امروزه کم کم آموزش مؤلفه‌‌های هوش هیجانی در برنامه های مختلف فرهنگی وتربیتی جای خود را باز می‌کند. “سلیگمن” نیز در مطالعات اخیر خود در زمینه “روانشناسی مثبت” بیان داشته استرس از ویژگی‌های قرن کنونی ماست و باید مقاومت انسان‌ها را با آموزش‌های هیجانی و اجتماعی بالا برد.

۱-۷-۳-هوش معنوی

تعریف مفهومی هوش معنوی:

هوش معنوی زمینه تمام چیزهایی است که ما به آن ها معتقدیم و نقش باورها ، هنجارها، عقاید و ارزش‌ها را در فعالیت هایی که بر عهده می گیریم در بر می‌گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم زندگیمان می پردازیم و به وسیله آن تغییراتی رادر زندگی خود ایجاد می‌کنیم. هوش معنوی یا(SQ) مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی است.

تعریف عملیاتی هوش معنوی :

هوش معنوی با دو زیر مقیاس درک و ارتباط با سرچشمه هستی و زندگی معنوی یا اتکا به هسته درونی تعریف می شود و ‌در مورد آزمودنی ها به کار می رود.هوش معنوی با بهره گرفتن از پرسشنامه ۲۹ عبارتی هوش معنوی مورد سنجش قرار می‌گیرد. دامنه نمرات ۲۹ تا ۱۴۵ می‌باشد که نمرات بالاتر در این آزمون نشانگر هوش معنوی بالاتر می‌باشد .

به نظر ایمونز (۲۰۰۰) پنج توانایی معرف این هوش است.

۱-قابلیت تعالی فیزیکی و مادی: افراد با هوش معنوی ظرفیت تعالی دارند و تمایل بالایی نسبت به هوشیاری دارند.

۲-توانایی ورود به سطح معنوی بالاتر: به یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می‌کند آگاهی دارند.

۳-توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها ، رویدادها و روابط روزمره: حضور الهی را در تمامی مراحل زندگی احساس می‌کنند.

۴-توانایی به کارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی: افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحتتر می‌توانند با استرسها برخورد کنند و بیش از سایرین بر بهرانهای روحی و مشکلات غلبه کنند.

۵-پرهیزگاری بالا.

در شروع (سال ۲۰۰۰) زوهار و مارشال[۲۹] (استادان دانشگاه آکسفورد)که در زمینه فیزیک ، فلسفه و مذهب به مطالعه می پرداختند ، کتابی با عنوان هوش معنوی : هوش بنیادی منتشر کردند که سرآغاز طرح هوش سومی ، به عنوان هوش معنوی در مجامع علمی گردید.

رابطه هوش معنوی با بهزیستی روانشناختی : در این زمینه تحقیقات مرتبط انجام شده، اما به بیان یک متغیر با بهزستی روانشناختی پرداخته مثل جهت گیری معنوی جوانان با بهزیستی روانشناختی. مداحی (۱۳۹۰). هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان درونی تر باشد، بهزیستی روان شناختی آن ها بیشتر خواهد بود. و هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان بیرونی تر باشد، بهزیستی روانشناختی آن ها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر، جهت گیری مذهبی ، قابلیت پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی را دارد .

توجه به معنویت در حل مشکلات زندگی و ارزش و معنادار نمودن زندگی انسان از دوران جیمز ونگارش کتاب( گوناگونی تجربه های معنوی[۳۰] (۱۹۷۷)) آغاز شد. جیمز معتقد بود که معنویت موجب معنا در زندگی انسان می شود ، به گونه ای که وی رفتارهای عقلانی و منطقی را برای پیروی در زندگی استفاده می‌کند ، ارتباطات وی با دیگران یک ارتباط انسانی و اعتقادی خواهد بود و نگرش مثبتی به خود و دیگران دارد.

