دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
تراکم : به عنوان معیاری برای استقرار جمعیت و تأسیسات شهری میباشد که عبارت است از جمعیت تقسیم بر مساحت .
آئین نامه تفکیک زمین : مجموعه مقرراتی است که جهت طراحی مطلوب یک شهر ارائه می شود.
محدوده : محدوده در شهر عبارت است از حدودی از فضاهای شهری که بتوان درآن حدود به انجام خدمات شهری و برنامه ریزی خدماتی انجام داد . محدوده معمولا از طرف شهرداری تعیین میگردد تا بتوان در یک برنامه زمانی مشخص به نوسازی و توسعه شهری پرداخت و خدمات شهری را تامین نمود.
حریم: که برای توسعه آینده مورد نیاز شهر در فواصل زمانی در نظر گرفته می شود و عبارت است از زمینهای اطراف محدوده شهری ، اگر چه نتوان در آن به احداث ساختمان پرداخت . این اراضی معمولا جهت گسترش بعدی شهر است .
منطقه بندی : عمدتاً در دو جنبه اختصاص زمین برای اهداف ویژه و کنترل کاربرد ارتفاع و ساختمان سازی مفهوم مییابد . جنبه بعدی به نظم در تراکم جمعیت معطوف میگردد. بنابرین منطقه بندی به عنوان نظم با قانون در جهت استفاده از زمین و ساخت وساز و ارتفاع و تراکم ساختمانها در نواحی ویژه برای اهداف هماهنگ امنیتی ، سلامت ، بهداشت و رفاه عمومی جمعیت است .
کنترل کاربری زمین : اقدامی است در جهت اینکه کاربری های شهریکاملا در ارتباط با هم باشند و فضای مناسب برای هر نوع توسعه فراهم شود .
ادبیات تحقیق:
اصطلاح ومفهوم کاربری زمین ، ابتدا در غرب و به منظور نظارت دولتها بر نحوه استفاده از زمین و حفظ حقوق مالکیت مطرح شد ؛ ولی همراه با گسترش سریع شهرنشینی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای ، ابعاد و محتوای این مفهوم روز به روز وسیع تر شده است . کاربری اراضی شهری امروزه در نظامهای پیشرفته برنامه ریزی جهان ، در راستای استفاده بهینه از زمین ، به صورت آمایش سرزمین و برنامه ریزی فضائی و طرح ریزی کالبد ملی و منطقه ای و محلی تبدیل شده است . به طور کلی میتوان گفت که شکل گیری نظام کاربری زمین در هر جامعه شهری و نحوه تقسیم اراضی و استفاده از آن در فعالیتها و خدمات مختلف ، بازتاب و برآیند عملکرد متقابل مجموعه ای از عوامل و نیروهای مختلف محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی ف سیاسی ، حقوقی و غیره است . از جمله با رشد مناسبات سرمایه داری در شهرها ، اقتصاد زمین و اضافه ارزش ناشی از آن (رانت) ، به دلیل محدودیت عرضه زمین و تقاضای روز افزون آن ، به یکی از عرصه های مهم ثروت اندوزی و تشدید نابرابری اجتماعی در شهرها بدل شده است که به نوبه به مشکلات برنامه ریزی و طراحی شهری افزوده است . بنابرین میتوان نتیجه گرفت که نقش برنامه ریزی شهری و سرنوشت نهائی طرح های شهری ، تا حدود زیادی به میزان امکان مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین شهری وابسته است . از این دیدگاه یکی از مهمترین اهرمهای مؤثر برای تکامل برنامه ریزی شهری و غنای طرح های شهری ، ایجاد پیش شرطهای لازم برای برنامه ریزی کاربری زمین است . به طوری که تجارب جهانی نشان میدهد ، موفقیت در عرصه برنامه ریزی کاربری زمین به همکاری و هماهنگی دو دسته عوامل بستگی دارد که عبارتند از : الف) وجود قوانین و سیاستهای کلان مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین.
ب) استفاده از روش های کا رامد در تهیه و اجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین
اهداف کاربری زمین :
اهداف محیطی : در راستای جلوگیری از تخریب زمین ، برقراری ارتباط و پیوند میان شهر و طبیعت ، حفظ منابع پایدار و تجدید ناپذیر ، حفظ مواریث تاریخی و فرهنگی میتوان این اهداف را مطرح نمود .
