(۳۶/۰)،استحقاق/بزرگ منشی(۳۹/۰)،خویشتن­داری(۴/۰) و معیار سرسختانه(۴۱/۰) بیشترین واریانس رفتارهای پرخطر را در دانش آموزان تبیین می سازد.
کلیدواژه: طرحواره ناسازگار اولیه،رفتارهای پرخطر،
فصل اول مقدمه پژوهش
۱-۱-مقدمه
نوجوانی یکی از دشوارترین، تنش زاترین و در عین حال هیجان انگیزترین دوره زندگی، هم برای خود نوجوان و هم والدین و مربیان به شمار می آید. در خلال این دوره، لذت ناشی از استقلال و خودمختاری، صمیمیت، خوش بینی و امید به آینده از زمره لذات جدیدی هستند که قبل از آن تجربه نشده اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تغییرات روانی اجتماعی، شناختی و بیولوژیکی در دوره نوجوانی، فرصت­های تحولی بی­شماری را برای نوجوان فراهم می­ کند تا در رفتارهایی درگیر شود که به طور ضمنی، در اتخاذ سبک زندگی همراه با سلامت و یا به خطر انداختن سلامت اهمیت دارد (هریس، دانکن و بایس جولی، ۲۰۰۲ ). از طرفی، نوجوانان به کشف موقعیت های مخاطره ای تمایل دارند و این امر ظرفیت آنها را برای نداشتن زندگی طولانی و حتی مرگ بالا برده است (استویبر و گاد[۱]، ۱۹۹۵).
کرکمر و گرین[۲] (۲۰۰۰) مخاطره جویی را تمایل برای درگیر شدن در رفتارهایی می دانند که تهدید آمیز است یا به سلامت ذهنی و فیزیکی شخص آسیب می رساند. درباره‌ی این که چه عواملی باعث می‌شود بعضی افراد میل به رفتارهای پرخطر داشته باشند، نظریه‌های مختلفی وجود دارد.
طرحواره­ها، هسته اصلی خودپنداره­ی فرد را تشکیل می­ دهند و پردازش اطلاعات فرد را درباره خود، دنیا و دیگران هدایت می­ کنند. طبق نظریه یانگ طرحواره­های ناسازگار اولیه موضوعات ثابت، فراگیر و پایداری هستند که از خاطرات، هیجان­ها، شناخت­ها و احساس­های بدنی تشکیل شده ­اند. این طرحواره­ها از طریق تعامل خلق و خوی کودک با تجربیات منفی و مداوم وی شکل می­گیرند و به سازگاری فرد با خانواده یا محیطش کمک می­ کنند. اما، این طرحواره­ها در دوران­های بعدی زندگی ممکن است ناسازگارانه باشند، زیرا طرحواره­ها انعطاف­ ناپذیر و در مقابل تغییر مقاوم هستند.این طرحواره ها باعث تحریک افکار خودآیند منفی و ناراحتی روانی شدیدی می­شوند. به این ترتیب، طرحواره­ها ممکن است هسته­ی اصلی آسیب­شناسی در بسیاری از اختلالات باشند(فتی و همکاران، ۱۳۸۸).
از آن جا که طرح­واره­ها نیز بنیادهای شناختی فرد را تشکیل داده و می­توانند رفتارهای فرد را شکل داده و به آن سمت و سو دهند، لذا می­توان بین طرحواره­های ناسازگار اولیه به عنوان بخش زیرین و سخت شناختهای افراد که اغلب در دوره های تحولی رشد شکل گرفته­اند، با رفتارهای ناسازگارانه در مقاطع بعدی رشد افراد، رابطه برقرار نمود طرحواره­ها از جمله علل فردی و روانشناختی است که در مطالعه­ وابستگی به مواد از اهمیت ویژه ای برخوردارند، طرحواره­ها موجب سوگیری در تفسیرهای فرد از رویدادها شده و این سوگیریها خود را به صورت نگرشهای تحریف شده، گمانه­های نادرست، اهداف و چشمداشت­های غیر واقع­بینانه نشان می­ دهند، طرحواره­های ناسازگار اولیه، الگوها یا درونمایه­های عمیق و فراگیری هستند که به رابطه­ فرد با خود یا دیگران ارتباط دارند و به شدت ناکارآمد هستند(حقیقت منش،۱۳۸۶).
