با این حال، این نگرش و رفتار را در دوران نوجوانی به سادگی نمی توان متوقف ساخت. این نگرش های ناسالم و بسیاری از رفتارهای زمان انتقال به بزرگسالی و حتی در بزرگسالان مسن تر هم دیده می شود. آگاهی از علت و توسعه اختلال تصویر بدنی، اطلاع از تکنیک های ارزیابی تصویر بدنی، و برنامه های پیشگیری و مدیریت مؤثر برای پزشکان و مربیان مراقبت های بهداشتی که برای شناختن کسانی که شاید آن ها قادر به آموزش و راهنمایی در مراقبت ازخورشان باشند مهم هستند. همچنین کسانی که در سعی ‌و کوشش مراقبت از برداشت خود از تصویر بدنی هستند و نیز نحوه ی این برداشت ها که ممکن است مراقبت از بیمار را تحت تاثیر قرار دهد ,مهم هستند. حتی پزشکان و متخصصان سلامت روانی ممکن است ظاهر بیمار ,آن ها را تحت تاثیر خود قرار داده و افراد غیرجذاب را متفاوت درمان می‌کنند(حقگوی، ۱۳۸۶).

۲-۱۳-۱- تفاوت بین نگرانی طبیعی از تصویر بدنی، نارضایتی بدنی، و مشغله ی ذهنی با نگرانی های تصویر بدنی و یا اختلالات تصویر بدنی

به عنوان مفهوم اختلال تصویر بدنی و آسیب شناسی مربوط به ان در زمینه هایی در پزشکی و زمینه‌های وابسته به سلامت، در حال افزایش است. تصویر بدنی بسیار فردی است و پزشکان باید ذهنیت ذاتی در توسعه از این تصویر بدنی را تشخیص دهند. گروهی از عوامل، هر دو توسعه ای و بالایی(پروگزیمال[۴۳])، برای شکل گیری یک مهارت بدنی فردی ترکیب می‌شوند. این عوامل به دسته بندی های موجود/ پروگزیمال و تاریخی/ توسعه ای گروه بندی شده اند. عوامل تحت تاثیر رشد عبارتند از عوامل اجتماعی جمعیتی، دوستان و خانواده، ایده های درونی از ایده آل های فرهنگی، و ویژگی های شخصیتی هستند. عوامل پروگزیمالی اشاره به تجربیات روزمره دارد، که آن ها چگونه تفسیر می‌شوند، و اثرات خود را بر خلق و خو و رفتار می‌گذارند. شاید گیج کننده ترین مسئله مربوط به تصویر بدن تعریف آن باشد(فیرست و هلم کویست[۴۴]،۲۰۱۰). اصطلاحاتی که معمولا استفاده می‌شوند عبارتند از نارضایتی بدنی، تصویر منفی بدنی، احساس ملالت و کسالت بدنی، نابسامانی از تصویر بدنی، عزت بدنی، اختلال تصویر بدنی، و نگرانی های تصویر بدنی هستند. نگرانی های تصویر بدنی مفهوم خوبی است که در یک طیف وسیع و طولانی رخ می‌دهد. در یک انتهای طیف نارضایتی بدنی قرار دارد و در انتهای دیگر تحریف تصویر بدن / اختلالات است. گزارش از نارضایتی بدن به تنهایی انجام اختلالات تصویر بدنی تلقی نمی شود. نارضایتی تصویر بدنی یک مشکل شایع روانی است که بسیاری از زنان غربی را تحت تاثیر قرار داده است. نارضایتی بدنی اشاره به ارزیابی ذهنی منفی از بدن جسمانی، انسان، مانند شکل، وزن ،شکم، و لگن است. نارضایتی بدن نیز باید از تأکید بیش از حد در تعیین ارزش خود فرد بر وزن و شکل قرار گیرد، که نشانه ای از هر دو صورت از بی اشتهایی و پرخوری عصبی متفاوت می‌باشد. “آشفتگی” به طور معمول نشان دهنده یک مشکل بالینی است که توسط اضطراب مداوم و مزمن به وجود می اید که همچنین ممکن است با دخالت عملکرد بین فردی، روانی، و یا حرفه ای(عملکردی) باشد، که در نتیجه ممکن است برای درمان آن ها را در نظر گرفت (فیرست و هلم کویست[۴۵]،۲۰۱۰).

۲-۱۳-۲- نگرانی از تصویر بدن در افرادنابالغ، نوجوان ، جوان، میانسال و بزرگسالان مسن تر

به نظر می‌رسد که نگرانی ‌در مورد وزن و رژیم لاغری در کودکان و نوجوانان ظاهر شده است. شاپیرو و همکاران[۴۶] (۲۰۱۰) نشان داند که رژیم غذایی و ورزش برای کنترل وزن در بیش از ۴۱% از دختران در سن ۸-۱۰ سال مورد استفاده قرار می‌گیرد. حتی کودکان به اصطلاح جوان حدود سن ۵ سالگی در حال ابراز ترس از چاق شدن و داشتن نگرانی های تصویر بدنی هستند.

