کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



زیر ساختار تامین کننده ابر بایستی قابلیت این را داشته باشد تا اطلاعات به روزی از منابع مرتبط با اجرای سفارش در اختیار داشته باشد از آنجا که این ماژول بیش از هر ماژول دیگری بایستی با سرویس زمانبندی در ارتباط باشد، از آنجا که زمانبندی به صورت اجرای سرویس های مجازی شده پیشنهاد شده است لذا مدیریت منابعی که برای آن در نظر گرفته شده است نیز بایستی متناسب با این نوع زمانبندی باشد، انتظاراتی که از مدیر منابع به عنوان سرویس به طور عمده وجود دارد این است که درخواست های تخصیص منابع را ارزیابی نماید، منابع موجود را به روزرسانی نماید و طی درخواست تغییر منابع،منابع مورد نیاز یک سفارش را تغییر دهد و در حقیقت توازنی برای تخصیص منابع برای اجرای هرچه سریعتر سفارش انجام دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۳٫۴۴ مدیریت منابع تولید
حال طبق الگوی معرفی شده به شناخت ملزومات مرتبط با تخصیص منابع از دیدگاه عنوان شده می پردازیم.

۳٫۱۰٫۱ ملزومات تامین کننده سرویس

مدل تحویل برای مدیریت منابع به عنوان سرویس
آنچه از محیط ابر به عنوان بستری برای مدیریت منابع وجود دارد بیشتر تحت عنوان سکویی اطلاعاتی برای مدیریت اطلاعات منابع است. ایده اصلی برای به کارگیری سکو به عنوان سرویس این است که برای توسعه دهندگان سکویی حاوی تمامی سیستم ها و محیط های مورد نیاز که تشکیل دهنده چرخه حیاتی از ابتدا تا به انتهای توسعه تست، به کارگیری و میزبان کردن برنامه های کاربردی پیچیده که توسط محیط ابر ارائه می شوند، باشد برای نمونه هایی از این سکوها را می توان به سکوهای یکپارچه ای (integrated – oriented) که توسط facebook f8 ویا App Exchange اشاره کرد. نمونه های دیگر سکوهای توسعه را(development oriented) برای توسعه برنامه های کاربردی نظیرGoogle App Engine ویا Bunzee connect ارائه می­دهد و نمونه آخر، سکوهای زیرساختارگرا(infra oriented) هستند که زیرساختار وذخیره سازی مقیاس پذیربرای برنامه های کاربردی ابررا فراهم می آوردکه نمونه آنAmazon EC2،Simple storage و Simple DB است آنچه از Paas برای مدیریت منابع انتظار می رود نمونه آخر این سکوها است.
آنچه ازمدیریت منابع به عنوان سرویس انتظار می رود، مدیریت مناسب بر احتمال زیاد lock-in برای داده های منابع است که اگر واسطه های مناسبی برای آنها تعریف نشده باشد. در نتیجه، مدیر منابع به عنوان سرویس بایستی به خوبی از این ویژگی ها آگاه باشد و بایستی قابلیت تعریف مجدد، کشف و تعریف سرویس ها را داشته باشد. ایده ای که برای رفع این مشکل وجود دارد QPaas است که گستره وسیعی از تسهیل کننده را با استاندارد های باز برای این سکوها فراهم می آورد.
مسائل مرتبط با ارائه سرویس
خودمختار بودن مدیریت منابع به عنوان سرویس بایستی به نحوی لحاظ شود تا بتواند بسیار سریع و به خوبی و با کمترین دخالت انسان خود را باشرایط و تغییرات وفق دهد. این ویژگی سرویس مدیریت منابع منجر به بهبود کیفیت سرویس ها، تحمل خطا و امنیت می شود.
سوال دیگری که در این زمینه مطرح می شود این است که چگونه بتوان راهی یافت تا تخصیص منابعی که در زمانبندی در نظر گرفته شده است به بهترین نحو محقق شود. راهی که در محیط ابر وجود دارد تنظیم قرارداد های سطح سرویس (SLA) است، در این قرار دادها جزئیات اینکه منابع زمانبندی چگونه تخصیص یابد بایستی به بهترین نحو مشخص شود تا به عنوان مثال هیچ تاخیری حین در اختیار نداشتن منابع وجود نداشته باشد.
مسئله دیگر که حین مدیریت منابع به عنوان سرویس مطرح می شود این است که داده ها در طول نقاط جغرافیایی مختلف تکرار می شوند، چیزی که دسترس پذیری را برای سرویس های ابر فراهم می آورد که این که یک موضوع حیاتی برای چنین سرویس هایی است. ویژگی دیگر ابر این است که ابر محاسباتی خاصیت الاستیکی دارد تا بتواند با شرایط متغیر رو به رو شود. به عنوان مثال منابع محاسباتی می توانند در حین اجرا تخصیص داده شوند تا بتوانند درخواست های در حال افزایش را کنترل کنند.
اما چالشی که در این زمینه وجود دارد این است که چنین ویژگی هایی بیشتر در امر محاسبات به طور چشمگیری قابلیت به کارگیری دارد.
چنانچه در بند قبل نیز اشاره شده یکی از شتاب دهده های مهم محاسبات ابری بحث مجازی سازی است که در سطوح مختلف قابلیت به کارگیری دارد. آنچه به عنوان سرویس مجازی شده قابلیت به کارگیری دارد، محل ذخیره سازی مجازی شده است، چنین مکانیزمی یک لایه انتزاعی بین منطق ذخیره سازی و ذخیره سازی فیزیکی ایجاد می کند، ظرفیت، کارایی، قابلیت تحمل و دسترس پذیری مهمترین دستاوردهای آن می باشد.
از آنجا که این نوع مجازی سازی در اینجا تعریف شده است، مهمترین سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که چگونه بایستی قراردادی معتبر بین مجازی سازی سطح ذخیره سازی و مجازی سازی سطح برنامه کاربردی که در بخش زمانبندی مطرح شد لحاظ شود.

۳٫۱۰٫۲ ملزومات سازمانها

آنچه هنگام به کارگیری ابر به عنوان سکویی برای داده های منابع مطرح می شود در درجه اول بحث امنیتی آن است، چیزی که نحوه به کار گیر ابر و نحوه درخواست های منابع را نیز تحت شعاع قرار می دهد.
نحوه به کارگیری ابر برای مدیریت منابع به عنوان سرویس
چنانچه در بخش قبل نیز به آن اشاره شدسبک های مختلف به کارگیری در ابر وجود دارد اما آنچه سازمانها را برای به کارگیری ابر خصوصی ترغیب می کند، مشکلات امنیتی است که کماکان در محیط ابر وجود دارد.
در پردازش ابری یک مرکز داده، اطلاعاتی را که سابقا در محیط کاری کاربر ذخیره می شد را در خود نگهداری می کند، همانطور که اشاره شد، این باعث طرح این سوال می شود که چه کسی مالک این داده ها خواهد بود، ضمن اینکه عبور به سمت ادامه چنین سرویس هایی محرمانگی و تعاملات کاربران را نیز تحت شعاع قرار می دهد. ضمن آنکه تهدیدات امنیتی در حین اجرا و یا نظارت بر اجرای یک سفارش ممکن است محقق شود، چنین موضوعی غیر قابل چشم پوشی است.
امنیت
همانطور که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد کنترل مسائل امنیتی در مدیریت منابع به عنوان سرویس بهترین چالش در این بخش است، اقدامات بسیاری در جهت رفع این مشکل انجام شده است نظیر مدیریت احراز هویت و کنترل در web2 . احراز هویت از جانب سازمانهای دانه درشت بوده در ابرهای خصوصی این موضوع به سطحی جزئی تراز گرانولیته برای احراز هویت نیاز دارند(به عنوان مثال احراز هویت مبتنی بر نقش)
مهاجرت داده ها
مشکل انتشار داده ها به صورت کارآمد و مقرون به صرفه یکی از مشکلات اساسی نگهداری داده های تولید است. یکی از رویکرد ها برای رفع مشکلات مشابه بر اساس کش های پراکسی است و تحت عنوان (content distribution networks) شناخته می شود. در محیط محاسبات ابری به کارگیری چنین مفاهیمی برای رسیدن به اهداف زیر است:
کاهش احتمال از دست دادن داده ها در حین مهاجرت داده ها
استرس پذیری بالا
کارایی بالا
مقیاس پذیری بالا
مقرون به صرفه بودن داده ها
امنیت حین مهاجرت داده ها

۳٫۱۱ نظارت به عنوان سرویس

دو ماژول اصلی سیستم های اجرایی تولیدکه تاکنون معرفی شده اند از طریق دریافت و پاسخ سرویس باهم در ارتباطند، ماژول دیگر این سیستم ها نظارت و بازرسی بر تخصیص درست منابع و اجرای درست سرویس اجرا است، آنچه در سیستم های اجرایی تولید تحت عنوان بازرسی قابل پیگیری است، را می توان با تدوین قراردادهای سطح سرویس مطلوبی به صورت توزیع شده مدیریت کرد چنانچه در فصول پیش عنوان شد یک نود میانجی برای نظارت و بازرسی در الگوی ارتباطی سیستم های اجرایی تولید در ابر پیشنهاد شده است.
این نظارت و بازرسی بایستی در سطوح مختلف اعمال شود ضمن اینکه بازرسی بایستی تخصیص منابع و زمانبندی را که در آن مجازی سازی در سطوح مختلف نیز رخ داده است را لحاظ کند.
در این مدل برای میانجی های بازرسی چندین نقش تعریف می شود:
نقش فرا مذاکره کننده: که در حقیقت کامپوننتی است که قرارداد های سطح سرویس را مدیریت می کند، و واسطی بین درخواست کننده سرویس و واسط می باشد و پروتکل های مناسب را برای توافق انتخاب می کند، برای ایجاد قرارداد های سطح سرویس مذاکره می کند و اجرای مذاکره را مدیریت می کند.
نقش فراواسط: این نقش، واسطی را که قادر بر به کارگیری سرویس برای ملزومات درخواست کننده ای خاص است را بر عهده دارد.
نقش واسط:این واسط وظیفه تعامل بین منابع واقعی و مجازی را دارد.
شکل ۳٫۴۵نظارت برتخصیص منابع

۳٫۱۲ جمع­بندی

در این بخش نگاهی کلان بر سیستم­های اجرایی تولید از دید توزیع­شده داشتیم، هدف “ارائه چارچوبی جامع ” با در نظر گرفتن فرآیندهای کسب­و کار موجود در سیستم­های اجرایی تولید با نگرش همه چیز تحت عنوان سرویس عنوان شد. در خلال این چارچوب، ملزومات تحقق این طرح، پیشنهاداتی با توجه به پتانسیل ابر و جوانب ارتباطی این چار چوب نیز مطرح شد. با ارائه این چارچوب مهمترین مسئله، ایجاد فاصله اطلاعاتی میان سرویس­ها است که راهکار پیشنهادی، وجود گره­های میانجی تحت عنوان سرویس بودتا بتواند مشکل حس کردن داده نسبت به اطلاعات کف کارخانه را تا حد امکان تقلیل دهد.