در این پژوهش به بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان مقاطع سوم متوسطه و پیش دانشگاهی شهرستان فریمان پرداخته شده است.
۱-۲-بیان مسأله
در عصر حاضر به علت پیشرفت های فناوری و تأثیر مستقیم آن برکیفیت زندگی انسان، پرداختن به مسئله سلامت و عوامل تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه­ای یافته است و تأمین سلامتی افراد جامعه یکی از مهمترین مسائل اساسی در هر کشوری محسوب می شود(نیدوو[۳]،۲۰۰۰).
یکی ازموارد جدی تهدیدکننده سلامت که در سال­های اخیر با توجه به تغییرات سریع اجتماعی، ازسوی سازمان­های بهداشتی، مجریان قانون و سیاست­گذاران اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات موجود در جامعه مورد توجه قرارگرفته است شیوع رفتارهای ­پرخطر در میان اقشار مختلف می­باشد (پورافکاری ،۱۳۸۳). به عنوان مثال پیش بینی شده است که تا سال ۲۰۳۰ تنها میزان بیماری­ها و مرگ و میر ناشی از مصرف دخانیات به رقم ده میلیون نفر در سال برسد (اسلاسکی[۴]، ۲۰۰۴).
اگر پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی سایر رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد، خشونت و ایدز را نیز به حساب آوریم، آسیب­های وارده چند برابر می­ شود. هر چند که هیچ یک از اقشار جامعه از عواقب رفتارهای تهدید کننده سلامت در امان نیستند اما بعضی از گروه های اجتماعی از جمله نوجوانان درمعرض خطر بیشتری قرار دارند. بطوری که بسیاری از قربانیان رفتارهای پرخطر در آینده از میان نوجوانان امروزی خواهند بود. بسیاری از نوجوانان در مقابله با دشواری­ها و بحران در دوره نوجوانی دست به رفتارهایی می­زنند که سلامت حال و آینده آنها را مورد تهدید قرار می­دهد. مصرف مواد، خشونت و رفتارهای جنسی ناایمن، عوامل بسیاری از موارد مرگ ­و میر در سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی را تشکیل می­ دهند(لیندبرگ ، باگست و ویلیامز[۵]،۲۰۰۰). درحالی که بزرگسالان ، بیشتر از بیماریهایی چون سرطان، نارسائی­های قلبی-عروقی و دیابت آسیب می­پذیرند(اوزر[۶]و همکاران،۲۰۰۳). بر اساس آمارهای پیش ­بینی شده توسط بانک جهانی در رابطه با شاخص­ های توسعه جهانی در سال ۲۰۰۵ حدود ۸٫۵ میلیون نفر جمعیت کشورمان را نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ ساله تشکیل داده اند که این میزان معادل ۱۲٫۵ درصد جمعیت کشور بوده است.(سازمان ملی جوانان ،۱۳۸۱).
علی رغم تلاش بسیاری که در دو دهه اخیر در جهت افزایش آگاهی عمومی نسبت به مضرات و خطرات رفتارهای پرخطر صورت گرفته است همچنان با افزایش روز افزون این رفتارها بویژه در میان جوانان و نوجوانان روبرو هستیم . مطالعات نشان داده­اند که اغلب رفتارهای پرخطر از جمله مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر و رفتارهای جنسی نا ایمن در سنین قبل از ۱۸ سالگی آغاز می شود(برگمن و اسکات[۷]،۲۰۰۱).
