۲-۲-۴-۵-۳- نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره به کل

بخش قابل توجهی از تحقیقات به تشریح لزوم برقراری توازن بین اعضای موظف و غیرموظف در هیئت‌مدیره پرداخته‌اند. از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف در هیئت‌مدیره شرکت‌ها به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع میان سهام‌داران و مدیران کمک زیادی می­ کند. هیئت‌مدیره بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در سازمان‌ها، اعم از بزرگ و کوچک، است که بخش عمده‌ای از پیامدها تصمیمات متخذه توسط آن‌ ها، بر ثروتشان تأثیرگذار نخواهد بود. انتخاب و کنار گذاری بالاترین مقام اجرایی سازمان و همچنین تصویب بسیاری از تصمیمات مهم سازمان و نظارت بر اجرای آن، توسط آن‌ ها صورت می‌پذیرد. اعمال این حق کنترل توسط یک گروه (هیئت‌مدیره)، به اطمینان از تفکیک اثربخش تصمیم‌گیری و کنترل در بالاترین سطح سازمان کمک می‌کند (فاما و جنسن، ۱۹۸۳). ازآنجاکه مسئولیت‌های اعضای موظف هیئت‌مدیره دارای ارتباط نزدیکی با مدیرعامل است، انتظار می‌رود وظیفه نظارت بر مدیریت عمدتاًً بر عهده اعضای غیرموظف هیئت‌مدیره قرار گیرد؛ ‌بنابرین‏ اعضای غیرموظف هیئت‌مدیره از جایگاه مهمی در حل مشکل نمایندگی بین مدیران و مالکان برخوردارند.

اثربخشی تفکیک تصمیم‌گیری توسط مدیریت و کنترل توسط هیئت‌مدیره ازآنجاکه نشأت می‌گیرد که مدیران غیرموظف به دلیل منافعشان حاضر به تبانی با مدیران اجرایی شرکت نمی‌باشند. ازآنجاکه مدیران غیرموظف اکثراً در سایر شرکت‌ها دارای سمت‌های اجرایی مدیریت یا تصمیم‌گیری می‌باشند انگیزه بالایی برای کسب شهرت به عنوان متخصص امر تصمیم‌گیری و برخورداری از فرصت شغلی بهتر در آینده دارند. عدم همسویی انگیزه مدیران موظف برای استفاده از ثروت مالکان برای منافع شخصی خویش باانگیزه مدیران غیرموظف برای کسب شهرت باعث بهبود نظارت بر مدیریت شرکت به دلیل حضور مدیران غیرموظف در هیئت‌مدیره و در نتیجه بهبود عملکرد شرکت شده و کاهش هزینه های نمایندگی را در پی خواهد داشت.

بسیاری از تحقیقات حامی این دیدگاه‌اند که مدیران غیرموظف دارای اثرات مثبتی می‌باشند و همچنین دریافته‌اند که هیئت‌مدیره‌هایی که تحت تسلط مدیران غیرموظف می‌باشند به‌احتمال بیشتری در پی کسب بهترین منافع برای سهام‌داران خواهند بود. به طور مثال پیزن، پوپ و یانگ[۳۹] (۲۰۰۳) نشان دادند ‌در صورتیکه اکثریت اعضای هیئت‌مدیره با مدیران مستقل غیرموظف باشد، هیئت‌مدیره از کارایی بسیار بیشتری برخوردار خواهد بود (نو روش و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۰-۱۱).

۲-۲-۴-۵-۴- نسبت بدهی

نسبت بدهی رابطه نمایندگی و پیچیدگی عملیات واحد مورد رسیدگی را از طریق میزان تأمین مالی خارج از حوزه مالکیت نشان می‌دهد. افزایش در نسبت بدهی به علت تأکید بر رابطه نمایندگی میان مدیریت و اعتباردهندگان احتمالاً تقاضا برای خدمات حسابرسی و حق‌الزحمه این خدمات را افزایش می‌دهد. تأمین مالی از طریق استقراض حداقل به سه صورت زیر به عنوان یک سازوکار کاهنده هزینه های نمایندگی، به حل مشکل نمایندگی کمک می‌کند:

۱- به دلیل این واقعیت که ممکن است مدیران به دنبال بیشترین منافع برای اعتباردهندگان نباشند؛ بین مدیران و اعتباردهندگان تضاد منافع وجود دارد و این امر منجر به ایجاد انگیزه در اعتباردهندگان برای اعمال نظارت بر مدیران می‌گردد.

۲- ازآنجاکه با انتشار سهام جدید، درصد مالکیت مدیران کاهش می‌یابد، تأمین مالی

از طریق استقراض در مقایسه با انتشار سهام جدید مانع از کاهش درصد مالکیت و در نتیجه افزایش همسویی منافع مدیران و مالکان می‌رود.

۳- جنسن (۱۹۸۶) بیان می‌دارد افزایش بدهی با کاهش جریان‌های نقد در اختیار مدیریت باعث کاهش هزینه های نمایندگی جریان‌های نقد آزاد می‌گردد. رابطه مدیران و اعتباردهندگان متفاوت از رابطه‌ آن‌ ها با سهام‌داران است، ‌به این معنی که میزان و زمان پرداخت اصل‌وفرع بدهی توسط مدیران تعهد شده است، ‌در صورتیکه آن‌ ها تعهدی مبنی بر توزیع میزان معینی از سود در زمان‌های از پیش تعیین‌شده به سهام‌داران ندارند.

استقراض یا خروج وجوه نقد به صورت منظم و از پیش تعیین‌شده منجر به کاهش جریان‌های نقد آزادشده و این امر امکان سرمایه‌گذاری چنین وجوهی را در پروژه های با خالص ارزش فعلی منفی، کاهش می‌دهد؛ در نتیجه با افزایش استقراض، هزینه نمایندگی جریان‌های نقد آزاد کاهش می‌یابد (نوروش و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۱).

۲-۲-۴-۵-۵-درصد سهم نهادهای دولتی و شبه دولتی

به واسطه ساختار دولتی اقتصاد ایران و همچنین نقشی که دولت به عنوان سهامدار در بسیاری از شرکت ها بر عهده گرفته است الگوی ویژه ای از رابطه نمایندگی میان مدیر و مالک دولتی پدیدار گردیده است . نقش دولت در این الگوی خاص از رابطه نمایندگی، به واسطه مشخص بودن انتظارات عملیاتی و هماهنگی سیاست­های مالکیتی آن، نوعی کنترل بر فعالیت­های شرکت­های با سهامداری دولت و نهادهای دولتی را فراهم آورده است که انتظار می رود این کنترل بتواند از پیچیدگی های موجود در عملیات چنین واحدهای اقتصادی بکاهد . ‌بنابرین‏ این احتمال وجود دارد که کاهش در پیچیدگی های عملیاتی یک واحد اقتصادی موجب کاهش در حق الزحمه خدمات حسابرسی گردد (رجبی و محمدی خشویی،۱۳۸۷،۴۲).

۲-۲-۴-۵-۶-اندازه هیئت مدیره

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...