• ­در مطالعاتی که در سال ۲۰۱۰ توسط ایساک نگیوگی[۴۸]، رونا جونسین[۴۹] و پیتر ایردیلی[۵۰] انجام شده است. این مطالعه به بررسی قابلیت ­های ارتباطی برای ارزیابی تولید و ابداع در SMEs[51] می ­پردازد. هدف این تحقیق بررسی قابلیت ­های ارتباطی که توسط عرضه­کنندگان کوجک و متوسط در روابط با مشتریان بیشتر توسعه پیدا کردند ‌می‌باشد و از اهداف دیگر آن به بررسی تاثیرات این قابلیت ­های ارتباطی روی ارزش تولید و ابداع اشاره کرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ممکن است مجموعه­ شناخته شده قابلیت ­های ارتباطی توسط عرضه­کنندگان کوچک و متوسط برای اینکه این امکان را به آن ها بدهد تا درباره نوآوری اطلاع رسانی کنند و از آن حمایت کنند و نیز به منظور ایجاد ارزش در نظر مشتریان کنونی و احتمال­شان ابتکارات را به مرحله اجرا درآورند و برای بالابردن همزمان موقعیت­شان به عنوان عرضه­کنندگان ارجح و پسندیده به کار گرفته باشند و این تحقیق جزو اولین پژوهش­هایی است که یک معیار مفهومی و مشارکت تجربی مربوط به قابلیت ­های ارتباطی و نیز ارزش تولید و ابداع عرضه­کنندگان کوچک متوسط را مطرح می­ کند.

    • ­طبق مطالعه­ ای که توسط الیساندرو پاگانو[۵۲]، در سال ۲۰۰۹ صورت گرفته، در مقاله­ای تحت عنوان «تاثیر قابلیت ­های ارتباطی در سازماندهی فعالیت­های منابع بین ­المللی». هدف اصلی از این تحقیق ارزیابی مفهوم ابعاد درونی سازمانی به منظور سنجش قابلیت ­های ارتباطی است و بیشتر روی موضوع مکانیسم­های درونی برای فعالیت­های بین ­المللی تمرکز می­ کند. بررسی صورت گرفته در این تحقیق نشان می­دهد که در بسیاری از موارد تحقیق روی پیشرفت قابلیت ­های ارتباطی توسط MNC در محدوده فعالیت­های بین ­المللی نشان داده شده است.

    • ­در سال ۲۰۰۴ مطالعه­ ای توسط لنگراک و همکاران[۵۳] ‌در مورد رابطه بین بازارگرایی و عملکرد با توجه به نقش فعالیت­های پیش از توسعه محصول جدید انجام شد که در این تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات ۱۲۶ شرکت هلندی روابط ساختاری بین بازارگرایی، تبحر در فعالیت­های پیش از توسعه عملکرد محصول جدید و عملکرد سازمانی را بررسی می­ نماید که نتایج این تحقیق نشان می­دهد که بازارگرایی رابطه مثبتی با تبخر در برنامه­ ریزی راهبردی، خلق ایده و کشف آن دارد. برنامه­ ریزی راهبردی و خلق ایده­ ها با عملکرد محصول جدید رابطه مثبت دارد و عملکرد محصول جدید نیز به نوبه خود رابطه مثبتی با عملکرد سازمانی دارد.

    • ­ در پژوهشی که در سال ۲۰۰۳ توسط مایدیو[۵۴] با عنوان «بازارگرایی و عملکرد تجاری واحد­های کسب و کار» بیان شد که از بازارگرایی ‌می‌توان به عنوان راهبرد سازمان برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار، مبتنی بر تولید و استفاده از نوآوری بهره جست. مطالعات نشان داد شرکت­های بیمه­ی که هنوز محصول محورند فاقد ارتباط نزدیک با مشتریان هستند، در حالی که شرکت­های موفق بیمه تمرکز خود را به نیازهای بازار تغییر داده ­اند و اقدام به کسب اطلاعات ‌در مورد مشتری کرده و از پژوهش­های بازار برای ایجاد ایده به منظور طراحی محصولات جدید استفاده ‌می‌کنند.

    • ­ بر اساس مطالعه ای که میلان[۵۵]، در سال ۲۰۰۲ ، با عنوان «بازارگرایی در خدمات» صورت گرفته است. بیان شد که هم­زمان با رشد و توسعه اقتصادی، بخش خدمات نیز گسترش می­یابد و لذا نیاز مشتریان به خدمات رو به افزایش است. نتایج حاصله نشان از آن دارد که ارتباط مثبت بین رضایت­مندی مصرف­ کنندگان و بازارگرایی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که استفاده از علم بازارگرایی در بخش خدمات، سازمان­ها را در امر بهره ­برداری از مزایای مهم داخلی سازمان یاری می­دهد.

    • ­در سال ۲۰۰۱ مازار [۵۶]در پژوهشی با عنوان «اثرات بازارگرایی بر اثربخشی و کارایی» چنین بیان شد که بین بازارگرایی و معیارهای اثربخشی ( مانند کیفیت خدمات و معیارهای کارایی هزینه مانند بهره ­وری) رابطه­ مثبتی برقرار است. همچنین عملکرد تجاری و سوددهی با اثربخشی و کارایی هزینه مرتبط است. نتایج حاصله نشانگر آن است که بازارگرایی بر اثربخشی در کشورهای در حال توسعه (مانند لهستان) و سپس بر کشورهای توسعه یافته (مانند فنلاند) تاثیر بیشتری دارد. در این پژوهش از مقیاس­های MIKTOR و SERVQUAL استفاده شده است.

    • تحقیقی که توسط کایناک و آرابلائز[۵۷] در سال ۲۰۰۰ انجام شد، که پژوهشی پیمایشی بود که ‌در مورد مدیران کلمبیای که نشان می­داد که روندهای بازار همواره در کلمبیا تغییر ‌می‌کنند و اینکه دیدگاه بسیار مثبتی ‌در مورد بازارگرایی در کشورهای توسعه یافته امریکای لاتین وجود دارد و مفهوم بازاریابی و بازارگرایی به تمامی قسمت ­ها در شرکت­های بررسی شده نفوذ پیدا ‌کرده‌است.

  • ­سین و همکاران[۵۸] ۲۰۰۵ در یک مطالعه، ارتباط بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کار را در صنعت هتلداری هنگ کنگ (۶۳ هتل) بررسی کرده ­اند. یافته ­های این مطالعه حاکی از وجود رابطه معنی­دار و مثبت بین بازارگرایی و عملکرد بازاریابی و مالی هتل ‌می‌باشد. در مطالعه سین و همکاران (۲۰۰۵) به منظور سنجش بازارگرایی از مقیاس نارور و سلاتر (۱۹۹۰) و به منظور سنجش عملکرد کسب و کار از هفت شاخص و در قالب دو دسته عملکرد بازاریابی و عملکرد مالی استفاده شده است. عملکرد بازاریابی شامل: بازگشت مشتری، رضایت مشتری و اعتماد. عملکرد مالی شامل: بازگشت سرمایه (ROI)، بازگشت فروش (ROS)، رشد فروش و سهم بازار.

چنگ و همکاران [۵۹](۱۹۹۹) در یک مطالعه تجربی به بررسی اثر بازارگرایی بر اثربخشی عملیاتی و کارایی هزینه و نیز اثر این دو مؤلفه‌ بر عملکرد کسب و کار پرداخته­اند. بازارگرایی منجر به اثربخشی عملیاتی و کارایی هزینه می­ شود و آن ها هم به نوبه خود اثر مثبتی بر عملکرد کسب و کار مانند سودآوری دارند. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بازارگرایی با شاخص­ های اثربخشی مانند کیفیت خدمات و سطح عمومی خدمت به مشتری رابطه مثبتی دارد. همچنین بازارگرایی اثر مثبتی بر شاخص­ های کارایی هزینه مانند بهره ­وری و فروش سرانه کارکنان دارد. در ضمن شاخص­ های سودآوری از ارتباطی قوی با اثربخشی عملیاتی و کارایی هزینه

    1. – Haset ↑

    1. – Augusto and Coelho ↑

    1. – Kakess ↑

    1. – Golden ↑

    1. – Porter ↑

    1. – Chen and Miller ↑

    1. – Market orientation ↑

    1. – Behavioral component ↑

    1. – Customer orientation ↑

    1. – Competitor orientation ↑

    1. – Inter functional coordination ↑

    1. – Decision criteria ↑

    1. – Long- term focus ↑

    1. – Profitability ↑

    1. – Deshpande ↑

    1. – Day and Wensly ↑

    1. – Johnson ↑

    1. – Cadogan and Diamantopoulos ↑

    1. – Panigyrakis & Theodoridis ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...