کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 




بالبی روانکاو بریتانیایی (به نقل ازکاپلان و سادوک، ۲۰۰۳ ،ترجمه پور افکاری ،۱۳۸۱) نظریه ای تدوین کرده و وابستگی به هنجار را برای رشد سالم بسیار مهم معرفی ‌کرده‌است به عقیده ی بالبی وابستگی زمانی به وجود می‌آید که « رابطه ای گرم ، صمیمانه و پایا بین کودک و مادرکه برای هر دو رضایت بخش و مایه لذت است » وجود داشته باشد . وابستگی پدیده ای است که به تدریج و درکی که میل دارد با شخصی که مطلوب است ، قوی تر ، عاقل تر و قادر به کاستن اضطراب یا ناراحتی شناخته می شود، رشد می‌یابد دلبستگی احساس ایمنی در طفل شیر خوار به وجود می‌آید .وابستگی فرآیندی است که تعامل بین مادر و کودک را تسهیل می‌کند و میزان فعالیت بین آن دو بیشتر اهمیت دارد تا زمان صرف شده بین آن ها به نظر بالبی اشخاص بر اساس روابط اولیه ی خود مجموعه متفاوتی از تجارب را شکل می‌دهند .بر پایه این تجربیات افراد متفاوت « مدل های تجسمی » متفاوتی از تجارب را شکل می‌دهند . بر پایه این تجربیات افراد متفاوت « مدل های تجسمی » متفاوتی را ایجاد می‌کنند . یعنی مجموعه متفاوتی از عقاید را در باره ی خود ، انتظارات متفاوت از دیگران و مجموعه ی متفاوتی از قوانین هوشیار و ناهوشیار را برای سازماندهی و دسترسی اطلاعات در باره ی احساسات تجربیات و ایده های مرتبط با دلبستگی ، گسترش می‌دهند. در حقیقت بالبی هیجانات و عواطف را به عنوان یک سیستم ارزیابی و یک راهنما برای فهم یک حادثه وانتخاب یک پاسخ توضیح می‌دهند.(کولین[۲۰]،به نقل از مهدی زارعی ، ۱۳۸۶).

مدل درونکاری [۲۱]:


از طریق روابط متقابل مداوم یک مدل درونکاری یا مدل ذهنی در کودک به وجود می‌آید که عقاید و انتظارات وی را ‌در مورد مراقبت تحت تأثیر قرار می‌دهد . این مدل درونکاری سپس در داخل روابط جدید تعمیم می‌یابد و انتظارات دو ادراک و رفتار وی را راهنمایی می‌کند . ‌بنابرین‏ ، مدل درونکاری مکانیزمی را در طول سال‌های مداوم در سبک دلبستگی فراهم می آورد و در فهم نقشی که روابط اولیه در تعیین روابط بزرگسالان دارد، مهم است متغیرهایی که به وسیله ی الگوی دلبستگی اولیه تحت تأثیر قرار می گیرند عبارتند از:

    1. اعتماد اساسی کودک

    1. توانایی و تمایلات کودک به روابط اجتماعی

  1. راحت بودن کودک برای وارد شدن در روابط جدید

۴-توانایی کودک برای منطبق کردن رفتارش با افراد دیگر ، در نتیجه ممکن است اثرخاص سبک های دلبستگی را در روابط طولانی مدت کودکان و بزرگسالان انتظار داشته باشیم ( کولین ۱۹۹۶ ، به نقل از مهدی زراعی ، ۱۳۸۶ )

پژوهش ‌در مورد سازمان یابی و سیر تحولی مدل روانکاری نشان می‌دهد که این مدل در یک سالگی و با شکل گیری مفهوم پایداری شئ به دنبال آن می‌گردد . و می‌داند که وجود دارد ، در غیاب منبع دلبستگی نیز همان گونه است . کودک می‌تواند منبع دلبستگی را از طریق مدل ‌درون‌کاوی خود باز نمایی کند . بر این اساس در مرحله نوجوانی و نیز اوایل بزرگسالی است که شخص توانایی انتزاعی ‌در مورد خود پیدا می‌کند و می‌تواند از یک دید فراتر به سیستم دلبستگی خود نگاه کند ، در نتیجه این امکان به وجود می‌آید که مدل ‌درون‌کاوی او از یک ارتباط با افراد دیگر تغییر کند . ( حسنی ، ۱۳۸۴ )

نظریه مری اینزورث ‌در مورد دلبستگی :


مری اینزورث دریافت که تعامل بین مادر و کودک او در دوره ی وابستگی تأثیر عمیقی در رفتار جاری و آینده کودک دارد، و ‌به این مشاهدات بالبی را گسترش داد. الگوهای وابستگی در بچه ها متفاوت است. مثلاً بعضی از کودکان نسبت به کودکان دیگر کمتر گریه می‌کنند . واکنش حساس سینگال ، کودک،مثلاً با در آغوش گرفتن او هنگام گریه کردن ، موجب می شود که با پیشرفت رشد کودک اعتماد به نفس او بالاتر رود. مادرانی که در واکنش های خود کند هستند، کودکان مضطرب تری به وجود می آورند این مادران با بهره ی هوشی پایین تر ، ناپختگی های هیجانی و سن پایین تر ، از مادرانی حساس واکنش نشان دهنده ، مشخص هستند . اینزورث همچنین تأکید نمود که وابستگی ها در کاهش اضطراب مؤثر است. چیزی که او آن را اثر پایگاه ایمن نا ایمن نامید و بچه را توانا می‌سازد که از حضور نماد وابستگی خود دور شده و محیط را جستجو کند کند (کاپلان و سادوک ۲۰۰۳ نقل از پور افکاری ، ۱۳۸۲).

سبک های دلبستگی :


اینزورث و همکاران (۱۹۷۸ ، به نقل از ای برک ، ۲۰۰۱ ، ترجمه سید محمدی ، ۱۳۸۴) بازتاب تجربیات کودک- مادر را در سه سبک دلبستگی نشان دادند که از مشاهده ی رفتارهای نوزاد در آزمون موقعیت غریب ( نا آشنا ) ناشی می‌گردد.

این سه سبک عبارتند از : ایمن ، نا ایمن ، و دو سوگرا .

  1. دلبستگی ایمن

بزرگسالان دارای دلبستگی ایمن ، قادرند درباره ی کیفیت و اثرات روابط دلبستگی خود و مثبت یا منفی بودن این ارتباط به طور منطقی بحث کنند. آن ها اهمیت رابطه ی دلبستگی در دوران کودکی را تأیید می‌کنند. بزرگسالان ایمن تجسمی مثبت و جهان گیر از منبع دلبستگی دارند . این تجسم مثبت ، احساسی خود ارزشمندی و تسلط را در این افرار افزایش داده و خود را قادر می‌سازد که عواطف منفی را به شیوه ای سازنده تعدیل کند. ( به نقل از مهدی زراعی ، ۱۳۸۶).

ایمنی در بزرگسالان با قابلیت دسترسی به والدین بستگی ندارد ، بلکه اعتمادی که بزرگسالان به مسئولیت پذیری والدین خود دارند بسیار مهم است . بزرگسالانی که ایمن هستند یادآوری و بحث ‌در مورد تجارب دلبستگی خود را آسان ارزیابی می‌کنند . این افراد برای روابط دلبستگی خودشان ارزش قائلند و معتقدند که دلبستگی ها و تجارب مرتبط با آن ها شخصیت آن ها را تحت تأثیر قرار داده است و نیز در توصیف یک رابطه ی خاص عینی هستند و به راحتی جنبه‌های مثبت و منفی یک احساس را در نظر می گیرند(شریفی، ۱۳۷۹).

این نوباوگان ، از والد خود به عنوان پایگاهی امن برای کاوش محیط استفاده می‌کنند. وقتی آن ها تنها می مانند ممکن است گریه کنند یا نکنند اما اگر گریه کنند به علت غیبت والد است، زیرا او را به فرد غریبه ترجیح می‌دهند وقتی که والد بر می‌گردد . فعالانه تماس با او را می جویند و گریه ی آن ها فوراً کاهش می‌یابد . (لورای برگ ، ۲۰۰۱ ، ترجمه سید محمدی ، ۱۳۸۴).

