (۱۹۹۱) سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می‌کند که عبارت است از حداکثر اثر بخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود . او به ذکر پنج الگوی رفتاری در ارتباط با سلامت روان مبادرت ورزیده است:

۱- حس مسئولیت پذیری[۱۶] : کسی که دارای سلامت روان است ، نسبت به نیازهای دیگران حساس است و در جهت ارضای خواسته ها و ایجاد آسایش آنان می کوشد.

۲- حس اعتماد به خود[۱۷]: کسی که واجد سلامت روانی است، به خود و توانایی‌های خود اعتماد دارد و مشکلات را پدیده ای مقطعی می انگارد که حل شدنی است. از این رو، موانع، خدشه ای به روحیه ی او وارد نمی سازد.

۳- هدف مداری[۱۸]: به فردی اشاره دارد که واجد مفهوم روشنی از آرمان های زندگی است. از این رو ، تمامی نیرو و خلاقیت خود را در جهت دست یابی ‌به این اهداف هدایت می‌کند.

۴- ارزش های شخصی[۱۹]: چنین فردی در زندگی خود، از فلسفه ای خاص مبتنی بر اعتقادات ، باورها و اهدافی برخوردار است که به سعادت و شادکامی او یا اطرافیان او می‌ انجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است.

۵- فردیت و یکانگی[۲۰] : کسی که دارای سلامت روان است، خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می کوشد بازخوردها و الگوهای رفتاری خود را توسعه دهد. به گونه ای که نه همنوایی کور و نا هشیارانه با خواسته ها و تمایلات دیگران دارد و نه توسط دیگران مطرود و متروک می شود. (چاهن، ۱۹۹۱، به نقل از شیرودی و همکاران ، ۱۳۹۰)

ونتیز [۲۱] (۱۹۹۵) سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می‌داند که عبارتند از : رفتار اجتماعی مناسب، رهایی از نگرانی و گناه ، فقدان بیماری روانی، کفایت فردی و خود مهارگری ، خویشتن پذیری و خودشکوفایی، توحید یافتگی و سازماندهی شخصیت، گشاده نگری و انعطاف پذیری ( ونتیز، ۱۹۹۵، به نقل از لطافتی بریس، ۱۳۸۹)

با جمع بندی تعاریف متفاوتی که از بهداشت و سلامت روانی ارائه شده می توان بهداشت روانی را علمی دانست برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمامی زوایای زندگی را در بر می‌گیرد . به عبارت دیگر بهداشت روانی دانش یا هنری است که به افراد کمک می‌کند که با ایجاد روش های صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل کرده و برای حل مشکل خود از راه های مطلوب اقدام نماید(میلانی فر، ۱۳۸۰)در اسلام نیز سلامت روان تحت عنوان سلامت فکر و جنبه‌های تکامل روانی مطرح شده ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرمودند :« من برای کامل کردن اخلاق مبعوث شدم.» پیامبر اکرم (ص) عالی ترین الگوی انسان سالم بوده و مظهر سلامت روانی سایر انسان ها نیز به میزان تقرب به ملاک های انبیاء بستگی دارد.

سلامت روان زنان

زنان نیمی از پیکره جهان را تشکیل می‌دهند و نیمی دیگر توسط آنان بزرگ می‌شوند ، از آنجایی که زنان جزء لاینفک تمامی بخش‌های جامعه هستند، نقش آنان در جامعه آن ها را در معرض خطر بیشتر ابتلا به مشکلات روانی قرار می‌دهد. زنان بار مسئولیت های مرتبط با نقش های همسری ، مادری و مراقبت از دیگران را بر عهده دارند. مسئولیت های زنان در نقش های چندگانه می‌تواند سلامت ایشان را به خطر بیندازد. (خسروی و همکاران، ۱۳۸۶). در جوامعی که زنان علاوه بر کار در منزل برای کسب درآمد در خارج از منزل نیز فعالیت می‌کنند این فشار مضاعف نقش ها ممکن است آن ها را به لحاظ جسمی و روحی دچار مشکل کند. در حالی که سلامت روان در زنان موجب شادی و نشاط و بالا رفتن حس اعتماد به نفس در آنان می شود، فقدان آن اضطراب ، استرس ، دلهره و نا امیدی از زندگی را به همراه خواهد داشت. ( صادقی و همکاران ،۱۳۹۰)

مشخصه‌ های سلامت روان

روان شناسان مشخصه‌ های ذیل را برای شناخت فرد سالم از نظر روانی ذکر کرده‌اند :

۱- فرد سالم از نظر روانی هیچ گونه درگیری درونی ندارد و با خود در ستیز نیست.

۲- سازگار است، یعنی می‌تواند با محیط اطراف خود کنار آید. او انتقاد پذیر بوده و به آسانی رنجیده نمی شود.

۳- به دنبال هویت است.

۴- عزت نفس بالایی دارد.

۵- خود را، یعنی نیازها، مشکلات و اهدافش را می شناسد. (خود واقع بینی دارد)

۶- به خوبی قادر است خود را کنترل کند و توازن منطقی و عاطفی برقرار کند.

۷- با مشکلات روبرو شده و سعی می‌کند به طور معقولی آن ها را حل کند، یعنی با تنش ها و هیجان ها دست و پنجه نرم کند.(برزن و همکاران، ۱۳۹۱)

دیدگاه های مرتبط با سلامت روان

دیدگاه روان تحلیلی

دیدگاه روان تحلیلی یا روانکاوی معتقد است که شخصیت فرد از سه عنصر تشکیل شده است: نهاد، من و فرامن. ‌بنابرین‏ ، بر اساس نظر صاحب‌نظران مکتب روانکاوی سلامت روانی زمانی تضمین می شود که «من» با واقعیت سازگار شود و همچنین تکانشهای غریزی نهاد به کنترل در آید( گنجی ، ۱۳۷۹).

فروید[۲۲] صاحب نظر دیدگاه روان تحلیلی، سلامت روان را از یک طرف نتیجه تعادل بین سه عنصر نهاد، من و من برتر و از طرفی نتیجه تعادل بین سطوح خود آگاه و ناخود آگاه می‌داند . وی معتقد است که شخص سالم از نظر روانی دو ویژگی اساسی دارد:

۱- می‌تواند دوست بدارد و دوست داشته شود.

۲- می‌خواهد و می‌تواند کار کند ( شعاری نژاد ، ۱۳۷۱)

از نظر او ، کم تر انسانی متعارف به حساب می‌آید و هر فرد به نحوی غیر متعارف است. هسته ی اصلی حالت های روان نژندی یا نوروتیک ، اضطراب است و اضطراب مرحله ی اول نوروز است. هدف از روان درمانی در روان کاوی ، ایجاد سلامت روانی است. سلامت روانی دارای دو جنبه است: یکی سازگاری با محیط بیرونی ، و دیگری سازش با محیط درونی. در نظر فروید، تعامل و تعارض پویای سه ساخت «نهاد»[۲۳] ، «من» [۲۴] و «فرامن» [۲۵] تعیین کننده ی رفتار است و فردی از نظر روانی سالم است که بین سه سطح شخصیت وی تعادل بر قرار باشد (شفیع آبادی ، ۱۳۷۵) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...