فصل چهارم- ارزیابی روش پیشنهادی

۴٫۱ مقدمه

در این فصل با توجه به محدودیت­های فعلی در به کارگیری ابر در صنایع بومی فعلی و پیاده­سازی سیستم­های اجرایی تولید ارزیابی اجمالی بین شرکت­های فعلی که راه­ حل­های ابری ارائه داده اند خواهیم داشت و همچنین مطالعه موردی بر یک سازمان تولیدی انجام خواهیم داد.

۴٫۲ مقایسه رویکرد های فعلی

در ادامه قیاسی بین رویکرد ها و چارچوب های فعلی که در حال حاضر مبنای بسیاری از سیستم های اجرایی تولید فعلی می باشد خواهیم داشت، مبنای این قیاس ویژگی ها و شاخص هایی است که در اکثر چارچوب های سیستم های اجرایی تولید مشترک است.یکی از این چارچوب ها، پابادیس است. چارچوب پابادیس، در حقیقت پروژه ای است که در حال گسترش می باشدو مبنای آن ارائه معماری کنترلی جدیدی بر اساس هوش توزیع شده است و هدف آن ارائه سکویی کنترلی برای عاملهای بلادرنگ جایگذاری شده در موجودیت های مختلف تولید است. این چارچوب نظیر سایر چارچوب ها، برای رسیدن به قدرت بیشتر ارتباطات بلادرنگ سعی در استفاده از RFID دارد. در سطح برنامه ریزی منابع سازمان، با بهره گرفتن از واسط های تعبیه شده، با سیستم های اجرایی تولید مبنی بر پابادیس ارتباط برقرار می کند. هم لایه کنترلی کف کارخانه و هم لایه سیستم های اجرایی تولید به صورت غیر متمرکز عمل می کنند، چارچوب بعدی که با چارچوب پیشنهادی موردمقایسه قرار گرفته است متامورف است، این چارچوب نیز که چارچوبی عامل گراست ولی با تمرکز بیشتر برای محیط های پویا و دائما در حال تغییر به نحوی که بتوان با تمرکز بر خاصیت خودمختاری عوامل محیط تولید را با شرایط مختلف وفق داد. چنین ویژگی هایی از طریق یادگیری که در عوامل قرار دارد صورت می گیرد، تمرکز این چارچوب بر ویژگی یادگیری جهت افزایش سازگاری است.
ویژگی هایی که این چارچوب ها بر مبنای آن مورد مقایسه قرار گرفته اند عبارتست از:
استاندارد تحت پوشش، همانطور که در بخش های قبل اشاره شد، استاندارد های متعددی جهت سیستم های اجرایی تولید تدوین شدند که برخی نیز مبنای دیگری قرار گرفتند، نخستین استاندارد که مبنای بسیاری از چارچوب ها نیز بوده است استاندارد MESA II است ، این استاندارد در نوع خود پوشش دهنده بسیاری از بخشهای سیستم های اجرایی تولید است، استاندارد بعدی ISA95 است که نسبت به استاندارد قبلی جامع تر بوده و ماژول های بیشتری را با ابعاد بیشتر تحت پوشش قرار می دهد.
رویکرد استفاده: چنانچه در بخش های قبل نیز اشاره شد چندین رویکرد تاکنون برای سیستم های اجرایی تولید مورد استفاده قرارگرفته است(شی گرایی،عامل گرایی،سرویس گرایی) در حال حاضر عامل گرایی و سرویس گرایی متداولترین آنها می باشد.
پوشش صنعتی: یکی از مهمترین ویژگی های سیستم های اجرایی تولید این است که قابلیت تعمیم به محیط های مختلف با ابعاد متفاوت را داشته باشد و پاسخگو برای سازمانهای متفاوت باشد.
سفارش سازی: با تدوین یک چارچوب، همزمان اصول و قراردادهایی به طور ضمنی برای ایجاد آن نیز شکل می گیرد که برنامه هایی کاربردی منطبق بر آن بایستی بر آن اساس باشند اگر این قراردادها برای سازمانهای مختلف قابل سازگاری باشند اصول قابلیت سفارشی سازی بالایی دارند.
مدل اقتصادی: با استقرار یک سیستم اجرایی تولید به صورت توزیع شده دیگر مدل های اقتصادی برای پرداخت هزینه ها متفاوت خواهد بود، هر سازمان بر حسب نیاز خود مدلی را اتخاذ می کند(پرداخت هزینه بابت سرور های پاسخگو، پرداخت هزینه بابت هر تولید تکمیل شده، و یا پرداخت هزینه بابت مقدار مصرف صورت گرفته نظیر پرداخت هزینه آب و برق …)
یکپارچه سازی: یکی از ویژگی های سیستم های اجرایی تولید نحوه یکپارچه شدن آنها با سیستم های اطلاعاتی موجود در لایه برنامه ریزی منابع سازمان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 12:35:00 ق.ظ ]




