سوزان هارتر[۶۹] (۱۹۸۳)، نظام خود را متشکل از ۳ جزء می‌داند که عبارتند از: خودپنداره، کنترل خود و احترام به خود. درهرکودک خودپنداره(عقاید وی در این مورد که او چگونه فردی است) و توانایی‌های اودر کنترل خود (میزانی که وی جهت رفتار فعالیت های خود را تعیین می‌کند)، در ترکیب با احساسات او درمورد احترام به خود، نظام خود را تشکیل می‌دهد. ویلیام جمیز مطرح کرد که عزت‌نفس را می‌توان به عنوان رابطه ی میان خود واقعی و خود ایده‌آل شخصی درنظر گرفت، به میزانی که خود واقعی دردست‌یابی به معیارهای خودایده‌آل شکت می‌خورد، فرد عزت نفس ضعیفی را تجربه خواهد کرد(پوپ، کریهد، و مک‌هیل، ۱۳۸۴).

عزت نفس کودکان و نوجوانان را می‌توان در پنج‌ زمینه‌ی ‌اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، تصور جسمانی و عزت نفس کلی مورد بحث قرار داد. زمینه ‌اجتماعی مشتمل بر عقاید کودک ‌در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران است. آیا کودکان دیگر او را در فعالیت هایشان شرکت می‌دهند؟ آیا از ارتباط و تعامل باهمسالان خود احساس رضایت می‌کند؟؛ عزت نفس در زمینه ی تحصیلی مبتنی بر مقدار ارزشی است که کودک یا نوجوان به عنوان یک دانش‌آموز برای خود قائل است؛ عزت نفس خانوادگی از عقاید کودک درمورد خودش به عنوان عضوی از خانواده سرچشمه می‌گیرد. آیا عضو با ارزشی از خانواده است؟؛ تصور جسمانی ترکیبی از ویژگی های جسمانی و توانایی‌های بدنی است. عزت نفس کودک در این زمینه ‌بر اساس رضایت از وضعیت جسمانی و ویژگی های ظاهری قراردارد. نوعاً دختران بیشتر به خصوصیات بدنی و پسران به توانایی جسمی (قدرت جسمانی) اهمیت می‌دهند؛ عزت نفس کلی کودکان ‌بر اساس ارزیابی کودک از خودش ‌در همه زمینه‌ها قرار دارد(بیابانگرد، ۱۳۸۶).

به نظر می‌رسد پیشرفت تحصیلی و عزت نفس، رابطه متقابلی دارند؛ یعنی از طرفی ،داشتن عزت نفس موجب پیشرفت تحصیلی می شود، زیرا خودباوری و تلقی مثبت از خویشتن در یادگیری و ایجاد انگیزش برای تحصیل اثر می‌گذارد و موجب پیشرفت تحصیلی می‌گردد، از طرف دیگر، موفقیت های تحصیلی در رسیدن به مدارج بالا در کار آموزش، موجب ارتقای عزت نفس می شود. به طور کلی، پیشرفت ها ی انسان در هر زمینه ای و تجربه موفقیت احساس خودباوری و ارزشمندی و توانمندی در هر موردی باعث افزایش عزت نفس در او می شود. درباره همبستگی بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی به وسیله اسچربیر[۷۰](۱۹۹۵)، با کاربرد تکنیک های آرا مسازی و عزت نفس مثبت برای بهبود پیشرفت تحصیلی دانشجویان، پژوهشی انجام گرفته و نتایج آن آشکار نموده که گروه آرام سازی به طور معناداری در پایه های امتحانی، بالاتر از گروه کنترل بوده اند(بخشایش،۱۳۹۰).

