(محمد بن علی بن الحسین ‌به اسنادِ عن منصور بن حازمان ابالحسن موسی بن جعفر علیه السلام قال : – اذا شهد الطالب الحق امراتان و یمینه فهو جائز[۱۲۷]۱ ) و در سند این خبر بدین گونه اشکال نموده‌اند که در طریق شیخ صدوق علیه الرحمه به منصور بن حازم محمد بن علی ماجیلویه وجود دارد و توثیق نشده و شیخ کلینی به طور مرسل آن را نقل فرموده و طریق شیخ طوسی ره به محمد بن عبدالحمید به واسطه ابی مفضل و ابن به طه ضعیف است فلذا این خبر نمی‌تواند دلیلی بر ثبوت مطلق اموال به شهادت دو زن و قسم مدعی باشد . در این جا می‌بایست متذکر شد اگر چه به علل فوق الذکر حصول وثوق مخبری ممکن نیست ولی وثوق خبری بعید نمی‌باشد چرا که در جمع آن با اخبار باب تعارضی پیش نخواهد آمد ، اعم از این که قائل به قول مشهور شده و یا قائل به قول اخیر باشیم ( در صورت اول خبر منصور در مقام بیان مطلق حقوق است که با ادله دیگر قید خواهد خورد و منصرف به حقوق الناس مالی می‌شود و در صورت دوم با توجه به معتبره سکونی و ادله ای که به عموم خود دلالت بر عدم قبول شهادت زنان مطلقا می‌کند مگر آن جا که توسط دلیلی ثابت شود دو صحیحه اخیرالذکر دامنه حقوق را محدود به دیون می‌نمایند .

و همچنین خبر مذکور در تمامی کتب اربعه ذکر شده است ( و مرحوم شیخ حر عاملی قرینه اخیر را از جمله قرائن وثوق به خبر ذکر نموده‌اند )

با بیانی که گذشت بر فرض صحت خبر منصور بن حازم با هم مدعا(تسری حکم به مطلق اموال) ثابت نشده و آنچه قطعی است امکان اثبات این ترکیب نسبت به دیون است و اگر چه محقق حلی با این که در کتاب شرایع قائل به اعتبار شهادت دو زن و قسم مدعی در دیون و اموال شده است ، اما در کتاب مختصر النافع ، حتی در اعتبار این ترکیب حتی نسبت به دیون نیز تردید نموده‌اند .

چهارم : آنچه که توسط شهادت مردان و زنان به صورت منفرد و منضم ثابت می‌شود

عذره ، نفسا ، عیوب باطنی زنان و آنچه که نظر نمودن به آن برای مردان غیر مجاز است ولادت و استهلال و رضاع از این موارد است .

در این مبحث ابتدا به ذکر ادله ای که به طور کلی بیان کننده قبول شهادت زنان به تنهایی در عده ای از امور می‌باشند پرداخته شده و پس از آن به بیان دلیل قبول شهادت مردان در همین امور پرداخته خواهد شد در انتها نیز ، ارزش شهادت زنان مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

۱٫ادله قبول شهادت زنان به صورت منفرد

عذره و نفسا : دلیل بر قبول شهادت زنان در این موارد عده ای از روایات است مانند صحیحه العلا (عن احدهماع قال لاتجوز شهادت النسا فی الهلال وسالته هل تجوز شهادتهم وحدهن ؟ قال : نهم فی العذره و النفسا )[۱۲۸]۱ و صحیحه محمد بن مسلم (قال : سالته تجوز شهاده النسا وحدهن ؟ قال : نعم فی العذره و النفسا ) و خبر سکونی (…. عن ابی عبدالله علیه السلام قال : اتی امیرالمومنین علیه السلام بامراه بکرز عموا انهازنت ، فامرالنسا فنظرت الی‌ها فقلن : هی عذرا ، فقال : ما کنت لا ضرب من علیها خاتم من الله و کان یجز شهاده النسا فی مثل هذا ) این ادله اجمالا جواز شهادت زنان را روشن نمود اما ‌در مورد مقدار ارزش شهادت هر زن و مقدار معتبر در باب در قسمت سوم بررسی به عمل خواهد آمد علاوه بر این اخبار در بعضی از کتب ‌در مورد این مسئله ادعای عدم خلاف نیز شده است .

عیوب باطنی زنان و آنچه که نظریه آن برای مردان مجاز نیست :

ادله این عنوان روایاتی است همچون : صحیحه عبدالله بن سنان (قال سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول : لاتجوز شهاده النسا فی رویه الهلال و لا یجوز فی الرجم الیان قال تجوز شهاده النسا وحد من بلا رجل فی کل ما لا یجوز للرجال النظر الیه و تجوز شهاده القابله وحدها فی المنفوس ) و معتبره عبدالله بن به کیر ( عن ابی عبدالله علیه السلام قال : تجوز شهاده النسا فی العذره و کل عیب لا یراه الرجل) و معتبره سکونی ( عن علی علیه السلام انه کان یقول : شهادت النسا لا تجوز فی طلاق … الا فی الدیون و ما لا یستطیع الرجال النظر الیه )

ولادت و استهلال [۱۲۹]۱

روایات مبین این عنوان عبارتند از : صحیحه عمر بن یزید ( قال : سالت ابا عبدالله علیه السلام عن رجل مات و وتک امراته و هی حامل ، فوضعت بعد موته غلاماثم مات الغلام بعد ما وقع الی الارض ، فشهدت المراه التی قبلتها انه استهل و صاح حین وقع الی الارض ثم مات ، قال : علی الامام ان به جیز شهادت‌ها فی ربع میراث الغلام ) و معتبره سماعه ( قال : القابله تجوز شهادت‌ها فی الولد علی قدر شهادت امراه واحده ) این روایات به روشنی موید قبول شهادت زنان در امر ولادت می‌باشند .

رضاع

اما دلیل بر حجیت شهادت زنان عموم قول امام علیه السلام است که می‌فرمایند ( کل ما لا یجوز للرجال النظرالیه . ما لا یستطیع الرجال النظرالیه ) در صحیحه عبدالله بن سنان و معتبره سکونی سابق الذکر ، چرا که اطلاع مردان بر این امر خصوصاً با توجه به تحریم نظر مردان به بدن زن نامحرم مشکل است همچنان که صاحب جواهر (ره) به اطلاق قول امام باقر علیه السلام قال : تقبل شهاده المراه و النسوه اذا کن مستورات من اهل البیوتات ، معروفات بالستروالعفاف الحدیث[۱۳۰]۱ ) و مفهوم مرسله ابن به کیر ( عن الصادق (ع) فی امراه ارضعت غلامت و جاریه قال : یعلم ذلک غیرها ؟ قال : فقال لا تصدق ان لم یکن غیرها ) تمسک نموده‌اند [۱۳۱]۲٫ دیگران نیز بر این فتوا صحه گذارده‌اند .

۲٫ادله حجیت شهادت مردان در اموری که شهادت زنان منفردا قبول است

در ادله ای که شهادت زنان به تنهایی مورد قبول واقع شده بودند بیانی از عدم اعتبار شهادت مردان در امور مذکور وجود نداشت مفهومی نیز در دست نیست تا دلالت بر عدم قبول شهادت مردان بنماید بلکه این ادله تنها بیانگر موارد جواز شهادت زنان به صورت جدا و مستقل از مردان می‌باشد و عباراتی که با عنوان ( ما لا یستطیع الرجال النظر الیه ، ما لا یجوز للرجال النظر الیه ) ذکر شده‌اند و حکم را معلق بر این امور می‌نمایند گویایی این حقیقتند که ضرورت عرفی موجب تعلیق حکم بر این شروط شده والا برای قبول شهادت مردان مانعی وجود ندارد ‌بنابرین‏ با توجه ‌به این که شهادت مردان در تمامی امور مورد قبول است اگر مردی به طریق صحیح و مجاز بر اموری که مربوط به زنان است مطلع شود و یا به طریق غیر مجاز مطلع شده و سپس توبه نماید به گونه ای که اطلاع او قبل از زمان عدالتش باشد و یا به صورت غیر عمدی بر آن امر مطلع شود اشکالی در قبول شهادت او نخواهد بود ‌بنابرین‏ در این امور ( اموری که شهادت زنان منفردا و بدون انضمام مردان مورد قبول است ) ، شهادت مردان نیز مانند زنان پذیرفته می‌شود که لازمه این قبول ، پذیرش بالانضمام شهادت مردان و زنان است .

۳٫ارزش شهادت زنان در اموری که منفردا شهادت می‌دهند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...