مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – ۲-۱-۴-ناتوانی یادگیری – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲)علل چندعاملی: ناکارآمدی دستگاه عصبی مرکزی مانند هیدروسوفالیا و نخاع دوشاخه را میتوان در این گروه جایگذاری کرد.
۳)علل محیطی: خوردن داروها در هنگام بارداری توسط مادر، عفونتهای جنینی، عوارض سرب، بیماریهای ویروسی، سندروم جنین الکولیزه، عوامل هنگام زایمان، و همچنین عوامل خانوادگی و محیط زندگی کودک از این گروه میباشند.
۴)علل ناشناخته: درصد زیادی از علل کمتوانیذهنی (تقریبا ۶۰ درصد از این افراد) علت نامشخصی دارند. دو سوم از آن ها سندرمی و یک سوم از آن ها نامشخص هستند. این گروه در آینده ممکن است شناسایی شوند (انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۲۰۱۳).
۲-۱-۳-۴- طبقه بندی کمتوانیذهنی
در طبقه بندی کمتوانیذهنی، متخصصان رشته های مختلف اقدام به طبقه بندی افراد کم توانذهنی نموده اند. از جمله میتوان به طبقه بندی روانشناسان و پزشکان اشاره نمود (بارروف و اولی[۱۵]، ۱۹۹۹ ، میلانی فر ۱۳۸۴). در طبقه بندی روانشناسان، کودک بر اساس شدت کمتوانیذهنی به چهار گروه خفیف (هوشبهر۷۰-۵۵)، متوسط (هوشبهر ۵۵-۴۰)، شدید(هوشبهر ۴۰-۲۵) و عمیق (هوشبهر کمتر از ۲۵) تقسیم بندی می شود. در طبقه بندی دیگری میزان خدماتی که به افراد کم توانذهنی داده می شود با توجه به نیازهایشان این افراد را تحت عناوین متناوب، محدود، مستمر و فراگیر نامگذاری نموده اند (باروف و اولی، ۱۹۹۹).
۲-۱-۴-ناتوانی یادگیری
ناتوانی یادگیری نوعی اختلال عصبی است که یک یا چند فرایند روانی اصلی در یادگیری یا حرف زدن یا نوشتن را تحت تأثیر قرار میدهد. ناتوانی ممکن است خودش را در یک توانایی ناقص در شنیدن، اندیشیدن، حرف زدن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا محاسبات ریاضی بروز دهد. هر فرد دچار ناتوانی یادگیری یک فرد منحصر به فرد است و ترکیب و سطوح مختلفی از مشکلات و سختیها را نشان میدهد. یکی از ویژگیهای مشترک بین افرادی که در یادگیری ناتوانند، حوزه های نابرابر تواناییهاست. یعنی نوعی ضعف در دامنه توانایی ها، برای نمونه کودکی که دچار نارساخوانی است، در خواندن، نوشتن و هجی کردن مشکل دارد اما در علوم و ریاضی بسیار تواناست (خدایاری، پروین، ۱۳۸۷).
ناتوانی یادگیری یا به عبارت دیگر نارسایی یادگیری ویژه یعنی اختلال در یک یا بیشتر از یک مورد از فرآیندهای روانشناختی بنیادی که این فرآیندها در درک یا در استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری نقش دارند و ممکن است به صورت توانایی ضعیف در گوش کردن، حرف زدن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا در انجام محاسبات ریاضی بروز کند. نارسایی یادگیری ویژه در بردارنده شرایطی از قبیل معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، بدکارکردی خفیف مغزی، نارساخوانی و زبانپریشی تحولی می شود. این اصطلاح کودکانی را که مشکلات یادگیریشان به طور عمده به علت معلولیتهای بینایی، شنوایی، حرکتی، کم توانذهنی، اختلالهای هیجانی یا کمبودهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی است، شامل می شود ( همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۳).
۲-۱-۴-۱- ویژگیهای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری
آستانه تحمل سطح پایینی دارند، عزت نفس ضعیفی دارند، به آسانی حواسشان پرت می شود، در حافظه به ویژه حافظه کاری مشکل دارند، توجه ضعیفی دارند، انجام تکلیف برای مدت زمان طولانی برایشان بسیار دشوار است، رفتار تکانشی دارند و گاهی اوقات نمی توانند هیجاناتشان را کنترل کنند، به سادگی سردرگم میشوند، گاهی اوقات در انجام کارهای مشارکتی با دیگران و همکاری کردن مشکل دارند، در پیروی از دستور عملهای پیچیده مشکل دارند، در به یادآوری دستورعملها برای مدت زمان طولانی مشکل دارند، در هماهنگی حرکتی مشکل دارند، دستخط ضعیفی دارند، دارای منبع کنترل بیرونی هستند، بسیار سریع دچار درماندگی آموختهشده میشوند، فاقد انگیزه یادگیری هستند، در استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی برای یادگیری ضعیف هستند، در پردازش اطلاعات و در حل مسأله مشکل دارند (همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۳).
