در این رویکرد عقیده بر این است که رهبر ساخته می‌شود نه اینکه رهبر به طور مادرزادی رهبر می‌شود. ‌بنابرین‏، این نظریه مخالف نظریه صفات مشخصه رهبری است.

نظریه های رفتاری رهبری شامل تحقیقات ذیل است:

    1. مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو

    1. مطالعات دانشگاه میشیگان

    1. مطالعات پویایی گروه

    1. سیستم های چهارگونه مدیریت

  1. شبکه مدیریت (رهبری)

۲-۱-۴ تعریف سبک رهبری

هرسی و بلانچارد سبک را با شخصیت، مترادف به کار می‌گیرند و به نظر آن ها شخصیت یا سبک یک فرد عبارت است از «الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت کردن فعالیت‌های دیگران از خود نشان می‌دهد»(علاقه بند، ۱۳۶۵).

«گری دسلر[۱۳]» شیوه یا سبک رهبری را در این مفهوم می‌داند که رهبر چه کار می‌کند و رفتارش چگونه است(مدنی، ۱۳۶۸).

الگوی کلی کنش‌های رهبران آن‌گونه که از سوی زیردستانشان ادراک می‌شود، به نام سبک رهبری خوانده می‌شود، سبک رهبری فلسفه مهارت‌ها و نگرش‌های رهبران را نمایان می‌کند(طوسی، ۱۳۷۵).

۲-۱-۴-۱ انواع سبک های رهبری

با ملاحظه تعاریف یاد شده در نظریه های رهبری و با توجه به متغیر بودن رفتار در شرایط متفاوت می‌توان دریافت که شیوه یا سبک رهبری متغیر است و نمی‌توان در کلیه شرایط و مؤسسات و سازمان‌ها از یک سبک استفاده نمود.

‌بنابرین‏ سبک رهبری مدیر با مفروضات او نسبت به طبیعت انسان و افرادی که او در سازمان با آن ها کار می‌کند، مرتبط می‌باشد، هر مدیری نسبت به طبیعت افراد اطراف خود مانند زیردستان، ‌هم‌ترازان و رؤسای خود دارای مفروضاتی می‌باشد این مفروضات به طور خود آگاه یا ناخود آگاه تصمیمات،‌ رفتار و به طور کلی سبک او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

همچنین بین ادراک افراد و ‌گروه‌های مختلف سازمان با رفتار و سبک مدیر در چگونگی برقراری روابط سالم و چند جانبه میان آن ها، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. یعنی رهبر در برقراری چنین رابطه‌ای نقش تعیین کننده دارد که می‌تواند موجبات رشد سازمان و افراد را فراهم آورد.پژوهشگران نظریه های رفتاری به دنبال بهترین رفتار یا سبک رهبری بودند.

در مطالعات ایالت اوهایو عقیده بر این بود که بهترین رفتار رهبری حداکثر ساختار گرایی و حداکثر ملاحظات انسانی را در بر می‌گیرد.

در نظریه شبکه مدیریت نیز عقیده بر این است که بهترین رفتار رهبری توجه زیاد به تولید و توجه فراوان به انسان است.

مطالعات و تحقیقات بعدی نشان داد که هیچ بهترین سبک رفتاری رهبری وجود ندارد، برای نمونه لیکرت[۱۴] نشان داد که بهترین سبک رفتاری رهبری در ایالات متحده، سبک رابطه مدار است.

اما بر اساس تحقیقی که پاول هرسی[۱۵] انجام داد ‌به این نتیجه رسید که سبک کارمدار با بازده بیشتری همراه بوده است و این نتیجه گیری بر خلاف تحقیقات لیکرت بود. ‌بنابرین‏ صاحب نظران ‌به این نتیجه رسیدند که بهترین سبک رهبری که در همه حالت ها اثر بخش باشد وجود ندارد.

بدین وسیله عامل وضعیت و موقعیت به عنوان متغیر دیگری وارد مباحث رهبری شد. به آن دسته از نظریه های که به وضعیت و موقعیت های رهبری تأکید می‌کند نظریه های اقتضایی یا وضعی می‌گویند. امروزه جهت گیری بسیاری از نظریه های رهبری در قالب اقتضایی یا وضعی مطرح می‌شود.

همه این نظریه ها یک فرض اساسی مشترکی دارند:

رهبری موفق هنگامی اتفاق می افتد که سبک رهبری با موقعیت (یا وضعیت) منطبق باشد. این نظریه ها بر انعطاف‌پذیری تأکید می‌کنند.