سال ۱۳۶۷ ـــ تصویب لایحه اداره امور بیمه
سال ۱۳۷۹ ـــ تصویب آیین نامه مقررات مؤسسات بیمه در مناطق آزاد تجاری صنعتی
سال ۱۳۸۰ ـــ تصویب طرح تأسیس مؤسسات غیر دولتی( روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۱۵۳۸، ۱۲)
۲-۳. کلاهبرداری
واژه کلاهبرداری در لغت به معنی برداشتن کلاه از سر است. در معنای مجازی به عنوان دزدیدن عقل شخص می باشد و کلاه کسی را برداشتن به معنای فریب دادن و یا باقصد عدم پرداخت ، از دیگری قرض گرفتن است و کلاه بر سرکسی گذاشتن نیز به معنی گول زدن ، فریفتن و ربودن پول و مال دیگری است. (توجهی وحیدری، ۱۳۸۷،۴۸).
کلاهبرداری از دید حقوقدانان با تعابیر متفاوتی تعریف شده است. به عنوان نمونه در تعریف کلاهبرداری گفته شده : ” تحصیل متقلبانه مال غیر را کلاهبرداری گویند.؛ کلاهبرداری عبارت است از ربودن مال دیگری از طریق توسل توأم با سوء نیت به وسایل یا عملیات متقلبانه و نیز به معنای تحصیل نامشروع مال دیگری” می باشد.(صادقی، ۱۳۷۸،۷۴).
کلاهبرداری از طریق موارد زیر انجام می شود:
اختلاس در دارایی ها؛
گزارش نادرست عمدی، پنهان کردن و مخفی کردن یا افشا نکردن یک یا چند حقیقت مهم مربوط به تصمیم مالی، معامله یا تصمیمات مالی بیمه گر؛
سوء استفاده کردن از جایگاه مسئولیت یا رابطه ای مبتنی بر اعتماد.( خیابانی،۱۳۹۱،۲۷).
کلاهبرداری یک عمل غیر اخلاقی است که در حوزه های مختلفی روی می دهد و شامل اشکال و اندازه های متفاوتی است. این اشکال اعم از کلاهبرداری سنتی مانند کلاهبرداری مالیاتی تا شکلهای پیچیده تر کلاهبرداری، هنگامی که گروههایی از اشخاص با هدف ارتکاب تقلب و کلاهبرداری با یکدیگر به همکاری می پردازند، می باشد.(سوبل و همکاران[۴]،۲۰۱۱،۳۹)
اصطلاح حقوقی کلاهبرداری با فهم مردم از این واژه متفاوت است و عدم آشنایی اقشار جامعه به مسائل حقوقی ، از موجبات شیوع کلاهبرداری است. کلاهبرداری از جزایم مرکب است. جرمی را مرکب گویند که عنصر مادی آن متشکل از رفتارهای متنوع است. و به قصد نتیجه ی واحد تحقق می یابد. هر یک از رفتارهای داخل در یک جرم مرکب مانند کلاهبرداری به تنهایی قابل مجازات نیست، ولی در مجموع جرمی را به وجود می آورد. از این جهت جرم مرکب، شبیه به جرم اعتیادی است، با این تفاوت که رفتارهای تشکیل دهنده ی جرم اعتیادی یکسان است، در حالی که رفتارهایی که در مجموع جرم مرکب را به وجود می آورند، از نظر ماهیت متفاوت می باشند.( عبدالله پور و یحیی پور،۱۳۹۲،۲۶).
۲-۴. کلاهبرداری بیمه ای[۵]
واژه کلاهبرداری بیمه ای متضمن مفهومی است که در طی آن از طریق یک عمل غیر قانونی ( سو استفاده، جعل، تقلب و…) اقدام به مطالبه خسارت از شرکت بیمه می گردد. این موضوع اخیراً به عنوان تهدیدی جدی برای شرکت های بیمه مطرح شده است. کلاهبرداری بیمه ای علاوه بر تهدید شرکت های بیمه می تواند منجر به افزایش خطرات اخلاقی و مخاطرات اجتماعی در هر جامعه ای از طریق رفتارهای بیمه گذاران و افراد درگیر گردد که در بلند مدت هزینه های سنگینی را به صنعت بیمه تحمیل می کند.(دریگ[۶]، ۲۰۰۲،۲۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کلاهبرداری بیمه ای یک فریب عمدی[۷] می باشد که توسط یک شرکت یا نماینده بیمه و یا توسط مشتریان با هدف کسب منفعت مالی انجام می گیرد. به طور معمول کلاهبرداری شامل موارد کتمان کردن یا بزرگ نشان دادن خسارت واقعی، نادرست نشان دادن حقایق مرتبط با موضوع بیمه ، ادعای مربوط به جراحات بدنی یا خساراتی که هرگز رخ نداده اند ونیز صحنه سازی تصادفات می باشد.( لش و بیرز[۸]،۲۰۰۸،۴۲).
دریگ و همکارانش چهار اصل را برای تعریف کلاهبرداری بیان کرده اند: کلاهبرداری باید آشکار و عمدی باشد؛ علیه قانون باشد؛ در آن منفعت مالی وجود داشته باشد و اطلاع رسانی نادرست اتفاق افتاده باشد. (دریگ و همکاران[۹]، ۲۰۰۶،۵۱).
گیل و همکارانش[۱۰]، (۱۹۹۴) کلاهبرداری بیمه ای را این گونه تعریف کرده اند: ” اعلام عمدی خسارت های جعلی، اعلام خسارت بیش از مقدار واقعی آن، یا هر روش دیگری برای به دست آوردن مبلغی بیش ازآنچه که بیمه گذار قانوناً مستحق در یافت آن باشد". (گیل و همکاران، ۱۹۹۴؛ به نقل از کاظمی وهمکاران، ۱۳۹۰،۳۹).
کلاهبرداری منحصر به رشته های بیمه ای خاص نبوده و در تمامی رشته های بیمه ای اتفاق می افتد. “کمیته بیمه گران اروپا” در گزارش سال ۱۹۹۶ خود تحت عنوان « راهنمای مقابله با کلاهبرداری بیمه ای[۱۱]» بر اساس تحقیقات و مورد کاوی های خود بیان می دارد که رشته های بیمه ای که بیشتر مورد تقاضای عموم هستند و رایج تر می باشند از نظر تواتر یا از نظر میانگین هزینه در معرض کلاهبرداری هستند: مانند رشته بیمه اتومبیل. (آی و همکاران[۱۲]،۲۰۱۰،۲۴).
نفوذ اندک سیستم های اطلاعاتی در شرکت های بیمه یا حداقل گرایش کم صنعت بیمه به بهره بردن از تکنولوژی های به روز، باعث ایجاد وضعیت نامتوازن در کسب اطلاعات و سو استفاده ازآن جهت کلاهبرداری بیمه ای می گردد. در یک تعریف کلی می توان گفت: « ریسک کلاهبرداری بیمه ای» منجر به ادعای خسارت واهی یا افزایش میزان ادعا های خسارت از طریق کلاهبرداری یا تحریف ذات یا ارزش خسارت یا کم جلوه دادن ریسک در زمان خرید بیمه نامه می شود.این کلاهبرداری است که جذابیت بسیار بالا و ریسک پایین برای مرتکب آن به همراه داشته و از سوی دیگر ، شرکت بیمه را نیز با پیچیدگی های زیادی روبرو می کند. تنها برخی تحقیقات و آمار محافظه کارانه است که نشان می دهد خطر کلاهبرداری در صنعت بیمه در حال گسترش است. همچنین به دلیل دشواری کشف و ارزیابی کلاهبرداری ،هیچ نهادی میزان و ابعاد آن ریسک را نمی تواند ارزیابی کند. (آی و همکاران،۲۰۱۰،۶۵).
کلاهبرداری بیمه ای پدیده ای ناآشنا برای شرکت های بیمه نیست. نگرانی شرکت های بیمه از وقوع این پدیده در متن شرایط هر بیمه نامه ای قابل مشاهده است.( صحت و دیگران،۱۳۹۱،۱۸).
معمولی ترین نوع کلاهبرداری و تقلب بیمه ای، تقلب مالی در مطالبات بیمه ای می باشد. گزارش های صنعتی نشان می دهد که حدود ۲۵ تا۳۵ در صد مصرف کنندگان ، کلاهبرداری های مالی در مطالبات بیمه ای را به عنوان یک عامل قابل قبول نگاه می کنند.( گایف[۱۳]، ۲۰۰۷،۵۱).
۲-۵. تاریخچه جرم کلاهبرداری
انتشار جرم کلاهبرداری به بعد از جنگ جهانی دوم برمی گردد. از نظر تاریخی عنوان (Furtum) در حقوق قدیم رم به معنای سلب مال غیر، شامل سرقت، خیانت در امانت و کلاهبرداری بوده است. اولین بار عنوان کلاهبرداری (Escroquerie) پس از انقلاب فرانسه در سال ۱۷۹۱ میلادی با تصویب قانون جزای انقلابی در متون قانونی وارد شد و قوانین سایر کشورها و از جمله ایران نیز از مقررات مذکور الگو گرفت.(لواف پور، ۱۳۹۲،۳۹).
در ایران با تصویب ماده ۳۰۰ قانون جزای عرفی در پنجم جمادی الاول ۱۳۲۵ ه.ق که از ماده ۴۰۵ قانون جزای فرانسه الهام گرفته بود، کلاهبرداری با مفهوم امروزی آن وارد حقوق کشور گردید. در سال ۱۳۰۴ ه.ش ماده ۲۳۸ قانون مجازات عمومی جایگزین ماده مذکور و در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۶۲ نیز با اندک تغییراتی وارد قانون مجازات عمومی و قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) گردیده در سال ۱۳۶۷ براساس ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجازات جرم مذکور تشدید شد و به رغم آنکه مقنن در قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ فصل یازدهم را به عنوان (ارتشاء و ربا و کلاهبرداری) اختصاص داده است، هیچگونه حکمی در مورد کلاهبرداری بیان نکرده است و ارجاع قانونگذار در ماده ۵۹۲ قانون اخیرالذکر به ماده سه قانون تشدید نیز مؤید آن است که نظر بر اجرای قانون تشدید داشته است. به موجب رأی وحدت رویه شماره ۵۹۴ مورخ ۱/۹/۱۳۷۳، مجازات مرتکبین اختلاس، ارتشاء و کلاهبرداری، به جرایم در حکم کلاهبرداری نیز تسری یافته است.(لواف پور،۱۳۹۲،۳۱).
پیشینه کلاهبرداری در بیمه دقیقاً معین نیست و نمی توان گفت که کلاهبرداری بیمه از چه تاریخی شروع شد؛ اما در چند دهه اخیر کلاهبرداری های بیمه ای شدیداً توسعه یافته اند. به طور کلی در سراسر جهان هر ساله مبلغی در حدود ۶۰ میلیارد پوند یا ۱۰۰ میلیارد دلار به جیب متقلبان سرازیر می شود. به عبارت دیگر به طور متوسط از هر ۱۰۰ پوندی که بیمه گر بابت خسارت پرداخت می کند، ۸ پوند آن به کلاهبرداری تعلق می گیرد. (منفرد، ۱۳۹۱ ،۶).
۲-۶ . ریسک کلاهبرداری و تاثیر آن بر بیمه