اهداف اجتماعی : اهداف اجتماعی در راستای افزایش تسهیلات و خدمات عمومی ، تقویت هویت محله ای ، ارتقاء کیفیت اوقات فراغت ، زیبا سازی محیط محلی وشهری مطرح می شود.
اهداف اقتصادی : جلوگیری از سوداگری زمین ، بهره برداری بهینه اقتصادی از زمین ، تعدیل حقوق مالکیتها ، بهره گیری از اضافه ارزش زمین در جهت منافع عمومی از اینگونه اهداف میباشند.
اهداف کالبدی : اهداف کالبدی زمین عبارت است از جلوگیری از تداخل کاربری های ناسازگار ، حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی ، تشویق به تنوع کاربری ها ، تدوین ضوابط ومعیارها و استانداردهای کاربری
نظریات مربوط به تحقیق:
نظریه کارکرد گرائی : این نظریه بر شهر سازی مدرن و تبلور آن در منشور آتن و رواج کاربردی آن به صورت طرح های جامع ، اصولا برنامه ریزی شهری به ابزار وکارکردی برای هدایت و نظارت بر توسعه کالبدی شهرها بل گردید . در این راستا بر اساس اصول خرد گرائی و هزینه منفعت ، نحوه استفاده و به کارگیری اراضی شهری نیز به عنوان بزاری در جهت تسهیل کارکردهای شهری و تقویت کارائی شهری ، تلقی گردید و ضرورت استفاده منطقی و استفاده بهینه از زمین و فضا در دستور کار قرار گرفت . در پرتو این نحوه نگرش ، این نظریه بیش از پیش در عرصه کاربری زمین قوت گرفت که با شناسائی و طبقه بندی نیازهای فضائی شهروندان و تامین حداقل یا میانگین زمین لازم برای هر نفر ف میتوان نحوه توزیع اراضی شهری و چگونگی استفاده از آن ها را تحت یک انتظام منطقی و یک نظارت آگاهانه در اورد . حاصل نهائی این نظریه ، پیدایش و رواج وسیع مفهوم ((سرانه های کاربری زمین )) در شهر سازی جدید است که به شیوه کارکردگرایانه تمام جامعه شهری را به افراد تقسیم میکند که هر کدام دارای فعالیت مشخص هستند و هر یک از این فعالیتها به یک مقدار معین از زمین نیاز دارد .
نظریه اصلاح گرائی : این نظریه معتقد به اختصاص زمین در درون شهرها به انواع فعالیتهای مورد نیاز شهری است و معتقد است ، ساماندهی شهرها باید از طریق اختصاص زمین از درون همین جوامع صورت پذیرد.
نظریه مدرنیسم : این نظریه به حول محور مکتب مدرنیسم و در راستای قطع با گذشته و تاریخ و زمان نگاه میکند وفقط و فقط به مسائل معماری میپردازد . انسان در این مکتب عنصری بیولوژیک و دارای عملکردهای ((سکونت ، کار ، رفت و آمد، اوقات فراغت )) در یک ناحیه خاص است ، لذا کاربری های اراضی شهری بایستی به صورت منطقه بندی و در راستای چهار اصل فوق الذکر صورت پذیرد . در این نظریه موقعیت ، مکان ، فرهنگ و سنت جایگاهی ندارد . تراکم در این نظریه در شهرها کم و در نواحی خاص پیشنهاد می شود . در این نظریه به کاربری های فضای سبز و عمودی اهمیت داده می شود .
نظریه فن گرائی : این مکتب معتقد است ، زمین برای استفاده عموم آزاد شود و نیز حداکثر استفاده را باید از فن آوری کرد .
نظریه فرهنگ گرائی : این نظریه محورهای معنوی را بر محورهای مادی و کل شهر را بر اجزاء آن و مفهوم فرهنگی شهر را بر مفهوم مادی آن مقدم میشمارد . در این مکتب منطقه بندی در شهر مفهوم ندارد و شهر از طریق سازمانهای اجتماعی و فرهنگی زنده می شود ؛ لذا به این نوع کاربری ها اهمیت ویژه داده می شود .
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:18:00 ب.ظ ]
|