  1. سبک دلبستگی نا ایمن :

به نظر می‌رسد که این نوباوگان ، هنگام حضور والد نسبت به او بی اعتنا هستند. وقتی والد آن ها را ترک می‌کند معمولاً ناراحت نمی شوند. و به فرد غریبه خیلی بیشتر از والد خود واکنش نشان می‌دهند . هنگام پیوند مجدد آن ها از استقبال کردن والد دوری می جویند یا در این زمینه کند هستند وقتی والد آن ها را بلند می‌کند معمولاً به او نمی چسبند . این گونه افراد به دیگران اعتماد ندارند و همیشه یک نوع فاصله ی هیجانی را از دیگران حفظ می‌کنند و اغلب تنها و منحاصم هستند . خصوصیت زیاد آن ها محصول نیاز دلبستگی نا کام شده همراه با انتظار طرد از سوی دیگران است. بزرگسالان اجتنابی از ایجاد در روابط صمیمانه با دیگران اجتناب کرده و در مقیاس هایی که در روابط عاشقانه و رمانتیک را بررسی می‌کنند . نمرات پایین تری به دست می آورند.

(زراعی ، ۱۳۸۶).

  1. سبک دلبستگی مضطرب – دوسوگرایی:

این نوباوگان ، قبل از جدایی ، نزدیکی به والد را می جویند و اغلب به کاوش محیط نمی پردازند وقتی والد آن ها بر می‌گردد، خشم ، رفتار خصمانه و گاهی کتک زدن ، نشان می‌دهند. خیلی از آن ها حتی بعد از بلند کردن توسط مادر همچنان به گریه ادامه می‌دهند و نمی توان به راحتی آن ها را آرام کرد. ( بالبی ، ۱۹۶۹).

این کودکان هنگام جدایی، بسیار پریشان و تند خو بوده و در تجدید دیدار ، احساس تشویش و به هم ریختگی می‌کنند . نسبت به تماس های مادی بی علاقه اند و احساس تردید و دو دلی می‌کنند. و کاوشگری ندارند و فقط علاقه مند به پرداختن به امور آشنا مثل اسباب بازی های آشنا و یا مادر خود هستند و خود را به صورت کاملاً منفی توصیف می‌کنند و به شدت احساس اضطراب می‌کنند. (اینزورث و همکاران ، ۱۹۸۷ ، به نقل از رضازاده ، ۱۳۸۱).

نقش پدر در دلبستگی :


در حال حاضر پژوهشگران زیادی متقاعد شده اند که مردان به اندازه ی زنان توانایی رسیدگی و مراقبت از کودکان را بالقوه دارند. پارک [۲۲]و همکارانش،در بیمارستان ها رفتار والدین را مطالعه کردند . پدران در مقابل صدهای آوایی و حرکات کودکان خود به اندازه مادران واکنش نشان می‌دهند پدران به شیوه ی مادران به کودکان خود دست می‌زنند . نگاه می‌کند. با او حرف می‌زنند او را تکان می‌دهند و می بوسند . با این همه در واکنش نسبت به صداهای آوایی کودک خود پدران وقتی کودک خود تنها می‌شوند خود را بیش از مادران فداکار و حامی و معشوق نشان می‌دهند . پدران بیشتر از مادران تمایل دارند کودک خود را بغل بگیرند و به او نگاه می‌کنند . به علاوه پدران نیز به اندازه ی مادران می‌توانند تغییرات ناگهانی رفتار کودک را درست تفسیر کنند و نسبت به آن ها واکنش نشان می‌دهند . همچنین آن ها می‌توانند به اندازه ی مادران در تقابل ملایم ناراحتی ، مثل عطسه ، سرفه و استفراغ ، واکنش سریع نشان دهند. در این موارد پدران مانند مادران کودک را ودار می‌کنند و با او حرف می‌زنند. با این همه وقتی پدر و مادر هر دو حضور دارند. پدر دوست دارد مراقبت بچه را بر عهده ی مادر بگذارند . ( زندن ، به نقل از گنجی ، ۱۳۷۶).

دلبستگی در بزرگسالان :


اگر چه نظریه ی بالبی در اصل درباره ی پیوند عاطفی بین کودک یا جانشین وی ارائه شده است ولی پژوهش های انجام شده از اوایل دهه ی ۱۹۸۰ به بعد ( مثلاً اینزورث ۱۹۸۵ ، کوبک و اسکیری[۲۳] ۱۹۸۸ به نقل از رضا زاده ، ۱۳۸۱).

دلایلی برای ارتباط بین اصول وابستگی با روابط نزدیک بزرگسالان ارائه دادند و این دلایل بر تحلیل کنش های رابطه ی دلبستگی متمرکز است . پیوند دلبستگی به طور خاص ، شامل حفظ نزدیکی ، پایگاه امن و اعتراض جدایی است. ‌بر اساس نظر بسیاری از جمله این ویژگی های رابطه کودک – مراقب قابل تعمیم به بسیاری از روابط بزرگسالان با نزدیکان خود ، اعم از خویشان ‌و دوستان صمیمی است. دردوران بزرگسالی دلبستگی های قدیمی باقی مانده و وابستگی های جدیدی ایجاد می شود. روابط دلبستگی بزرگسالی دارای کیفیت دو جانبه اند که دلبستگی های نا متقارن کودکی هرگز واجد آن نبودند هدف از نظام دلبستگی حتی برای بزرگسالان دسترسی به چهره ی دلبستگی است. البته برای بزرگسالان ممکن است تماس بدنی واقعی غالباً ضروری نباشد. ( مهدی زارعی، ۱۳۸۶).

به نظر اینزورث ( ۱۹۹۱، به نقل از رضا زاده ، ۱۳۸۱، با این سه معیار می توان به وجود رابطه ی دلبستگی پی برد.

اول : شخص به خصوص وقتی که دچار تنیدگی است می‌خواهد که در کنار چهره با چهره های دلبستگی خود باشد.

دوم: وی در ارتباط به دنبال راحتی و ایمن است.

سوم: وقتی چهره ی دلبستگی دور از دسترس می شود، اعتراض می‌کند و اگر چهرۀ دلبستگی از دست رفته باشد، فرد به عزاداری می پردازد . پژوهش ها با مردان و زنان همسر از دست داده آشکار ساخت که نشانگان اعتراض در بزرگسالان ، بسیار شبیه نشانگان در اعتراض کودکان است و شامل صدا زدن ، گریه کردن ، جستجوی دائم و گاهی دیوانه وار، توجه دائم به خاطرات و یادآوری فرد از دست رفته ، بیقراری و نهایتاًً نا امیدی است . برای بزرگسالان همانند کودکان ، دلبستگی به افراد خاصی است و هر چهره ی دلبستگی اهمیتی یگانه و غیر قابل جایگزین سازی دارد. وقتی شخص چهره ی دلبستگی خود را مانند والدین یا همه از دست می‌دهد ، احساس تنهایی می‌کند به عزاداری می پردازد. این حالت وقتی خویشان و دوستان حمایت کننده نیز هستند به وقوع می پیوندند. یک شبکه ی قوی از افراد حمایت کننده ممکن است اندوه شخص را تخفیف دهند واین می‌توانند خلاء عاطفی ایجاد شده را پر کنند ( حسنی ، ۱۳۸۴).

کیفیت واکنش های شخص به مرگ والدین یا همسر را می توان در ماهیت وابستگی او به شخص از دست رفته در زمان گذشته و حال جستجو کرد. در مواردی که واکنش سوگ در شخص ظاهر نمی شود ممکن است علت آن احساس طرد واقعی و فقدان صمیمیت در روابط باشد . اگر چه شکلی ایده آل در شخص از دست رفته ارائه شود . چنین افرادی معمولاً خود را تیپ « خاصی» معرفی می‌کنند که صمیمیت و وابستگی برای آن ها مفهوم ناچیزی دارد . معهذا ، وابستگی ها و گسستن آن ها می‌تواند کاملاً ترومانیک باشد. مرگ والدین یا همسر می‌تواند زمینه ساز اختلال افسردگی شده و در بعضی از بیماران خطر اقدام به خودکشی را پیش می آورد . همچنین مرگ همسر احتمال همسر داغ دیده را برای ابتلا به بیماری جسمی و روانی در یک سال پیش از فقدان بالا می‌برد . شروع افسردگی و سایر حالات ملال غالباً با طرد شدن از جانب فرد مهم در زندگی شخص رابطه دارد. ( کاپلان و سادوک ۲۰۰۳ به نقل از پور افکاری، ۱۳۸۲).