کلاهبرداری، ریسک جدی برای تمام بخش های مالی ایجاد می کند. در بخش بیمه، بیمه گران و بیمه گذاران هر دو، هزینه هایی را متحمل می شوند. زیان هایی که از طریق فعالیت های کلاهبرداری ایجاد می شوند، منافع بیمه گران و به طور بالقوه ثبات مالی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای جبران این زیان ها، بیمه گران حق بیمه ها را بالا می برند و این موضوع منجر به هزینه های بالاتری برای بیمه گذاران می شود. کلاهبرداری می تواند اطمینان سهام دار و مصرف کننده را کاهش دهد. همچنین می تواند حسن شهرت تک تک بیمه گران، بخش بیمه و به طور بالقوه، ثبات اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. ادغام و یکپارچگی رو به افزایش بازار های مالی و تعداد رو به رشد بیمه گران بین المللی فعال، کلاهبرداری و پیامدهای جهانی بالقوه آن را تبدیل به موضوع مهمی در سطح بین المللی می کند.بنابراین کلاهبرداری الویت بالای را برای انجمن بین المللی ناظران بیمه[۱۴] دارد. (خاکسار خیابانی،۱۳۹۱،۲۲).
IAIS می خواهد تضمین کند که بیمه گران، آسیب پذیری خود در برابر کلاهبرداری را می شناسند و اقداماتی را برای به حداقل رسانی این آسیب پذیری ها اتخاذ می کنند.
۲-۷ . انواع ریسک های کلاهبرداری در صنعت بیمه
کلاهبرداری در هرسایز و ابعادی رخ می دهد. ساده ترین آن روشی است که شخص با عمل خود اقدام به کلاهبرداری ازبیمه گر می کند و در برخی موارد گروهی از افراد از طریق یک عملیات پیچیده از داخل یا خارج شرکت اقدام به کلاهبرداری می کند.
۲-۸ . کلاهبرداری داخلی ( شناسایی و پیشگیری)
کلاهبرداری داخلی : کلاهبرداری از(بیمه گر) شرکت بیمه در سطح مدیران ، کارشناسان و کارکنان عادی با همراهی یک سری افراد دیگر در داخل یا خارج شرکت. (دهقان زاده و رشیدی، ۱۳۹۲،۱۹).
عوامل تحت تاثیر قرار دهنده آسیب پذیری بیمه گر نسبت به کلاهبرداری داخلی شامل موارد ذیل می شود:
پیچیدگی بیمه گر: به احتمال زیاد، کلاهبرداری داخلی در شرکت های بیمه ای دارای ساختار سازمانی پیچیده اتفاق می افتد، در شرکت های که در آنها تفکیک فزاینده ای از مسئولیت ها یا فقدان تعیین هویت نزد بیمه گر وجود دارد.
سرعت نوآوری بیمه گر: سرعت تجارت مدرن، توسعه محصول و کامپیوتری کردن، فرصت های کلاهبرداری را افزایش می دهد.
سیاست های تبلیغ و پاداش دهی بیمه گر: اگر وضعیت و حقوق کارمند به برآوردن اهداف معینی بستگی داشته باشد، ممکن است انگیزه ارتکاب کلاهبرداری بیشتر شود.
شرایط اقتصادی و موقعیت کسب و کار: مراحل بی ثباتی در داخل شرکت بیمه مانند ادغام ها و استحصال ها یا “پیشنهادهای سلطه جویانه[۱۵]” ممکن است فرصت های غیر منتظره ای را برای کلاهبرداری فراهم آورد. به احتمال زیاد کلاهبرداری زمانی اتفاق می افتد که محیط و سیستم های کنترل بیمه گر به اندازه کافی مستحکم نباشد.( خا کسار خیابانی، ۱۳۹۱،۲۷).
معمولا کلاهبرداری داخلی در تمام سطوح، از جمله در سطح هیئت مدیره و مدیریت ، اتفاق می افتد. هرچقدر سطح افرادی که مرتکب کلاهبرداری می شوند بالاتر باشد، احتمال زیان مالی و صدمه به حسن شهرت بیشتر است. معمولی ترین رفتار کلاهبرداری ، رفتار کارمندانی است که از وجوه نقد یا منابع بیمه گر ، مانند تجهیزات، موجودی یا اطلاعات ، دله دزدی می کنند. با این وجود ، کارمندان فاسد به طرح ها و ترفند های بسیار زیان بار تری نیز می پردازند. این ترفندها شامل رشوه گیری و پورسانت می شوند. این نوع کلاهبرداری برای شناسایی ، فوق العاده سخت است؛ زیرا پورسانت مستقیماً “وارد دفاتر” بیمه گر نمی شود. اغلب چنین شیوه های غیر اخلاقی از شناسایی در امان می مانند مگر اینکه توسط سایر کارمندان ، فروشندگان یا دیگر اشخاص ثالث برملا شوند.( انجمن ناظران بیمه،۲۰۰۶،۴۸).
شناسایی کلاهبرداری داخلی مکمل پیشگیری از کلاهبرداری داخلی است و کارایی کنترل ها، روندها و سیاست های پیشگیرانه را نشان می دهد. حسابرسی های داخلی ، ابزار موفقی برای شناسایی کلاهبرداری داخلی اند. بیمه گران باید در فواصل مناسب، حسابرسی های داخلی مبتنی بر ریسک را انجام دهند. کارکنان حسابرسی برای اینکه کارآمد باشند، باید دسترسی به موقع به اطلاعات و ابزار های تکنولوژی داشته باشند تا فایل ها و سیستم های کامپیوتری شده را حسابرسی کنند. حسابرسی های داخلی باید برای هیئت مدیره و تمام سطوح مدیریت و کارکنان اعمال شود وباید کل فرایند ها و رشته های کسب و کار بیمه گر را در بر گیرد. بیمه گران باید مدیریت و کارکنان را تشویق به گزارش بی نظمی ها نمایند. آنان می توانند شانس شناسایی کلاهبردارن را از طریق برقراری مکانیسم گزارش دهی محرمانه افزایش دهند. مصاحبه های خروجی به هنگامی که هیئت مدیره ، مدیر یا عضوی از کارکنان می تواند منبع اطلاعاتی با ارزشی برای پرداختن به کلاهبرداری داخلی باشد.( انجمن ناظران بیمه ،۲۰۰۷،۳۶).
ضوابط پیشگیرانه برای کنترل ریسک کلاهبرداری داخلی ضروری است. بیمه گران باید هم روند های سازمان خود را که در مقابل کلاهبرداری داخلی آسیب پذیرند و هم پیامد ریسک خاص کلاهبرداری داخلی را مشخص کنند. آنها باید آگاهی از پتانسیل کلاهبرداری داخلی را در سازمان خود بالا ببرند. باید برای اعضای هیئت مدیره، مدیریت و کارکنان استاندارد های مناسب بودن و شایستگی وضع شوند. این استاندارها مناسب شغل و مسئولیت های آنان است.( خاکسار خیابانی ،۱۳۹۱،۲۱).
۲-۹ . کلاهبرداری بیمه گذار و دعاوی خسارت( شناسایی و پیشگیری)
کلاهبرداری بیمه گذاران در زمان خرید یا در زمان ادعای خسارت؛ این نوع ریسک بیشتر در خرید بیمه نامه یا سازمان دهی یک خسارت واهی گربیانگیر شرکت بیمه می گردد؛(دهقان زاده و رشیدی، ۱۳۹۲،۲۲)
کلاهبرداری می تواند هنگام صدور بیمه نامه یا خسارت اتفاق بیفتد. کلاهبرداری صدور بیمه نامه به هنگام انعقاد یا تجدید پوشش ها انجام می شود که برخی مصادیق آن عبارتند از :
کتمان اطلاعات هنگام در خواست پوشش خدمات بیمه ای جهت بدست آوردن پوشش بیمه ای یا پرداخت حق بیمه کمتر؛
کتمان عمدی قراردادهای بیمه ای موجود برای ریسک حوادث و اموال؛
ارائه پوشش بیمه ای برای ریسک های ساختگی و غیر واقعی.
بیمه گذار متعهد است که هر گونه اطلاعات جدید در زمان اعتبار بیمه نامه که بر ریسک بیمه تاثیر می گذارد را به بیمه گر گزارش کند. با این تفاسیر مفهوم کلاهبرداری بیمه ای بیشتر مرتبط با بزرگنمایی عمدی خسارت یا خسارت های ساختگی و جعلی می باشد( کلاهبرداری در خسارت).(ویان و دی دن،۲۰۰۴،۲۵).
بیمه گران باید از این ریسک آگاه باشند که مشتری ممکن است اطلاعات ناصحیح و ناقصی را به منظور به دست آوردن حق بیمه پایین تر یا پوشش بالاتر در اختیار بگذارد. کنترل ها، روندها و سیاست های کافی و متناسب با پروفایل ریسک کلاهبرداری متعلق به ترکیب محصول / مشتری باید بسط داده شوند و به هنگام رسیدگی به درخواست هایی برای محصولات جدید از سوی مشتریان جدید یا از سوی مشتریان حاضر، به کار روند تا اطلاعات ناصحیح و یا ناقص شناسایی شوند. این کنترل ها، روندها و سیاست ها ممکن است دارای ارزیابی از سازگاری ویژگی های بیمه گذار و حوادث بیمه شده باشند.(انجمن ناظران بیمه،۲۰۱۱،۷۲).
روندهای ارزیابی خسارت باید توسط بیمه گران تدوین شوند. بیمه گران باید به هنگام رسیدگی به خسارات، ریسک کلاهبرداری این خسارت را نیز ارزیابی کنند.( جرالد سوابی[۱۶]، ۲۰۱۱،۳۹).
بیمه گران باید در نظر بگیرند که اهداف عملیاتی در راستای کارایی فرایند های ارزیابی خسارت و پذیرش مشتری ممکن است مانع شناسایی کلاهبرداری شوند. کارایی فرایند ارزیابی خسارت و میزان موفقیت شناسایی کلاهبرداری ممکن است از طریق استفاده از روش های اتوماتیک بررسی خسارت در مقایسه با پایگاه های داده های داخلی و یا خارجی و در مقاسیه با لیست نشانگان خطر افزایش داده شوند.( خیابانی ،۱۳۹۱،۲۶).
بیمه گرانی که از محاسبه گران خسارت یا واسطه ها برای ارزیابی خسارت استفاده می کنند نیاز به اثبات ویژگی ها و شایستگی خود دارند. بیمه گران ممکن است تصمیم به محدود نمودن حوزه عمل محاسبه گران خسارات و واسطه ها بگیرند. ساختار حق الزحمه رسیدگی به خسارات نباید به نحوی ایجاد شود که نقطه نظر بسیار مهم محاسبه گران خسارت ها برای ( اندازه) خسارات یا زیان را کاهش دهد. بیمه گران باید پایگاه داده ای، حادثه ای خود را برقرار و حفظ نمایند. پایگاه داده ها دارای اسامی بیمه گذاران (پیشین)، مدعیان، ذی نفعان یا اشخاص ثالث است به طور بالقوه سعی در کلاهبرداری بیمه گران داشته باشند.( انجمن ناظران بیمه،۲۰۰۶،۲۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:35:00 ق.ظ ]