۲-۲-۴ پیشرفت تحصیلی

۲-۲-۴-۱ مفهوم پیشرفت یا موفقیت تحصیلی

در روان شناسی، “موفقیت” به پاسخ یا عملی گفته می شود که به گونه ای که شخص به هدف برسد یا موفقیت یک گام قطعی است که به جانب هدف برداشته می شود. ولی در تعلیم و تربیت و موقعیت های تحصیلی موفقیت به درجه ای از کارایی اطلاق می شود که فرد به فراخور توانایی هایش در پیشرفت های خود به رضایت شایسته برسد(قاضی، ۱۳۷۳). در مقابل موفقیت تحصیلی، شکست تحصیلی به کار برده می شود. ” شکست” عبارت است از ناامیدی ها؛ یعنی ترسیدن به امیدها و انتظارها یا دست نیافتن به سطح استانداردهای مورد نظر. شکست یعنی نرسیدن به رؤیاها و انتظارات و برعکس، یعنی دچار شدن فرد به ان چه از آن هراس دارد. منظور از شکست تحصیلی شکستی است که در اثر کوتاه نظام اموزشی در دست یابی مؤثر به هدف ها و برنامه های آموزشی حاصل می شود؛ یعنی عدم موفقیت فراگیران در دست یابی به کم ترین معیارهایی که برای موفیت آنان به وسیله نظام اموزشی در نظر گرفته شده است(امین فر،۱۳۶۵).

در مقابل موفقیت تحصیلی، اغلب اصطلاح افت یا اتلاف مطرح می شود.این اصطلاح در آموزش، از زبان اقتصاد دانان گرفته شده و نظام آموزشی را به صنعتی تشبیه می‌کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد، تلف نموده است و نتایجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. در یک جمع بندی از تعریف ها و مفاهیم افت تحصیلی، می توان آن را عدم موفقیت در تحصیل، وقوع ترک تحصیل و یا ترک تحصیل زودرس، تکرار پایه درس هاف نسبت نامناسب میان سال های تحصیل فراگیر و سال های مقرر آموزشی، کیفیت نازل تحصیلات و آموخته های یادگیرنده در مقایسه با آن چه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در اندک زمانی به فراموشی سپرده می شود، نرسیدن نظام اموزشی به هدف های اصیل خود نامید(پازوکی،۱۳۸۱).

محققان از سال ها قبل، بیان داشته اند که یکی از ضروریات در آموزش، تجزیه و تحلیل نمرات آزمون های تحصیلی به عنوان شاخص های موفقیت فعلی و آینده دانش آموزان می‌باشد. هنوز هم در سنجش موفقیت های تحصیلی، از معدل نمرات فراگیران به عنوان شاخص یا یکی از شاخص های موفقیت تحصیلی بهره می گیرند، ولی در نظر گرفتن معدل نمرات، به عنوان تنها شاخص تعیین موفقیت تحصیلی، ملاک مناسبی نیست(پورکاظمی،۱۳۸۵ و دلاور،۱۳۸۴). براین اساس، محققان از مجموعه ای از معیارها و ملاک های مکمل، در تعیین موفقیت تحصیلی دانش آموزان بهره گرفته اند. به عنوان مثال در بررسی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، غیر از ملاک معدل، معیارهای دیگری هم چون اخلاق، انضباط کلاسی و حضور مرتب در کلاس، فعالیت های عملی و … را در نظر گرفته اند.

امروزه تحقیقات، نقش عوامل مختلفی را بر موفقیت تحصیلی فراگیران به اثبات رسانده است(گارتون و همکاران[۷۱]،۲۰۰۱). به طور خلاصه در زیر آمده است:

۱٫ نگرش محیط خانواده(پافشاری خانواده بر پیشرفت تحصیلی فرزندان، راهنمایی های تحصیلی، تلاش های خانواده و عادت کاری خانواده)(نجاریان، سلیمان پور و لیالی،۱۳۷۳).

۲٫ تصیلات پدر و مادر(گلاب زاده،۱۳۷۹).

۳٫ شغل پدر(خیر،۱۳۷۶).

۴٫ تعداد افراد خانواده.

۵٫ طبقه اجتماعی خانواده(حسینی،۱۳۷۲).

۶٫ وضعیت اقتصادی خانواده(احمدی،۱۳۷۴).

۷٫ نگرش محیط مرکز آموزشی(اسمیت و همکاران،۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...