۲-۱-۴-۲-میزان شیوع
تخمین اینکه چه تعداد از افراد جامعه مبتلا به ناتوانی یادگیری هستند، امر دشواری است و بستگی به تعریف ناتوانی یادگیری دارد. با وجود این، طبق برآوردهای جهانی، حدود ۲ تا ۱۰ درصد از کودکان، مبتلا به ناتوانی های یادگیری هستند (والاس و مک لافلین، ۱۹۸۹، ترجمۀ منشی طوسی، ۱۳۶۹).
۲-۱-۴-۳-سببشناسی
برخی از متخصصان بر این باور هستند که آسیبها و ضربههای خفیف مغزی پیش از تولد ، هنگام تولد و پس از تولد و مصرف الکل و مواد مخدر در دوران بارداری و حوادث هنگام تولد و کم وزنی عوامل بروز ناتوانی یادگیری محسوب میشوند. این گونه آسیبهای خفیف مغزی موجب بدکاری مغز و نارسایی در کارکردهای اجرایی مغز می شود و بر تواناییهای فرد در زمینه ادراک، توجه، حافظه و تفکر او تأثیر منفی به جا می گذارد (گرین، مهیک، نیکل، استادی، راسموسن، مونوز و رینولدز[۱۶]، ۲۰۰۸).
از نظر علتشناسی نمی توان یک علت واحد را معرفی کرد و در اکثر موارد، در بروز ناتوانی یادگیری چندین عامل شناخته و ناشناخته دخالت دارند. ناتواناییهای شناختی انسان به عملکردهای دستگاههای عصبی، حسی، حرکتی و عوامل جسمانی، زیستی، ژنتیکی، خانوادگی، محیطی و نظام آموزشی بستگی دارد. مجموعۀ این عوامل به مثابۀ یک شبکه عمل میکنند و موجب میشوند فرد در فرایند یادگیری، کسب اطلاعات، سازماندهی و نگهداری اطلاعات و به یادسپاری، تولید و پردازش اطلاعات، دچار مشکل شود. بر حسب میزان مشارکت هر یک از این عوامل آسیبزا و تعامل این گونه عوامل بر یکدیگر، کودک به درجات گوناگون به ناتوانی در یادگیری یعنی خفیف، نیمه شدید و شدید مبتلا می شود (بهپژوه، ۱۳۹۱).
۲-۱-۴-۴-طبقه بندی کودکان با ناتوانی یادگیری
ناتوانی یادگیری در خواندن و هجی کردن
دستۀ عمدهای از مشکلات یادگیری ، به خواندن و هجی کردن مربوط می شود که به صورت ناتوانی در خواندن، نارساخوانی و مشکلات مربوط به هجی کردن ظاهر می شود. به طور معمول مشکلات خواندن از پایۀ اول تحصیلی شروع می شود و در پایه های بعدی ادامه مییابد. کودکانی که قادر نیستند تصویر حرف خاصی را به یاد آورند، با مشکل بازشناسی آن حرف و در نتیجه با مشکل خواندن روبهرو هستند (بهپژوه، ۱۳۹۱).
ناتوانی یادگیری در نوشتن
به طور معمول کودکی که دچار ناتوانی یادگیری در خواندن است، در نوشتن نیز مشکل دارد. نوشتن کنش پیچیدۀ دستگاه اعصاب مرکزی و انتقال افکار به شکل زبان نوشتاری است. لازمۀ نوشتن کسب مهارت های گوناگون، به ویژه مهارت های رمزگردانی یعنی تبدیل افکار به کلمهها و و حرکات دست و سر و تواناییهای رمزخوانی، یعنی درک و فهم کلمهها و علایم و معانی آن ها است. مشکلات نوشتن یا نارسا نویسی، به شکلهای سرهمنویسی، بدخطی، شتاباننویسی، وارونهنویسی، جدانویسی، آیینهنویسی و نظایر آن ظاهر می شود (بهپژوه، ۱۳۹۱).
ناتوانی یادگیری در حساب کردن
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:56:00 ب.ظ ]
|