ب) غیرمقدور بودن و عدم توانایی در ایجاد تغییر در خلقت الهی
یکی دیگر از دلایل ممنوعیت تغییر جنسیت که قائلین به آن ذکر می‌کنند، غیرمقدور بودن آن است،‌زیرا خداوند سبحان انسان را مذکر یا مونث آفریده است و هیچ قدرتی نمی‌تواند مذکری را به مونث یا بالعکس تغییر دهد و در نتیجه اگر به وسیله عمل جراحی علائم جنسیتی شخصی برداشته شود و یا با تزریق هورمون علائم جنس مخالف در فرد ظاهر شود که او را شبیه جنس دیگر کند. این شخص در واقع تغییر جنسیت نداده است بلکه از جهت ظاهری شبیه جنس مخالف شده و لکن وجود او ملحق به جنسیت سابق است.
بنابراین تغییر موضوع مذکر به مونث و یا بالعکس امری غیرمقدور و ناشدنی است و چون موضوع تغییرناپذیر و ثابت است حکم آن نیز ثابت و غیرقابل تغییر است[۹۹].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این گروه بیشتر برای اثبات عقیده خود به این آیه استناد می‌کنند که می‌فرماید: [۱۰۰]
«خداوند آن (شیطان) را از درگاه رحمت خود دور کرده (زیرا به مجادله با خدا برخاسته) و گفت من از بندگان تو قسمتی را زیر بار طاعت خود خواهم کشید. و سخت گمراهشان کنم و به آرزوهای باطل و دور و دراز درافکنم و به آنها دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند احکام خدا را به دلخواه خود تأویل و تبدیل نمایند. (ای بندگان بدانید) هر کس شیطان را دوست گیرد نه خدا را، سخت زیان کرده زیانی آشکار»[۱۰۱].
معنای ظاهری که از آیه برداشت می‌شود این است که شیطان می‌گوید من به انسانها دستور می‌دهم و ایشان نیز بنابر دستور من دست به تغییر مخلوقات خداوند می‌زنند.
البته تغییر در خلقت، بطور مطلق نمی‌تواند ناپسند و ناشی از خواست و کار شیطان باشد چرا که انجام برخی از این تغییرات مثل ختنه کردن، قطع کردن بند ناف جنین، چیدن موهای زائد بدن و کوتاه کردن موهای سر و ریش از اموری هستند که شارع نه تنها ما را از انجام آنها بازداشته بلکه مأمور به انجام آنها نیز کرده است.
بنابراین باید مقصود آیه نوعی خاص از تغییر در خلقت باشد. مفسران در اینکه مراد از تغییر در مخلوقات الهی چیست با هم اختلاف نظر دارند ولی می‌توان سخنان ایشان را حول دو محور تغییرات حسی و ظاهری یا تغییرات معنوی و باطنی گرداوری کرد.
اکثر مفسران مصادیق این تغییر حرام را کارهایی می‌دانند که مربوط به انسان و سوء تصرف او در اندام‌های بدنش می‌شود از قبیل: عقیم کردن[۱۰۲]، خال‌کوبی[۱۰۳]. تشبه جستن مرد به زن[۱۰۴].
گروهی دیگر از مفسران هم معتقدند مراد از این تغییر، تغییرات معنوی است مثل: تغییر در دین خداوند[۱۰۵]، تغییر در فطرت[۱۰۶]، تغییر در صبغت الهی[۱۰۷].
بنابراین تغییرات بوجود آمده در بدن انسان که ناشی از سوء مصرف اوست و منجر به آسیب دیدن او در حال و آینده می‌شود یقیناً حرام است.
از مطالبی که بیان شد آنچه که طرفداران این گروه استفاده کرده‌اند این است که آنچه در بعضی جامعه‌های انحراف یافته افراد سالم الخلقه را مورد عمل‌های جراحی تغییر جنسیت قرار می‌دهند قطعاً حرام و پیروی از دستورات شیطان است.
ج) مخالفت با مصالح عمومی
دلیل دیگری که بر حرمت تغییر جنسیت می‌آورند مخالفت این عمل با مصالح عمومی است. زیرا قواعدی که وضع مدنی شخصی را در جامعه تعیین می‌کنند تنها برای حفظ منافع و مصالح فردی او وضع نشده است بلکه هدف این گونه قواعد تأمین مصالح عمومی جامعه است به همین جهت اشخاص نمی‌توانند برخلاف آنها با یکدیگر توافق کنند چنانچه بوسیله‌ی قرارداد نمی‌توان تابعیت یا جنسیت کسی را تغییر داد[۱۰۸].
بی‌شک انجام تغییر جنسیت باعث برهم خوردن بسیاری از روابط حقوقی و فردی و اجتماعی می‌شود. صدق عناوین خانوادگی را برهم می‌زند و بسیاری از مسائل دیگر از این قبیل را بوجود می‌آورد که کاملاً با مصالح عمومی و حقوقی افراد دیگر تقابل و تزاحم دارند پس برای جلوگیری از بوجود آمدن این اختلالات و حفظ مصالح عمومی می‌توان به جرأت گفت قول به عدم مشروعیت تغییر جنسیت سخنی درست و موافق با موازین حقوقی می‌باشد.
از سوی دیگر آثار سوء اجتماعی که با انجام تغییر جنسیت در جامعه رخ می‌نمایاند ما را ترغیب می‌کند که برای حفظ اخلاق عمومی جامعه و جلوگیری از بی‌بند و باری‌هایی که نتیجه‌اش اشاعه گسترده فحشاء در جامعه می‌باشد قائل به حرمت تغییر جنسیت شویم چرا که قول به مشروعیت چنین عملی مساوی است با گشودن درهای هوی و هوس بر روی افراد هوسرانی که بنابر تمایلات شهوانی و ماجراجویانه دست به چنین تغییری می‌زنند و در این فرایند می‌توانند ضربات مهلکی بر پیکره اخلاق جنسیتی جامعه وارد نمایند و بنیانگذار انحرافات جنسیتی باشند.
د) حرمت نگاه و لمس عورت نامحرم
از آنجایی که انجام عمل‌های تغییر جنسیت مستلزم ارتکاب مقدمات حرامی از قبیل نگاه کردن به شرمگاه و لمس عورت نامحرم می‌باشد که از دیدگاه شرع حرام و غیرمجاز می‌باشد و دلیل‌هایی از آیات شریفه و روایاتی برای اثبات این مدعا وجود که، از هر کدام یکی را ذکر می‌کنیم.
برای اثبات حرمت نگاه کردن به عورت نامحرم آیه‌ای که بیشتر بر آن تمسک کرده‌اند عبارت است این آیه مبارکه که می‌فرماید:
«ای پیامبر به مومنین بگو چشم‌های خود را فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند و دامان خویش را حفظ نمایند»[۱۰۹].
مقدس اردبیلی در ذیل این آیه می‌فرماید:
در مورد آیه ۳۰ سوره نور (حرمت لمس و نگاه عورت نامحرم)
علامه طباطبائی در مورد آیه ذکر شده می‌فرمایند: کلمه غض به معنای روی هم نهادن پلک‌های چشم است و کلمه ابصار جمع بصر است، که همان عضو بیننده باشد، و از اینجا معلوم می‌شود که کلمه (من) در جمله: (من ابصارهم) برای ابتداء غایت است، نه اینکه زیادی، و برای جنس و یا تبعیض باشد. و معنایش این است که مومنین چشم‌پوشی را از خود چشم شروع کنند.
پس در جمله‌ی: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» از آنجائی که کلمه (یغضوا) مترتب بر (قل: بگو) می‌باشد، نظیر ترتیبی که جواب بر شرط دارد، لاجرم دلالت می‌کند بر اینکه قل در اینجا به معنای امر است، و معنای جمله این است که به مومنین امر کن که چشم خود بپوشد. و جمله «و یحفظوا فروجهم) نیز به معنای این است که به ایشان امر کن تا فرج خود را حفظ کنند، و کلمه فرجه و فرج به معنای شکاف میانه دو چیز است، که به آن از عورت کنایه اورده‌اند، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است همیشه این کنایه را استعمال کرده، به طوری که راغب گفته و در عرف هم بخاطر کثرت استعمال مانند نص و اسم صریح برای عورت شده است.
و مقابل اینکه معنی جمله: «یغضوا من ابصارهم» با جمله «یحفظوا فروجهم» افتاده، این معنا را می‌رساند: که مراد به حفظ فروج پوشاندن آنی از نظر نامحرمان است، نه حفظ آنی از زنان و لواط، در روایت هم از امام صادق (ع) رسید و که فرمود: تمامی آیاتی که در قرآن در مورد حفظ فروج همت به معنای حفظ از زنا است،‌ به غیر این آیه که منظور در آن حفظ از نظر است[۱۱۰].
و نیز علامه طبرسی در مورد این آیه فرموده‌اند: واژه غَضّ در اصل به مفهوم کم، و کوتاه کردن صدا و نگاه ا» رواست و فَرَج در اصل به مفهوم «شکاف» و فاصله میان دو چیز است،‌ اما در آیه شریفه کنایه از عورت آمده است.
و در تفسیر آیه فرموده‌اند: در این آیه قرآن شریف بر آن است که مردم را از دو آفت برهنگی و نگاه‌های ناروا باز دارد و بدین وسیله از پاکی و عفت عمومی پاس دارد؛ از این‌رو در بیان احکام نگاه کردن زن و مرد به یکدیگر می‌فرماید: قل للمومنین یغُضوا من ابصارهم: هان ای پیامبر! به مردان با ایمان بگو دیدگان خویش را از نگاه‌های هوس آلود و از دیدن آنچه بر آنان روا نیست، فروبندند. و یحفظوا فُروجَهُم: و همواره پاکدامنی و پاکی ورزند و هرگز به بی‌عفتی نیندیشند.
«بن زید» می‌گوید: در قرآن شریف هر کجا به پاکدامنی ورزیدن یا نگاه داشتن عورتها سفارش شده، منظور پاکدامنی و دوری گزیدن از بی‌عفتی است؛ و تنها در این آیه شریفه است که منظور از این تعبیر، پوشیدن اعضا و اندام‌های جنسی است[۱۱۱].
و نیز آقای مکارم شیرازی در مورد آیه ۳۰ سوره نور فرموده‌اند که: یَغُضّوا از ماده غضّ بر وزن (خز) در اصل به معنای کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می‌شود، بنابراین آیه نمی‌گوید مومنان باید چشمانشان را فرو بندند، بلکه می‌گوید باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند و به این تعبیر لطیفی است به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زنان نامحرمی روبرو می‌شود بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او برگیرد و چشم خود را پائین اندازد گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه‌ای را که ممنوع است که از منطقه دید خود بکلی حذف کرده است. اما با توجه به سیاق آیات مخصوصاً آیه بعد که سخن از مساله حجاب به میان آمده به خوبی روشن می‌شود که منظور نگاه کردن به زنان نامحرم است. و همچنین فرموده اند: منظور از حفظ فرج به منظوری که در روایات وارد شده است پوشانیدن از نگاه دیگران است و ایشان نیز اشاره به حدیث امام صادق (ع) می‌کنند که می‌فرماید «هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می‌گوید، منظور حفظ کردن از زنا است جز این آیه که منظور از آن حفظ کردن از نگاه دیگران است.»
و آیت اله مکارم شیرازی با توجه به شرح آیه بعد از این آیه می‌فرمایند که همانگونه که بر مردان نگاه به نامحرم و زنان حرام است، بر زنان نیز نگاه به مردان و نامحرم حرام است و پوشانیدن عورت از نگاه دیگران چه از مرد و چه از زن برای زنان نیز همانند مردان واجب است[۱۱۲].
اما روایات زیادی در رابطه با اینکه ستر عورت واجب است و نگاه به عورت دیگران حرام استف وجود دارد ما در اینجا فقط به ذکر یکی از این روایات بسنده می‌کنیم.
عن الصادق علیه السلام عن آیاته عن النبی (ص):
اذا اغتسل احدکم فلیحاذر علی عورته، و قال: «لایدخلن احدکم الحمام الا بمثزر و نهی ان ینظر الرجل ال یعوره اخیه المسلم و قال: من تأمل عوره اخیه المسلم لعنه بسبعون الف ملک، و نهی ان تنظر المرأ الی عوره المرأه و قال مَن نَظَر الی عورهِ اخیه المسلم او عوره غیر اهله متعمداً ادخله الله مَعَ المنافقین الذین کانوا یبحثون عن عورات الناس و لم یخرج من الدنیا الا یفضحه الله الا أن یتوب[۱۱۳].
هرگاه خود را می‌شوئید عورت خویش را بپوشانید و نیز فرمود: هیچ گاه بدون پوشش وارد حمام نشوید و همچنین نهی فرمود از اینکه مرد مسلمانی بر عورت مسلمان خود بنگرد و فرمود هرگاه کسی بر عورت بردار مسلمان خود خیره شود ۷۰ هزار فرشته او را لعن می‌کنند و نیز نهی فرمود که زن به عورت زن دیگر نگاه کند و فرمود هر کس از روی عمد و اختیار به عورت برادر دینی خود یا بر عورت غیر همسرش نگاه کند خداوند او را داخل در گروه منافقینی می کند که از عورتهای مردم تفحص می‌نمودند و از دنیا خارج نمی‌شود مگر اینکه مفتضح شود، مگر اینکه توبه نماید.
روایات دیگری در این رابطه وجود دارد که کتابهای روایی شیعه بزرگان همه را نقل کرده‌اند و ما برای جلوگیری از اطاله احکام از ذکر احادیث بیشتر خودداری می‌کنیم[۱۱۴].
و) حرمت تعزیر به نفس
از جمله دلایلی که برای اثبات حرمت تغییر جنسیت، طرفداران این گروه آورده‌اند عبارتست از حرمت تعزیر به نفس که آن را با آیات، روایات و دلیل عقلی ثابت می‌کنند.
از آنجایی که عمل جراحی برای تغییر جنسیت مستلزم برداشتن اعضای ظاهری یک جنس و انجام عملیاتهای مختلف جراحی برای تبدیل شدن به جنس دیگر است و در موارد زیادی احتمال این را دارد که خطرات جبران‌ناپذیری را متوجه فرد متقاضی عمل کند و علاوه بر حاصل نشدن بهبودی، کارآمدی سابق عضاء نیز از بین رود پس بنابر ادله شرعی و عقلی انجام چنین عمل‌های جراحی جایز نبوده و از مصادیق تعزیر به نفس محسوب می‌شود.
از جمله آیاتی که بر حرمت تعزیر نفس استدلال می‌کنند:
«با دستان خویش خود را به هلاکت نرسانید.» [۱۱۵]
علامه طبرسی نیز در مورد این آیه می‌فرمایند: از آیه شریفه این نکته دریافت می‌شود که بر انسان خردمند و با ایمان زیبنده نیست دست به کارهایی بزند که برایش خطرهای بسیاری به همراه داشته باشد؛ همچنین به هنگامی که دعوت به ارزش‌ها و نهی از منکر، خطر مرگ را در پی دارد، ترک آن رواست[۱۱۶].
از جمله روایاتی که بر حرمت تعزیر نفس استدلال می‌کنند عبارتست از:
شیخ طوسی از عبدالله ابن سنان نقل می‌کند که حضرت امام صادق (ع) می‌فرماید: لابأس أن یحتجم الصائم الاّ فی رمضان فأنّی اکره ان یُغرَّرُ بنفسه، الاّ ان لایُخافُ علی نفسِهِ
مانعی از حجامت روزه‌دار نیست مگر در ماه رمضان، زیرا برای من خوشایند نیست که انسان خود را به خطر نیندازد گر آنکه بیمی بر جان خود نداشته باشد. [۱۱۷]
البته نحوه استدلال به این روایات و آیات امکان دارد که خالی از اشکال نباشند و هر کدام بحث مفصلی را می‌طلبد.
در مورد استناد به عقل نیز برای اثبات حرمت تعزیر به نفس چنین گفته‌اند که:
برای اثبات حرمت به خطر انداختن جان خود با ایجاد نقص در اعضای بدن می‌توان به حکم عقل نیز تمسک نمود چرا که عقل بشری انجام هر عملی را که موجب به خطر افتادن جان و سلامت آدمی شود فبیح می‌شمارد.
البته در مورد این دلیل (دلیل عقلی بر حرمت تعزیر) می‌توان چنین اشکال کرد که این دلیل تنها حرمت مشروط را ثابت می‌کند نه مطلق را که مدعای نظر حرمت بوده است.
یعنی به این صورت که عمل جراحی تغییر جنسیت در کسی که دچار اختلال جنسی و نوعی بیماری روانی است، علاوه بر اینکه ضرر ندارد بلکه برای این افراد سودمندتر می‌باشد چرا که از نوعی بیماری و درد و رنج روحی خلاصی می‌یابند.
هـ) غیرمقدور بودن موضوع مسأله تغییر جنسیت
یکی دیگر از دلایلی که قائلین به حرمت ذکر کرده‌اند این است که خداوند انسان را مذکر و مونث آفریده است و هیچ قدرتی نمی‌تواند مذکری را به مونث یا مونثی را به مذکر تغییر دهد و در نتیجه اگر وسیله عمل جراحی علائم جنسیتی شخصی برداشته شود و یا با تزریق هورمون، علائم جنسیتی جنس مخالف در فرد ظاهر شود که او را شبیه جنس دیگر کند. این شخص در واقع تغییر جنسیت نداده است بلکه از جهت ظاهری شبیه جنس مخالف شده و لکن وجود او ملحق به جنس سابق است. بنابراین تغییر موضوع مذکر به مونث یا بالعکس امری غیرمقدور و ناشدنی است و چون موضوع، تغییرناپذیر و ثابت است حکم آن نیز ثابت و غیرقابل تغییر است[۱۱۸].
ی) استناد به قاعده تسلیط
بعضی از اساتید عظام، از قاعده «الناسُ مسلطونَ علی اموالهم» به طریق دیگری ممنوعیت تغییر جنسیت را عنوان می‌نمایند و معتقدند: قاعده تسلیط، بدان معنی است که انسان باید تصرفی نماید که از دیدگاه عقلا، متعارف و معقول باشد، در نتیجه قاعده سلطه بر نفس نیز در همین سیاق و حدود قرار می‌گیرد و اشخاص فقط می‌توانند تصرفی در بدن و نفس خود داشته باشند که عقلایی است، و حال آنکه تغییر جنسیت شخصی که تمایلات جنسی – روانی و مطابق با علائم جنسیتی – بدنی اوست، از دیدگاه عقلا تصرفی نامعقول و نامتعارف است، لذا به استناد این دلیل نمی‌توان تغییر جنسیت را به طور مطلق مشروع و مجاز دانست، زیرا به استناد اصول و قواعد مسلم حقوقی و سیره عقلا، تصرفات لغو و زاید و یا دارای مفاسد اجتماعی یا شخصی، مشروع و مورد حمایت قانون نیست[۱۱۹].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:35:00 ق.ظ ]




