الکترونیک

حسابداری

سعدالدین دخترانه

گرافیک

کامپیوتر

الکترونیک

گرافیک

امیرآباد

منتظر قائم

زراعی باغی

جهادکشاورزی

امور دامی

حسابداری

جدول(۱-۲)هنرستان های استان سمنان
(۱۰-۲) ضرورت توسعه آموزش های فنی بر اساس نیاز بازارکار
در جهان فراصنعتی امروز توسعه به معنی عام بدون توجه به آموزشهای فنی و حرفه ای مفهوم نخواهد داشت . انقلاب علمی _ فنی، انقلابی عمیق و کیفی در نیروهای تولید و از آن جمله در نیروی انسانی و روش های تولید به وجود آورده است. توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای در شرایط کنونی برای اقتصاد و فرهنگ ایران و به ویژه شتاب دهی به فرایند تولید امری حیاتی است ؛ زیرا سرمایه گذاریهای زیربنایی و افزایش ابزار و تجهیزات و به طور کلی سرمایه فیزیکی بدون سرمایه انسانی بلااستفاده مانده و یا به نحو اقتصادی و کارآمد

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مورد بهره برداری قرار نمی گیرد .بنابراین از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی ، نظام آموزش برای ایجاد مهارتهای لازم سرمایه انسانی است و در این میان آموزشهای فنی وحرفه ای تلفیقی است از علم ، فن و هنر و نقش بسیار مهمی در تامین نیروی انسانی کارآمد ایفا نموده و مضمونی توسعه ای دارد .
هدف از این آموزشها ، افزایش توانایی های دانش ، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار در محدوده وظایف شغلی است . از آنجایی که موضوع بیکاری یکی از مهمترین مسائل و مشکلات جهان است و در کشورهای در حال توسعه با توجه به عدم توازن ساختارهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی سهم بیشتری را بر توسعه دارد و با توجه به اینکه یکی از دلایل بیکاری در کشور فقدان مهارتهای مورد نیاز بازار کار از سوی جویندگان کار می باشد ، انتظار می رود با ارائه آموزشهای آموزش فنی و حرفه ای و مهارتی بتوان نقش بسزایی در کاهش میزان بیکاری ایفانمود. زیرا آموزشهای فنی و حرفه ای به سبب انعطاف پذیری نشأت گرفته از خصیصه های بازار کار و اوضاع اقتصادی کشور و نیز به دلیل آموزش و ایجاد مهارتهای لازم در افراد برای توانایی در احراز مشاغل ، نقش به سزایی در اشتغال دارد. این آموزشها هم مهارتهای خاص مورد نیاز صنعت و هم مهارتهای عمومی بازار کار را فراهم می سازد و همچنین برای شاغلینی که به دلیل تغییرات تکنولوژی دچار کاهش کارایی می شوند امکان به روز شدن و تکمیل مهارت را فراهم می کند .لذا به این نوع آموزشها به عنوان ابزاری برای مقابله با بیکاری بالاخص بیکاری ساختاری که ناشی از تغییرات در اقتصاد جهانی می باشد ، نگریسته می شود .در واقع خصیصه این آموزشها ، نوعی پرورش “کارآفرین” است ، به این معنی که افراد پس از کسب مهارت و تخصص دانش فنی ، قادر خواهند بود که فرصتهای شغلی مناسبی را به دست آورند و یا در نهایت فرصت شغلی ایجاد نمایند .اینگونه آموزش از نقش و تاثیرگذاری اقتصادی- اجتماعی مهمی برخوردار است. چرا که معرف نوع مهمی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است و با فراهم کردن زمینه های ارتقای دانش ، نگرشها و مهارتهای مورد نیاز بازار کار واشتغال درزمینه های مختلف به توسعه اقتصادی کمک می کند. ازاین رو کارمحور بودن آموزشهای فنی وحرفه‌ای که فرایند یادگیری فراگیران را از طریق محیطهای کار ، برای آن مراکز و در درون آنها طراحی و اجرا می نماید و محتوای آموزشها را با تغییرات و پیشرفتهای حوزه تکنولوژی و به تبع آن در کارکرد نهادهای اقتصادی جامعه هماهنگ می سازد ، سبب شده است که این آموزشها به عنوان یکی از عناصر کلیدی جهت تحقق پیشرفتهای اقتصادی محسوب گردد و از جمله عوامل موثر در موفقیت کشورهای توسعه یافته تلقی گردد .