قرار گرفتن منطقه جغرافیایی ایران در مسیر پنج کریدور اصلی ترانزیت و حمل‌ونقل بین‌المللی (کریدور شمال – جنوب، کریدور تراسیکا، کریدور شرق – غرب، کریدور جنوبی آسیا و کریدور آلتید)، امکان استفاده و به‌کارگیری همه روش‌های پنج‌گانه حمل‌ونقل اعم از: جاده‌ای، ریلی، هوایی، دریایی و خطوط لوله، می‌تواند اهمیت استراتژیک ایران را به عنوان یک کشور لجستیکی با پتانسیل حمل نقل ترانزیتی بسیار بالا نشان می‌دهد

واقع شدن در دو منطقه حساس و استراتژیک منطقه‌ای و بین‌المللی و برخورداری از کل سواحل شمالی خلیج فارس و اکثر سواحل شمالی دریای عمان، به جمهوری اسلامی ایران یک موقعیت ممتازی را در منطقه و جهان بخشید. با توجه به موارد گفته شده و آنچه به فعالیت‌های دریایی جمهوری اسلامی ایران مربوط می‌شود، موارد ذیل را می‌توان به عنوان شاخص‌های قدرت دریایی کشورمان در منطقه بر شمرد: (مرزبان, ۱۳۹۱)

    • برخورداری از سواحل طولانی و اهمیت آن از نقطه نظر یک دولت ساحلی آن گونه که در مقررات بین‌المللی دریایی مورد شناسایی قرار گرفت

    • ثبت تقریباً ۸۶۹۸۰۴ تناژ ناخالص و اهمیت آن از نقطه نظر دولت پرچم

    • مالکیت بر ۶۲۵۰۸۴۶ تناژ ناخالص کشتی‌ها که این میزان کشورمان را در رتبه بیست و هشتم جهانی در سال ۲۰۱۱ میلادی قرار دارد. از این حیث جمهوری اسلامی ایران در رتبه سوم بعد از کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی در منطقه خلیج فارس قرار گرفت.

    • توسعه و تجهیز بنادر کشور و ورود به عرصه‌های جدید فعالیت‌های بندری و دریایی از قبیل ترمینال‌های کانتینری و سوخت رسانی به کشتی‌های خارجی

      • زمینه‌ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل منحصر به فرد برای تبدیل شدن بنادر جنوبی به بنادر کانونی منطقه و نیز محورهای ترانزیتی شمال و جنوب

  • حضور مؤثر در محافل منطقه‌ای و بین‌المللی در رابطه با امور دریایی و بندری

اقتصاد کلان

جهت بررسی عملکرد اقتصاد ایران، باید آن را از دو شاخص مورد بررسی قرار داد. اول شاخص‌های مؤثر بر عملکرد اقتصاد ایران که از جمله آن‌ ها را می‌توان به در آمدهای نفتی به عنوان شاخصی اصلی ارزیابی کرد. تغییر و تحولات این شاخص از مسیرهای متفاوت بر عملکرد اقتصادی ایران تأثیرات بسزایی دارد. دوم، شاخص‌های عملکردی اقتصاد ایران که از جمله آن‌ ها می‌توان به نرخ بیکاری، میزان اشتغال و غیره اشاره نمود. این شاخص‌هایی است که عملکرد اقتصاد کلان را تعیین می‌کند. (بانک مرکزی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۱)

میزان تولید ناخالص داخلی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های عملکرد اقتصادی است، چرا که این شاخص اندازه اقتصاد یک کشور و ظرفیت‌های تولیدی آن را نشان می‌دهد. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می‌شود. البته باید توجه داشت که میزان رفاه و برخورداری مردم یک کشور، صرفاً به‌واسطه تولید ناخالصی داخلی سرانه است که میزان تولید به وسیله هر نفر را به صورت سرانه نشان می‌دهد. در واقع رفاه مردم یک کشور متأثر از تولید ناخالصی داخلی و میزان جمعیت آن کشور است که در تولید ناخالص داخلی سرانه منعکس می‌شود. روند تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص داخلی سرانه ایران طی پنج دهه گذشته از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۹۰ در نمودار (۲-۱) نشان داده شده است. تولید ناخالص داخلی ایران در این دوره تاریخی افت و خیزهای زیادی را تجربه ‌کرده‌است. از سال ۱۳۴۰ تا پایان ۱۳۵۵، تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی از ۵۲ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ هزار میلیارد ریال (به قیمت‌های ثابت سال ۱۳۶۷) رسیده است. در واقع اندازه اقتصاد ایران طی این دوره ۱۵ ساله، ۷/۴ برابر شده است. با آغاز سال ۱۳۵۶، روند تولید معکوس شده و سیر نزولی خود را آغاز می‌کند. شرایط نزولی تولید با توجه به بی‌ثباتی دوره انقلاب و پس از آن آغاز جنگ ایران و عراق، ادامه می‌یابد، به نحوی که تولید با کاهش ۳۰ درصدی، از ۲۴۲ هزار میلیارد ریال در سال ۵۵ به ۱۷۰ هزار میلیارد ریال در پایان سال ۱۳۶۰ می‌رسد. پس از آن، باوجود افزایش تولید در سال‌های ۶۱ و ۶۲ روند نزولی تا سال ۶۷ (سال پایان جنگ) ادامه می‌یابد؛ اما از سال ۱۳۶۸ روند صعودی تولید دوباره آغاز شده و به‌جز یک دوره سه ساله (از سال ۷۲ تا سال ۷۴) که افزایش تولید متوقف می‌شود، روند صعودی تولید تا پایان سال ۹۰ ادامه یافته است. به‌طوری که تولید از ۱۸۰ هزار میلیارد ریال در سال ۶۷، به ۵۷۰ هزار میلیارد ریال در سال ۱۳۹۰ رسیده است. در واقع اندازه اقتصاد ایران طی دوره ۲۴ ساله پس از جنگ، ۱/۳ برابر شده است. (بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران،۱۳۹۱)

علاوه بر موانع و تنگناهای اقتصادی نظیر عدم وجود بهره‌وری و کارایی در نیروی انسانی، سرمایه و فنّاوری و همچنین ساختار هزینه‌ای بنگاه‌های تولیدی، نوسانات و عدم تعادل‌ها کلان اقتصادی در بخش‌های پولی و ارزی و بی‌انضباطی مالی دولت که عمدتاًً ناشی از در آمد های سرشار و پر نوسان نفت می‌باشد در بروز مشکلات اقتصادی نقش دارند. (خانی, ۱۳۸۸). بررسی رشد اقتصادی ناخالص داخلی طی دوره مورد بررسی(۸۵-۱۳۶۸) ، در نمودار (۲-۱) نشان می‌دهد که در طول این سال‌ها، رشد متوسط تولید ناخالص سالانه حدود ۲/۵ درصد بوده است که نسبتاً مناسب به نظر می‌رسد. اما، میزان انحراف معیار و ضریب پراکندگی در حدود ۶۷ درصد بوده است که حاکی از نوسان و بی‌ثباتی رشد می‌باشد (خانی, ۱۳۸۸)

نمودار ‏۲‑۱: رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه ملی طی سال‌های ۸۵-۱۳۶۸ (منبع: آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۱)

همان طور که در بالا اشاره شد کشور ایران با توجه به قرارگیری در مناسب‌ترین موقعیت حمل‌ونقل جهان می‌باشد، اما متأسفانه اقتصاد کشور معطوف به درآمدهای نفتی بوده و از پتانسیل بالقوه حمل‌ونقلی استفاده لازم را نبرده است که این باعث بی‌بهره ماندن از درآمدهای عظیم حمل‌ونقل بین‌المللی می‌باشد.

اقتصاد حمل‌ونقل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...