هوش یکی از ‌جذاب‌ترین و جالب ترین فرآیندهای روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت مشاهده می شود . هر چه موجودات از تکامل بیشتری بهره مند شوند از نظر هوشی نیز پیشرفته تر هستند و به همان نسبت از پیچیدگی بیشتری برخوردارند. واژه هوش کیفیت پدیده ای را بیان می‌کند که دارای حالت انتزاعی بوده و قابل رؤیت نیست همچنان که افراد بشر از نظر شکل و قیافه ظاهری با یکدیگر تفاوت دارند، از نظر خصایص روانی مانند هوش، استعداد، رغبت و دیگر ویژگی‌های روانی و شخصیتی نیز بین آن ها تفاوت‌های آشکاری وجود دارد. با توجه به اینکه مفهوم هوش در حال حاضر از ‌آشفتگی‌ها و سردرگمیهای قابل توجهی برخوردار است و در تمام ابعاد نظری، علمی، اجتماعی، هیجانی و معنوی نیز قابل بحث می‌باشد، هوش معنوی، از جهات مختلف در سبز فایل احساس می شود. یکی از ضرورت ها در عرصه ی انسان شناسی توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان، به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که اخیراًً انسان را موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف می‌کند. ضرورت دیگر این موضوع ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جستجوی درک روشن تر از ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه می‌باشد.

همچنین گستره معنویت امروزه در رشته‌های متنوعی از قبیل پزشکی، روان شناسی، انسان شناسی، عصب شناسی و علوم شناحتی در حال پیشرفت است. در راستای این جهت گیری معنوی و به موازات بررسی رابطه بین دین و معنویت و دیگر مؤلفه های روان شناختی مثل سلامت روان، گروهی از پژوهشگران در تبین بعضی از مشاهدات و داده ها، درصدد تعریف مفاهیم جدید در ارتباط با دین و معنویت بوده اند. برای مثال مفاهیم سلامت معنوی، تحول معنوی و بهزیستی معنوی در آستانه هزاره سوم میلادی به ادبیات آکادمیک روان شناسی اضافه شده اند. سازه هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه و علاقه جهانی روان شناسان به حوزه دین و معنویت مطرح شد و توسعه پیدا ‌کرده‌است.

وهان (۲۰۰۲). معتقد است که هوش معنوی یکی از انواع هوش های چند گانه است که به طور مستقل می‌تواند رشد و توسعه یابد . هوش معنوی نیازمند شیوه های مختلف شناخت و وحدت زندگی درونی ذهن و روح با زندگی در دنیای هستی است . هوش معنوی می‌تواند به وسیله تلاش ، جستجو و تمرین پرورش یابد . انسان برای کسب قدرت تشخیص در تصمیم گیری هایی که به رشد سلامت نفس و روان کمک می‌کند، نیازمند هوش معنوی است .بر همین اساس زوهار و مارشال (۲۰۰۲). معتقد است که هوش معنوی نیازمند شیوه های مختلف شناخت و وحدت زندگی درونی ذهن و روح با زندگی در دنیای هستی است.هوش معنوی موجب می شود که فرد در برابر رویدادها و حوادث زندگی ، بینش عمیق بیابد و از سختی های زندگی نترسد و با صبر و تفکر با آن ها مقابله نموده و راه حلهای منطقی و انسانی برای آن ها بیابد .

هوش معنوی جنبه‌های مختلفی از آگاهی و زندگی ذهنی و روحی درونی فرد را با زندگی و کار بیرونی متصل و یکپارچه می‌کند و نوعی اگاهی درباره تمامیت جهان به شکلی کلی به فرد می‌دهد.

مک شری و همکاران[۳۱] (۲۰۰۲). تأکید می‌کنند که هوش معنوی زیربنای باورهای فرد است که سبب اثرگذاری و عملکرد وی می شود به گونه ای که شکل واقعی زندگی را قالب بندی می‌کند . هوش معنوی باعث افزایش قدرت انعطافپذیری و خود آگاهی انسان شده است به طوری که در برابر مشکلات و سختی های زندگی بردباری و صبوری بیشتری دارند در واقع هوش معنوی ظرفیتی برای الهام است و با شهود و نگرش کل نگر به جهان هستی در جستجوی پاسخی برای پرسش‌های بنیادی زندگی و نقد سنت ها و آداب و رسوم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...