آیت‌الله مهدوی کنی در این باره می فرماید:
اولین چیزی که ما به عنوان اصل و مبنا در مواضع فکری و سیاسی روی آن تکیه می‌کنیم حمایت از ولایت عامه فقیه است. البته من تعبیر عامه می‌کنم که اصطلاح فقهی، ولایت عامه است. اگرچه در اصطلاح عرف، ولایت مطلقه می‌گویند.
در بیانیه دیگری، ولایت فقیه، ناب‌ترین موضوع اندیشه دینی در باب حکومت اسلامی معرفی شده که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده است.
مکانت ولایت مطلقه فقیه در اندیشه اعضای جامعه روحانیت مبارز تا بدانجاست که:
همه ارگان‌ها و نهادهای کشور، مشروعیت خود را از ولی فقیه زمان کسب می‌کنند. لذا تبعیت مطلق از مقام والای ولایت فقیه و حراست از منزلت منیع آن از مهم‌ترین وظایف اسلامی و ملی است و معارضه با آن به منزله معارضه با اسلام و حکومت اسلامی است( روزنامه اطلاعات، ۱۱/۳/۱۳۶۹).
با توجه به استنادات یاد شده، فقیه جامع‌الشاریط (عادل، باتقوا، مدیر و مدبر و آگاه به مسائل روز)، مبسوط الید بوده و در همه امور حکومتی و اجتماعی، حق تصرف مشروع دارد. بر این اساس جامعه روحانیت مبارز، ولایت مقیده فقیه را نمی‌پذیرد(سلیمی بنی، ۱۳۸۸: ۱۲۰).
۵- دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران
با توجه به سابقه و عملکرد جامعه، تردیدی نمی‌ماند که یکی از مبانی اساسی این تشکل، دفاع از انقلاب اسلامی و مهم‌ترین دستاورد آن یعنی نظام جمهوری اسلامی است. بر این اساس جامعه روحانیت با همه کسانی که نسبت به این دو پدیده مهم دوره معاصر نگاه دیگری دارند، مرز دارد و به شدت در مقابل دیدگاه‌های انحرافی در این باره ایستادگی کرده است. اساساً به یک معنی فلسفه تشکیل جامعه روحانیت مبارز دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده است. در مقدمه اساسنامه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
جامعه روحانیت مبارز براساس یک اساسنامه قطعی و شکیلات شورایی و تحت رهبری امام خمینی رحمه‌الله تشکیل یافته و نقش خود را فعالانه در نگهبانی و تداوم بخشیدن به انقلاب عظیم اسلامی و پاسداری از ارزش و ثمرات گرانبها و اصیل آن، به گونه‌ای که شایسته اسلام مترقی و جامعه انقلابی مسلمان ماست، ایفا نماید.
این مبنا به صراحت در بخش اهداف نیز به قرار زیر بیان شده است:
۱- پاسداری مکتبی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جلوگیری از هرگونه انحارف در خط مشی انقلاب اسلامی؛
۲- حمایت از سازمان‌های دولتی و نهادهای انقلابی و مراکزی که در خدمت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی می‌باشند و تعمیق و تحکیم نظامی اسلامی در کشور.
این نکته در اساسنامه اصلاح شده و مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶ نیز به شرح زیر بیان شده است:
تحکیم مبانی انقلاب اسلامی و دفاع همه جانبه از دستاوردهای آن و تقویت نظام جمهوری اسلامی (اساسنامه جامعه روحانیت مبارز مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶).
علاوه بر موارد یاد شده، اعضای جامعه روحانیت مبارز و بیانیه‌های آن بارها بر این مبنا در اندیشه این تشکل تأکید کرده‌اند، از جمله هنگامی که پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، بعضی سخن از ختم انقلاب گفتند و عده‌ای خواهان ساختار شکنی نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی شدند، جامعه روحانیت مبارز با قاطعیت مبانی اندیشه خود پای فشرد و خط انحرافی را برملا کرد، در بیانیه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
این جامعه [روحانیت مبارز]‌، وظیفه شرعی، ملی و انقلابی خود می‌داند با تمام وجود از حریم و مبانی دینی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی، به ویژه اصل مترقی ولایت فقیه حراست و دفاع کند.
۶- پیروی از خط امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای
پیروی از اندیشه و سیره امام خمینی، اصل خدشه ناپذیر جامعه روحانیت مبارز است. همچنین آنان در مقابل ظهور هرگونه انحراف از خط امام خمینی هشدار داده‌اند. نگاهی به اساسنامه‌های جامعه روحانیت، مبارز نیز این اعتقاد را مبرهن می‌سازد. علاوه بر اساسنامه‌های قبلی، از جمله در بند ج، ماده هفت اساسنامه مصوب ۲۲/۸/۱۳۸۶ چنین می‌خوانیم:
حمایت همه جانبه از اندیشه فرهنگی سیاسی حضرت امام (رحمه‌الله) و اصل مترقی ولایت فقیه.
در بیانیه جامعه به مناسبت تولد حضرت زهرا (س)، روز زن و تولد امام خمینی آمده است:
میلاد امام خمینی (رحمه‌الله) به عنوان احیا گر اسلام در قرن معاصر و قرن‌های آینده باید به عنوان روزی بزرگ برای امت اسلامی و ایرانیان قلمداد شود و نباید هیچ گاه از یاد و نام آن حماسه‌ساز دروان که حق عظیم بر گردن بشریت دارد، غاف شد. ما همیشه و همه جا دو در هر حال وامدار آن یگانه دوران هستیم که توانست با انقلاب عظیم خود جان تازه‌ای به اسلام و معنویت در جهان بدهد و الگویی از همزیستی جامع دین و دنیا را به بشریت ارائه دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین در بیانیه جامعه به مناسبت رحلت اما خمینی (رحمه‌الله) می‌خوانیم:
چهاردهم خرداد یادآورد عروج ملکوتی اما خمینی (رحمه‌الله) می‌باشد. آن گوهر یگانه مصداق بارز آیه شریفه « ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» بود. تنها نیت‌های پاک و صاحبان عمل خالص و در یک کلمه متقین توانایی درک ابعاد شخصیتی و تفسیر سیره آن قرآن ناطق را دارند. او با نوشید شهد شیرین ولایت، همه وجود خود را در اقیانوس بیکران بندگی و خدمت غرق کرد و مطیع مخلص ولی‌الله‌الاعظم (عج) بود. امام خمینی یک مسیر بیشتر نداشت و آن پیمودن صراط اقوم بود. هدف امام نجات جامعه و نوآوری ایشان در عملی کردن احکام و معارف اسلامی در میان مردم بود و او همه اعمالش را با قرآن تطبیق می‌کرد.
در بخش دیگری از همین بیانیه، بر رسالت روحانیت جهت پاسداری از خط امام (رحمه‌الله) و مبارزه با انحرافات و بدعت‌ها تأکید می‌شود:
روحانیت معظم نیز باید توشه راهش را از کلام و اعمال امام برداشت نماید و با علم و جهاد و مبارزه با بدعت‌ها و منکرات و توطئه‌هایی که در گوشه کنار درصدد انحراف یا خاموش کردن آثار این نور الهی هستند، خنثی نمایند.
پس از ارتحال ملکوتی امام خمینی (رحمه‌الله) نیز جامعه روحانیت مبارز، براساس اصل اطاعت از ولی فقیه عادل، تبعیت کامل خود را از اندیشه و سیره آیت‌الله العظمی خامنه‌ای که آن را به حق استمرار خط اما خمینی می‌داند، بارها بیان نموده است. در بیانیه جامعه روحانیت مبارز از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان «شخصیت کم نظیر» یاد شده است و در ادامه آورده است:
مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همان مجتهد مسلم و فقیه عادل و جامع‌الشرایطی است که امام راحل (رحمه‌الله) او را خورشید ردخشان انقلاب نامید و هیچ کس را شایسته‌تر از ایشان برای تداوم رهبری و مقام ولایت نمی‌دانست و این همان حقیقتی بود که نزدیک به هفتاد فقیه عادل وبرجسته و مورد اعتماد و انتخاب مردم در مجلس خبرگان به آن شهادت دادند.
در اعتقاد جامعه روحانیت مبارز، انقلاب اسلامی ایران با رهبری حکیمانه امام امت آغازگر دیده و با هدایت‌های داهیانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با قدرت و صلابت به راه خود ادامه می‌دهد.
۷- ستیز با استبداد و استکبار
مبارزه با انواع ظلم، استبداد، استعمار، استثمار و استکبار از دیگر مبانی اندیشه جامعه روحانیت مبارز است. این ستیزه‌جویی ریشه در تعالیم اسلامی و شیعی دارد. اعضای جامعه روحانیت مبارز بر همین مبنا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به مقابله شدید با برژیم استبدادی پهلوی برخاسته وزندان و شکنجه و تبعید را به جان خریدند و طبق همین اندیشه در مقابل استکبار جهانی و نظام استعماری سلطه به مبارزه برخاسته، به دشمنی با صهیونیزم جهانی، رژیم اشغالگر قدس و بویژه ایالات متحده آمریکا پرداختند.
آنان با هرگونه حاکمیت بیگانگان و کفار و یا هر جریانی که کشور را به سوی وابستگی به بیگانگان و قدرت‌های استکباری سوق دهد، هوشیارانه مقابله کردند، زیرا در اندیشه آنان طبق آیه نفی سبیل «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا»،(نساء، آیه ۱۴۱). هرگوه سلطه کفار و بیگانگان مردود است. در بیانیه جامعه روحانیت مباز در این باره آمده است:
ما باید دفاع از مظلوم و ستیز با ظلم را در تمامی شرایط حفظ کنیم. اصلی‌ترین وظیفه ما در دیپلماسی خارجی،‌ دفاع از مظلوم و ستیز با ظالمین در جای جای سرزمین‌های اسلامی است.
برپایه این مبنای فکری جامعه روحانیت مبارز، ضمن مخالفت با دولت‌های استبدادی از ملت‌های مظلوم فلسطین، لبنان،‌ عراق و افغانستان حمایت می‌کند، اما در مقابل آمریکا و اسرائیل موضوع سرسختانه‌ای دارد. برهمین اساس چنین اعلام می‌کند:
جامعه روحانیت مبارز … صریحاً اعلام می‌دارد؛ مذاکره و ارتباط با دولت جنایتکار و سلطه طلب آمریکا هرگز.
یادآور می‌شویم که این موضع مبتنی بر پیروی از نظر ولی فقیه زمان از یک سو و دشمنی آمریکا با اسلام و سلطه طلبی این کشور است و چنین نیست که جامعه روحانیت مبارز با هر کشور بیگانه مخالف باشد، بر این اساس در بیانیه جامعه می‌خوانیم:
با همه کشورهای جهان که در موضوع سلطه‌جویی نباشند، ارتباط متقابل خواهیم داشت.
۸- دفاع از مظلومان جهان بویژه مردم فلسطین
از دیگر مبانی اندیشه سیاسی جامعه روحانیت مبارز حمایت و دفاع از مظلومان، مستضعفان و محرومان جهان است. این دفاع و حمایت با توجه به تصویه امام معصوم (ع) مبنی بر اینکه «کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً» اختصاص به شیعیان و یا مسلمانان ندارد،‌ بلکه همه مستضعفان و مظلومان عالم را رد بر می‌گیرد. در بیانیه جامعه روحانیت مبارز می‌خوانیم:
دفاع از نهضت‌های آزادی بخش و مردم مظلوم جهان بویژه مسلمانان از اصول تفکیک‌ناپذیر انقلاب اسلامی است(سلیمی بنی، ۱۳۸۸: ۱۲۴).
در این میان مظلومیت مردم فلسطین از جایگاه خاصی برخوردار بوده و اعتقاد به محودولت غاصب اسرائیل از مبانی مسلم جامعه روحانیت به شمار است، در ادامه بیانیه یاد شده می‌خوانیم:
و امروز که مردم مظلوم فلسطین زیر بدترین فشارها هستند وظیفه ما در دفاع از این مردم مسلمان و مظلوم دو چندان است که باید هوشمندانه و شجاعانه آن را ادا کنیم.
بر همین اساس جامعه روحانیت، روز قدس(آخرین جمعه ماه مبارک رمضان) را گرامی داشته و مردم را به حضور در این راهپیمایی میلیونی دعوت می‌کند:
مسئله دفاع از مردم فلسطین باید از روز قدس فراتر رفته و به مسئله همیشگی و همه جانبه ملت‌های مسلمان در همه جهان درآید و بعد بین‌المللی انقلاب اسلامی بیش از پیش تقویت شود و در جهت تحقق آرمان امام راحل قدس‌الله نقس الزکیه و مقام معظم رهبری مدظلله العالی تلاش مضاغف گردد.
۹- دفاع از استقلال و تمامیت ارضی
دفاع از کشور اسلامی، اصل خدشه‌ ناپذیر دین داری و مسلمانی است. بر این اساس جامعه روحانیت مبارز دفاع از تمامیت ارضی، منافع و مصالح ملی و دینی را امری مسلم می‌داند و معتقد است که در مقابل هجوم دشمن به میهن اسلامی، دفاع از آن به هر شکل ممکن واجب است.
بر این مبنای فکری جامعه روحانیت مبارز از همان زمانی که رژیم بعثی صدام تبلیغات زمینه‌ساز برای تجاوز به ایران را طرح واهی عربی خوانده سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، کوچک ابوموسی، دنبال می‌کرد به شدت واکنش نشان داد و در مقابل اظهارات پوچ وزیر خارجه رژیم بعثی، آیت الله محلاتی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز اعلام کرد:
ما یک وجب از خاک کشور خود را به هیچ کشوری نخواهیم داد. به همان گونه که ملت ایران با دادن هزاران شهید از انقلاب اسلامی خود دفاع کرد، از استقلال و تمامیت ارضی کرو نیز از جان مایه خواهد گذاشت.
جامعه روحانیت مبارز در جریان دفاع هشت ساله ملت ایران نیز این اعتماد خود را با تقدیم شهیدان گرانقدری همچون شهید محلاتی نماینده امام خمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهید شاه آبادی عضو برجسته خود به اثبات رساند.
۱۰- مردم سالاری دینی
از دیگر مبانی فکری جامعه روحانیت مبارز، مردم سالاری دینی است. بدین معنا که مردم سالاری مطلق در شکل جمهوری مطلق که در آن دین اسلام جایگاهی نداشته باشد، پذیرفته نیست. آنچه برای جامعه روحانیت اصالت دارد اسلام است و نقش مردم فعلیت بخشی به حاکمیت دینی است. به اعتقاد جامعه روحانیت مردم ما با توجه به بافت مذهبی فطری هیچ‌گاه در مقابل دین نخواهند ایستاد و اگر چنین فرضی را بپذیریم جامعه روحانیت مبارز به لحاظ مبنای فکری هیچ‌گاه قبول نمی‌کند که مردم با حاکمیت مطلق خود در مقابل احکام اسلام بایستند و نمایندگان آنان احام غیراسلامی را نظیر آنچه در برخی کشورها صورت می‌گیرد تصویب و اجرا کنند. بیان این مطلب به معنای تقابل تضاد مردم با دین نیست، چون مردم فطرتاً دنبال دین بوده و انسان به عنوان خلیفه خداوند از نظر اسلام دارای کرامت و شرافت بالایی است. بنابراین نظام سیاسی که شکل می‌گرد از دو رکن اساسی دین و مردم برخوردار است. بر همین اساس آنچه پذیرفته است، جمهوری اسلامی است و نه سایر سایر اشکال جمهوری‌ها. در جمهوری اسلامی مشروعیت الهی است و مردم پایه فعلیت و مقبولیت نظام‌اند:
مردم ما پایه و اساس مقدس جمهوری هستند که با قبول نصب الهی حاکم، مقبولیت نظام را مهر تأیید زدند. مردم ما اعلام کردند هیچ حکمی را جز «ما انزل‌الله» نمی‌پذیرند و قرآن تنها قانون الهی است. چنین رویکردی، تعریف جدیدی از دموکراسی را در چشم مردم جهان گشود.
۱۱- نفی سوسیالیزم و لیبرالیزم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:35:00 ق.ظ ]