رضایت زناشویی


برای رضایت مندی زناشویی تعریف های مختلفی ارائه شده است کلوور[۲۴] ( ۲۰۰۰ ) معتقد است که رضایت مندی زناشویی، به مسرت بخشی زناشویی، سازگاری و تفاهم زناشویی اطلاق می شود که به طور کلی در زیر مجموعه کیفیت زناشویی قرار می‌گیرد. بک عقیده دارد که رضایت مندی زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی دارند (بک، بی تا) وایت وی ( نقل از مرادی ، ۱۳۸۶ ) نیز رضایت مندی زناشویی را نگرش مثبت به رابطه ی زناشویی
می‌داند که می‌تواند دامنه ای از مطلوب تا نا مطلوب را در بر گیرد . در تعریف دیگری رضایت مندی زناشویی به احساس رضایت هر یک از زوجین از هماهنگی و مطابقت با همسر خود در زمینه ی چگونگی سازمان دادن زندگی مشترک، مثل هماهنگی در نحوه ی گذراندن اوقات فراغت، تقسیم کارهای خانه ، تعامل و ارتباط با یکدیگر، روابط جنسی و ابراز عواطف و احساسات به یکدیگر اشاره شده است ( برازرتن و یوگمن [۲۵]، ۱۹۸۶ ) . رضایت مندی و سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن ، زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند و روابط رضایت بخش در بین زوجین ، از طریق علاقه ی متقابل ، میزان مراقبت از همدیگر ، پذیرش و تفاهم با یکدیگر قابل ارزیابی است ( سینها و موکرجک[۲۶] ، ۱۹۹۰ )

یافته های پژوهشی ، نشانگر آن است که عوامل متعددی در رضایت مندی زناشویی تاثیر دارد از جمله : شخصیت ( اسچورمن – کروک[۲۷] ، ۲۰۰۱ ) تحصیلات و طبقه اجتماعی ( جلیلی ، ۱۳۷۵ ؛مرادی ، ۱۳۸۶ )عقاید مذهبی ( اعرافی ، ۱۳۸۵ ؛ هاشمی ،گلشن آبادی ، ۱۳۸۶ ) مسایل مالی ، علاقه ، توجه ، حمایت درک همسر، اشتغال زنان ، تعداد فرزندان ( ترک ، ۱۳۸۵ ) طول مدت ازدواج ( هیوستون و همکاران ، ۱۹۸۶ ) روحیه همکاری ( گاتمن ، ۱۹۹۴ ) مسایل جنسی ( فرانکن ، ۱۹۹۸ ؛ شاملو، ۱۳۸۱ ) وابستگی شدید زوجین به خویشان و دوستان ( ترمن به نقل از سلیمانیان ، ۱۳۷۳ ) صرف اوقات فراغت باهم ( هیوستون و همکاران ، ۱۹۸۶ ) و بالاخره سبک‌های دلبستگی ( بانز[۲۸] ، ۲۰۰۴) و راهبردهای حل تعارض در زوجین ( گاتمن[۲۹] ، ۱۹۹۴ ، ۱۹۹۸ ) .

بالبی ، معتقد بود که رفتار انسان را تنها از طریق بررسی محیط انطباقی آن یعنی محیط بنیادی که این رفتار در آن محیط تکامل یافته است ، می‌توانیم درک کنیم . در واقع ، کودکان در طی مراحل دلبستگی ، پیوند عاطفی با ثباتی با مراقبت کننده برقرار می‌کنند که در غیاب والدین می‌توانند از آن به عنوان یک پایگاه امن استفاده کنند. این بازنمایی درونی، جز مهمی از شخصیت های دلبستگی و احتمال فراهم آوردن حمایت در مواقع استرس ، عمل می‌کند . این تصویر ذهنی، الگو یا راهنمایی برای روابط صمیمی در آینده می شود ( برک ، ۲۰۰۱ ) .

( استیوبر [۳۰]، ۲۰۰۵ ). به طور کلی ، دلبستگی ایمن با رضایتمندی زناشویی بیشتر و دلبستگی غیر ایمن هستند با رضایتمندی زناشویی کمتر ، رابطه دارد ( بانز ، ۲۰۰۴ ) .

گاتمن ( ۱۹۹۴ ، ۱۹۹۸ ) بیان کرد که سبک روابط زوجها بخصوص هنگامی که به تعارض می پردازند ، می‌تواند در طول مدت ازدواج به عنوان شاخص قوی برای احساس رضایت مندی زوجین در ازدواج مطرح شود ، وی همچنین اذعان کرد که طبقه بندی در زیر مجموعه ی تعارض از آنچه که آن ها جروبحث می‌کنند ، ناشی نمی شود بلکه از اینکه چطور وقتی جرو بحث می‌کنند واکنش نشان می‌دهند ، ناشی می شود ( استیوبر ، ۲۰۰۵ ). اختلاف و گفتگو طبیعی است و راهبردهای حل تعارض ((CTS )) تاثیر مثبتی بر روابط دارند .

راهبردهای کلامی سازگارانه و مستقیم به زوجها کمک می‌کند تا موضع گیری مثبتی داشته باشند احساسات و موقعیت ها را نشان دهند ، در جستجوی موافقت طرف مقابل باشند ،با هم بر روی مسایل به توافق برسند و به یکدیگر اعتماد کنند ( کاناری و کاپچ[۳۱] ، ۱۹۸۸ ) و در نتیجه آن ها قادرند احساس موفقیت حاکی از تسلط بر مشکلات را به یاری هم و در حالی که در یک تیم قرار گرفته اند ، تجزیه کنند ( کلترن[۳۲] ، ۱۹۹۰، گیلبرت[۳۳] ، ۱۹۸۵ ).مهارت‌های ارتباطی خوب یکی از مهمترین عوامل رضایت و خشنودی در روابط زناشویی است (گاتمن ، ۱۹۹۸) . در واقع اگر زوجها یاد بگیرند که چطور ارتباط مؤثر بر قرار کنند ، شانس بیشتری دارند که رضایت مندی را تجربه کنند .

افرادی که رفتارها و واکنش‌های مثبت را هنگام گفتگوها و در حین پرسیدن جزییات گفتگو نشان می‌دهند ، نگرانی شان واقعی است . واکنش‌های مثبت ، معمولا موجب سر زندگی ، شادابی و هیجان و جذابیت و جالب بودن روابط می شود ( کاناری و استافورد[۳۴] ۱۹۹۴ ) . ارتباطات مؤثر ، موجب شکوفایی هویت و کمال انسان و مبنای اولیه ی پیوند وی با دیگران و بهبود کیفیت روابط افراد می شود در حالی که ارتباطات غیر مؤثر مانع شکوفایی انسان را همین ارتباطهای میان فردی تشکیل می‌دهد ( وود[۳۵] ، ۱۹۹۸ ) ارتباط دلپذیر زوجین این امکان را می‌دهد که با یکدیگر به بحث و تبادل نظربپردازند ( یانگ و لانگ[۳۶] ، ۱۹۹۸ ).

پژوهشگرانی که ‌در مورد سبک‌های ارتباطی تحقیق می‌کنند به سه الگوی انتقاد – دفاع – کمرو- سلطه پذیر و مسلط – کنترل کننده دست یافته اند ( باس و همکاران[۳۷] ، ۱۹۸). نتایج تحقیقات نشان می‌دهد زوجهای سازگاری که به اعمال مثبت همسران خود ارج می نهادند راحت تر می توانستند اعمال منفی آن ها را تحمل کنند ؛ در مقابل زوجهای ناسازگار بیشتر به موارد منفی فکر می‌کردند و زمان زیادی را صرف توجه به جنبه‌های ناخوشایند همسران خود می‌کردند و در درک ویژگی های جبران کننده و مثبت آنان ، مشکل داشتند . این مطالعات نشان داد ، افرادی که دارای روابط خوب هستند می دانند که چگونه به نکات مثبت طرف مقابل خود ارج نهند ( برادبوری ، فینچام و بیچ[۳۸] ۲۰۰۰ ) . اگر زوجها گفتگوهای مستقیم و سازگارانه داشته باشند ، بهترین برآیند کیفیت ازدواج را دارند، نتایج بهتری را تجربه کرده و قادرند که احساس موفقیت و تسلط بر مشکلات به یاری هم و در حالی که در یک تیم قرار گرفته اند درک کنند. چنین گفتگوهایی، مثبت یا منفی می‌تواند در کیفیت ازدواج مؤثر باشد ( اسچورمن و کروک ، ۲۰۰۱ ) .

