مبتنی بر نوآوری

 
    • انعطاف پذیری
    • تعداد محصولات و فرایند های جدید
    • تعداد ثبت اختراعات
    • میزان هزینه تحقیق و توسعه
 
 

مبتنی بر سازمان

 
    • شاخص بهره وری
    • اهمیت نشان تجاری
    • وجود سیستم اطلاعاتی منسجم و یکپارچه
    • تهیه و تعیین اولویتهای رقابتی در پاسخگویی به تقاضاها
 
 

مبتنی بر کارکنان

 
    • توانمندی کارکنان
    • میزان شایستگی دستاوردهای کارکنان
    • آموزش مهارتها به کارکنان
 

۲-۴: تحقیقات مرتبط خارجی

  • در پژوهشی که توسط ماییک و همکاران (۲۰۱۰) با عنوان درک پیچیدگی ادغام دانش در سیستم توسعه محصول مشترک جدید انجام شد، بیان می کند که ادغام دانش در توسعه محصول جدید مشترک، مهم است. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد یک درک مشترک در توسعه محصول جدید مشترک میپردازد. نتایج نشان میدهد این عوامل در ۳ سطح مختلف کارکنان، پروژه و شرکت میباشد. علاوه بر آن رابطهای بین این ۳ عامل وجود دارد. عوامل مرتبط با آنها به ۴ نوع رابطه مختلف تقسیم میشود. رابطه های مختلف آنها از یکدیگر ناشی از مکانیسمهای مشترکی که در آنها وجود دارد، است.
  • در پژوهشی که توسط پانگ و همکاران (۲۰۰۴) با عنوان تحقیق بر روی ارتباط بین روش مدیریت دانش و استراتژی توسعه محصول جدید بر عملکرد محصول در صنایع تایوان انجام گرفت، بیان می کند که با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و تغییرات سریع بازار، چرخه عمر یک محصول بسیار کوتاهتر از قبل شده است. شرکت باید همواره به تحقیقات و نوآوری بر روی محصولات جدید، انتخاب محصولات مناسب با تکنولوژی جدید و کنار آمدن با خواسته های مشتری داشته باشند. استراتژی توسعه محصول جدید یک فعالیت مهم است که به سازمانها در زنده ماندن و ایجاد بهبود مستمر کمک می کند. این مطالعه، عملکرد شرکتهای تایوانی با فناوری بالا در پیاده سازی مدیریت دانش و استراتژی توسعه محصول جدید را تجزیه و تحلیل میکند و نتایج زیر را نشان میدهد: ۱- آن دسته از شرکتهایی که به شدت بر پیاده سازی مدیریت دانش تأکید دارند، اثر مثبتی بر عملکرد توسعه محصول جدید دارد. ۲- استراتژیهای توسعه محصول جدید مختلف توسط شرکتها منجر به تغییراتی در عملکرد میشوند. ۳- نوآوری مؤثرتر از کپی یک استراتژی است. شرکتهایی با فناوری بالا که از روش های مدیریت دانش در استراتژی توسعه محصول جدید استفاده می کنند، موفقتر می باشند.
  • در پژوهشی که توسط یاهوی و ونچانگ (۲۰۰۷) با عنوان سرمایه فکری و عملکرد توسعه محصول جدید با میانجیگری توانایی یادگیری سازمانی انجام شده است، با بهره گرفتن از مصاحبه و روش های نظرسنجی به بحث در مورد روابط حاکم بر سرمایه فکری، توانایی یادگیری سازمانی و عملکرد توسعه محصول جدید میپردازد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای باعث بهبود عملکرد توسعه محصول جدید از طریق توانایی یادگیری سازمانی میشود. اگرچه سرمایه ساختاری تأثیر مثبتی بر توانایی یادگیری سازمانی دارد، مدیران باید به اثرات منفی سرمایه ساختاری بر توانایی یادگیری سازمانی توجه کنند. مقایسه ۳ نوع از سرمایه های فکری شرکت های بزرگ تایوان و شرکت های کوچک و متوسط تایوان نشان می دهد که سرمایه رابطهای شرکت های کوچک و متوسط تایوان کمتر از شرکت های بزرگ است.
  • در پژوهشی که توسط یونگ و فنگ (۲۰۱۲) با عنوان بررسی اثر مدیریت دانش و نوآوری فناوری بر عملکرد توسعه محصول جدید: مطالعه موردی (صنعت ماشین آلات تایوانی) انجام شده است، بیان میدارند که با آغاز دوره اقتصاد دانش، پژوهش و نوآوری، دارایی های نامشهود، عمدتاً به منبع اصلی مزیت رقابتی شرکت تبدیل شده است. این امر برای صنعت ماشین آلات، که فاقد قابلیت تحقیق و توسعه است اهمیت ویژه ای دارد. دانش و فناوری به تدریج به عنوان یک نوع دارایی استراتژیک و منبع اصلی برای ایجاد مزیت رقابتی در نظر گرفته شده اند. این پژوهش درصدد بررسی اینکه آیا مدیریت دانش می تواند باعث افزایش نوآوری در تکنولوژی شود و چگونه بر عملکرد توسعه محصول جدید در صنعت ماشین آلات تأثیر میگذارد. از پرسشنامه برای

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    جمعآوری اطلاعات و نظرات شرکتها استفاده شده است و از متغیرهای اقتصادی برای پیدا کردن عوامل تأثیرگذار بر عملکرد مدیریت دانش، نوآوری در فناوری و عملکرد توسعه محصول جدید استفاده شده است.

  • پانگ لولیو و دیگران (۲۰۰۹) در پژوهشی تحت عنوان مطالعه رابطه بین مدیریت دانش، جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری در صنایع با تکنولوژی بالای تایوان به نتایج زیر رسیدهاند.

۱- همبستگی مثبت بین ظرفیت مدیریت دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری وجود دارد.
۲- همبستگی مثبت بین ظرفیت مدیریت دانش و ظرفیت جذب دانش
۳- همبستگی مثبت بین ظرفیت جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری وجود دارد.
در تجزیه و تحلیل از روش های آماری شامل: تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون تی استفاده شد و در این مطالعه همبستگی بین ظرفیت مدیریت دانش، ظرفیت جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری در صنایع با تکنولوژی تایوان با سطح اطمینان بالا مشاهده شد.

  • داروش (۲۰۰۵) در پژوهشی تحت عنوان مدیریت دانش، نوآوری و عملکرد مؤسسه استدلال
    مینماید اگرچه دانش به خودی خود یک منبع است اما مدیریت مؤثر دانش افراد درون مؤسسه سازمان را قادر میسازد تا بهره بیشتری از سایر منابع موجود در مؤسسه ببرند. داروش بر اساس یافته های پژوهش خود مدعی شد که هر سه مؤلفه مدیریت دانش با هم و با نوآوری رابطه دارند. در پژوهشی که توسط علی رضاییان و همکاران (۲۰۱۰) با عنوان بررسی الگوهای استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش در سازمانها انجام شده است بیان میکنند که در این مقاله الگوهای استراتژی مدیریت دانش و الگوهای استراتژی دانش با بهره گرفتن از منابع دست اول بررسی شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد با توجه به تفاوت ماهیت و کارکرد این دو مفهوم، سازمانها برای انجام پروژه های مدیریت دانش نیازمند تدوین استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش خود به صورت جداگانه میباشند. استراتژی مدیریت دانش بر مبنای دستهبندی دانش به انواع دانش آشکار (صریح) و دانش پنهان (ضمنی) تعریف میشود و استراتژی دانش بیان میکند که سازمان چه دانشی را، با چه عمقی، از چه منبعی و از چه طریقی برای پشتیبانی از برنامه استراتژیک خود بایستی کسب نماید.
  • در پژوهشی که توسط شفیعی نیکآبادی (۱۳۹۲) با عنوان ساختاری چند بعدی جهت تبیین اثر استراتژیهای زنجیره تأمین، استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای مدیریت دانش بر توزیع دانش بر زنجیره تأمین انجام شده است، بیان میکند که هدف اصلی تحقیق ارائه ساختاری چند بعدی جهت نمایش تأثیر استراتژیهای زنجیره تأمین، استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای مدیریت دانش بر توزیع دانش بر زنجیره تأمین صنعت خودروسازی میباشد. طی تحقیق صورت گرفته در صنعت خودرو، مشخص شد که توزیع مؤثر دانش در زنجیره تأمین، تحت تأثیر سلسله مراتب استراتژیهاست به طوری که استراتژیهای زنجیره تأمین بر استراتژی کسب و کار اثر گذاشته، استراتژی کسب و کار بر استراتژی مدیریت دانش و در نهایت استراتژیهای مدیریت دانش است که توزیع هدفمند و مؤثر دانش در زنجیره را جهتدهی و هدایت مینماید. بنابراین توزیع دانش بیشتر از همه تحت تأثیر مستقیم استراتژیهای مدیریت دانش بوده اما به طور غیرمستقیم از استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای زنجیره تأمین نیز تأثیر می پذیرد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...