وضعیت :وضعیت نیز عامل مهمی است.ایسلر[۸۳] و دیگران (۱۹۷۵) از پژوهشهای مفصل خود نتیجه می گیرند که اشخاصی گاهی در یک وضعیت میان فردی ابراز وجود می کنندودروضعیتی دیگر ابراز وجود نمی کنند. علاوه براین برخی افراد در ابراز وجود های منفی مشکلی ندارند ؛ اما نمی توانند ابراز وجود های مثبتی انجام دهند.برخی افراد درخانه به راحتی ابرازوجود میکنند اما درمحیط کار نمی توانند ابرازوجودکنند ویابرعکس(فیروزبخت وبیگی،۱۳۹۰).
زمینه فرهنگی :زمینه فرهنگی نیز بر ابراز وجود تاثیر میگذارد.برای مثال خرده فرهنگهایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند ،عملا”ابراز وجود رابه عنوان یک روش معتبر رد می کنند و به سلطه پذیری توصیه شده در انجیل عمل میکنند.توصیه هایی مثل(انجیل متی،۵):خداوند فروتنان را می بخشاید وآنان را وارثان زمین قرار میدهد.اگرکسی چیزی ازتوخواست به اوبده وازکسی که برای قرض گرفتن نزد توآمده روی برنگردان.بنابرین آموزش ابرازوجود برای این افراد،بی معناونامناسب خواهد بود.تاملینسون[۸۴] (۱۹۹۱) اختلافات موجود بین ارزشهای فرهنگی آمریکا و سایر کشور ها را این گونه بر می شمارد:
ارزشهای آمریکایی ارزشهای مردم سایر کشور ها
کنترل داشتن بر محیط تقدیر گرایی
تغییر سنت
مساوات /برابری انسانها سلسله مراتب /رتبه /پایگاه
فرد گرایی / حریم رفاه گروه
خود یاری حقوق مادر زادی /توارث
رقابت همکاری
گرایش به عمل /کار گرایش به((بودن))
عدم رسمیت رسمیت
صراحت /باز بودن /صداقت عدم صراحت /رعایت شعائر /صورتک برچهره زدن
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهند ریشه تفاوت های فرهنگی در ابراز وجود ناشی ارزشها و هنجارهای فرهنگی هستند؛ نه کمبود های رفتاری .
سایر عوامل:ابراز وجود به روزهای هفته هم بستگی داردزیرا نتایج تحقیقات آمریکایی نشان میدهند که در روزهای چهارشنبه برمیزان وقوع اختلافات شخصی افزوده می شود(داک و همکاران،۱۹۹۱ به نقل از فیروزبخت وبیگی،۱۳۹۰).سن و ابراز وجود نیز با هم رابطه دارند.پاردک و همکاران(۱۹۹۱)پس از بررسی دانشجویان دوره های تکمیلی آمریکا بین سن و ابراز وجود همبستگی معنا دارومثبتی پیدا کردند.افرادی که سن بیشتری دارندیا در ابراز وجود باتجربه ترند بیشتر براحقاق حقوق خود پافشاری میکنند اما برای مشخص کردن رابطه این دونیز به تحقیقات بیشتری احتیاج داریم.در ارزیابی افراد متخصصان مختلف متوجه شدند که ابراز وجود در برخی شرایط دشوارتر است. این شرایط عبارتنداز :تعامل با دیگران در خانه یا محل کار آن ها ، ابراز وجود در کشور یا((خرده فرهنگی ))دیگر ،هنگامی که تک و تنها هستیم و دوستان و همکاران مان در کنار ما نیستند هنگامی که مجبوریم بردوستان و همکاران قبلی خودمان اعمال قدرت کنیم ، وقتی با سالمندان سر وکار داریم ، وقتی با افراد بیمار یا در حال مرگ و بستگان آن ها ارتباط داریم ،هنگام برخورد با فقرا ومحرومان هنگام تعامل با متخصصان قدرتمند و ارشد وقتی با دوستان یا همکاران نزدیکمان روبرو هستیم ، در برابر افراد جنس مخالف و یا هنگام ارتباط با افراد ناتوان (فیروزبخت وبیگی ،۱۳۹۰).
