۱۵- استفاده از روش ها و فنون ارزشیابی مناسب با اهداف مورد انتظار برنامه درسی

  1. ارزشیابی میزان صلاحیت های به دست آمدۀ مناسب با اهداف برنامه درسی توسط متربیان

****

( برنامه درسی ملی،صص۱۲۷-۱۲۶)

توجه ‌به این اصول و آنچه که در قسمت سیاست های ارزشیابی در بندهای ۹/۲/۵،۱۳/۳/۵ و ۸/۴/۵ آمده چنین برمی آید که رویکرد ارزشیابی در دوره ابتدایی ارزشیابی کیفی و با بهره گرفتن از منابع مختلف(اسناد روایتی،اسناد دوره ای،مشاهده ای ،عملکردی و غیره) می‌باشد که در حال حاضر نیز در شش پایه دوره ابتدایی با رویکرد توصیفی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در حال انجام است.

ارزشیابی برنامه درسی یز مطابق بند۱/۸ و زیر بندهای آن به شکل زیر انجام خواهد پذیرفت.

    1. ارزشیابی پیامد برنامه درسی ملی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از ورود فارغ التحصیلان به جامعه

    1. ارزشیابی برونداد برنامه توسط شورای عالی آموزش و پرورش در پایان دوره آموزش عمومی و آموزش متوسطه

  1. ارزشیابی برنامه های درسی هر یک از حوزه های یادگیری توسط مرکز پایش برنامه درسی ملی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی کشور در اردی بهشت ماه هرسال

اصول ارزشیابی برنامه درسی ملی و برنامه های درسی حوزه های یادگیری به شرح زیر می‌باشد.

    1. ارزشیابی باید منعکس کننده میزان تحقق اهداف باشد

    1. رعایت حقوق متوازن متعادل دانش آموزان، مجریان در سطوح مختلف ارزشیابی

    1. انعکاس منصفانه میزان ارزشمندی، جامعیت،کارآمدی،اثربخشی و قابلیت تعمیم برنامه درسی ملی ومعضلات اجرایی آن

    1. تدارک اطلاعات معتبر مفید و مشارکت تمامی افراد ذینفع و ذی ربط

  1. انجام ارزشیابی برنامه درسی ملی به صورت مستمر و پویا با بهره گرفتن از روش های کمی و کیفی(همان منبع،ص۱۴۷).

خلاصه مبانی نظری

چشم انداز زیبایی شناسی و هنر یکی از مسائل قابل بررسی در حوزه مطالعات برنامه درسی است که برخی از صاحب‌نظران این رشته برنامه درسی را از دیدگاه زیبایی شناسی مورد بررسی قرار دادند. بدین منظور همان طور که گذشت ابتدا زیبایی شناسی و هنر و همچنین ارتباط بین آن دو تشریح شد که زیبایی شناسی و هنر علی‌رغم ارتباط تنگاتنگی که دارند تفاوتهایی نیز بین آن دو قابل طرح می‌باشد مثلاً زیبایی شناسی علاوه بر بررسی زیبایی های هنری به سایر زیبایی ها مانند زیبایی های طبیعی می پردازد. پس از آن زیبایی شناسی به عنوان یکی از ابعاد فلسفی مطرح شد و دیدگاه های مختلف راجع به هنر و زیبایی در ۵ دسته بازنمایی، فرانمایی،شکل گرایی، تعریف هنر به فرانمایی و بازنمایی و تعریف چند ساحتی برای هنر طبقه بندی گردید. به دنبال آن زیبایی شناسی از منظر برخی مکاتب فلسفی مطرح گردید که آرای افلاطون و کانت برای ایده آلیسم، دیدگاه ارسطو برای رئالیسم، دیدگاه دیویی برای مکتب پراگماتیسم تبیین گردید در نهایت زیبایی شناسی اسلامی با مطرح کردن زیبایی شناسی اندیشمندان اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. در هرکدام از دیدگاه های فوق سعی شد به تعریف زیبایی، انواع زیبایی ها و غیره اشاره گردد که در انواع زیبایی ها از منظر اندیشمندان عمدتاًً زیبایی های محسوس و زیبایی های معقول یا معنوی وجود داشت که زیبایی های معقول و معنوی در بین دیدگاه های اندیشمندان مسلمان نمود بیشتری داشت.

پس از زیبایی شناسی و هنر، ارتباط آن ها با تعلیم و تربیت و برنامه درسی مطرح گردید که به دو نوع ارتباط زیبایی شناسی تربیتی به عنوان آموزش هنر و زیبایی شناسی و دیگری زیبایی شناسی تربیتی به عنوان یک دیدگاه و حتی پارادیم اشاره شد پس از آن ‌بر اساس زیبایی شناسی تربیتی به عنوان یک دیدگاه عناصر چهارگانه برنامه درسی یعنی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت که صاحب‌نظران با برقراری ارتباط و شباهت بین هنر و برنامه درسی تلویحات و ویژگی هایی برای آن عناصر برشمرده اند برای مثال تدریس را به هنر، بازیگری، مجری گری، ارزشیابی را به نقد هنری تشبیه نموده و در اهداف و محتوا به اشکال مختلف بازنمایی اطلاعات و سواد خواندن این اشکال گوناگون اشاره نموده اند .

در پایان نظر به هدف پژوهش که ارائه الگوی بومی برای برنامه درسی دوره ابتدایی ‌بر اساس زیبایی شناسی و هنر است برنامه درسی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران مطابق سند برنامه درسی ملی بررسی گردید و ویژگی ها و مختصات عناصر چهار گانه اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی به همراه اصول حاکم بر آن ها مورد اشاره قرار گرفت.

پیشینه پژوهشی

پژوهش های داخلی

مهرمحمدی و امینی (۱۳۸۰) در تحقیقی با عنوان طراحی الگوی مطلوب تربیت هنری در دوره ابتدایی بعد از بیان دوازده اصل بنیادین تربیت هنری دوره ابتدایی الگوی مورد نظر را ارائه نمودند و به مقایسه آن با برنامه درسی رسمی هنر دوره ابتدایی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران پرداختند. الگوی ارائه شده توسط آن ها شامل سه رکن اساسی به ترتیب زیر است:۱-رکن تجویزی که ناظر بر تدوین اهداف، انتخاب محتوا، تعیین روش های یاددهی و یادگیری و شیوه های ارزشیابی تربیت هنری می‌باشد.۲-رکن غیرتجویزی که شامل انعطاف و عدم تمرکز در برنامه درسی هنر می‌باشد.۳-رکن تلفیقی در برنامه درسی هنر.

در رکن تجویزی اشاره شده که اهداف تربیت هنری دوره ابتدایی شامل تولید هنری، نقادی هنری،تاریخ هنر و زیبایی شناسی ؛ محتوای آن شامل هنرهای تجسمی، موسیقی و نمایش بوده؛ روش های یاددهی یادگیری ناظر بر استفاده از روش های تدریس فعال و مبتنی بر تولید اثر هنری توسط فراگیران و شیوه های ارزشیابی هم بر اجتناب از روش های مرسوم نمره گذاری و به کارگیری مجموعه روش های کیفی تأکید می‌کند. در رکن غیر تجویزی بر اعمال انعطاف و عدم تمرکز در به کارگیری این الگو تأکید شده تا الگوی طراحی شده متناسب با موقعیت ها و اقتضائات اجرائی و شرایط دانش آموزان باشد و بالاخره در رکن تلفیقی بیان گردیده که هرچند این پژوهش به هنر به عنوان یک حوزه محتوایی مستقل اشاره داشته ولی باید گفت بر ایجاد پیوند هنر با سایر حوزه های یادگیری دوره ابتدایی نیز توجه اساسی مبذول گردد تا از این طریق دانش آموزان به جامعیت فکری و ذهنی برسند.

در مقایسه الگوی طراحی شده با برنامه درسی رسمی هنر دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بیان کردند که تفاوت قابل ملاحظه ای میان آن دو در آن زمان وجود داشته است.

پژوهش فوق به حوزه زیبایی شناسی و هنر توجه داشته است از این منظر با پژوهش حاضر که به استفاده از ساحت زیبایی شناسی و هنر در کل برنامه درسی دوره ابتدایی پرداخته است متفاوت است اما تأکید پژوهشگران بر ایجاد پیوند هنر با سایر حوزه های یادگیری دوره ابتدایی خود دلیلی بر اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...