چرا که آموزش نظری همگام با کار عملی موجب تربیت نیروی انسانی خلاق و فعال می شود و همچنین این نیروها با نفوذ در جامعه سبب به کارگیری بخش عظیمی از نیروهای غیرخلاق می گردد . لذا اگر آموزش فنی و حرفه ای در کشور نادیده گرفته شود ، در واقع باعث سوق دادن آموزش کشور به طور غیرمستقیم به آموزش اشتغال کاذب و درآمدهای سهل الوصول و ناپایدار می شود و به تدریج آسیب جدی به کشور وارد می سازد .به همین علت است که می بینیم یکی از اولویتهای مهم در سرمایه گذاریهای آموزشی در تمامی جوامع صنعتی ، توسعه و گسترش آموزشهای فنی و حرفه ای است و این مهم نیز از سوی نهادهای ذی ربط بین‌المللی نظیر یونسکو ، یونیواک و بانک جهانی به منزله یک استراتژی مهم به کشورهای در حال توسعه توصیه می شود .از سوی دیگر ، عدم سرمایه گذاری کافی در آموزش فنی و حرفه ای به معنی غفلت و فنای سرمایه های انسانی تلقی می شود . باید توجه داشت که در شرایط کنونی یکی از مهم ترین ، راه اشتغال زایی اصولی و حل معضل بیکاری آموزش صحیح فنی و حرفه ای می باشد .غیر از بعد اقتصادی ، نقش آموزشهای فنی و حرفه ای در تغییرات اجتماعی و فرهنگی خصوصا در رشد و بهبود فرهنگ کار حائز اهمیت است .اصولا برنامه این نوع آموزش و ساختار عملیات اجرایی آن به عنوان کارگزار اصلاحات فعالیتهای شغلی و بهبود مهارتها در کار،می تواند در این راستا نقش اساسی را ایفاء نماید و مسئولین ذیربط می توانند با رفع محدودیتها و برنامه ریزی صحیح ازاین آموزشها به عنوان مهمترین عامل برای تربیت افراد کارآفرین ، کارآمد و دارای فرهنگ غنی از اخلاق و وجدان کاری استفاده شایسته به عمل آورند .در وزارت آموزش وپرورش، آموزش فنی و حرفه ای نیز نظیر سایر موسسات آموزشی رسمی و غیررسمی ، غیر از آموزش علم و مهارت مواردی از قبیل انضباط ، تقلید ،‌تعهد ،‌احساس مسئولیت ، وظیفه شناسی نیز جزء محتوای آموزشی به افراد آموخته می شود. از این رو این نظام آموزشی ازطریق تحول در فرهنگ جامعه می تواند در بالا بردن کارایی و بهره وری نقش موثری ایفا نماید.
نقش این آموزشها در تغییرات اجتماعی ، فرهنگی به دلایل مشروحه زیر بسیار مهم ارزیابی می گردد :کاهش سطح بیکاری ، میزان اعتبار بین الملی آموزش فنی و حرفه ای ، کاهش معضلات اجتماعی ، کمک در جلوگیری از مهاجرت بی رویه جوانان به شهرهای بزرگ ، کاهش تبعات منفی بیکاری ، بازسازی و نوسازی آموزشی ، توانمندسازی افراد برای زندگی بهتر ، افزایش سلامت وبهداشت روانی ، افزایش امید به زندگی ، توسعه عرصه زندگی ، کار و حرفه ، بهبود روابط اجتماعی و مناسبات انسانی ، انتقال ارزشها و هنجارهای اجتماعی ، جامعه پذیر نمودن افراد …
آموزشهای فنی و حرفه ای از کارکردها و قابلیت‌های اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی مهمی برخوردار هستند و بر توسعه کشور مستقیما تاثیر می گذارند . پس شاخه آموزش فنی و حرفه ای در انجام وظایف خود باید پویایی خاصی داشته باشد تا بتواند به فراهم سازی بستر در زمینه لازم برای ارتباط و مواجهه با فرایند جهانی شدن بپردازد که این خود مستلزم توجه و همکاری همه جانبه ملی ، بین المللی و سرمایه گذاری مستمر است ( کریمی، ۱۳۸۷ ).
(۱۱-۲)تعاریف کارایی:همانند سایر مفاهیم مرتبط با علوم مدیریت، در ارتباط با کارایی نیز تعاریف متفاوتی از سوی صاحب نظران مختلف ارائه شده است :
صاحب نظران کارایی را نسبت بین داده ها و ستانده ها یا بروندادها به درون دادها می دادند( صراف اسماعیلی،۱۳۷۱،ص ۱).
توردال (۳۷۱ ۱)بیان می دارد که “کارای بکار بستن اعمالی است که برای انجام یک کار ضروری است نه بیشتر ونه کمتر"(ص۳۰).
صاحب نظران دیگری کارایی را"نسبت برداشته های تولیدی به نهاده های تولیدی یا نسبت محصول به هزینه ها یا عوامل تولیدی” می نامد(عزیززاده ،۱۳۷۳،ص۹۳).