توجه به رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و تلاش در جهت شناخت و پیشگیری آنها از اواخر دهه ۱۹۸۰ از ایالات متحده آغاز شد و گسترش روز افزونی در میان سایر جوامع داشته است.از سال ۱۹۹۱ ایالات متحده یک برنامه ملی مدرسه مدار تحت عنوان” سیستم نظارت بر رفتارهای پرخطر جوانان[۸]” را طراحی و به اجرا گذارده. که ارزیابی ۹ مقوله از رفتارهای پرخطر در نوجوانان- شامل خشونت، خودکشی، بی ملاحظگی در رانندگی، مصرف دخانیات، الکل و مواد، رفتارهای پرخطر جنسی که احتمال ابتلاء به ایدز یا بیماری های مقاربتی را داشته باشند، رفتارهای تغذیه ای نا سالم و عدم انجام فعالیت های بدنی و ورزشی را در بر می گیرد.در ایران نیز مدتی است که توجه به رفتارهای پرخطر در نوجوانان و راه های مقابله با آنها آغاز شده است.
دلایل رفتارهای خطرجویی متفاوت است از جمله انگیزه های هیجان­خواهی، ترس­های بی­کفایتی، نیاز به تحکیم هویت مردانه و انگیزه­ های گروهی نظیر فشار همسالان. این رفتار ممکن است بازتاب تخیلات همه توانی برخی از نوجوانان نیز باشدکه خود را در مقابل صدمات وجراحات آسیب ناپذیر تصور می­ کنند(پورافکاری ، ۱۳۸۳).
گروهی از محققان نیز، بر نقش محوری طرحواره های شناختی، در حفظ و ثبات رفتار پرخطر و پرخاشگرانه در زمان و موقعیت های گوناگون تأکید داشته اند.(ارون و هیوسمان[۹]،۱۹۹۱؛ هیوسمان،۱۹۸۸)در این خصوص، کریک­و دودیج[۱۰](۱۹۹۴) با ارائه مدل پردازش اطلاعات اجتماعی، نقش ساختارهای ذهنی، بویژه طرحواره­های شناختی را درتنظیم رفتارهای پرخطر و پرخاشگرانه مهم تلقی کرده ­اند.هیوسمان (۱۹۸۸) نیز معتقد است که رفتار پرخاشگرانه به علت درونی شدن تعداد زیادی از طرحواره های پرخاشگر، در ساختار ذهن فرد، بروز می کند.
طرحواره های ناسازگار اولیه اساسا مضامین نا آشکار و ناهوشیارند که توسط افراد حفظ می­شوند. این طرحواره ها به عنوان الگویی برای پردازش تجارب به کار می روند و در نتیجه در سرتاسر زندگی گسترش می یابند و رفتارها، افکار، احساسات و روابط بین شخصی را تعیین می کنند. طرحواره های ناسازگار اولیه غالبا ناکارآمد و پایدارند. فرض بر این است که طرحواره ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم باعث بروز مشکلات و ناراحتی هایی نظیر: افسردگی، تنهایی یا روابط مخرب دیگر می شوند(یانگ، ۲۰۰۸).
طرحواره های ناسازگار به عنوان زیرساخت های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیرمنطقی می شوند. طرحواره­ها دارای مؤلفه­ های شناختی، عاطفی و رفتاری هستند . هنگامی که طرحواره­های ناسازگار اولیه فعال می­شوند سطوحی از هیجان منتشر می­ شود و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی­های روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، سوء مصرف مواد، تعارضات بین فردی و مانند آن می­ شود با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر در نظر دارد به خاطر گستردگی و ارتباط نزدیکی که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر وجود دارد به طور جامع این دو متغیر را در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهد.و اهمیتی که این مؤلفه در ظهور رفتارهای پرخطر دانش ­آموزان دارد را به نوعی تبیین نماید. لذا سوال اصلی این است که آیا بین طرحواره­های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش
علی رغم تلاش بسیاری که در دو دهه اخیر در جهت افزایش آگاهی عمومی نسبت به مضرات و خطرات رفتارهای پر خطر صورت گرفته است همچنان با افزایش روز افزون این رفتارها بویژه در میان جوانان و نوجوانان روبرو هستیم. مطالعات نشان داده اند که اغلب رفتارهای پرخطرازجمله مصرف سیگار، الکل، موادمخدرو رفتارهای جنسی ناایمن درسنین قبل از ۱۸سالگی آغازمی شوند. (برگمن و اسکات،۲۰۰۱). در دهه های اخیر روان شناسان دربررسی اختلالات و آسیب ها دریافته اند که این اختــــلالات در ناتوانی برخی افراد درتحلیل های خود وموقعیت خود ریشه دارند. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی ، آماده سازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار امری ضروری به نظر می رسد. (طارمیان،ماهجویی و فتحی، ۱۳۸۷)
از آنجا که رفتارهای پرخطر می تواند به میزان قابل توجهی تحت تاثیر زندگی جوانان و کسانی که در اطراف آنها، ضروری است که والدین، مربیان و سایر بزرگسالان نگران از شیوع این رفتارها، از عواملی که احتمال بروز آنها را افزایش دهد، و آنچه که می ­تواند منجر به کاهش و یا جلوگیری از این خطرات بکند آگاه شوند.(سونگ ، گلانتز و هالپرن-فلشر[۱۱]، ۲۰۰۹).
