• تعریف پژوهشی : تفکرآفریننده عبارت است از فرایند حس کردن مشکلات ، مسائل یا شکاف ‌در اطلاعات ، عناصر گمشده چیزهای ناجور ، حدس زدن و فرضیه سازی درباب این کمبودها و ارزیابی و آزمودن این فرض ها ، تجدید نظر کردن و دوباره آزمایی آن ها و نهایت انتقال دادن نتایج.

 

    • تعریف هنری: آفرینندگی مانند خواستن دانستن یا دوباره نگاه کردن ، خواندن به سبک خود ، دست دادن با فردا وخط زدن خطاهاست .

 

  • تعریف وابسته به بقاء : قدرت سازش خود با موقعیت­های دشوار . و در طبقه بندی گونه­های خلاقیت به سه نوع تفکر خلاق اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱-.تفکر خلاق تصویر۲- تفکر خلاق کلامی ۳- خلاقیت انگیزشی و حرکتی (نقل در اثر تاجورو همکاران،۱۳۸۷).

      1. عوامل مؤثر بروجود خلاقیت در سازمان

از اوایل دهۀ ۱۹۵۰ به بعد، تصور و باور سنتی و غیر علمی از خلاقیت به عنوان نبوغ، رو به افول گذاشت و جای خود را به دیدگاه جدیدی داد که حاصل تحقیقات ‌و پژوهش‌های علمی و نظام مند صاحب نظران خلاقیت از جمله مکینون[۴۶] ، تیلور[۴۷]، مازلو[۴۸]، بارون [۴۹]و هرینگتون[۵۰] و تورنس[۵۱] است .از این دیدگاه، خلاقیت استعدادی بالقوه و همگانی است و میتوان با شناخت عوامل مؤثر بر آن، آن را پرورش داد وشکوفا کرد (پور طهماسبی و همکاران ، ۱۳۸۹،ص ۲۴). برای تحقق و پرورش خلاقیت، تنهاآموزش مطالب مناسب یا برنامه­ ریزی برای توسعۀ استعدادهای خلاق کافی نیست؛ بلکه باید به افراد کمک کرد افراد نقاطی را که انگیزه و مهارت‌ها با یکدیگرمنطبق هستند یا محل تقاطع خلاقیت را تشخیص دهند (حسینی، ۱۳۸۰، ص۴). آمابیل[۵۲] ( ۱۹۹۳) معتقد است برخی از شخصیت ها بیش­­­تر مستعد تفکر خلاق هستند. بعضی از صفات مهم افراد خلاق عبارت است از: خودنظمی زیاد، پشتکار در مواجهه با شکست، استقلال، تحمل ابهام، تمایل به پذیرفتن خطر، اعتماد به نفس؛ و اگر این ویژگی­ها به طور طبیعی در افراد وجود نداشته باشد میتوان آن را در آن ها پرورش داد. امروزه رشد و توسعه سازمان­ها در گرو حل مشکلات آینده سازمان در ابعاد مختلف پرسنلی، فنی، مالی، اقتصادی،‌ مشتریان و ذی نفعان خواهد بود. حل مسائل سازمانی متکی به توانایی و همکاری و خلاقیت کارکنان می­باشد. کارکنان برای به کارگیری خلاقیت­های خود در جهت حل مسائل سازمان، نیازمند ترغیب و حمایت می­باشند. یکی از عوامل مؤثر خلاقیت در سازمان حمایت، پشتیبانی و تشویق کسانی است که از خود نظر و ایده­های خلاق بروز می­ دهند. راهبردهای حمایتی از افکار نو در سازمان موجب می­گردد تا سازمان از تحول کافی برخوردار شده و بتواند خود را با محیط متغیر خارجی هماهنگ سازد (آقایی فیشانی، ۱۳۸۹ ص۲۵۰و ۲۷۹).

 

۲۶

 

جوزی و ویلیام[۵۳] (۲۰۰۸) یکی از اصول ۴ گانه مدیریت که بر خلاقیت در سازمان­ها مؤثر است را اداره سازمان­ها به شکلی که دانشی متنوع­تر داشته باشند می­داند. تغییرات پرشتاب در زمینه ­های اقتصادی، اجتماعی، فنی، راه هایی است که خود نتیجۀ خلاقیت ونوآوری­های این عصر است و از سویی برخورد با چنین تحولاتی، خود مستلزم خلاقیت و نوآوری است؛ به همین دلیل امروزه خلاقیت نه صرفاً یک دانش تجملی، یک نیاز یا یک ضرورت بلکه برای تمامی جوامع بشری شرط بقاست. خلاقیت به یک عامل حیاتی در موفقیت سازمانی تبدیل شده است.

 

خلاقیت در سازمان­ها را باید به عنوان فرآیندی تعریف کرد که به موجب آن ایده­های جدیدی که نوآوری را میسر می­سازند، توسعه می­یابند. از عواملی که در خلاقیت سازمانی کارکنان مؤثر است می­توان به حقوق مناسب، اهداف روشن سازمان، انگیزه مثبت کارکنان، رهبری متعهدانه، اختیارات فردی برای ایجاد تحول و اعطای قدرت به افراد، ساختار مناسب سازمانی، ارتباطات آزاد و تبادل اطلاعات، محیط و منابع لازم برای پیگیری عقاید و ایده ها، صلاحیت کارکنان و زمان اشاره نمود (موریس[۵۴]، ۲۰۰۶،ص۴۹-۴۸). مکانیسم­های خلاقیت فردی اشاره به فعالیت­های انجام شده توسط افراد درون سازمان به منظور افزایش توانایی در توسعه در محیط­های کاری خود دارد. حضور مکانیسم خلاقیت در سازمان منجر به بالا رفتن سطح عملکرد حتی در سطوح پایین سازمانی می­گردد (بارادیج و منون[۵۵]، ۲۰۰۰، ص۴۲۴). ضرورت وجود خلاقیت در سازمان­ها به حدی است که برخی منابع نبود خلاقیت را با نابودی سازمان در دراز مدت یکی دانسته­اند. سازمانی که خلاقیت نداشته باشد نمی تواند بقا یابد. از این رو سازمان­ها پیوسته در جستجوی راه­هایی هستند تا خلاقیت را هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی برطرف نمایند،‌ زیرا افزایش خلاقیت در سازمان ها می­تواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، افزایش رقابت، افزایش کارایی و بهره­وری، ایجاد انگیزیش و رضایت شغلی کارکنان منجر شود. اهمیت خلاقیت تنها منحصر به بخش­های تولیدی کشور نیست، بلکه در بخش­های خدماتی و از جمله دانشگاه ها، که پرورش دهنده منابع انسانی آینده هستند، صادق بوده و اهمیت بیشتری نیز می­یابد (حسینی و صادقی، ۱۳۸۹،ص۲). از آنجایی که بسیاری از دستاوردها و پیشرفت­های انسان ناشی از تفکر خلاق اوست، ضرورت توجه ‌به این موضوع وفراهم نمودن زمینه‌های رشد و پرورش خلاقیت درسازمانها کاملاً آشکار است. در این میان، خلاقیت کارکنان ‌به این صورت به بقای سازمان کمک می‌کند که وقتی کارکنان در کار خود خلاق باشند، قادرخواهند بود ایده­های تازه و مفیدی ارائه داده و به کار گیرند. برای بهره­گیری سازمان­ها از خلاقیت، محققان می­بایست متغیرهایی را که موجب تشویق و ترغیب خلاقیت می‌شوند، شناسایی نمایند تا مدیران بدانند که چگونه خلاقیت را در سازمان مورد حمایت قرار داده و آن را تقویت نمایند (احمدی و همکاران، ۱۳۹۰،ص ۲۹-۲۸).

۲۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...