هارینگتون و اولتون[۴۱](۱۹۱۲)کارایی را انجام کار به بهترین وجه و طریق می داند.وی معتقد است “کارایی عبارست از انجام کار به بهترین طریق بوسیله فرد حائز شرایط در بهترین محل ودر مناسبترین وقت. کارایی یعنی شرایط آسودگی آور برای کارگران چه بطور فردی وچه بطور دسته جمعی ،نه فقط برای کارفرمایان بلکه برای شرکتها وبالاخره برای تمام کشور (ص۲۵) .
نیز درتعریفی از کارایی آن را"انجام کارها به نحوه شایسته یا مناسب"می نامند(پیتر دراکر[۴۲]به نقل از پرینکرهوف ودسلر[۴۳]،۱۳۷۷،ص۱).
ژوزف پروکوپینکو[۴۴] (۱۹۸۷)نیز در کتاب خود تحت عنوان مدیریت بهروری می گوید کارایی تولید کالاهایی باکیفیت بالا ود رکوتاهترین زمان ممکن است.صاحب نظردیگری بیان می دارد :"کارایی بدین معنی است که حجم معین یاز محصول با کیفیت عالی در کمترین زمان وبا کمترین ضایعات بدست آید".(بوتی ،۱۳۷۱،ص۲۱).
باتوجه به تعاریف به تعاریف فوق می توان دریافت که مفهوم کارایی اشاره وتاکید به فعالیت یا فعالیتهایی دارد که کارآمد بوده وبا صرف حداقل مشخصی از داده ها، حداکثر ستانده ها ایجاد می گردد.
(۱۲-۲)کارآیی درمکاتب مدیریتی :
هدف مدیر فراهم آوردن حداکثر کارآیی برای کارگران و کارفرمایان است . این مطلبی بود که تیلور[۴۵] در کتاب مدیریت علمی خود برآن تاکید نمود ه است. در نیمه دوم قرن نوزدهم به علت گسترش سازمانها ووسعت دامنه فعالیت آنها سازمانها و ادارات دولتی ، بازرگانی وصنعتی با مسائل ومشکلاتی روبرو گردیدند که رفع آنها نیاز به روش های جدیدی داشت. سازمانهای صنعتی وبازرگانی به منظور بالا بردن میزان بهره دهی وافزایش کارآیی،مدیران را بیش از پیش متوجه لزوم استفاده از تکنیکهای علمی مدیریت کردند،این امر زمینه مناسبی برای پیدایش مکتب مدیریت علمی درآغاز قرن بیستم بود(فیضی،۱۳۷۲).
در نتیجه آنچه سبب بروز مکتب مدیریت علمی شد ،بحث"کارآیی"و"اثربخشی"سازمانها بود. اصولا مدیریت علمی به منظور بالا بردن کارآیی سازمانها از طرف تیلور و دیگران مطرح شد. دقت در انتخاب کارگران ودادن آموزش کافی به آنان برای موفقیت در شغلشان و نیز پیشنهاد برای افزایش دستمزد کارگران برای ایجاد انگیزش در آنها از جمله مواردی بود که تیلور به جهت افزایش کارآیی پیشنهاد داد.
صاحب نظرمعرف دیگری بنام فایول[۴۶] بعنوان یکی از مهمترین بنیانگذاران مکتب مدیریت اداری که اساس بحث خودرا برپایه سازمان رسمی قرار داده است ،درجهت رشد کارآیی،دقت سرعت وکاهش هزینه ها ،موادوکارکنان را در یک اداره کاملا بورکراتیک اصولی راپیشنهاد می کند. این اصول عبارتنداز:تقسیم کار ،اختیارات و مسئولیت،انضباط ،وحدت فرماندهی ،وحدت جهت، تبعییت منافع فردی از منافع سازمان ،حقوق ومزایای کارکنان،تمرکز،ساسله مراتب،ترتییب،برابری،ثبات شغلی کارکنان،ابتکار وروحیه گروهی (میچل[۴۷]،۱۳۷۳).
بطورکلی نظریه های کلاسیک آنقدربه کارآیی توجه کردند که یکی ازانتقادهای وارد بر آنها این بود که به کارآیی بیشترازاثر بخشی توجه می کردند (فیضی ،۱۳۷۲).
شاید بتوان گفت مشهورترین نظریه پردازسازمانی کلاسیک،ماکس وبر[۴۸]جامعه شناس آلمانی است.او دیوانسالاری را یکی از بهترین شیوه های سازماندهی کاردرسازمانها برای رسیدن به حداثر کارآیی می داند(فیضی ،۱۳۷۲).
باکندوکاش درسایر تئوریهای مدیریت وسازمان نیز،ردپای کارآیی به خوبی مشهود است.درهمین رابطه آمده است که"نگرش اقتصادی که ناشی ازنظریه سیستم هاست بدین معنی است که محیطهای گوناگون نیازمند روابط سازمانی متفاوتی ایت تاازاین طریق بیشترین کارآیی حاصل آید"( فیضی ،۱۳۷۲).
(۱۳-۲)کارآیی،اثربخشی وبهره وری:
ماندل درارائه تعریفی از بهره وری بیان می دارد :"بهره وری عبارتست ازکارآیی” (بیگلری،۱۳۷۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...