للوید[۳۹] ( ۱۹۸۷ ) بر سبک های کلامی سازنده تأکید ‌کرده‌است . در مطالعه ای که توسط کاناری و کاپچ ( ۱۹۸۸ ) انجام گرفت نشان داده شد که راهبردهای کلامی سازنده ، به زوج ها کمک می‌کند تا موضع گیری مثبت داشته باشند ، احساسات خود را ابراز کنند ، در جستجوی موافقت طرف مقابل باشند ، با هم بر روی مسایل به توافق برسند و به یکدیگر اعتماد داشته باشند . سیمپسون ( ۱۹۹۰ ) اعلام کرد که زوج های ایمن به غیر ایمن نسبت به هم اعتماد بیشتری دارند و سطوح بالاتری از رضایتمندی روابط ، اعم از همبستگی تقابلی ( قابلیت اتکای متقابل ) و تعهد بین آنان دیده می شود . کوباک و هازان[۴۰] ( ۱۹۹۱ ) و کوباک ، کل[۴۱] و همکاران ( ۱۹۹۳ ) اعلام کردند که افراد ایمن تعارض های هیجانی شان را در طی تعارض به طور سازنده ، بیشتر از افراد غیر ایمن نشان می‌دهند خواهان ازدواج هستند ، بحث غیر سازنده کمتر می‌کنند و هنگام عصبانیت و خشم ،جوش و خروش وفوران کمتری نسبت به همتایان غیر ایمن خود نشان می‌دهند فینی[۴۲] ( ۱۹۹۸ ). اعلام کرد که بزرگسالان ایمنی که همسرانی دارای تاریخچه دلبستگی ایمن ، انتخاب می‌کنند راهبردهای حل تعارض سازنده تری دارند و روابط زناشویی آن ها رضایت بخش تر و بادوام تر است. بانز ( ۲۰۰۴ ).اعلام کرد که دلبستگی ایمن با رضایتمندی زناشویی بیشتر و دلبستگی غیر ایمن با رضایتمندی زناشویی کمتر ، رابطه دارد .

کریدر و فیلدز[۴۳] (۲۰۰۱). دریافتند نخستین ازدواج هایی که به طلاق منجر می‌شوند ۷ تا ۸ سال طول می کشند . به طور ‌میانگین در تمام ازدواج هایی که به طلاق منتهی می‌شوند ، فرایند طلاق تقریبا۸ سال به طول می‌ انجامد . ‌بنابرین‏ ، باید نسبت به مراحل اولیه ی ازدواج توجه دقیقی شود و همچنین ، به مداخلات پیشگیرانه و دقیق نیز پرداخته شود . برگزاری جلسه های درمانی مشترک با زوج ها برای تغییر روابط میان همسران را «زوج درمانی » می‌گویند . زوج درمانی بر تغییر در جهت فرآیندهای سازگارانه زناشویی متمرکز است ، که عبارتند از : تعامل قابل مشاهده و افزایش نتایج مثبت تر حاصل از رابطه هالفورد[۴۴] (۲۰۰۰) .کرمی (۱۳۸۷ ). به پزوهش درباره ی اثر بخشی تحریف های شناختی زوج ها بر افزایش رضایت زناشویی آنان بر اساس سبک شناخت درمانی بک در بین زوج های شهرستان بانه پرداخت که نتیجه ی پژوهش فرضیه های پژوهش را مبنی بر اینکه این شیوه رضایت زناشویی زوج ها را افزایش داده است را تأیید کرد.

رحمانی و همکاران(۱۳۸۹ ). طی مطالعه ای بر روی ۲۹۲ مرد و زن که بین ۱۹- ۵۸ سال سن داشتند، رابطه معناداری را بین رضایت از رابطه ی جنسی به مرور زمان کاهش می‌یابد ، به طوری که زوج هایی که کمتر از ۱۵ سال از ازدواج شان می گذشت رضایت بیش تری را از رابطه جنسی نسبت به زوج هایی نشان دادند که بیش از این مدت زمان از ازدواج شان می گذشت .

هرمن[۴۵] (۱۹۹۸ ). پژوهشی در شیوه ی زوج درمانی به روش چند وجهی انجام داده است . در این پزوهش ۶۵ زوج ( جمعا ۱۳۵ نفر) به وسیله پرسشنامه ی ساختارمند چند وجهی و پرسشنامه رضایت زناشویی به منظور یافتن حمایت های تجربی از شیوه زوج درمانی چند وجهی مورد ارزیابی قرار گرفتند . همگام با دیگر پژوهش هایی که در زمینه نظریه شباهت در ازدواج ( زوجین شبیه به هم ) در مقابل تفاوت در ازدواج زوجین مکمل ) صورت گرفته ، این پژوهش از شباهت زوج ها حمایت می‌کند . شباهت به طور کلی با نمره های بالای رضایت زناشویی در پرسشنامه بالا وابسته است . البته نمره های افراد شبیه ( زوج های شبیه به هم ) در بخش های متفاوت پرسشنامه ساختارمند چند وجهی ، نمی تواند همه ی خرده آزمون های پرسشنامه رضایت زناشویی را پیش‌بینی کند و همه متغییرهای موجود در پرسشنامه چندوجهی نیز ، رضایت زناشویی را پیش‌بینی نمی کند و همه متغییرهای موجود در پرسشنامه چند وجهی نیز ، رضایت زناشویی را پیش‌بینی نمی کنند . در نهایت شیوه زوج درمانی چند وجهی به وسیله این داده ها حمایت می شود ؛ اگرچه برای کار بالینی بر اساس این نتایج به پژوهش های بیش تری نیاز است .

اسگاربی و هالفورد[۴۶] (۲۰۰۰).در پژوهشی با اندازه گیری رضایت زناشویی در ابتدای هفته وقایع مثبت و منفی و یاد آوری و بازگویی آن ها ،نشان دادند که زوج ها درباره بازگویی وقایع ، سوگیری هایی دارند . افرادی که بیش تر موارد منفی را به خاطر می آوردند ، همان کسانی بودند که رضایت کمتری را نشان داده بودند .

یکی از ارتباطات بین یک زن و مرد ازدواج است ازدواج تعهدی قانونی و عاطفی است که در زندگی هر بزرگسالی بسیار مهم است علاوه بر این ، انتخاب یک شریک زندگی و وارد شدن به یک تعامل زناشویی به عنوان نقطه عطف بلوغ و موفقیت فردی تلقی می‌گردد . تردیدی وجود ندارد که انتخاب شریک زندگی یکی از مهمترین تصمیماتی است که فرد در طول زندگی اش می‌گیرد . افراد به دلایل متفاوتی ازدواج می‌کنند . به عنوان مثال : عشق ، خوشبختی ، مصاحبت ، میل به داشتن فرزند ، تمایل جنسی و یا میل به فرار از موقعیت های ناخوشایند ( برنار[۴۷]۱۹۸۴ ).

ازدواج ، تعهدی همراه با عشق و مسئولیت برای آرامش ، خوشبختی و توسعه ارتباط خانوادگی قوی است . ازدواج به عنوان یک پیوند جنسی مشروع و اجتماعی ، همراه بایک اعلام عمومی شروع می‌گردد و با یک سری نظرات ‌در مورد عملکرد پذیرفته و به عهده گرفته می شود و در واقع قراردادی است که حقوق متقابل و تعهدات بین زوجین و فرزندان آینده را با دقت توضیح می‌دهد . ( دالاک [۴۸]۱۹۹۰ )

سازگاری زناشویی به عنوان حالتی است که در آن زن و شوهر احساس خوشبختی و رضایت نسبت به ازدواج و یکدیگر دارند . ( توماس [۴۹]۱۹۹۰ ).

هدف همه ازدواج ها خوشبختی است . ازدواج اکثر زوج ها لبریز از انتظارات و توقعات است بعضی از انتظارت واقعی و بعضی دیگر غیر واقعی هستند . و این به طبیعت پیچیده ازدواج بستگی دارد هر فرد به پیچیدگی یک دنیا‌ است . ‌بنابرین‏ در ازدواج دو دنیای متفاوت به یکدیگر نزدیک می‌شوند . سازگاری زناشویی به بلوغ نیازمند است که موجب رشد و توسعه زوجین است .

