برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از تجارب یادگیری به گونه ای که دانش آموزان مهارت‌های عمومی و دانش لازم در زمینه‌های مختلف را کسب کنند، و برای دستیابی برنامه درسی احتیاج به کتاب‌های درسی داریم وسیله ای برای تحقیق ‌هدف‌های‌ برنامه درسی است و به دانش سازمان یافته و اندوخته شده اصطلاحات واقعیات ، حقایق ، قوانین اصول روش ها ومفاهیم ، ‌تعمیم‌ها ، پدیده ها و مسائل مربوط به یک موضوع علمی ، محتوا گفته می شود (همان منبع ص ۸۶)

محتوای برنامه درسی عبارت از موضوع درسی است که از آن به عنوان وسیله ای و جهت رسیدن به اهداف برنامه درسی استفاده می شود(obevg.1991T,p303).

به عبارت دیگر اصطلاح محتوای برنامه درسی به حقایق ، عقاید، اصول و مسائل ویژه بر می‌گردد که در یک منبع از اطلاعات ( یعنی کتاب درسی ) ملحوظ می‌باشد. به عبارت ساده تر محتوای برنامه درسی چیزی است که دانش آموز در صدد آموختن و یادگرفتن آن بر می‌آید.(connellyan clan dinin 1991 p 330)

استاد برل برلسن تحلیل محتوا را چنین تعریف ‌کرده‌است : ((یک روش پژوهش برای توصیف عینی ، منظم وکمی محتوای ظاهری ارتباطات است)).(یار محمدیان۱۳۸۶ ،ص۱۴۹).

تدوین وتأ لیف کتاب‌های درسی باید به شیوه ای تنظیم وسازماندهی شودکه فراترازانتقال دانش ومعلومات به ذهن شاگرد،آنهارادرجریان یادگیری فعال کند.

تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی دوره ی ابتدایی از نظر میزان توجه به تحقیق گرایی و پرورش مهارت های لازم برای پژوهش است ، یکی از نیازهای مبرم هر نظام آموزشی بازنگری و به روز آمد محتوای کتاب‌های درسی است . بازنگری ، اصلاح و تجدید نظر اصولی و علمی در برنامه و محتوای کتاب‌های درسی ، مستلزم توجه به نقش های جدید یادگیرنده در فرایند یادگیری است . ( فصل نامه مطالعا ت برنامه ، سال ۱۳۸۷ ، ص ۱۳۳ ، پژوهشگری صداقت تحقیقی به عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتاب های علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی در سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ انجام داده است که نتایج پژوهش بدین شرح است که پرسش‌های علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی و تصاویر کتاب سال اول ابتدایی به صورت غیر فعالی ارائه شده اند و تصاویر علوم تجربی سال دوم و متن کتاب تجربی سال دوم نیز به صورت فعال ارائه شده است. پژوهش گردیگری فتحی واجارگاه با عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های دوم تا پنجم سال تحصیلی ۱۳۷۲-۱۳۷۱ با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی انجام داده است و نتایج حاصله نشان می‌دهد متن کتب علوم تجربی و تصاویر و نمودار این کتب دارای ضرایب مطلوبی نبوده و به صورت غیر فعال ارائه شده اند. پرسش ها و تکالیف آخر فصل از لحاظ ارائه فعال در وضع بهتری بوده،پژوهش دیگر که ‌در مورد تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان و کتاب کار پایه دوم دبستان چاپ سال ۱۳۸۱ در مقایسه با تعلیمات دینی چاپ سال ۱۳۸۰ می‌باشد که تحلیل محتوای آن ها با روش تجزیه وتحلیل ویلیام رومی پرداخته‌اند . در این تجزیه و تحلیل محتوای متن پرسشها و تصاویر کتابها از طریق میزان ضریب درگیری دانش آموزان به کتابها پرداخته شده است آنچه از تحلیل محتوای کتاب دینی ( چاپ ۱۳۸۰) و کتاب هدیه های آسمانی و کتاب کار (چاپ۱۳۸۱) پایه دوم ابتدایی به دست آمده ، حاکی از این است که ضریب درگیری دانش آموزان با متن و تصاویر در کتاب تعلیمات دینی و کتاب هدیه آسمانی و کتاب کار پایین است و منجر به درگیری دانش آموزان و تصاویر نمی شود اما ضریب درگیری را در پرسشها بیانگر این امر است که کتاب قبلی در این زمینه ضعیف است . به طور کلی ضریب درگیری دانش آموزان با محتوای کتاب تعلیمات دینی ۴۱/۰ وبا کتاب هدیه آسمان و کتاب کار ۲/۱ است. نتیجه اینکه کتاب جدید موجب درگیری بیشتر دانش آموزان با محتوا شده و کتاب قبلی ضریب درگیری پایینی داشته است.(ایمانی،مظفر،۱۳۸۳).

تحقیق حاضر نیز که با بهره گرفتن از روش تجزیه و تحلیل محتوا صورت پذیرفته است تاثیر محتوا را بر میزان فعالیت یادگیرینده در فرایند یادگیرنده اندازه گیری نماید . به عبارت دیگر پژوهشگر به بررسی میزان به کارگیری روش فعال در ارائه تحلیل محتوا ی کتاب های درسی علوم تجربی اول تا پنجم مقطع ابتدایی با روش ویلیام رومی می پردازد. و در پایا ن این مسئله مورد سوال است که آیاافراد متخصص و برنامه ریز توانسته اندموارد تغییر از لحاظ محتوایی و متن و تصاویر و سئوالات به طور کلی روش فعال را توانسته اند پیاده کنند یا نه ؟ آیا فراگیران در امر پژوهشی و کاوش و تحقیق به صورت فعال بوده و یا به صورت تحمیلی یا غیر فعال هنوز می‌باشد ومورد تحلیل قرار می‌دهد.

اهمیت و ضرورت مسئله:

محتوای برنامه درسی به لحاظ نقشی که در تحقق اهداف برنامه بازی می‌کند از اهمیت خاصی برخوردار است کتاب درسی در کشور ما در واقع سمبل محتوای کتبی برنامه درسی می‌باشد و نقش محوری و مهمی را در جریان آموزشی کودکان دبستانی ایفا می نمایند و در کشور ایران به دلیل کمبود منابع اطلاع رسانی دیگر برای کودکان و وجود مقدار زیاد دانش آموزان در مقطع ابتدایی این اهمیت بیشتر می شود.

کتاب درسی عمده ترین منبع یادگیری دانش آموزان است و در صورتی که محتوای کتاب های درسی معمولی ارتباط مستقیم با اهداف برنامه درسی نداشته باشد تحقیق آن ها نیز غیر ممکن خواهد بود برای رسیدن به اهداف آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی که شامل قدرت تجزیه وتحلیل آشنایی با روش علمی حل مسائل ،رشد قوه تفکر، و… می‌باشد نیازمند محتوای غنی تر وارائه آن به شکل فعالی هستیم،(صفوی،۱۳۶۵،ص۲۴).

استفاده از شیوه های ارائه فعال در آموزش علوم دارای اهمیت زیادی می‌باشد و هرگاه محتوا فقط منتقل کننده حقایق و واقعیات علمی باشد جز حفظ طوطی وار مفاهیم علمی نتیجه ای نخواهد داشت و لازم است دانش آموزان را به گونه ای با رآوریم که به نوعی روش خود آموزی و یادگیری خودکار برسند.(یونسکو،۱۳۶۹،ص۱۰۸).

کتاب‌های علوم عمدتاً درصد انتقال مفاهیم حقایق علمی به دانش آموزان بود ه اند با توجه به اینکه کتاب‌های علوم مسائل جدیدی را به دانش آموزان مطرح می کند و مقداری حقایقی که یک کتاب می‌تواند به دانش آموز انتقال دهد کاملا محدود می‌باشد در حالی که اطلاعات و معلومات در هر دهه دو برابر می شود لذا لازم است کتاب‌های درسی به شیوه فعال طراحی گردند تا دانش آموزان بتواند با درگیر شدن در کتابها خود شیوه پژوهش و یادگیری را یاد بگیرند و به اصطلاح سواد علمی کسب نمایند.(همان منبع،ص۱۰۸).

‌بنابرین‏ یافته های این پژوهش می‌تواند مورد مولفان کتاب‌های درسی علوم ابتدایی به منظور اصلاح و بهبود کیفیت آن ها قرار گیرد علاوه بر این روش پژوهش می‌تواند الگویی جهت پژوهشگران در بررسی و تحلیل سایر کتاب‌های درسی و غیره باشد.

اهداف تحقیق :

الف- اهداف کلی تحقیق :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...