مقالات تحقیقاتی و پایان نامه | ادبیات تحقیق – 8 |
طراحی پرسشنامه
طراحی پرسشنامه شماره ۲ برای سنجش تناسب با برند مادر
طراحی و تست پرسشنامه پیش-رقابتی
طراحی پرسشنامه شماره ۱ برای سنجش میزان آشنایی
طراحی و تست پرسشنامه پس-رقابتی
گردآوری دادهآموزشها
پردازش و تحلیل دادهآموزشها
جمعبندی و نتیجهگیری
بررسی مبانی نظری تحقیق
مصاحبههای اکتشافی با صاحبنظران
بررسی تحقیقات انجام شده
مطالعات نظری و اکتشافی
نمودار۱-۱- فرایند انجام تحقیق
قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی
از آنجا که درک مشتریان از رقابت موجود در طبقات محصولی باعث ایجاد تفاوتهایی در رفتار و نحوه تصمیمگیری آن ها میشود، این تحقیق با بررسی این عوامل رفتاری در حوزه رفتار مصرفکننده انجام شده است.
قلمرو زمانی
این تحقیق در فاصله خرداد تا دیماه سال ۱۳۹۰ انجام گرفته است و از این حیث از نوع تحقیقات مقطعی محسوب میشود.
قلمرو مکانی
با توجه به وسعت حوزهی محصولات مصرفی، قلمرو مکانی این تحقیق شهر تهران در نظر گرفته شده است.
فصلبندی تحقیق
در فصل اول گزارش مختصری از کلیات تحقیق شامل تعریف موضوع ، اهمیت وضرورت تحقیق ، اهداف ، فرضیات و تعاریف واژه ها ارائه شده است. فصل دوم به ادبیات نظری بسط برند، فرایند ذهنی ارزیابی بسط برند و تاثیر مؤلفههای زمینهای پرداخته است. درفصل سوم، روش تحقیق استفاده شده، جامعه و نمونه آماری و آزمونهای آماری به کار گرفته شده معرفی شده اند . فصل چهارم گزارش نتایج تحقیق و اجرای آزمونآموزشها را شامل میشود و در فصل پنجم نتایج آزمون فرضیات، تحلیل و مقایسه نتایج، نتیجهگیری و پیشنهادها ارائه شده اند.
تعاریف واژگان کلیدی
برند[۱۲]: «نام، اصطلاح، علامت یا طرح و یا ترکیبی از آن ها که باعث شناسایی محصولات(کالا) یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان از کالاآموزشها یا خدمات دیگر فروشندگان رقیب می شود، برند گفته میشود(انجمن بازاریابی آمریکا، ۲۰۱۱)».
بسط برند[۱۳]: بسط برند یکی از استراتژیهای بازاریابی است که شرکتها برای معرفی محصولات جدید با همان نام برند تثبیت شده، به بازاری جدید اتخاذ میکنند.
ارزیابی بسط برند[۱۴]: فرایندی است که مشتریان از آن طریق نگرش و قصد خرید خود را نسبت به برند جدید تعیین میکنند.
تئوری طبقهبندی:[۱۵] به فرایند دستهبندی اشیا (چیزها) و ویژگیهای آن ها و همچنین نتیجهگیری و استنباط در مورد آن ها طبقهبندی گفته میشود. طبقهآموزشها مکانیسمی برای افراد فراهم میآورند که از آن طریق بتوانند با اشیا یا حوادث مختلفی که در یک طبقه قرار می گیرند رفتاری یکسان داشته باشند و از این طریق فرایند تصمیم گیری را تسهیل میکنند.
مفهوم تناسب[۱۶]: به میزان همخوانی و شباهت یک شی به شیئی دیگر تناسب گفته میشود. در حوزه بسط برند، میزان شباهت برند جدید به برند مادر، تناسب برند خوانده میشود. این معیارهای تناسب، دامنهای از تناسب ویژگی های فیزیکی کالا تا سازگاری مفهوم برند را در برمی گیرد.
