همچنین ماده ۹۶۰ اشعار دارد:

« هیچ کس نمی‌تواند ازخود سلب حریت کند و یا در حدودی که مخالف قوانین و یا اخلاق حسنه باشد، از استفاده از حریت خود صرف نظر نماید ».

و سرانجام ماده ۵۱۴ می‌گوید:

« خادم یا کارگر نمی‌تواند اجیر شود مگر برای مدت معینی، برای انجام امر معینی ».

مفهوم قوانین امری فوق، این است که کلیه قراردادهای مخالف با این اصول باطل است و هیچ قدرت الزام آوری ندارند.

با این مقدمه روشن شد که در بسیاری از موارد، اجاره اشخاص تحت حاکمیت قوانین کار قرار می‌گیرد، که در سایر نظامهای حقوقی از جمله حقوق مصر و فرانسه نیز بر همین منوال است. ولی در هیچ کدام از این نظامهای حقوقی، حداکثر مدتی که شخص می‌تواند خود را در مقابل دیگران متعهد به انجام کاری سازد، مشخص نشده است. مواد مختلف قانون کار در خصوص تعیین ساعات روزانه کار، مرخصیها، تعطیلات، کار شبانه، کار اضافی، امکان فسخ قرارداد کار و امکان استعفاء در قراردادهای استخدام دولتی در جهت حفظ آزادی انسان تدوین شده است.

۳-۳- اجاره مؤبد

اگر عقد اجاره ای منعقد شود و طرفین عقد، مدت آن را برای همیشه قرار دهند،‌چنین قراردادی را عقد اجاره مؤبد می‌نامند.

۳-۳-۱- اجاره مؤبد در حقوق ایران

در حقوق ایران، وضع اجاره مؤبد، قدری واضح تر از سایر کشورها از قبیل مصر و فرانسه است. از مفاد ماده ۴۶۸ ق.م. بطلان اجاره دائمی استفاده می‌شود، اجاره‌ای که اگر مجاز می‌بود مرز میان بیع و اجاره را برهم می‌زد و آن دو را به هم نزدیک می‌ساخت. این ماده مقرر می‌دارد:

«در اجاره اشیاء مدت اجاره باید معین شود والاّ اجاره باطل است».

۳-۳-۲- اجاره به مدت حیات موجر یا مستأجر

فرض مسأله در جایی است که پرداخت اقساط مال‌الاجاره از قرار روز، ماه و یا سال تعیین شده باشد. بدیهی است که اگر این گونه نباشد عقد اجاره به دلیل مجهول بودن مورد معامله باطل خواهد بود.

در حقوق ایران، داوری در این خصوص قدری مشکل است ولی موضوع بستگی ‌به این دارد که آیا ما اجاره به مدت حیات مستأجر را صحیح بدانیم یا خیر. قبلاً گفتیم که درحقوق ایران اجاره، عقدی تملیکی است و هنگام انعقاد آن لازم است مقدار منفعت تملیک شده مشخص باشد. پس اگر مدت عقد اجاره تا زمانی که مستأجر تمکن پیدا کند و عین مستأجره را بخرد تعیین شود، در این حالت مقدار منفعت تملیک شده مجهول است. به همین خاطر باید اعتراف کرد که درحقوق ایران چنین عقد اجاره ای باطل است.

بقاء عقد اجاره به خواست موجر یا مستأجر. گاهی ممکن است که مدت عقد اجاره ‌به این صورت تعیین شود که این عقد زمانی که موجر یا مستأجر بخواهد و یا تا زمانی که مستأجر اجاره بها را پرداخت می‌کند همچنان ادامه داشته باشد.

اختیار متعاقدین در تعیین حداقل و حداکثر مدت اجاره، امری است که قانون‌گذار ایران به کلی راجع به آن بحث ننموده است. در حقوق مدنی ایران، برای تعیین حداقل و حداکثر مدت اجاره چاره ای جز توسل به اصول مسلم و کلی حقوق نیست. می‌دانیم یکی از شرایط عقد اجاره، بقای عین در صورت انتفاع از آن است. ‌بنابرین‏ با توجه به ماهیت عین مستأجره ممکن است حداکثر مدت اجاره متفاوت باشد. این امر را باید به عهده‌حاکم واگذار نمود تا با توجه به ماهیت و طبیعت اعیان مختلف، حداکثر مدت اجاره را مشخص نماید. [۹۵]

۳-۴- اجیـــر

۳-۴-۱- تعریف اجیر

اجیر بر وزن فعیل صفت مشبه است و به کسی گفته می‌شود که برای انجام عملی استخدام شده است و در مقابل عمل به او اجرت پرداخت می‌شود.[۹۶]

