آبیدین (۱۹۹۲)استرس والد گری را ،حاصل اثر تعاملی کنش وری خصوصیات اصلی و آشکار والدین (مانند افسردگی ،احساس صلاحیت ،سلامت ،روابط توام با دلبستگی با کودک ،،روابط با همسر،محدودیت ناشی از نقش پذیرندگی یا مادری کردن )با خصوصیات کودک (مانند سازش پذیری،پذیرندگی ،فزون طلبی ،خلق ،فزون کنشی و تقویت گری ) می‌داند .او همچنین معتقد است که ویژگی های والد و کودک ،همراه با متغیر های موقعیتی بیرونی و عوامل تنیدگی زای زندگی (مانند طلاق ،مشکلات شغلی و….)دلیل افزایش احتمالی نارسا کنش وری و استرس والد گری است .

۲-۲-۲نظریه های استرس والدگری:

اگرچه علت و مسبب استرس والدگری در مفاهیم گوناگونی بیان شده است(آبیدین ،۱۹۹۲؛بلسکی[۶۳] ،۱۹۸۴؛تسرنیک و همکاران ،۲۰۰۲).اما دو مکتب برجسته در ارزیابی و بررسی این علت و تاثیر ها وجود دارند،این دو مکتب شامل محتویاتی است که به خاطر آن به آن ها نظریه های روابط- کودک – والدین [۶۴] و نظریه ی مشاجرات روزمره[۶۵] می‌گویند ،این دو نظریه ،دو نظریه ی مقابل هم و رقیب هم نیستند اما در عوض چشم اندازی تناوبی و کامل کننده ‌در مورد استرس والدگری ،علل و عواقب آن ارائه می‌دهند(دیتر –دیکارد ،۲۰۰۸).

۲-۲-۲-۱ نظریه ی استرس والدین –کودک – روابط کودک و والدین :

مهمترین نظریه استرس والدگری که توسط محققان مورد امتحان قرار گرفته است ، سه قسمت جداگانه را در ایجاد این استرس فرض می‌گیرد. P:حیطه و حوزه والدینی،آن جنبه هایی از استرس والدگری که از والدین بر می خیزد،C:حیطه یا حوزه کودک،آن جنبه از استرس والدگری که از رفتارکودک برمی خیزد،R:حیطه و حوزه روابط والد – کودک ،آن جنبه هایی از استرس والدگری که از روابط کودک-والدین برمی خیزد.طبق این نظریه در خانواده هایی که استرس والدینی بالایی دارند و در رشد کودک و رفتار والدین مشکل وجود دارد ، بالا بودن استرس حوزه ی روابط کودک-والدینی بیشتردیده می شود(آبیدین ،۱۹۹۲،۱۹۹۵).

استرس حوزه ی والدینی ارتباط قوی با مسائل و مشکلات حوزه ی عملکردی خود والدین دارد(مثل افسردگی ،نگرانی وموارد دیگر)استرس حوزه ی کودک ارتباط قوی و مهم با نگرش ‌در مورد کودک دارد(از قبیل مشکلات رفتاری وموارد دیگر)و بدکاری حوزه ی روابط والدینی –کودک ارتباط قوی با میزان درجه ی مسئولیت در روابط کودک- والدینی دارد(بندل ،استون ،فیلد و گولدستون[۶۶] ۱۹۸۹؛آیبرگ ،بوگس و رادریگوس[۶۷] ،۱۹۹۳).

این سه حوزه ی استرس والدگری به نوبه ی خود اکثر جنبه‌های کیفی و مؤثر رفتار والدینی را تحت تاثیر قرار داده و موجب بدتر و خراب تر شدن آن ها می‌شوند. که می‌تواند موجب کاهش در مهرو محبت والدینی ،افزایش روش های خشونت بار انضباطی و ابراز خصومت نسبت به کودک ، ثبات کم در رفتار والدین ،یا انزوای کامل از نقش والدینی شود . که این افت در کیفیت فرزند پروری در بیشتر نمونه ها به عنوان سوءاستفاده و آزارگری با کودک تعریف می‌شوند. که در نهایت م نجر به افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی در کودک می شود که می توان از آن ها به خشونت ،نافرمانی،نگرانی و اندوه مزمن کودک نام برد.

نظریه کودک-والدین-روابط،از وجود یک الگوی تاثیرگذار دوسویه والدین بر کودک و کودک بر والدین صحبت می‌کند با این فرض که با افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی کودک در طول زمان ،استرس والدگری هم محتملا زیادتر می شود در نتیجه مشکلات در حوزه ی سلامت کودک و والدین ترویج می‌یابد.

به همین منوال ،مشکلات خود والدین در حوزه ی بهداشت روان و عملکردی (افسردگی ،نگرانی ،سوء مصرف مواد)می‌تواند منجر به مشکلاتی در فرزند پروری و منجر به افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی کودک شوند که به نوبه ی خود می‌تواند سطح استرس والدگری آن ها را افزایش دهد.اگرچه این مکانیسم استرس والدگری در طول زمان آشکار نمی شود و هر دو والدین و کودک را درگیر می‌سازد اما در اصل این واکنش های والدین به مسئولیت های والدینی است که فاکتور کلیدی در به جلو راندن این فرایند می‌باشد. لذا با توجه به نوع واکنش و نگرش والدین استرس والدگری می‌تواند افزایش یافته ، کیفیت فرزندپروری بدتر شده و در نهایت مسائل رفتاری و عاطفی کودک افزایش پیدا خواهد کرد.و با کاهش استرس والدگری ،فرزندپروری بهبود یافته و در نتیجه سلامت عاطفی و اجتماعی کودک بهتر خواهد شد(دیتر دیکارد ،۱۹۹۸؛۲۰۰۸).

۲-۲-۲-۲ نظریه ی تنش های روزمره :

اکثر تحقیقات در حوزه ی استرس والدگری متمرکز بر مطالعات بر روی خانواده هائی بودند که حوادث یا شرایط استرس زائی مثل بیماری کودک یا وضعیت بد اقتصادی را تجربه کردند(وبستر –استراتون[۶۸] ،۱۹۹۰). به عنوان مثال با وجود اینکه مطالعات استرس والدگری (مقیاس استرس والدگری آبیدین۱۹۹۰) بر روی جامعه ی بزرگی مورد استفاده قرار گرفته است اما قابل توجه است که اکثر قریب مطالعات در رابطه با استرس والدگری بر روی مادرانی که مراجعات کلینیکی مثل افسردگی داشتند،انجام شده است.

امروزه یک بحث در تمایز اصلی بین استرس والدگری به عنوان یک اختلال یا استرس والدگری یک امر عادی و نرمال مطرح است .‌فاکتورهایی که بعضی از والدین را آنقدر متشنج می‌سازند که افسرده یا مضطرب می‌شوند ، همان فاکتور های هستند که در والدین دیگر تاثیری نگذاشته و آنان از هیچ اختلال عاطفی یا رفتاری رنج نمی برند. در واقع این فاکتور ها ،فاکتور های مشترکی هستند که در تنوع گوناگونی از بزرگسالانی که در جامعه گسترده زندگی می‌کنند به طور یکسان پیدا می‌شوند که بعضی والدین آنقدر تحت تاثیر آن ها قرار می گیرند که مبتلا به انواع اختلالات روانی شده و برخی دیگر نسبت به آن فاکتور ها مقاوم بوده و تاثیری بر آن ها نمی گذارد.

درک اینکه چگونه استرس والدگری در طول زمان گسترش پیدا می‌کند،چگونه والدین و رشد کودک را تحت تاثیر قرار می دهدو چگونه جسم و روان والدین را تحت تاثیر قرار می‌دهد مستلزم دقت نظر در استرس معمولی روزمره ای است که اکثر والدین هر روز و هر هفته با آن رو به رو هستند این وجه تمایز نظریه ی تنش روزمره از نظریه ی والد- کودک –روابط است(تسرنیک و گرینبرگ ،۱۹۹۰؛تسرنیک و همکاران ،۲۰۰۲).

این نظریه اظهار می کندکه والدین می بایست یاد بگیرند که چگونه با مولد های استرس زای هر روزه ی پرورش کودک خود کنار بیایند،سازگاری قسمتی از کار است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...