از طرفی با توجه به این مسأله که امروزه شیوع رفتارهای پرخطر جوانان به یکی از مهم ترین و گسترده ترین دل نگرانی های جوامع بشری تبدیل شده است و به رغم فعالیت های گذشته، رفتارهای پرخطر در سطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است لذا با توجه به این شرایط باید جاه طلبی های جوانان را درک نموده و به خلق فرصت هایی برای جوانان پرداخته شود . از آنجا که جوانان بزرگ ترین سرمایه ها و پویاترین نیروهای هر جامعه در مسیر سازندگی و رسیدن به رشد و بالندگی آن جامعه می باشند تا جایی که می توان میزان موفقیت هر جامعه ای در گذر از عقب ماندگی و صعود به قله رفیع توسعه یافتگی را از روی میزان مشارکت نسل جوان آن جامعه در عرصه های مختلف سازندگی پیش بینی نمود، لذا شناخت هرچه بیشتر جوانان و آشناشدن با ویژگی های طرحواره ای آنان می تواند زمینه ساز رشد آن جامعه باشد.لذا در این پژوهش سعی بر آن است نقش طرحواره های ناسازگار اولیه بر رفتارهای پرخطر مورد بررسی قرار گیرد.
۱-۴-اهداف پژوهش
این پژوهش ابتدا میزان رفتارهای پرخطر در بین دانش ­آموز و همچنین وضعیت طرحواره های ناسازگار اولیه آنها را مورد مطالعه قرار داده و سپس با در دست داشتن این اطلاعات به کشف روابط موجود میان این دو مقوله و چگونگی پیش بینی رفتارهای پر خطر دانش ­آموز براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در آنها پرداخته می شود.
۱-۵- فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی:
بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
فرضیه فرعی اول: بین طرحواره ی رهاشدگی/بی ثباتی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم: بین طرحواره ی بی اعتمادی/بدرفتاری و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم: بین طرحواره ی محرومیت هیجانی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی چهارم: بین طرحواره ی نقص/شرم و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی پنجم: بین طرحواره ی انزوای اجتماعی/بیگانگی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی ششم: بین طرحواره ی وابستگی/بی کفایتی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی هفتم: بین طرحواره ی آسیب پذیری نسبت به زیان وبیماری و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی هشتم: بین طرحواره ی خودتحول نیافته/گرفتارو رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی نهم: بین طرحواره ی شکست و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دهم: بین طرحواره ی استحقاق/بزرگ منشی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی یازدهم: بین طرحواره ی خویشتن داری / خودانضباطی ناکافی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوازدهم: بین طرحواره ی اطاعت و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سیزدهم: بین طرحواره ی ازخودگذشتگی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی چهاردهم: بین طرحواره ی بازداری هیجانی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی پانزدهم: بین طرحواره ی سرسختانه/عیب جویی افراطی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...