اگر این رشد به طور کامل تجربه و فهمیده نشود مرگ ارتباط زناشویی حتمی است . ارتباط بین یکی زوج یک پیشرفت کند است و به سرعت انجام نمی پذیرد ، همانند سرطان پنهانی است که به آرامی و بدون درد موجب مرگ می شود ( ون بوون[۵۰] ۱۹۸۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:03:00 ب.ظ ]




د) فرهنگ مبتنی بر تداوم رویه سازگاری : سازمانی که چنین فرهنگی بر آن حاکم است بر امور درون سازمان تأکید می‌کند و در محیط دارای ثبات نسبی فعالیت می‌کند و از نظر رفتار نوعی تداوم را در پیش می‌گیرد چنین سازمانی

دارای فرهنگی است که در آن روش یا شیوه مشخص و با ثبات انجام کارها مورد توجه قرار می‌گیرد و به مشارکت افراد به ویژه در امور سرنوشت ساز سازمان چندان توجهی نمی شود ولی به تداوم در رفتار، سازگاری افراد با سنت های مرسوم، همکاری و اشتراک مساعی اهمیت زیادی داده می شود که موفقیت سازمان در گرو یکپارچگی، انسجام و داشتن کارائی با راندمان بالا است (سعیدی،۱۳۸۹: ۱۹).

۲-۱۰-۳ الگوهای شناخت و تحلیل فرهنگ سازمانی

نظریه پردازان مختلفی در ایجاد مبانی و چارچوب های اولیه لازم برای شناخت و مدیریت فرهنگ سازمان نقش داشته اند. این گروه که می توان آن ها را نظریه پردازان پیشگام دانست، در نظریات خود بسترها و مبانی لازم را برای سایر پژوهشگران جهت مطالعه فرهنگ سازمانی و ارائه الگو های عملیاتی کاربردی در این حوزه فراهم نموده اند. تالکوت پارسونز، ویلیام اوچی، تام پیترز و رابرت واترمن، جان کاتر، جیمز هسکت، استانلی دیویس و ادگار شاین از مهمترین پژوهشگرانی هستند که نقش مهمی در نظریه پردازی در زمینه فرهنگ سازمانی داشته اند.

۲-۱۰-۴ الگوى فرهنگ سازمانی پارسونز

تالکوت پارسونز یکی از اولین کسانی است که توانست الگوى تحلیلی جامع و کلی را که برای تحلیل همه انواع فعالیت های جمعی مناسب است، ارائه نماید. الگوى او به اجایل[۲۸] مشهور است و بیانگر آن است که سیستم های اجتماعی برای بقا و ادامه حیات خود باید چهار کارکرد اساسی داشته باشند و معتقد است بسته به محیط اجتماعی حاکم بر سازمان، هر یک از انواع سازمان ها یکی از کارکردهای زیر را مورد تأکید بیشتری قرار می‌دهند. این کارکردها عبارتند از:

    • انطباق

    • دستیابی به هدف

    • انسجام و یکپارچگی

  • نهفتگی (الوانی، ۵۹:۱۳۸۰)

۲-۱۰-۵ الگوی مبتنی بر هفتS شرکت مکینزی

شرکت مکینزی، در طرح مفهوم فرهنگ سازمانی در مدیریت سهم به سزایی دارد. طی دهه ۸۰ ، حداقل پنج کتاب معتبر و پر فروش در زمینه فرهنگ سازمانی توسط این شرکت و با همکاری محققین برجسته دانشگاه های معتبر آمریکا نظیر وارد و استانفورد، ارائه گردیده است. یکی از این نوشته ها، هفت عامل مهم را به عنوان عوامل فرهنگ سازمانی اثر بخش معرفی می‌کند که هر کدام از این عوامل با حرف S شروع می‌شوند.

به عقیده این نویسندگان، راهبرد ساختار سازمانی و سیستم های رایج در سازمان سه عامل سخت به شمارمی آیند و شیوه مدیر، مهارت کارکنان و نهایتاًً هدف هایحاکم نیز به عنوان عوامل نرم فرهنگ سازمانیمحسوب می‌شوند. این عوامل با تطابق و همبستگی با هم قادرند اثربخشی سازمان را تضمین کنند. (کیانی، ۲۱:۱۳۸۷)

۲-۱۰-۶ الگوی اوچی

اوشی فرهنگ های سازمانی را در سه گروه از مؤسسات با عناوین “مؤسسات نمونه آمریکایی” ، مؤسسات نمونه ژاپنی و مؤسسات آمریکایی از نوع Z مشخص کرده و تجزیه و تحلیل نمود. اوشی بر مبنای این تحلیل، فهرستی از هفت موضوع اساسی را ارائه نمود که این سه نوع مؤسسه می توانستند بر مبنای آن مورد مقایسه قرار گیرند. این هفت موضوع عبارتند از: احساس تعهد نسبت به کارمندان، ارزیابی، مسیر شغلی، نظارت، تصمیم گیری، مسئولیت و توجه به افراد (قاسمی، ۲۵:۱۳۸۰)

۲-۱۰-۷ الگوی لیت وین و استرینگر

این دو محقق نه عامل را به عنوان مهم ترین عناصر تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی در نظر گرفته اند که عبارتند از:

    • استانداردها

    • مسئولیت ها

    • تشویق و ترغیب

    • خطر پذیری

    • حمایت مدیریتی

    • تضاد و تعارض

    • صمیمت و گرمی افراد

    • ساختار

  • هویت( سعیدی، ۶۸:۱۳۸۹)

۲-۱۰-۸ الگوی کرت لوین

مطالعه ای که توسط کرت لوین صورت گرفت بر شیوه یا سبک مدیریت متمرکز بود. وی نتیجه گرفت که یک فضای انسان مدار، ایجاد کننده سطح بالایی از عملکرد و رضایتمندی خواهد بود و لازمه آن توجه به انسان ها، انگیزه ها و نیازهای آنان در عوامل تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی است که شامل هفت عاملزیر می شود:

فرآیندهای رهبری، انگیزه، ارتباطات، تصمیم گیری، هدف گذاری، فرایند کنش متقابل و کنترل. الگویکرت لوین و لیت وین بیشتر به عوامل رفتاری توجه دارد. ( ابزری :۵۹:۱۳۸۸)

۲-۱۰-۹ الگوی استیفن رابینز

رابینز ده شاخص برای فرهنگ سازمانی مطرح ‌کرده‌است که شامل خلاقیت و نوآوری فردی ، هدایت، سیستم پاداش، نظارت، الگوهای ارتباطی، انسجام، حمایت مدیریت، هویت سازمانی، خطر پذیری، تضاد یا برخورد آرای.

۲-۱۱ مدل های تحقیقات انجام گرفته فرهنگ سازمانی

مدل‌های مختلف با شاخص‌های متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی، توسط اندیشمندان و، صاحب‌نظران ارائه شده است. از جمله این مدل‌ها میتوان به مدل پیترز و واترمن[۲۹] ، هافستد [۳۰] دنیسون، هلریگل و اسلوکم [۳۱] و مدل دنیسون[۳۲] . اشاره نمود.

جدول ۲-۱ مدل‌های مختلف با شاخص‌های متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی

ویژگی ها/ انواع مدل ها

بنیانگذاران

عناصر اصلی

مدل های فرهنگی

مدل گردن

گردن

سازگاری- مسئولیت- استاندارد ها- پاداش ها- شفافیت سازی- صمیمیت و حمایت- رهبری

فاقد مدل مشخص

مدل رابینز

رابینز

تشویق و تهدید- میزان کنترل مدیریت

چهار رویکرد مبتنی بر پارامتر پاداش، تهدید و میزان کنترل مدیریت به وجود می‌آیند.

مدل هاروی و براون

هارول-براون

تعداد افراد متعهد به ارزشهای سازمان- میزان تعهد به ارزشهای سازمان

فرهنگ قوی، ضعیف و میانه

مدل هاروی و براون

هارول-براون

تعداد افراد متعهد به ارزشهای سازمان- میزان تعهد به ارزشهای سازمان

فرهنگ قوی، ضعیف و میانه

مدل استانلی دیویس

استانلی- دیویس

استراتژی- میزان اهمیت هر اقدام در استراتژی با فرهنگ

چهار مدل قابل قبول، کنترل- اغماض، مدل غیر قابل قبول

مدل مکانیکی و ارگانیکی

استاکر و برنر الگوی لورش و لارنس

میزان پیچیدگی محیط- میزان تغییرات محیط

سیستم ارگانیکی و سیستم مکانیکی، ساده و پایدار و پیچیده و ناپایدار

مدل هندی

چارلز هندی

میزان توجه به داخل و خارج- میزان ثبات و پایداری محیط

فرهنگ سازمانی وظیفه، نقش، فرد و قدرت

مدل هرسی بلانچارد

هرسی و بلانچارد

میزان انسجام داخلی- میزان تطبیق پذیری

فرهنگ مشارکتی، یادگیری، رقابتی و بورکراتیک

مدل کوئین

رابرت کوئین

کانون توجه (داخل-خارج)- میزان انعطاف و کنترل

سیستم های بازار محور، سلسله مراتبی، ادهوکراسی و قبیله ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]




۲-۲-۹نظریه عدم تقارن اطلاعات

بر اساس این نظریه مدیران نسبت به سرمایه‌گذاران اطلاعات بیشتری را ‌در مورد آینده شرکت دارند که این پدیده را اطلاعات نامتقارن می‌نامند. ‌بنابرین‏ چون مدیران نسبت به آینده شرکت دارای اطلاعات بیشتری هستند هنگامی که آینده شرکت را خوب می‌بینند نیازی نمی‌بینند اشخاص دیگری را در سود آینده شرکت با خود شریک کنند از این رو نیازهای مالی شرکت را از طریق بدهی تامین مالی می‌کنند. اما در صورتی که مدیران پیش‌بینی مساعدی ‌در مورد آینده شرکت نداشته باشند آنگاه نیازهای مالی شرکت را از طریق انتشار سهام برطرف می‌کنند. ‌بنابرین‏ اعلان عرضه سهام به وسیله شرکت‌های شناخته شده، معتبر و مشهور که به مرحله بلوغ و اشباح رسیده‌اند و برای تامین مالی راه‌های زیادی پیش رو دارند بدان معنی است که مدیران آینده شرکت را چندان روشن و درخشان نمی‌بینند (انتنیو و همکاران، ۲۰۰۲).

۲-۲-۱۰فرضیه جریان نقدی آزاد

این فرضیه و نقش بدهی در کنترل فرصت طلبی های مدیریت در تعقیب اهداف مغایر با منافع سهام‌داران، توسط جنسن در سال ۱۹۸۶ ارائه شد. مطابق این فرضیه، نظر به اینکه بهره و اصل بدهی از تعهدات ثابت شرکت بوده و بایستی در موعد مقرر پرداخت گردد، استفاده از بدهی فرصت اتلاف منابع شرکت توسط مدیران را کاهش می‌دهد. در نتیجه، روی آوردن از سهام به بدهی در تامین مالی، ارزش شرکت را افزایش خواهد داد (فریدنبرگ، ۲۰۰۴).

۲-۳پیشینه تحقیق

تعدادی از تحقیقات انجام شده گذشته در دو بخش پیشینه خارجی و داخلی بررسی خواهد شد.

۲-۳-۱پیشینه خارجی

بواکی [۴]و همکاران(۲۰۱۳) در پژوهشی با عنوان “تعیین کننده های ساختار سرمایه ” به بررسی عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه در شرکت‌های چینی در فاصله سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷پرداختند.داده ها از یک نمونه ۳۳تایی از شرکت‌های چینی جمع‌ آوری شدند.نتایج این پژوهش نشان داد که بین ساختار سرمایه و اندازه و سودآوری ،ریسک تجاری و دارائیهای مشهود رابطه مثبت وجود دارد.اما بین ساختار سرمایه با رشد شرکت و مالیات رابطه منفی وجود دارد.

جونگ[۵] و همکاران(۲۰۰۸) در پژوهشی با عنوان” ساختار سرمایه در اطراف دنیا ” به بررسی تاثیر عوامل شرکتی و کشوری بر ساختار سرمایه پرداختند.آن ها شرکت‌هایی از ۴۲ کشور که به صورت مساوی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه انتخاب شده بودند را مورد بررسی قرار دادند.داده های این شرکت‌ها برای دوره(۱۹۹۷-۲۰۰۱) استخراج شده بودند.آن ها دریافتند که عواملی چون ، حفاظت از حق طلبکار،توسعه بازار اوراق قرضه،نرخ رشد GDPتاثیر مسثقیم و مثبتی بر ساختار سرمایه دارند.آن ها همچنین در پژوهش خود نشان دادند که عواملی چون میزان دارایی‌های مشهود،اندازه،سودآوری ‌و ریسک که از عوامل شرکتی می‌باشند با ساختار سرمایه رابطه معناداری دارند.

ست[۶] و سارخل[۷](۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان “متغییرهای کلان اقتصادی،توسعه بخش‌های مالی و ساختار سرمایه شرکت‌های بخش خصوصی هند”به بررسی تاثیر عوامل کلان کشوری بر ساختار سرمایه شرکت‌ها پرداختند.آن ها داده ها را در بازه زمانی ۱۹۸۱-۲۰۰۶ مورد بررسی قرار دادند.آن ها داده ها را با بهره گرفتن از رگرسیون خطی مورد بررسی قرار دادند.آن ها دریافتند که بین نسبت سرمایه جذب شده توسط بازار سرمایه به GDP و همچنین نسبت میزان وام داده شده به بخش شرکت به GDP در سطح اطمینان ۹۵ درصد با ساختار سرمایه رابطه معنی‌دار وجود دارد.آن ها همچنین رابطه معناداری بین ساختار سرمایه و نرخ تورم در سطح اطمینان ۹۹ در صد مشاهده کردند.نتایج نشان دهنده رابطه معنادار ساختار سرمایه و نرخ مالیات در سطح اطمینان ۹۰ درصد می‌باشد.آن ها در پژوهش خود رابطه معناداری بین ساختار سرمایه ونرخ رشدGDP مشاهده ننمودند.

فرانک[۸] وگویال[۹](۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان “تصمیمات ساختار سرمایه: کدام عوامل به طور قابل اعتماد مهم هستند؟” به بررسی عوامل مهم تاثیر گزار بر ساختار سرمایه در شرکت‌های بازرگانی عمومی آمریکا از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۳ پرداختند.آن ها برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون ترکیبی استفاده نمودند.آن ها در این پژوهش دریافتند که نرخ ارزش بازار به دفتری دارائیها و سودآوری با ساختار سرمایه رابطه منفی دارند و عواملی چون تورم انتظاری و نسبت دارائیهای مشهود به کل دارائیها با ساختار سرمایه رابطه مثبت دارند.

اریوتیس و همکاران (۲۰۰۷) در پژوهشی با عنوان «چگونگی تأثیرگذاری ویژگی‌های سازمان بر ساختار سرمایه» به بررسی تأثیر متغیرهایی نظیر فرصت‌های رشد، اندازه شرکت و نسبت‌های آنی، بدهی و پوشش هزینه بهره شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار آتن طی سال‌های ۲۰۰۱-۱۹۹۷ پرداخته‌اند. این پژوهشگران بدین نتیجه رسیدند که نسبت بدهی سازمان ارتباط منفی با فرصت‌های رشد شرکت ، نسبت های آنی ، پوشش هزینه بهره و ارتباط مثبت با اندازه شرکت دارد.

جدول (۱-۲)-خلاصه پیشینه خارجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]




ولع ریشه شناختی در باورهای نادرست در زمینه نیاز به مواد دارد. از جمله می توان به انتظارات مثبت از مصرف مواد اشاره کرد که ولع مصرف را ایجاد می‌کنند. به نظر می‌رسد ولع مصرف مواد به وسیله فرایندهای شناختی خودکار یا غیرخودکار کنترل می‌شوند. آزمون‌های پردازش شناختی مانند آزمون‌های استروپ اعم از استروپ ساده، استروپ هیجانی و استروپ ویژه اعتیاد و آزمون کامپیوتری جستجوی نقطه تصویری و واژگانی مبتنی بر رویکرد شناختی می‌باشند(معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).

ابزارهای سنجش ولع

اکنون به توضیح برخی از ابزارهای ساخته شده ‌بر اساس رویکردهای مذکور می پردازیم.

ابزارهای گزارش شخصی[۸۸]

تقریباً تمامی نظریه پردازان حوزه ی ولع مصرف معتقدند حداقل بخشی از سنجش ولع مصرف میبایست از طریق بررسی گزارش شخصی آزمودنی انجام پذیرد.که استفاده از این ابزارها به دلیل اعتبار مستقیم[۸۹] بالا،سادگی بیشتر جهت طراحی و کاربرد آسان آن ها بسیار شایع می‌باشد)روبینسون و بریج،۱۹۹۳؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱). برای استفاده از این روش باید چندین شرط را مورد توجه قرار داد. اول آن که موارد مورد پرسش و واژه های به کار رفته دارای تعریف مشترک در میان آزمودنی ها و هم چنین میان آزمودنی‌ها و پژوهشگر باشد. دوم آن که آزمودنی بتواند تحلیل دقیقی از شرایط درونی خود داشته باشد. گزارش های مخدوش به علت وضعیت ذهنی دفاعی و یا عدم حساسیت آزمودنی به شرایط خود شایع می‌باشند. سوم آن که آزمودنی باید در پاسخهای خود صداقت داشته باشد، گنجاندن چند سئوال جهت بررسی میزان صداقت آزمودنی در ابزار سنجش ولع مصرف توصیه می شود و در آخر این که چارچوب نظری طراحی پروژه ی مطالعاتی و واژگان و مفاهیم به کار رفته در طراحی پرسشنامه باید از اصول یکسانی تبعیت نمایند(ویجینگز[۹۰]،۱۹۷۳؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱). ابزارهای گزارش شخصی خود به نوع ابزارهای گزارش شخصی برای مقادیر پایه ولع مصرف و ابزارهای گزارش شخصی برای مقادیر ولع مصرف القایی تقسیم می‌شوند.

در ایران ابزارهایی برای سنجش ولع مصرف با بهره گرفتن از روش های القایی طراحی و اعتباریابی شده‌اند. از جمله این ابزارها میتوان به تهیه و ارزیابی پنج آزمون تصویری ارزیابی ولع مصرف در ‌گروه‌های مختلف معتادین اوپیوئیدی و آزمون تصویری ولع مصرف برای مصرف‌کنندگان متآمفتامین اشاره نمود. واژگانی که القاکنندهی ولع مصرف مت آمفتامین هستند و واژگانی که برای ولع مصرف در میان سوء مصرف کنندگان مواد در ایران رایج هستند، مورد مطالعه قرار گرفته اند(هارت و همکاران،۲۰۰۱؛ دزفولی و همکاران،۲۰۱۰).

معادل گذاری برای ارزش تقویتی مواد

اگر بتوان ولع مصرف را به عنوان بازتابی از انگیزه ی مصرف مواد در نظر گرفت، میزان این ولع مصرف را میتوان ‌بر اساس میزان پیش‌بینی فرد معتاد از لذت حاصل از مصرف مواد (اثر تقویتی مثبت ) ارزیابی نمود. این میزان پیش‌بینی یا پیشگویی را می توان با روش های مختلف سنجش نمود(گاردنر[۹۱]،۱۹۹۳؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).

یکی از روش های ارزیابی این شاخص، بررسی مقدار کل یا تلاشی است که انسان یا حیوان برای به دست آوردن و استفاده از مواد، حاضر است انجام دهد)مارلات و همکاران،۱۹۷۳؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱). واضح است که به کارگیری این الگو در نمونه های انسانی مشکل است. ‌بر اساس الگوهای اقتصاد رفتاری، کمیت این شاخص را می توان با بررسی انتخاب فرد بین گزینه دریافت مقداری پول و یا دریافت مواد تعیین نمود. هر چقدر آزمودنی حاضر باشد از مقادیر پول بالاتری در مقایسه با دریافت مواد صرف نظر کند، ارزش تقویتی مواد در آن فرد بیشتر خواهد بود. هم چنین در این روش وجود انگیزه های دیگر نظیر انگیزه ی ترک مواد، تناظر یک یه یک انگیزه دریافت پول و انگیزه دریافت مواد را بر هم می زند(معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).

خود مصرفی مواد

در نظر پژوهشگرانی که ولع مصرف را در واقع بازتاب قصد رفتاری برای مصرف مواد می دانند، در واقع میزان مصرف مواد در مقایسه با گزارش های فردی از تجربه ی شخصی، شاخص بهتری برای سنجش ولع مصرف می‌باشد(کاشینسکی[۹۲] و همکاران،۱۹۹۵؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).تأکید بر رفتارهای مصرف مواد همچنین در افرادی که اصلاً به مفهومی به عنوان ولع مصرف اعتقاد ندارند، افرادی که از مدل‌های حیوانی برای بررسی ولع مصرف استفاده می نمایند و همچنین پژوهشگرانی که معتقد به ابعاد غیرآگاهانه در پدیده ی ولع مصرف هستند، جایگاهی ویژه دارد . البته باید ‌به این نکته توجه داشت که بسیاری از پژوهشگران معتقدند لزوماًً ولع مصرف، موجب مصرف مواد نمی شود و هم چنین وجود ولع مصرف برای مصرف مواد ضروری نیست)کارتر[۹۳] و همکاران،۱۹۹۳؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱). ‌بنابرین‏ رابطه بین رفتارها مصرف مواد و ولع مصرف در قالب یک رابطه علی و معلولی قوی زیر سوال است. در پژوهش‌های گوناگون از شاخص‌های مختلف رفتار مصرف مواد به عنوان نشانگر ولع مصرف استفاده شده است. برای مثال، فاصله زمانی بین خروج از درمان، تا اولین دفعه ی مصرف مجدد، یکی از رایج ترین این شاخص‌ها می‌باشد. همچنین در مطالعات مختلف از متغیرهای مقدار داروی مصرفی، دفعات مصرف شدت پکهای زده شده به سیگار و فاصله ی زمانی بین پکها (در مطالعات روی ولع مصرف سیگار) در این جهت استفاده شده است(اختیاری و همکاران،۲۰۰۸).

پاسخ دهی سایکو-فیزیولوژیک

تغییرات سایکوفیزیولوژیک مانند ضربان قلب، دمای بدن، فشار خون و هدایت پوستی و ترشح بزاق می‌توانند به عنوان شاخص ولع مصرف به کار روند. در استفاده از این شاخص ها فرض بر این است که این مقادیر کمتر تحت کنترل آگاهانه آزمودنی ها بوده و ‌بنابرین‏ نسبت به گزارش‌های فردی، از اعتبار بالاتری بر خوردارند(اختیاری و همکاران،۲۰۰۶).

البته استفاده از این روش‌ها نیز تا اندازهای زیر سئوال است زیرا تغییرات این شاخص ها لزوماًً ارتباط مستقیمی با ولع مصرف ندارند. برای مثال، افزایش ضربان قلب در حین آزمون‌های تحریک ولع مصرف می‌تواند ناشی از تلاش فیزیکی فرد برای مقابله با مواجهه با نشانه های تحریک ولع مصرف باشد (کیز و همکاران،۱۹۵۰؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).

پاسخ دهی نوروبیولوژیک

یکی از ابزارهای عینی و بسیار مناسب در بررسی تاثیرات ولع مصرف بررسی تغییرات نوروبیولوژیک تحت تاثیر تحریکات ولع مصرف می‌باشد.استفاده از تکنولوژی های تصویربرداری مغزی نوین در سال های گذشته در شناخت زیرساخت های عصبی فرایند ولع مصرف ایجاد ‌کرده‌است. استفاده از روش تصویر برداری fMRI در مطالعات مختلف نشان داده که در فرایند پردازش علائم تصویری القا کننده ولع مصرف نواحی مخنلف مغزی شامل قسمت هایی در بخش پیش پیشانی میانی و همچنین هسته‌های قاعده ای مغز و نواحی پیش حرکتی دخالت دارند(زیتلان[۹۴] و همکاران،۱۹۹۴؛به نقل از معارف وند و همکاران،۲۰۱۱).

پردازش شناختی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]




تحقیق وینتر باتوم( ۱۹۵۶ به نقل از شکر کن و باقری، ۱۳۷۳) نیز نشان داده است که مادران پسران پیشرفت گرا در مقایسه با مادران که انگیزه پیشرفت کمتری دارند، از فرزندان خود در کسب مهارت ها و استقلال، انتظارات بیشتری داشته اند. مثلاً مادران پیشرفت گرا از فرزندان خود انتظار داشته اند که در سن ۷ سالگی رفت و آمد در شهر را یاد بگیرند، کارهای جدید و مشکل انجام دهند، شخصاً برای خود دوستانی بیابند و سعی کنند در کارهایی که مستلزم رقابت است از خود برتری نشان دهند. این مادران از موفقیت های فرزندان خود ابراز خشنودی می‌کنند و در چنین مواقعی آنان را در آغوش می گرفتند و می بوسیدند. عکس مادران پسرهای که انگیزه پیشرفت در آن ها ضعیف بود محدودیت های زیادی برای فرزندان خود اعمال می‌کردند. اتکاء به نفس را در آن ها ترغیب نمی کردند و آنان رامتکی به خانواده بار آورده بودند این مطالعه نشان داد که آموزش استقلال، تسلط و مراقبت درسنین پایین به کودکان در رشد انگیزه پیشرفت آنان مؤثر است.