طرف مقابل:گور مالی (۱۹۸۲) دریافت ،افرادی که اهل ابراز وجودند؛ ابرازوجود های دیگران را بیشتر میپذیرند،در حالی که کرن[۸۵](۱۹۸۲) کشف کرد آزمودنیهای کم جسارت ، به ابزار وجودهای دیگران واکنش منفی نشان می دهنددر حالی که آزمودنیهای اهل ابراز وجود ،عدم ابراز وجود را امری ناخوشایند میدانستند .این یافته هاگویای آن است که زمان و نحوه ابراز تحت تاثیر وضعیت طرف مقابل از لحاظ ابراز وجودمی باشد.بنابرین رابطه مابا طرف مقابل ،نقش مهمی درمیزان ابراز وجود مادارد(فیروزبخت وبیگی ،۱۳۹۰).آلبرتز[۸۶](۱۹۹۲) در مورد دست انداختن دیگران (مسخره کردن ) به همین نتیجه رسیده است .او میگوید دست انداختن را می توان یک نوع بازیگوشی /شوخی یا توهین /پرخاشگری دانست ؛ زیراهم مؤلفه دوستانه داردوهم مؤلفه خصمانه. دوستان معنای نخست آن را درنظردارند وشوخی آنهادوجانبه است.
درسایرمورادفردازاین رفتاربرای سلطه رانی یااعمال کنترل استفاده میکنیم؛زیرامعمولا” افراد دارای پایگاه بالامی توانندزیردستهارادست بیندازند.آلبرتزبه این نکته اشاره می کندکه چهارعامل،واکنش فردرابه دست انداختن شدن تعیین میکند: هدف طرف مقابل ازعمل خود،دانش فردوروابط قبلی افراد با او،بافت فعلی وتن صدای او.هرجاکه دیگری قصد طعنه زدن یاتحقیرمارا دارد بایددر برابرآن ابراز وجود کنیم.ماباید این کار را خیلی ظریف انجام دهیم وگرنه خواهد گفت طاقت شوخی رانداریم .بالاخره جنسیت طرف مقابل نیزعامل مهمی است.شواهدنشان می دهند که وقتی طرف مقابل ما مونث است؛ ابراز وجود های همدلانه سودمندترند (زولو[۸۷]و دیگران ،۱۹۸۵به نقل از فیروزبخت وبیگی ،۱۳۹۰).در بحث راجع به تاثیر جنیست مشخص شد که نقش فرد نیز مهم است، چون مردان و زنان محافظه کار کمتر احتمال دارد به ابراز وجود زنان ، واکنش مطلوبی نشان دهند(فیروزبخت وبیگی ،۱۳۹۰).
پیامدهای منفی نداشتن جرئت
جرأتمند نبودن میتواند مشکلات زیر را به وجودآّورد:
۱- افسردگی، عصبانیّت از خود، احساس درماندگی، ناامیدی و نداشتن کنترل در زندگی.
۲- رنجیدگی و عصبانیت از دیگران .
۳- ناکامی در بسیاری از موقعیّتهایی که فرد نمیتواند به خواسته خود برسد.
۴- انفجار خشم(وقتی خشم به شیوه مناسبی ابراز نشود، روی هم انباشته شده، در مواردی به شکل نامناسب و پرخاشگرانه ابراز می شود).
۵- اضطراب و در پی آن، اجتناب از افراد و موقعیت هایی که سبب ناراحتی و از میان رفتن فرصت های زیادی می شود.
۶- ضعف در روابط بین فردی و ناتوانی در بیان احساسات مثبت و منفی که باعث می شود فرد مقابل از احساسات و خواستههای فرد اطلاعی نداشته باشد و نتواند اقدامی در جهت حصول آن ها انجام دهد.
۷- مشکلات جسمانی مانند سردرد، زخم معده، فشار خون بالا و تجربه استرس که عوارض جسمانی زیادی به همراه دارد.
۸- رفتار منفعل که باعث می شود فرد نتواند در برابر دیگران قاطعانه عمل کند.
۹- تقویت رفتار دیگران که باعث می شود توقّع آنان بیشتر شود و برای به دست آوردن خواسته های خود، اصرار بیشتری داشته باشند (باستانی،۱۳۸۶).
۴-۲-مبانی نظری متغیراضطراب
تعریف اضطراب:
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:11:00 ب.ظ ]
|