دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفورٌ – 9 |
د) حکم عقل به لزوم کمال و ترقی در مراتب حقیقیه: علاج و دواءِ امراض نفس بهتر و سودمند تر و مفید تر از توبه نیست، زیرا توبه قلب را از رذائل تطهیر میکند و سلامتش را حفظ میکند، و به واسطه توبه، انسان از حیوانیت خارج شده و چه بسا برای او مرتبه ای والا از ولایت تکوینی حاصل می شود، به گونه ای که بعضی از علما به این مرتبه دست یافتند.[۷۶]
۱ـ۲ـ۲ـ ارکان و شرایط توبه
در آیات و روایات برای توبه ارکانی برشمرده شده است که بعضی درونی و مربوط به شخص تائب و بعضی بیرونی است. ارکان مربوط به شخص تائب را پشیمانی و ندامت قلبی، استغفار زبانی و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه شمرده اند و عمل با اعضاء و جوارح، انجام عمل صالح و ادای حقوق مردم را نیز ارکان بیرونی توبه دانسته اند. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:« فمن تاب من بعد ظلمه و اَصلح یتوب علیه.»[۷۷]همچنین خدای تبارک و تعالی در آیه ۵۴ سوره انعام می فرماید:« انه من عمل منکم سوءَ بجهله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفورٌ رحیم.» در این آیه اصلاح بعد از توبه موجب غفران الهی دانسته شده است. همچنین آیه دیگری غفران الهی را شامل کسانی دانسته که توبه کرده و ایمان آورد و سپس عمل صالح انجام دهد.[۷۸]در این زمینه روایات وارده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و ائمه طاهرین علیهم السلام به صورت روشن تری به بیان ارکان و شرایط توبه پرداخته است و به تفضیل آن را بیان میکند. پیامبر اکرم می فرماید:« توبه کننده باید اثر توبه را آشکار کند که در غیر اینصورت تائب نخواهد بود. این آثار عبارتند از:
۱ـ راضی ساختن دشمن و کسانی که با آن ها در حال نزاع و درگیری باشد، ۲ـ اعاده نمازهای فوت شده،۳ـ تواضع بین مردم، ۴ـ دوری از شهوات، ۵ـ روزه گرفتن.»[۷۹]
به نظر میرسد که موارد ذکر شده در حدیث شریف مصادیق اصلاح عمل و عمل صالح باشد که به کرّات در آیات شریفه از شرایط پذیرش توبه و صحت آن شمرده شده است. همچنین امیر المؤمنین علیه السلام در بیان حکیمانه اش می فرماید:« التوبه علی اربعه دعائم: ندم بالقلب و استغفارٌ باللِّسان و عمل بالجوارح و عزم ان لا یعود.»[۸۰] در این سخن شریف به صورت روشن ارکان و ستون های توبه از سوی امیر المؤمنین مشخص می شود که ارکان درونی و بیرونی را در بر میگیرد که قبلاً اشاره شد. در روایت شریفه دیگری امیر المؤمنین به جای «عمل بالجوارح» عبارت «ترک الجوارح» را به کار میبرد که کنایه از دوری از شهوات و ترک محرمات و هر آنچه که سبب بازگشت به گناه می شود، میباشد. در روایت دیگری امیر المؤمنین علیه السلام، استغفار را از درجه علیّین دانسته و برای آن شش مرحله برمی شمارد: ۱ـ پشیمانی بر گذشته، ۲ـ تصمیم همیشگی بر عدم بازگشت به گناهان،۳ـ ادای حقوق مردم، ۴ـ ادای فرائض و واجبات فوت شده، ۵ـ گوشتهایی را که از گناه روییده است به حزن واندوه آب کند که پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت بین آن ها بروید، ۶ـ همچنان که حلاوت و شیرینی کاذب معصیت و گناه را به تنش چشاند، همان گونه اَلم و سختی طاعت را به تنش بچشاند. در این هنگام می توانی بگویی استغفرالله.[۸۱] موارد ششگانه فوق، ارکان یک توبه واقعی است که تا عمق روح و جان گناهکار و مجرم رسوخ پیدا میکند و از او انسانی پاک، صالح و شایسته و خدوم جامعه، درست میکند و اثرظاهری بیرونی آن نیز نزد همگان آشکار و روشن می شود. این تحول باطنی مرهون عنصر احیاگر توبه در مکتب اسلام است که به صورت کمرنگ در بعضی مکاتب حقوقی دیده می شود؛ و پر واضح است که بین آن دو تفاوتهای فاحشی وجود دارد که مجال بررسی آن در این مقال نیست. همچنان که گذشت، یکی از ارکان توبه ادای حقوق مخلوقین و مردم از سوی توبه کار است. در این زمینه علاوه بر روایات فوق،آیات و روایات دیگری نیز بر این رکن تکیه و اصرار دارد.
آیه شریفه قرآن می فرماید:« و ان تبتم فلکم رؤسٌ اُمورالکُم.»[۸۲] و نیز از ابی جعفر علیه السلام نقل شده که بزرگی از قبیله نخع نزد ایشان رفته و عرض کرد، از زمان حَجّاج تا کنون والی بوده ام. آیا راه توبه ای برای من است؟ حضرت ساکت شد، بار دیگر سؤال خود را تکرار کرد که حضرت فرمود:« خیرمگر اینکه حق تمام حق داران را به آن ها برسانی.»[۸۳]
فیض کاشانی در محجه البیضاء پیرامون ارکان و شرایط توبه چنین میگوید:[۸۴]« توبه دارای چهار شرط است: ۱ـ حقوق مردم را که به ناحق ضایع کردهاست، چه مالی و چه جانی به آنان برگرداند، همان طور که مولا علی علیه السلام می فرماید:« اَن تؤَدی اِلی المخلوقین حقوقهم.»[۸۵]
۲ـ واجباتی را که ترک کرده، قضا نماید. علی علیه السلام می فرماید:« الرابع ان تعمد الی کل فریضه ضیعتها تؤدی حقها.»
۳ـ با ریاضت، خون و اندوه و چشانیدن درد و اَلم طاعت، آثار لذت معصیت را از بین ببرد، به فرموده علی علیه السلام:« ان تذیق الجسم اَلم الطاعه کما اَذقته حلاوه المعصیه.»[۸۶]
۴ـ با ریاضت وحزن واندوه باید تمام گوشتهای بدنت را آب کنی تا گوشتهای جدید در بدنت ایجاد شود، به قول علی علیه السلام :« الخامس ان تعمد الی اللحم الَّذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشاُ بینهما لحمٌ جدیدٌ.»[۸۷]
خواجه عبدالله انصاری این چنین میگوید:« توبه نشان راه است؛ اول پشیمانی در دل است، پس عذر بر زبان، پس بریدن از بدی و بدان. در خبر آید، هر که توبه کند شرط توبه آن است که از همه موجودات دل برکند و روی در حق آرد و خون و گوشتی که بر هفت اندام دارد به ریاضت فرو گذارد.»[۸۸]
و هم او در منازل السایرین می فرماید:[۸۹]« شرایط توبه سه چیز است: ۱ـ ندامت و پشیمانی، ۲ـ اعتذار و پوزش خواهی[۹۰]، ۳ـ اقلاع و برکندن.
۱ـ۲ـ۳ـ زمان انجام توبه
توبه که به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه « ندامت و پشیمانی از گناه است»[۹۱]، اگر پس از انجام گناه هر چه سریعتر انجام گیرد، بهتر و آثار بازدارندگی آن بیشتر آشکار خواهد شد. علما گفته اند:« توبه واجب فوری است؛زیرا گناهان مانند سم های کشنده مضرند. همچنان که بر خورنده سم واجب است که در معالجه خویش عجله نماید و مسامحه نکند تا بدنش هلاک نشود و از بین نرود، بر شخص گناهکار نیز ترک گناه و سرعت در توبه از آن، واجب است تا دینش ضایع نگردد. گناهکاری که در توبه مسامحه نماید و آن را به تأخیر اندازد، بین دو خطر بزرگ خود را قرار داده است که اگر از یکی سالم بماند، به دیگری مبتلا خواهد شد:
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 04:02:00 ب.ظ ]
|