روزن و اندراد ۱۹۵۹ به نقل از شکر کن و باقری، ۱۳۷۳) در تحقیقی چگونگی واکنش والدین را به رفتار پیشرفت گرای پسرانشان مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که والدین پسرهای دارای انگیزه پیشرفت زیاد در مقایسه با والدین دارای انگیزه پیشرفت کم علاقه زیادی ‌به این موضوع نشان می‌دادند که پسرانشان تکالیف محوله را به خوبی انجام دهند و انتظار داشتند که عملکرد پسرانشان از حد متوسط بالاتر باشد. مادران پسرهای انگیزه پیشرفت زیاد مصراً از پسران خود می خواستند تا تکالیف خود را انجام دهند، آنان را راهنمایی می‌کردند و از موفقیت آنان غرق در شادی و غرور می‌شوند.در صورتی که فرزندانشان ضعیف عمل می‌کردند آنان را مورد تأیید قرار نمی دادند. این مادران خود افرادی کوشا و رقابت طلب بودند و از پسرانشان نیز چنین انتظاری داشتند. پدران پسرهای دارای انگیزه پیشرفت زیاد معیارهای بالایی برای عملکرد فرزندان خود تعیین می ‌کردند و از آنان انتظار داشتند که طبق نظر آنان رفتار کنند. لیکن در قیاس مادران تمایل کمتری به طرد فرزندان، اعمال فشار و سلطه گری از خود نشان می‌دادند.

شکرکن و باقری( ۱۳۷۳) در تحقیقی که با عنوان « رابطه شیوه فرزندپروری با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی اهواز» انجام داده‌اند ‌به این نتیجه دست یافتند که میان سن آغاز به گارگیری شیوه های فرزند پروری( استقلال آموزی، تسلط آموزی و مراقبت آموزی) مادران ‌در مورد پسران دانش آموز راهنمایی اهواز و انگیزه پیشرفت این دانش اموزان رابطه منفی وجود دارد، بدین معنا که هر چه سن آغاز به کارگیری این شیوه ها پایین تر باشد میزان انگیزه پیشرفت بیشتر است. با توجه به عوامل مؤثر در رشد انگیزش پیشرفت ملاحظه می شود که عوامل گوناگونی در این امر دخالت دارند اما تاثیر خانواده در رشد این انگیزه بیشتر از بقیه عوامل می‌باشد.

۲-۱۴- انگیزش پیشرفت، یادگیری و عملکرد

درباره تاثیر انگیزش بر یادگیری پژوهش های زیادی انجام گرفته است. آگوروگلو[۸۸] و والبرگ[۸۹]( ۱۹۷۹) به نقل از فیانس، ۱۹۸۰) با بررسی ۲۳۲ ضریب همبستگی بین انگیزش و پیشرفت تحصیلی حاصل از ۴۰ پژوهش انجام شده با حجم نمونه ۶۳۷۰۰۰ دانش آموز از کلاس های اول تا دوازدهم گزارش دادند که ۹۸ درصد از ۲۳۲ ضریب همبستگی بین این دو متغیر مثبت و میانگین ضرایب همبستگی در حدود ۳۳۸% بود، این نشان می‌دهد که انگیزش تا حدود زیادی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت دارد. اما این مقدار تنها ۱۱ درصد واریانس را تعیین می‌کند .

آیا انگیزش پیشرفت موجب تسهیل یادگیری و عملکرد می شود؟ این سئوال عناصر اصلی تعریف انگیزه را مطرح می‌کند که به چگونگی نیرومندی هر یک از انگیزه ها و طرح و ترکیب هر یک از آن ها مربوط می شود. پاره ای از بررسی ها نشان می‌دهند که افرادی که انگیزه پیشرفت در آنان قوی تر است در یادگیری و عملکرد بهتر و سریعتر از افرادی هستند که انگیزه پیشرفت در ان ها ضعیف تر است. اما نباید چنین نتیجه گرفت که این قبیل افراد در یادگیری هر گونه پاسخی بر دیگران توافق خواهند داشت. چون ممکن است در کارهای خسته کننده و عادی حس رقابت آن ها برانگیخته نشود و امتیازی بر دیگران نداشته باشند. شرط اصلی این است که میل به پیشرفت به نحوی در آن ها برانگیخته شود. این نکته در بررسی الیزابت ج. فرنچ به اثبات رسیده است. وی برای تعیین میزان انگیزه موفقیت در افسران نیروی هوایی از اندازه گیری غیر مستقیم استفاده کرد و ‌به این نتیجه رسید که آنا که موفقیت را به عنوان انگیزه ای برای زندگی پذیرفته اند به مراتب بهتر از دیگران عمل می‌کنند( موری، ۱۳۶۳)

مک کلند و همکارانش( ۱۶۵۳، به نقل از تیوان و اسمیت، ۱۳۶۶)، تحقیقات چندی را گزارش کرده‌اند که در آن ها نیاز به پیشرفت و نمرات دانشگاهی محاسبه شده است و در این محاسبه در یکی از تحقیقات که با دانشجویان انجام شده رابطه معنی داری به میزان ۵۱% بین نیاز به پیشرفت و نمرات دانشگاهی به دست آورده است. این ضریب بدان معنی است که در این تحقیق ارتباط نسبتاً خوبی بین این دو موجود است. با وجود این آزمایش دیگری نشان داده است که ارتباطی فقط به میزان ۵% بین نیاز به پیشرفت و نمرات وجود دارد. این ضریب همبستگی حاکی از آن است که تقریبآً هیچ رابطه ای بین این دو وجود ندارد نتیجه کلی بدین ترتیب خواهد بود که رابطه نمرات دانشگاهی و نیاز به پیشرفت نامعین و احتمالاً متغیر است، و به هر حال عوامل دیگری غیر از نیاز به پیشرفت در نمرات موثرند که احتمالاً این رابطه نمی تواند در سطح بالایی باشد. مطابق با تحقیق اتکینسون( ۱۹۵۰ به نقل از تیوان و اسمیت، ۱۳۶۶) دریافتند که افرادی که از نظر نیاز به پیشرفت در سطح عالی هستند به طور مستمرتری در کار کلمه سازی تلاش می‌کنند.

با توجه به تحقیقات مربوط به انگیزش می توان گفت دانشجویان دارای انگیزش بالا آمادگی بیشتری دارند که روی تکالیف درسی وقت صرف کنند و یادگیری آن ها در نتیجه این آمادگی بهتر می شود. اگر تحقیقات فوق را خلاصه کنیم چنین نتیجه می گیریم که نیاز به پیشرفت بالا موجب افزایش تلاش مستمرتر و توقع بالاتر می شود و رابطه نامشخصی با نمرات دانشگاهی دارد.

پژوهشی که اتکینسون( ۱۹۵۰ به نقل از تیوان و اسمیت، ۱۳۶۶) با آزمون درک مطلب[۹۰] روی عده ای انجام داد از آن ها خواست تا در یک ترم، نمرات امتحان نهایی خود را حدس بزنند. در این تحقیق معلوم شد افرادی که از نظر نیاز به پیشرفت در سطح بالایی بودند انتظار نمرات بالاتری از امتحان داشتند و به طوری که تفاوت بین نمره ترم و معدل کل بیشتر از قبل بود. نتیجه آزمایش چنین تفسیر شد که هر جه موقعیت مبهم تر باشد تاثیر نیاز به پیشرفت بر انتظارات بیشتر خواهد بود.

لوول[۹۱]( ۱۹۵۲ به نقل از گیج و برلینر، ۱۹۸۸) با مقایسه عملکرد افراد دارای نیاز به پیشرفت بالا و افراد نیاز به پیشرفت پایین بر روی تکالیف جمع ساده اعداد و درک لغت، ‌به این نتیجه دست یافت که آزمودنی های دارای نیاز به پیشرفت بالا تکالیف خود را بهتر از افراد با نیار به پیشرفت پایین در زمان مشخص شده انجام دادند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم