آموزش:

معمولا فعالیت­هایی را که معلم به قصد آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می­دهد آموزش می­نامند، هم­چنین آموزش به فعالیت­هایی گفته می­ شود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار یا معلم طرح­ریزی می­ شود و بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده به صورت فعالیت­هایی که از سوی معلم طراحی می­شوند و هدف آن ها سهولت بخشیدن یا کمک کردن به یادگیری یادگیرندگان است تأکید شده است. (سیف،۳۳،۱۳۸۸)

طراحی آموزشی:

طراحی آموزشی طی سال­های متمادی به روش­های مختلفی تعریف شده است. بسیاری از تعریف­های مطرح شده در این­باره، بر فرایند تأکید دارند. نمونه­ این تعریف­ها، تعریفی است که اسمیت[۲۳] و راگان[۲۴](۲۰۰۵) از طراحی آموزشی به عمل آورده­اند. اگر چه، آن­ها از طراحی آموزشی، تعریفی بسیار کلی دارند اما به هر حال طراحی آموزشی از نظر آن­ها ” فرایند نظام­دار و منطقی کاربرد اصول یادگیری و آموزشی برای برنامه­ ها، مواد آموزشی، فعالیت­ها، منابع اطلاعاتی و ارزشیابی است”.به طور کلی طراحی آموزشی را ‌می‌توان: علم و هنر تعیین خصوصیات مفصل برای توسعه، ارزشیابی و حفظ موقعیت­هایی است که یادگیری و عملکرد را تسهیل می­بخشند (ریچی[۲۵]، کلاین[۲۶]، تریسی[۲۷]،۲۰۱۱/۲۳،۱۳۹۱)

تاریخچه­ طراحی آموزشی

در چهار دهه­ گذشته رویه های طراحی آموزشی نظام مند مختلفی عرضه شده است که تحت عناوینی همچون رویکرد نظام مند، طراحی نظام های آموزشی[۲۸] توسعه ی آموزشی و طراحی آموزشی مطرح ‌شده‌اند. اگرچه اغلب این رویه ها ترکیبات مختلفی دارند، اما اکثرا دارای عناصری همچون مواد آموزشی جهت حل مشکلات آموزشی می‌باشند. ( موریسون[۲۹]، کمپ[۳۰]،روس[۳۱]،۲۰۰۴/۱۸،۱۳۸۷).

ریشه‌های رویه های طراحی آموزشی به جنگ جهانی دوم بر می‌گردد. در طول جنگ تعداد زیادی از روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی که در اجرای پژوهش های آزمایشی دارای آموزش و تجربه بودند، به منظور اجرای پژوهش و تهیه­ مواد کارآموزی برای خدمات نظامی فراخوانده شدند. چنین افرادی –ازجمله رابرت گانیه[۳۲]،لسلی بریگز،جان فلانگن[۳۳]و بسیاری دیگر – ‌بر مبنای‌ کار روی اصول آموزشی برگرفته از پژوهش ونظریه­ی آموزشی،یادگیری و رفتار آدمی تاثیر قابل توجهی بر ویژگی­های مواد کارآموزی داشتند. (همان منبع)

علاوه بر این روانشناسان جهت سنجش مهارت های کارآموزان و انتخاب افراد مستعد یادگیری از دانش ارزشیابی و اندازه گیری خوداستفاده کردند. بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از روانشناسانی که در موفقیت برنامه های کارآموزی نظامی نقش داشتند، به حل مشکلات ادامه دادند.در این راستا سازمان هایی مثل مؤسسات پژوهشی آمریکایی گشایش یافتند. روانشناسانی که در چنین سازمان هایی شاغل بودند در طی اواخر دهه ی۱۹۴۰ودر طول دهه ی ۱۹۵۰ کارآموزی را به عنوان یک نظام تلقی می‌کردند و تعدادی رویه از قبیل تجزیه و تحلیل، طراحی و ارزشیابی نوآورانه تهیه کردند(همان منبع).

طراحی آموزشی از حدود سال‌های ۱۹۶۰ که نگرش سیستمی پا به عرصه علوم تربیتی و بخصوص تکنولوژی آموزشی نهاد به منزله تخصصی بسیار تعیین کننده در موفقیت برنامه های آموزشی شناخته شده است. (لشین و همکاران ۲۰۰۵/۳۴،۱۳۷۹)

به طور کلی طراحی آموزشی از ابتدا به عنوان زیر مجموعه رشته تکنولوژی آموزشی با عنوان رویکرد سیستمی، تحت تاثیر رویکرد رفتارگرایی قرار داشت ولی در اوایل دهه ی ۱۹۹۰، با ظهور رویکردسازنده گرایی از دامنه و نفوذ آن برای طراحی آموزشی کاسته شد و بسیاری از صاحب نظران استفاده این رویکرد را در طراحی آموزشی مورد شک و تردید قرار دادند. این شک و تردیدها ناشی از تغییر در دیدگاه­ های فلسفی و روانشناختی این صاحب نظران بود(همان منبع)

سازنده­گرایی

سازه­گرایی، سازاگرایی،یا بناشدنی همه معادل­هایی هستند که برای واژه­ سازنده­گرایی [۳۴]در سال­های اخیر پیشنهاد شده اند.

نظریه­ های نسبتا جدیدی که در روانشناسی و آموزش و پرورش با نام نظریه­ های سازندگی یا سازنده­گرایی مطرح ‌شده‌اند ریشه در اندیشه­ های علمی و فلسفی گذشته دارند.دیدگاه­ های سازنده گرایی از پژوهش­های پیاژه، ویگوتسکی،روانشناسان گشتالت،بارتلت و برونر، و نیز از فلسفه ی پرورشی جان دیویی سرچشمه می‌گیرد،واین­ها تنها قسمتی از سوابق را شامل می­شوند. سازنده­گرایی به گونه­ های مختلفی تعریف شده است، اما همه آن­ها بر نقش فعال یادگیرنده در درک و فهم و ساختن دانش تأکید کرده ­اند. از جمله در واژه شناسی آکسفورد آمده است که سازنده­گرایی” اندیشه­ای است که طبق آن ادراکات، یادها، و سایر ساخت­های ذهنی پیچیده به طور فعال توسط فرد و در ذهن او ساخته می­شوند، نه اینکه از بیرون به درون ذهن می­آیند”(سیف ، ۲۰۸،۱۳۸۸).

سازنده­گرایی یک شناخت شناسی و یک نظریه یادگیری است که، در قیاس با نظریه­ های شناخت شناسی و یادگیری­های گذشته، یک تبیین تازه از ماهیت دانش و چگونگی یادگیری انسان به دست می­دهد. بنا ‌به این دیدگاه، انسان­ها درک و فهم یا دانش تازه­ی خود را از طریق تعامل بین آنچه از قبل می­دانند و باور دارند با اندیشه ها، رویدادها، و فعالیت­هایی که با آن­ها رو به رو می­شوند، می­سازند (سیف ، ۲۱۰،۱۳۸۸).

نظریه­ های سازنده گرایی

مانند سایر رویکردهای روانشناسی یادگیری،سازنده گرایی نیز نظریه ها یا دیدگاه­ های مختلفی را شامل می­ شود.اختلاف بین دیدگاه­ های سازنده­گرایی تا حدی است که، بنا به گفته ی دری[۳۵](۱۹۹۶)، ” ‌گروه‌های دانش شناس مدعی وابستگی به سازنده­گرایی تا آن اندازه با هم اختلاف دارند که یک­دیگر را به عنوان پیروان یک فلسفه­ی مشترک نمی­پذیرند”

    • سازنده­گرایی روانشناختی یا درون زاد

    • سازنده گرایی برون زاد

    • سازنده گرایی اجتماعی یا دیالکتیکی

  • سازنده گرایی رادیکال (سیف،۲۱۲،۱۳۸۸). به دلیل عدم کاربرد این موارد در موضوع مورد پژوهش تنها به نام بردن آن­ها اکتفا می­کنیم.

کاربرد آموزشی نظریه سازنده­گرایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...