برخی از محققان نظریه های وضعیتی رهبر را شامل نظریه های زیر می دانند:

    1. نظریه اقتضایی فیدلر

    1. نظریه مسیر-هدف

    1. نظریه یا مدل تصمیم گیری (نظریه رهبری مشارکتی) روم ویتون

  1. نظریه رهبری وضعی هرسی و بلانچارد.

نظریه های وضعی یا اقتضایی از نظریه های صفات مشخصه و رفتاری متفاوت هستند.

این نظریه ها پیشنهاد می‌کنند که مدیران باید سبکی را انتخاب کنند که با موقعیت در زمان معینی بهترین سازگاری را داشته باشد. مدیران اثر بخش باید موقعیت رهبری خود را تشخیص دهند و سبک رهبری اثربخش را شناسایی و سپس سبک رهبری مورد نیاز را اجرا کنند. بر اساس نظریه وضعی، فرایند رهبری تابع رهبر، پیرو و سایر متغیرهای وضعی است. به نظریه های وضعی الگوی رهبری تعاملی، مراوده ای یا سوداگر گفته می‌شود(زالی،۱۳۷۷).

به رغم هم مسیر شدن بسیاری از تحقیقات و مطالعات مربوط به رهبری ، امروزه صاحب نظران رشته مدیریت شاهد پیدایش جریان فکری جدیدی در این زمینه هستند. این جریان فکری غالباً تحت عنوان نظریه رهبری تحول آفرین مطرح شده است.

۲-۱-۴-۲ سیر تکامل سبک رهبری تحولگرا و رهبری تعاملگرا

ریشه پارادایم رهبری تحول آفرین به قرن شانزدهم زمانی که پژوهش هایی ‌در مورد پادشاه توسط ماکیاول صورت پذیرفت بر می‌گردد.

ماکیاول[۱۶] ویژگی‌ها و رفتار رهبران را برای توسعه تئوری رهبری در درون ساختار فئودالی انگلستان مطالعه کرد، بنظر او رهبر کسی است که برای به دست آوردن اهداف متعالی، دیگران را جهت داده و مورد حمایت قرار می‌دهد(سبحانی نژادو یوزباشی،۱۳۸۷).

پیشینه تحقیقات رهبری تحول آفرین به سال۱۹۷۸ و فعالیت های برنز برمی‌گردد. برنز در این زمان مشخص کرد رهبران تحول آفرین، صاحب بینش بوده و دیگران را برای انجام کارهای استثنایی به چالش و تلاش وا می‌دارند.

پیرو تحقیقات برنز[۱۷]، در سال ۱۹۸۵ برنارد بس، مدلی را ارائه داد که برای موقعیت های ثبات و تحول سازمانی، به ترتیب رهبری مبادله ای و تحول آفرین را تجویز می‌کرد. بس[۱۸] و آوولیو[۱۹] در سال ۱۹۹۶ این مدل را گسترش دادند و ابعاد رهبری تحول آفرین(تحولگرا)[۲۰] و رهبری تبادلی(تعاملگرا)[۲۱] را مشخص نموده و حتی این مدل را در قالب پرسشنامه ای با نام پرسشنامه چند عاملی رهبری[۲۲] به صورت عملیاتی درآوردند.

در این مدل ابعاد رهبری تحول آفرین شامل نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی است و ابعاد رهبری تبادلی عبارتند از پاداش های اقتضایی و مدیریت بر مبنای استثنا(بیگ زاد و فلسفی،۱۳۸۸).

اگر چه هدف بس و آولیو از طراحی پرسشنامه چند عاملی رهبری، بررسی الگوی رهبری تحول آفرین بود، اما به خاطر دستیابی به اعتبار و قابلیت اعتماد بیشتر پرسشنامه، شاخص های رهبری تبادلی و رهبری عدم مداخله گر را نیز در پرسشنامه دخالت دادند و با در هم آمیختن سؤالات مربوط به هر کدام از این شیوه ها، تکمیل کنندگان پرسشنامه را در موقعیتی قرار دادند تا آنچه را به واقعیت نزدیکتر است، علامت گذاری نمایند، این پرسشنامه به ارزیابی شاخص های رهبری تحول آفرین، رهبری تبادلی و رهبری عدم مداخله‌گر پرداخته است(موغلی،۱۳۸۱).

۲-۱-۵ دیدگاه‌های مختلف رهبری تحولگرا

در این قسمت تلاش شده است تا از میان تمامی تظریاتی که ‌در مورد رهبری تحول آفرین ارائه گردیده است، هفت نظریه مهم و برجسته با توجه به ویژگی های هر یک مورد بررسی قرار گیرد.

۲-۱-۵-۱ نظریه رهبری تحولگرا برنز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...