“وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزءونْ”(بقره،۱۴)
۱۸- و مهمتر از همه، مرتد مصداق اتم کفرو نفاق می باشد :
و این دو موجود، یعنی کافر و منافق، جامع جمیع تمام صفات رذیله ای است که می تواند به فکر انسان خطور کند. و لذا مرتد جامع حد اعلای تمام شرور و بدیهایی است که برای کفر می آوریم. و لذا همین جامعیت شرور و رذایل باعث گردیده که مرتد مصداق بارز آیه “أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ" (اعراف، ۱۷۹) قرار گیرد و نه تنها از دایره عقیده و عقلانیت خارج، بلکه از دایره انسانیت و حتی حیوانیت نیز پایین تر قرار گرفته و مستحق دردناک ترین عذاب دنیا و آخرت می باشد. و از پذیرش توبه محروم گردیده و از دایره رحمانیت خداوند خارج، و تبدیل مرکز تجلی صفات قهر و خشم خداوند شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

“وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ" (صف،۷)
و چه کسى ستمگرتر از آن کس است که با وجود آنکه به سوى اسلام فراخوانده مى شود بر خدا دروغ مى ‏بندد و خدا مردم ستمگر را راه نمى‏ نماید.
کافر ظالم است و بدترین ظلم را مرتکب می شود بر حق و حقیقت، و مرتد اظلم از کافر، چون کفر او غلیظ تر و شدیدتر است. دقت شود کسی که موصوف به این صفات است و منکر اسلام بر مبنای این صفات باشد مغضوب اسلام شده و خداوند نام کافر و مرتد بر او اطلاق می کند. یعنی مرتد قبل از معنون شدن به ارتداد اینگونه است؛ مطیع یهود و نصاری، پیرو هوای نفس و شیطان، زنده کننده جاهلیت، ناسپاس، پیمان شکن، مخرّب دین و تحریف کننده آن، دروغگو، دنیاپرست لجوج، و عالم به حقیقت و پوشاننده آن، فاسد و فاسق، فرصت طلب، منافق فتنه گر و دشمن عقل و انسانیت. این صفات و این اهداف باعث می شود مرتد به تقابل با اسلام که مدافع حقوق بشر است بپردازد یعنی انکار اسلام زائیده و معلول ماهیت اوست. و این ماهیّت خطرناک است که او را مستحقّ عقاب و نفرت و غضب کرده است ماهیّتی که ضد حق و حقیقت می باشد و تقابل او با اسلام در درجه دوّم است زیرا درجه اوّل تقابل او با حقیقت است و اسلام چون مدافع حقّ و حقیقت است، این تقابل و جنگ و ستیزه، در تقابل اسلام و کفر ظهور و بروز می کند.
نگاهی کوتاه به ماهیت کفر در قرآن
در معنای لغوی کفر و نفاق مطالبی ذکر شد که رجوع به آن ضرورت دارد(کفر یعنی پوشاندن حقیقت از روی عناد و لجاجت)، گفتیم مرتد محاربی است که دو پایه اساسی و وجودی او کفر و نفاق می باشد و اکنون به هیئت مرتد ظهور کرده است. بررسی ماهیت کفر و نفاق در قرآن پرده از چهره قبیح و مخوفی بر می دارد که اگر با آن مقابله نشود جهان بشریت و بلکه تمام عالم به هلاکت و فساد تکوینی افتاده و نابود می شود. در اینجا اشاره ای کوتاه به سیمای کفر و نفاق می کنیم تا فلسفه حکم ارتداد و در ضمن آن جهاد و مقاتله با سران کفر که عین رحمانیت خداوند است روشن شود. رحمانیتی که در سایه آن امنیت و آرامش ملتها در مقابله با سران کفر تحقق می پذیرد و ظلم و جور و فساد و ناعدالتی از جهان رخت می بندد.(برای توضیح بیشتر در مورد سیمای کفار ر.ک به سیمای کفار در قرآن از همین نویسنده.)

    • کفّار همان ظالمین هستند.

قرآن کریم در آیه ۲۵۷ بقره می فرماید: “وَ الذین کَفروا اَولیاءُهمُ الطاغوت”. اولیاء کفار طواغیت و جباران هستند. و در آیه ۲۱ آل عمران دلیل کشتن پیامبران توسط کفّار را عدالت خواهی پیامبران ذکر کرده و در آیه ۵۹ سوره هود فرموده است:
“وَ تِلکَ عادٌ جَحَدوا بِایات رَبِهِم و عَصَوا رُسُلَهُ و اتّبَعوا اَمرکَلَّ جبارٍٍ عنید” و آن قوم عاد که جحودانه آیات ما را تکذیب کردند و در مقابل پیامبران طغیان نمودند آنان از سران جبّار پیروی نمودند.
و در آیه ۴۹ عنکبوت فرمود:" وَ ما یجحَدُ بایاتنا الاّ الظالمون”. و آیات ما را از روی لجاجت انکار نمی کنند مگر ظالمان و در آیه ۲۵۴ سوره بقره فرمود:" و الکافرونَ همُ الظالمون”
پس کفّار قطعاً از طبقه ظالمین، و یا پیرو و پیاده نظام آنان و دشمن عدالت می باشند.

    • کفار حتماً از طبقه مجرمین هستند.

حدود یکصد آیه در قرآن کریم وجود دارد که این مطلب را اثبات می کند و اساساً جرم و جنایت را ثمره کفر می داند.

    • کفّار مرّوج فساد و فحشاء هستند.

در این باب آیات و احادیث فراوان آوردیم و آیه مشهور آن را تکرار می کنیم که خداوند در مورد اوّل کافر عالم یعنی شیطان فرمود:" اِنَّهُ یامُر بالفحشاء و المنکر”

    • کفر یعنی توحش و حیوانیت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...