تعمیم نگرش[۱۷]: به فرایند تعمیم مفاهیم مربوط به یک شی به شیئی دیگر، تعمیم نگرش گفته میشود. در ادبیات بسط برند به تعمیم رویکردهایی که در مورد برند اصلی وجود دارد به برند جدید، تعمیم نگرش از برند مادر به برند جدید گفته میشود.
غلبه برند[۱۸]: در ادبیات بازاریابی از مفهوم «غلبه برند» تعاریف متعددی ارائه شده است: برخی آن را میزان قدرت تداعی یک برند با یک طبقه محصول می دانند(هر و دیگران[۱۹]، ۱۹۹۶) که میتوان آن را با سنجش نظر مشتریان به دست آورد به این صورت که از مشتریان خواسته میشود تا به محض شنیدن نام یک طبقه محصول، برندی را که به خاطر میآورند اعلام کنند.
گروهی دیگر، «برند غالب» در یک طبقه محصول را برندی میدانند که در آن طبقه کاملا جا افتاده و از دیگر برندها پیش افتاده باشد و از میزان سهم بازارش شناخته می شود (اوربان و دیگران[۲۰]، ۱۹۸۶).
فصل دوم:
ادبیات تحقیق
ادبیات تحقیق
مقدمه
متفکران قرن بیستم، بسیاری از باورهایی را که مردم جوامع در طول ۵۰۰ سال قبل به آنآموزشها عادت کرده و با یقین پذیرفته بودند، زیر سؤال بردند. کمکم عدم وجود ساختار و نظم در مباحث هنری، عادتآموزشها و سنتهایی که افراد احساس میکردند تا ابد همین گونه باقی میماند و حتا موقعیت اجتماعی و خانوادگی که با آن خو گرفته بودند و به عنوان باور و یقین در ذهن مردمان جا افتاده بود، تغییر چهره داد و دیگر مردم نتوانستند با آن ارتباط برقرار سازند. در چنین شرایطی، مباحث اعتقادی و فلسفه، نقش خود را تغییر دادند و به نقش مفسری تبدیل شدند که روح و چکیده اصول اعتقادی و فلسفی را آموزش میداد و در مقابل ابهامآموزشها و سردرگمیهای علمی و فردی که مطرح میشد، پاسخگو نبود. فلسفه، بیشتر سالهای قرن بیستم را با جدل بر سر واژهآموزشها گذراند. با این وجود، در چنین شرایطی نیز برخی از روشنفکران و متفکران در زمینه فلسفهی برند، تلاشهای زیادی کردند تا آن را عمیقتر از واژگانش مورد بررسی قرار دهند. نظرات و فلسفه آن ها به نوعی، دنیای پر هیاهو و چالش برانگیز زمان خود را انعکاس میداد که در چنین شرایطی نقش ویژه و برجسته مدیریت برند، کاملا مورد تأکید قرار گرفته و پر رنگتر شد. این تغییر نگرش، پایه و اساس مجددی را برای شکلگیری و تکامل مدیریت برند، به وجود آورد و این فلسفه را در چند حوزه توسعه داد:
-
- نقطه عطف تفکر در نگرش بازاریابان این بود که دیگر برند را صرفا به چشم مارک یا نشانه بر روی کالاها یا خدمات نمیدیدند و رفته رفته درک کردند که برند میتواند ابزاری در جهت رشد کسب و کارشان باشد.
-
- به موازات ایجاد این نگرش، مدیران و متفکران بازاریابی دریافتند که برندها صرفا ًچیزی که قابل مدیریت و کنترل باشد نیستند؛ بلکه برای خود هویتی مستقل دارند که حق و حقوق تعریف شدهای دارند.
-
- انتقاد سازنده در این عصر، وارد مبحث مدیریت برند شد و مدیران بازاریابی دریافتند که با بهره گرفتن از انتقادات سازنده، میتوانند به دیدگاهی دست یابند که بهترین مدل را برای رشد روز افزون موقعیت برندشان فراهم سازد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 02:30:00 ب.ظ ]
|