۳-۴-۲- اقسام اجیر

کسی که اجیر برای دیگری می‌شود بر دو قسم است:

اجیر خاص و اجیر مطلق (مشترک، عام)

اجیر خاص:

کسی است که مستأجر او را اجیر ‌کرده‌است تا خودش عملی را در مدتی که حقیقتاً یا حکماً معین شده است، انجام دهد. [۹۷]

محقق حلی در شرایع می‌فرمایند: « اجیر خاص کسی است که مستأجر او را اجیر می‌کند برای انجام کاری به شرط که حود اومباشرتاً آن را انجام دهد در مدت معینی»[۹۸] بعبارتی می‌توان گفت که: اجیر خاص کسی است که طوری خود را اجیر می‌کند که در مدت معین جمیع منافعش متعلق به مستأجر قرار می‌گیرد، یا خود را اجیر می‌کند برای منفعت خاصی مثل خیاطی که در تمام مدت تعیین شده جز آن عمل، عمل دیگری را انجام ندهد و یا خود را اجیر می‌کند برای مدت معینی که در اختیار مستأجر باشد مباشرتاً، یا به اعتبار مباشرت یا مدت معین یا هر دو. مباشرت و مدت بروجه شرطیت در اختیار مستأجر باشد به طوری که جایز نیست در این مدت نه برای خود نه برای غیر، نه به صورت اجاره و نه جعاله و نه تبرعاً کاری را انجام دهد که منافی با حق مستأجر باشد مگر به اذن او. پس چنین اجیری نباید برای غیر مستأجر کار کند مگر باذن مستأجر، چون منفعت این اجیر منحصراًً از آن مستأجر است، البته نسبت به زمانی که عادتاً در آن زمان کـــار می‌کند، مانند روز، اما در غیـر آن زمان، مثـلاً در شب که معمولاً وقت استراحت است، می‌تواند برای غیر مستأجر کار انجام دهد. مشروط بر آنکه انجام آن کار موجب پیدایش ضعف و ناتوانی در کاری که بر آن اجاره شده، نشود.[۹۹]

– حال اگر خلاف این حکم عمل کرد و کاری کرد که منافی با حق مستأجر باشد تکلیف چیست ؟

برای روشن بحث مسأله به چهار صورت قابل تصور است:

    1. اینکه همه منافعش را در مدت معین و مقرر به مستأجر واگذار کند، و مستأجر مالک تمام منافعش شود.

    1. اجاره به صورت منفعت خاص، مثل بنائی یا خیاطی باشد بدون آنکه ذمه اش به کار دیگری مشغول باشد.

    1. اجاره به صورت در اختیار گذاشتن وقت باشد و به طور کلی اجیر شود که در مدت معین هر کاری که مستأجر گفت او انجام دهد.

  1. همه این موارد، یعنی مدت و مباشرت یا هر دو به نحو شرطیت در نظر گرفته شود.

لازم به ذکر است که:

در متون فقهی به کسی که نیروی کار خود را اجاره می‌دهد اجیر می‌گویند، ‌بنابرین‏ در اجاره اعمال واژه اجیر بجای موجر در اجاره اشیاء به کار می‌رود.

اگر اجیر در آن مدتی که مخصوص مستأجر است مقداری از زمان را صرف جمع‌ آوری چیزی از مباهات عمومی کند: ( مثل هیزم بیابان ) برای خود، به قصد تملک، در این صورت مالک آن می شود یعنی اینگونه نیست که چون در زمان مخصوص مستأجر، برای خود استفاده ‌کرده‌است، مالک آن مباحات نشود. بلکه مالک می‌شود، چون حیازت یکی از اسباب ملکیت است به شرط اینکه به قصد تملک، حیازت انجام گیرد، منتها باید اجرت المثل آن مقدار زمانی که را که برای آن کار صرف ‌کرده‌است به مستأجر بدهد چون منفعت مستأجر را در آن مقدار زمان بر او تلف ‌کرده‌است.[۱۰۰]

۳-۴-۳- اجیر عام یا مشترک

اجیر مشترک کسی است که عمل کردن او برای غیر مستأجر جایز می‌باشد و مستأجر او را اجاره می‌کند بدون قید مدت، و مالک منفعت می‌شود به محض عقد، همچنان که با آن اجرت مملوک اجیر می‌شود.[۱۰۱]

شهید ثانی در شرح لمعه می‌فرمایند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...