۵-امکان از میان برداشته شدن قسمتی از محدودیت های ناشی از معلولیت های جسمی و ذهنی در فرایند یاد گیری.

۶-امکان کاهش هزینه ی دست یابی به اطلاعات نادر و پر هزینه ی مورد نیاز در آموزش های تخصصی و در پژوهش ها.

۷-ارتقای کیفیت یادگیری، اعطای مسئولیت یادگیری به خود دانش آموز و برقراری نظام منسجم و هماهنگ و جامع برای ارائه ی خدمات آموزشی به دانش آموز، متناسب با نیاز های او در هر زمان و مکان که او طلب کند.

۸-بیشتر شدن سهم دانش آموز در فرایند یاد گیری و مشارکت هر چه بیشتر او در این زمینه که به یاد گیری در سطوح بالاتر می‌ انجامد (فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۴).

نیازها:

۱-کامپیوتر های مستقر در مدرسه و خانه ی دانش آموز که به شبکه ی جهانی متصل شده و در سراسر کشور گسترده باشد.

۲-معلمانی که برای کار با رایانه و استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاد دهی –یادگیری تربیت شده و از انگیزه و شوق بالایی برخوردار باشند.

۳-محتوای برنامه هایی که در شبکه ها در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار می‌گیرد با هدف های آموزشی سازگار بوده و از نظر یاد دهی و یاد گیری کارا و مؤثر باشند.

۴-محیط اداری و فرهنگ حاکم بر آموزش و پرورش مناسب و موافق با تحولات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن در آموزش باشد.

۵ –حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد بازار رقابتی نرم افزار های مناسب و ارزان آموزشی، ارائه ی خدمات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و عرضه، نصب و نگهداری سخت افزار ها و زیر ساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش.

    1. امکانات کنونی مدارس کرمانشاه به صورت کلی

نیازهای آموزشی کمبود و نقص در توانایی ها، دانش ها و گرایش های افراد تحت آموزش است. به نظر آبلا (۱۹۹۶) نیاز آموزشی عبارت است از: مهارت، دانش و توانایی که افراد واجد آن نیستند و برای آنکه کار خود را به صورت موفقیت آمیزی انجام دهند ضروری است (تابا، ۱۹۹۶).

    1. جمع‌ آوری داده ها

برای شناسایی نیازها باید تکنیک های مناسب به کار گرفته شوند. انتخاب این تکنیک ها باید متناسب با اهداف نیازسنجی باشد، به طوری که اگر درگیر ساختن گروه هدف برای اندیشیدن به موضوع مورد نظر باشد، لازم است از روش های مشارکتی استفاده گردد. روش ها باید متناسب با منابع موجود باشند. این منابع تنها شامل منابع مالی و تجهیزات نیست و مهارت های فردی و دانش لازم در زمینه جنبه‌های فنی استفاده از هر روش را نیز شامل می شود. داده های حاصل از دو یا چند منبع و به کاربردن چند روش، می‌تواند قابل اعتماد تر از یک روش باشد و توجه به داده های حاصل از بررسی های کیفی در کنار روش های کمی نیز ضروری است. به هر حال، باید توجه داشت که مشارکت جمعیت هدف در کلیه مراحل نیازسنجی شرط اساسی موفقیت است[۴۹].

    1. اهمیت دوره متوسطه

ارتقای کیفیت آموزش در هر مقطع و رشته تحصیلی مستلزم کاربرد اصول و فنون برنامه درسی است. کاربرد فنون برنامه درسی با توجه به مبانی آن و اجرای اصول یادگیری، در بازنگری و بهبود برنامه ها و آموزش‌های موجود در مدارس، دانشگاه ها و مراکز تربیت نیروی انسانی حایز اهمیت است (میرزابیگی، ۱۳۸۰). دوره متوسطه از دوره‌هاى مهم، حساس و مؤثر در زندگی فردی و اجتماعی آدمی است. دوره‌اى است که به سبب وضع زیستی، اجتماعی و روانی دانش‌آموزان آن با سایر دوره‌هاى تحصیلی مشترکات و ممیزاتى دارد و دارای طیف وسیعی است که دوران نوجوانی را در بر مى‌گیرد و در انتهای طیف به دنیای جوانى مى‌رسد.

در دوره متوسطه، قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز مى‌کند، قدرت یادگیرى آنان به حد اعلا خود مى‌رسد، کنجکاوی آنان جهت معینى مى‌یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده و گرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول مى‌دارد و به مرحله ادراک ارزش‌های اجتماعی، اقتصادی و معنوی مى‌رسند؛ از اینرو این دوره در نظام‌هاى تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان اهمیت زیادى دارد.

در تعلیم و تربیت دوره متوسطه معلم و مربی با افراد بین ۱۲ تا ۱۸ ساله سروکار دارند و خصوصیات رشد و احتیاجات آنان در این زمینه وضع خاصی دارد. ارتباط این فرد با دیگران و وابستگی او به گروه همسالان شکل مخصوص به خود می‌گیرد. آمادگی او برای مشارکت در کارهای گروهی و اجتماعی زیاد است. رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی او باید به اندازه‌ای باشد که از بودن با جمع و کار کردن با آن ها لذت ببرد، به تدریج وارد مرحله‌ای از زندگی می‌شود که خود مستقلاً باید بسیاری از امور مربوط به خود را انجام دهد. احتیاجات اساسی او در زمینه داشتن هدف، انتخاب شغل و تشکیل خانواده یا آمادگی برای تشکیل آن، ارضای تمایلات دینی، هنری و بررسی علمی قضایای طبیعی و اجتماعی برای او صورت‌های خاصی دارند، فرهنگ جامعه و انتظارات مردم از نسل جوان او را در مقابل مسئولیت سنگین‌تری قرار می‌دهد (شریعتمداری، ۱۳۷۶).

    1. ویژگی‌های مخاطبان

آموزش در دوره ی متوسطه با دوره ی بلوغ همراه می شود. دوره ی بلوغ یا اوایل نوجوانی، زمان رشد جسمانی، عاطفی و عقلانی سریع است، در حالی که اواسط نوجوانی با سازگاری و ثبات بیشتری همراه است و تغییرات رشدی به سمت یکپارچگی شخصیت حرکت می‌کند. تغییرات دوره ی نوجوانی و نیز ویژگی‌های رشدی نوجوان بر تصمیمات برنامه ی درسی، تدریس و نیز ساختار مدرسه مؤثر است. فرد در دوره ی نوجوانی دست به اقدامات یا تصمیماتی می زند می‌تواند پیامدهای دراز مدتی در زندگی داشته باشد.

دوره ی تخصصی شدن مغز از حدود ۱۲ تا ۱۸ سالگی است. بخش هایی از آن که به شدت مورد استفاده قرار می گیرند، رشد می‌کنند و بخش هایی که به کار گرفته نمی شوند حذف می‌شوند. زمانی که مغز دانش آموزان تخصصی تر می شود، برنامه های درسی باید با تدارک دیدن طیف متنوعی از تجربه های یادگیری، امکان پرورش قابلیت های دانش آموزان را فراهم کند. (رشد آموزش متوسطه، شماره ۱، سال ۱۳۹۲)

    1. ویژگی‌های دانش ‌آموزان دوره متوسطه

نظام آموزش و پرورش هر کشوری باید توجه به طبیعت آدمی و امکانات و محدودیتهای رشد او که کم و بیش در همه جا یکسان است، طرح ریزی شود. (شکوهی، ۱۳۷۵). متخصصان تعلیم و تربیت ‌بر اساس مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و یافته های علمی و پژوهشی برای دانش آموزان هر یک از دوره های تحصیلی ویژگی هایی را ذکر کرده‌اند که نظر به اهمیت آگاهی پدران و مادران به اهم آن ها در هر دوره به شرح زیر اشاره می‌کنیم (صافی، ۱۳۸۵):

اهم ویژگى‌هاى دانش ‌آموزان دوره متوسطه (چهارده تا هفده ‌ساله) عبارت است از (تعلیم و تربیت و مراحل آن):

– بروز بخش اعظمى از استعدادهای اختصاصی به ‌دنبال استعدادهای عمومی.

– رشد سریع قوای جسمانی و نیرومندی کم سابقه.

– رشد کامل هوش و رسیدن قدرت یادگیرى به حد علاء خود.

– فزونی گرفتن الگوپذیرى و همانند سازی.

– جهت دار شدن کنجکاوی نوجوان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...