پ. ارزش های بیانی :
تفاوت میان انواع گفتمانها به لحاظ ارزش های بیانی کلمات از دیدگاه فرکلاف (۱۳۷۹)دارای بار ایدئولوژیک است. نویسنده به بیان ارزشیابی خود از طریق طرحهای طبقه بندی می پردازد که تا حدودی نظام های ارزشیابی به حساب می آیندوهمچنین طرحهای به لحاظ ایدئولوژیک متضادی وجود دارند که ارزش های متفاوت را درانواع گفتمانهای مختلف متجسم می سازند.دراین درس نیز ازاین امر استفاده شده است . درلابلای شعر به مجموعه ای از گزاره های درست وغلط که در پس شعر پنهان شده ومبتنی بر دو قطب ماوآنها است اشاره می کند.درگفتمان خود صفاتی چون وطن خواهی ،آبادانی،آزادی ،همت ومرگ در راه وطن باهم مفصل بندی می شوند واین دالها باتعابیر زیبا برجسته می شوند ودرعین حال صفات ودالهایی به گفتمان غیر (استبداد،استعمار)نسبت داده می شود که ضد نظام ارزشیابی هستند مثل:اهرمن ،ننگ،ویرانی،گرفتاری،اسارت واینگونه گفتمان غیربه حاشیه رانده می شود.
آیا در متن از استعاره استفاده شده است؟
«در بیت آن کسی که در این ملک سلیمان کردیم ملت امروز یقین کرد که او اهرمن است»
ملک سلیمان استعاره از شاه حاکم است که شاعراو را شبیه اهرمن می داند وبرای رسیدن به آزادی همانطورکه باید اهرمن از میان برداشته شود شاه نیز باید سرنگون شود(در اینجا به یک جنبه از آزادی اجتماعی ،رهایی از استبداد اشاره می کند).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ویژگی های دستوری واجد کدام ارزش های رابطه ای وبیانی هستند؟
الف.ارزش های رابطه ای:
ازدیدگاه فرکلاف (۱۳۷۹)جملات چه خبری باشند چه امری می توانند از جایگاه اقتدار باشد .نکته قابل تامل دراین شعراستفاده زیادجملات امری می باشد.
«فکری ای هم وطنان در ره آزادی خویش بنمایید که هر کس نکند مثل من است
آن کسی را که در این ملک سلیمان کردیم ملت امروزیقین کرد که او اهرمن است»
ب.ارزش های بیانی :
علائق ایدئولوژیک درادعاهای مربوط به صحت یا ادعاهای مبنی بردانش نهفته است که بوسیله صورت های وجهی نشان داده می شوند .افعال بکار رفته در شعرهمگی دارای صورت زمان حال غیر وجهی هستند.(می طلبم ،ببرد ،است،بنمایید،نشود،شود ونکند ) عمومیت این صورتهای وجهی مطلق ازوجود دیدگاهی شفاف نسبت به جهان حکایت می کند گویی که معنای مورد نظرخود رابه ناظران منتقل می کند درعین حال نقش ایدئولوژی های نهفته در رویه ها وپیش فرض های مفسران را مخفی می دارد.
تفسیروتبیین:فرکلاف در مرحله تفسیر به دنبال بیان این مطلب است که مفسرین چگونه بافت موقعیتی را تفسیر می کنند وچگونه این تفسیر نوع گفتمان را مشخص می کند(فرکلاف،۱۳۷۹ ،۲۲۲ )ودرصدد پاسخ گویی به چهار سوال اصلی است که عبارتند از:ماجرا چیست؟ دررخداد ارتباطی مذکور درقالب یک شعرآزادی خواهی (در زمان مشروطه)به تصویر کشیده می شود.چه کسانی درگیر ماجرا هستند؟ در این شعر سه بافت موقعیتی یا مشارکت کننده وجود دارد در یک طرف نویسنده از گفتمان مشروطه ودرطرف دیگرگفتمان استبداد واستعماربه عنوان مخاطب ومتهم وجود دارند.روابط بین آنها چیست؟ دراین مرحله روابط ومناسبات قدرت وفاصله اجتماعی که درموقعیت مورد نظر تعیین وتثبیت شده اند مطرح می شود . برای مثال گفتمان حاکم بر متن برای آزادی وطن ووطن پرستی خواستارازبین رفتن گفتمان استعمارواستبداد است وبرای او بین این دواز این جهت که سبب نابودی وویرانی وطن می شوند هیچ تفاوتی وجود ندارند.
« آن کسی را که در این ملک سلیمان کردیم ملت امروزیقین کرد که اواهرمن است»
نقش زبان چیست؟ فرکلاف معتقد است که زبان به صورت ابزاری درجهت تحقق بخشی یک هدف گفتمانی یا نهادی گسترده استفاده می شود . در اینجا اززبان در قالب یک شعر برای به چالش کشیدن ومتهم کردن گفتمان استبداد واستعمار و دست یابی به جنبه خاصی از آزادی (آزادی اجتماعی)استفاده می شود.
در رخداد ارتباطی مذکورنویسنده از زبان شعربرای بیان اصول گفتمانی خود استفاده کرده است. نویسنده با توجه به گفتمان خود(گفتمان مشروطه خواهی) تصویری خاص ازآزادی ارائه می دهد دراین تصویر برجنبه اجتماعی آزادی تاکید می شود وبدین ترتیب آزادی بامفاهیمی خاص همراه ومفصل بندی می شود با مفاهیمی چون (وطن خواهی،وطن پرستی، همت) وهمچنین نویسنده برای معرفی بهتر خود از گفتمان استفاده می کند .گفتمان غیر همان استبداد واستعمار است که شاعربا حاشیه رانی گفتمان غیر به معرفی خود می پردازد. به بیانی دیگر دالهایی که در گفتمان خود باآزادی همراه است (همانطوری که درقسمت توصیف وارزشهای بیانی واژگان تشریح شد)باتعبیرهای زیبا توصیف می کند وگفتمان غیر را نیز به گونه ای به تصویر می کشد تا خواننده را به هیجان آورد که به طور داوطلبانه وارد مبارزه عملی علیه گفتمان غیر شود و دالهای گفتمان مشروطه را باافتخار بپذیرد.
جدول۴-۱-۱۱:تضاد معنایی در درس:ناله ی مرغ اسیر

گفتمان خود گفتمان غیر
آزادی اسیر،گرفتارقفس
وطن پرستی ،وطن،خانه اجانب
همت ننگ
آباد ویران
غرقه به خون بهر وطن ننگ

دالها ی مذکوردر این گفتمان (گفتمان مشروطه )با آزادی همراه است.آنچه دراین گفتمان به عنوان خواسته انقلابیون معرفی شده آزادی ،نجات ،آبادی وسرفرازی وطن است که برای رسیدن به آن باید با دشمن خارجی(اجانب واهرمن)ودشمن داخلی (ملک سلیمان ،استعاره ازمظفردین شاه،که از لحاظ اهرمن بودن کمتر از اجانب نیست )تاسرحد مرگ مبارزه کرد.
«فکری ،ای هم وطنان درره آزادی خویش بنمایید که هر کس نکند مثل من است»
خانه ای کاو شود از دست اجانب آباد زاشک ویران کنش آن خانه که بیت الحزن است
آن کسی راکه دراین ملک سلیمان کردیم ملت امروز یقین کرد که او اهرمن است
ازجنبه های مختلف آزادی ،آزادی درونی – آزادی بیرونی (فردی-اجتماعی)،آنچه که دراین رخداد ارتباطی برآن تاکید شده جنبه هایی ازآزادی اجتماعی (رهایی از استبداد واستعمار)است. به بیانی دیگر می توان گفت خواسته اصلی آزادی خواهان مشروطه رهایی از استبداد واستعمار بودواینها دال های اصلی هستند که در این گفتمان باآزادی همراه می شوند گر چه این شعر متعلق به گفتمان مشروطه می باشد اما استفاده ازآن درکتاب درسی صحه گذاشتن براین تصویر ازآزادی است.
تحلیل متن۶
کتاب فارسی(۱) درس بیست وسوم :مناجات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم