راهبردهای فراشناختی عمده را می توان در سه دسته قرار داد (سیف، ۱۳۹۰).

۲-۳-۲-۱- راهبردهای برنامه‌ریزی

این راهبردها شامل انتخاب هدف برای یادگیری و مطالعه، پیش‌بینی زمان لازم برای مطالعه، تعیین سرعت مناسب برای مطالعه، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مناسب است. سیف (۱۳۹۰) از دمبو (۱۹۹۴)، نقل می‌کند که دانشجویان موفق آنهایی نیستند که فقط سر کلاس حاضر می‌شوند و به درس گوش می‌دهند و یا اینکه اقدام به یادداشت برداری می‌کنند، بلکه دانشجویان موفق کسانی هستند که زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف درسی را پیش‌بینی می‌کنند و از سایر رفتارهای خود نظم دهی و خود ساماندهی نیز استفاده های فراوان می‌برند.

۲-۳-۲-۲-راهبردهای نظارت و ارزشیابی

منظور از نظارت و ارزشیابی این است که یادگیرنده برای آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت خود بر کارش نظارت آگاهانه اعمال می‌کند و مرتبا به ارزشیابی آن می پردازد. که از آن جمله می توان به سوال پرسیدن به هنگام مطالعه و بررسی زمان و سرعت مطالعه را نام برد (سیف، ۱۳۹۰).

جوناستن[۳۱] (۱۹۸۸) می‌گوید که در مجموع، همه راهبردهای فراشناختی، نظارت کردن بر فرایند یادگیری را هدف قرار می‌دهند. همچنین نظارت به طور گسترده در الگویی که توسط مارکمن[۳۲] (۱۹۷۹ و ۱۹۷۷) ارائه شده مورد مطالعه قرار گرفته است. در تحقیقات مارکمن، کودکان متونی را که شامل مطالب ناهمخوانی بود می‌شنیدند اما اغلب نمی‌توانستند آن ها را متوجه شوند. این نتیجه به عدم توانایی در نظارت بر درک متن نسبت داده شد. به طور کلی، کودکان اغلب نمی‌توانند این نوع مسائل را در متن متوجه شوند، اما باید تأکید کرد که بزرگسالان نیز درک خود را کاملاً نظارت نمی‌کنند (نقل از گارتلند و استروس نایدر، ۲۰۰۷).

کپلی (۱۹۸۵) عنوان ‌کرده‌است که بسیاری از خطاهای نظارتی به علت پردازش ناکافی متن می‌باشد. ‌به این معنی که کودکان نمی‌توانند از پردازش استدلالی و سازنده، که توسط بزرگسالان انجام می‌گیرد استفاده می‌کنند. علی‌رغم تصویر نسبتاً منفی از نظارت خود به خودی کودکان، مواقعی نیز وجود دارد که حتی کودکان بسیار کم سن و سال، نارسایی شناخت خود را شناسائی می‌کنند. این نوع نظارت منجر به شروع تغییر راهبرد می‌شود. کودکان بعضی از خطاهای در گفتار، بعضی از مسائل مربوط به درک شنیداری و بعضی از خطاها را در حین محاسبه نظارت می‌کنند (گارتلند و استروس نایدر، ۲۰۰۷).

۲-۳-۲-۳- راهبردهای نظم دهی

راهبردهای نظم دهی یا سامان دهی موجب انعطاف پذیری در رفتار یادگیرنده می شود و به او کمک می‌کند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد. راهبردهای نظم دهی با راهبردهای نظارت و ارزشیابی به طور هماهنگ عمل می‌کنند. یعنی وقتی که یادگیرنده از راه نظارت متوجه می شود که در یادگیری موفقیت لازم را به دست نمی آورد و این مشکل ناشی از سرعت کم یا زیاد مطالعه یا راهبردهای غیر مؤثر یادگیری است، بلافاصلا سرعت خود را تعدیل می‌کند و از راهبردهای بهتری استفاده می‌کند (سیف، ۱۳۹۰).

انواع راهبردهای فراشناختی به طور خلاصه در جدول ۲-۲ آمده است.

جدول ۲-۲-راهبردهای فراشناختی (سیف ، ۱۳۹۰: ۲۹۹ )

انواع راهبردهای

فرا شناختی

مصادیق

راهبردهای برنامه ریزی

تعیین هدف مطالعه

پیش‌بینی زمان لازم برای مطالعه و یادگیری

تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری

انتخاب راهبردهای یادگیری شناختی

راهبردهای نظارت و ارزشیابی

ارزشیابی از پیشرفت

نظارت بر توجه

طرح پرسش در حین مطاله

بررسی زمان و سرعت مطالعه

راهبردهای نظم دهی

تعدیل سرعت مطالعه

اصلاح و تغییر راهبرد شناختی

همان گونه که در جدول ۲-۲ نیز مشاهده می شود راهبردهای فراشناختی شامل راهبردهای برنامه ریزی، راهبردهای نظارت و ارزشیابی و راهبردهای نظم دهی است که هرکدام از این راهبردها نیز دارای مصادیقی است که در مظالعه و یادگیری می توان از آن ها استفاده کرد.

پاریس و ینگوراد[۳۳] (۱۹۸۳) در بحث راهبردهای فراشناختی دو جنبه دانش و کنترل خود و دانش و کنترل فرایند را مطرح می‌کنند (نقل از قلاوندی، ۱۳۹۳).

۱ـ دانش و کنترل خود: دانش و کنترل خود شامل سه بخش تعهد، نگرش و دقت می‌باشد.

الف) تعهد: اکثر معلمان بنابر شم خود می‌دانند که تعهد دانش‌آموزان نسبت به تکالیف درسی عمده‌ترین عامل مؤثر در موفقیت آن ها‌ است. و بدون در نظر گرفتن کیفیت درس ها و مواد درسی اگر شاگردان کوشش ننمایند پیشرفت نخواهند کرد. تعهد، قضیه شانس و تصادف نیست. همه مردم این قدرت را دارند که در هر زمان ایجاد تعهد نمایند. پاریس و کراس[۳۴] (۱۹۸۳) این جنبه فراشناخت را متحد کردن و تنظیم مهارت با اراده می‌نامند.

ب) نگرش: هنگامی که به انجام تکلیف می‌پردازیم، طرز برخورد ما دقیقاً وابسته به سطح تعهد ماست. وینر[۳۵] (۱۹۸۳ و ۱۹۷۲) الگوی سه‌گانه رفتار انسان را به عنوان یک اصل قبول دارد. الگویی که در آن، رفتار می‌تواند به دلیل تأثیر متقابل سه مؤلفه مهم یعنی طرز برخورد، نگرش، عواطف و اعمال باشد. گاهی عواطف باعث نگرش‌هایی می‌شود که بعد روی رفتار تأثیر می‌گذارند. نظریه پردازانی همچون وینر و همکاران (۱۹۸۳) و هارتر[۳۶] (۱۹۸۰) نیروی نگرش را خیلی ساده و صریح، چنین بیان کرده‌اند. «کوشش نتیجه بخش است» (نقل از حسن آبادی و همکاران، ۱۳۹۱).

ج) دقت: آخرین مرحله خود نظم بخشی در فراشناخت است. آگاه بودن و کنترل سطح توجه و دقت است. روانشناسان معتقدند که ما در هر لحظه زیر بمباران محرک ها قرار داریم و مسلماًً نمی‌توانیم به همه آن ها توجه کنیم یا به آن ها بپردازیم، پس به برخی توجه داریم و بقیه را نادیده می‌گیریم (نورمن[۳۷]، ۱۹۶۹). دقت دونوع است: دقت غیر ارادی و دقت ارادی. دقت غیرارادی انعکاسی است، یک واکنش است. به عنوان مثال، نوزادان با شنیدن صدای بلند سرخود را در جهت صدا تکان می‌دهند. هنگامی که طبق دقت غیرارادی عمل می‌کنیم به غیر عادی‌ترین انگیزه و یا انگیزه‌ای که بیشترین شدت را دارد توجه می‌نمائیم (لورا[۳۸]، ۱۹۷۳). دقت ارادی تخت کنترل خودآگاه یا هشیار قرار دارد و بیشتر فعال است تا منفعل. برای مثال در حین تماشای یک تصویر وقتی تصمیم می‌گیریم که به جزئیات آن توجه کنیم، طبق دقت ارادی عمل کرده‌ایم. دانش‌آموزان باید این درک را داشته باشند که تکالیف متفاوت نیاز به سطوح متفاوتی از دقت دارد (احضر، ۱۳۸۰).

۲ـ دانش و کنترل فرایند: پاریس و یونگراد (۱۹۸۳) در جریان بحث‌های خود ‌در مورد دانش و کنترل فرایند، دو عنصر مهم را مورد تأکید قرار داده‌اند (سیف، ۱۳۹۰) :

الف: دانش های مؤثر در فراشناخت:

۱ـ دانش خبری: به جنبه‌هایی از «دانش اینکه» و به آگاهی از اطلاعات اشاره دارد.

۲ـ دانش روندی: به جنبه‌هایی از «دانش چگونگی» و به اطلاعات درباره روش‌ها، قانون‌ها و اصول اشاره دارد.

۳ـ دانش شرطی: به جنبه‌هایی از «دانش چه وقت و چرا» مربوط است. و ‌در مورد تصمیم برای روش های ویژه استفاده و انتخاب، قانون ها و اصول به کار می‌رود (هیسو، ۱۹۹۷).

ب ـ کنترل اجرایی رفتار:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...