داویسون و همکارانش[۴۷] (۲۰۰۹) دریافتند که در سنین ۵- ۷ سالگی، دخترانی که در ورزش زیبایی شرکت می‌کنند (به عنوان مثال، رقص، ژیمناستیک ) گزارش نگرانی از وزن بالاتری را نسبت به دخترانی که در ورزش های غیر زیبایی هستند(به عنوان مثال، فوتبال، والیبال، و تنیس ) داشتند. با این حال، بلوغ به عنوان بزرگ ترین مرحله از خطر در توسعه از نگرانی های تصویر و وزن بدنی (به طور کلی فکر می شود از سن ۱۱ به ۱۹) مشاهده شده است. فشار دوستان، قلدری و اذیت کردن ‌در مورد وزن به عنوان یک عامل تسریع در نارضایتی از بدن در دختران نوجوان شناخته شده است. کوپر و گودیر[۴۸](۲۰۱۱) نشان دادند که:

از سن ۱۱ به ۱۶سالگی، افزایش مداوم در نگرانی از وزن و شکل در زنان نمونه جامعه وجود دارد: ۱۱-۱۲ سالگی (۱۵٫۵ %) ، ۱۳-۱۴ سالگی (۱۴٫۹ %) ، و ۱۵-۱۶ سالگی(۱۸٫۹%) با تجربه نگرانی های تصویر بدن روبه رو می‌شوند.

پاکارد [۴۹](۲۰۱۰) در پژوهش خود ‌به این نتیجه رسید که در بیش از نیمی از زنان روستایی سفیدپوست(۵۲ درصد) بین سن ۸ و ۱۷ سال نگرانی وزن گزارش شده و که این الگو با بالا رفتن سن افزایش یافته است. برخی دیگر از پژوهشگران دریافته اند که در کودکان بین سن ۹ و ۱۴سال ثابت شد زمانی که لاغر شدن برای پدرانشان مهم بود از رژیم غذایی استفاده می‌کردند. به نظر می‌رسد بارداری، دلیلی برای دیدگاه نگرانی های تصویر بدنی در زنان باشد. به کاربردن پژوهش های کیفی برای بررسی تجربه زنان از تغییرات وزن و شکل در دوران حاملگی و در اوایل دوران پس از زایمان است. او متوجه شد که زنان نگرانی کمتری در وزنشان، تیپ بدنی، و یا ظاهر خودشان که به عنوان یک نتیجه از بارداری است دارند و به نظر می‌رسد آن را کم اهمیت تر نسبت به گذشته می دانند. نگرانی ‌در مورد رفاه نوزاد جایگزین نگرانی های زنان ‌در مورد وزن و تیپ بدنی می شود. بر اساس تجربه از این زنان، او ‌به این نتیجه رسید که دوران بارداری و مادری بالقوه ممکن است اثری برای کمک به زنان و مسائل مربوط به وزن و در نگرش عادات غذا خوردن داشته باشد، اگر تنها به طور موقتی باشد(برادون [۵۰]و همکاران، ۲۰۰۸).

۲-۱۳-۳- رویکردشناختی رفتاری

ارزیابی رویکرد رفتاری مستلزم شناسایی عوامل تسریع و حفظ نگرانی های تصویر بدنی است. (ذکایی،۱۳۸۹).

اهداف اولیه ی یک ارزیابی رفتاری شناختی:

(۱) زمینه ی محتوایی در آگاهی بیمار از عوامل تسریع و حفظ و افزایش نگرانی های تصویر بدنی

(۲) تهیه و ارائه راهنمایی برای اهداف درمانی و برنامه ریزی بر اساس این ارزیابی ها(همان منبع).

عوامل رایج / پروگزیمال(بالایی) که در طول ارزیابی تصویر بدن در نظر گرفته می‌شوند باید باشد:

(۱) تاثیر نگرانی های تصویر بدنی.

(۲) سرمایه گذاری بیمار در ظاهر (به معنی احساس جذابیت فرد از خود ، درک اختلاف میان خود و ایده آل ، و درونی سازی از ظاهر آرمانی)

(۳) حوادث / عامل محرک(نشانه های خارجی)

(۴) شناخت و پردازش هیجانات (گفت و شنود داخلی، تحریفات شناختی، اعتقادات مرکزی، و واکنش استرسی)

(۵) راهبردهای رفتاری / نظارتی رفتارهای خود (سبک مقابله ای، به دنبال تصدیق، رفتار اجتنابی، مقایسه اجتماعی، و چک کردن تکراری / نظافت)

و (۶) اهداف و موانع موجود بر سر راه درمان (انتظارات، انگیزه، حمایت اجتماعی، و هم بعدی پزشکی یا روانپزشکی) (همان منبع).

عوامل تاریخی / توسعه مدنظر قرار دادن مد در طول جریان ارزیابی:

(۱) عوامل اجتماعی جمعیتی (منشاء خانواده / قومیت، جنسیت، سن و) ،

(۲) عوامل فرهنگی / اجتماعی (تجربه های فردی و خانوادگی، استبدادی و همکاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...